شبیه تبعیض‌نژاد‌‌طلبان جنوبی حرف می‌زنند , این فقط ترامپ نیست بلکه دمکرات‌ها هم هستند

مطالب ترجمه شده
June 04, 2020

شبیه تبعیض‌نژاد‌‌طلبان جنوبی حرف می‌زنند
این فقط ترامپ نیست بلکه دمکرات‌ها هم هستند

باب آواکیان

۱ ژوئن ۲۰۲۰ (دوشنبه، ۱۲ خرداد ۱۳۹۹)| revcom.us

مترجم: برهان عظیمی

 

دونالد ترامپ با تویتش حرف نژادپرستانِ طرفدارِ تفوقِ سفید‌پوستان در ایالت‌های جنوب را  که در دهه ۱۹۶۰ می‌گفتند "هنگام غارت مغازه‌ها، تیراندازی شروع می‌شود"[i] در مورد شلیک به مردم تظاهرات کننده علیه قتل جورج فلوید، تکرار و پژواک می‌کند. ترامپ برای توجیه تیراندازی به معترضین آن‌ها را "اراذل‌واوباش" خواند. هر فرد پاک‌نهاد و معقولی ترامپ را محکوم می‌کند. اما به یاد داشته باشید وقتی اوباما جوانانی که در شهر بالتیمور بعد از قتل فردی گری[ii](Freddie Gray) توسط پلیس عصبانی شدند و خونشان به جوش آمد را "اراذل‌واوباش" خطاب کرد؟ و این سیاستمداران حزب دموکرات اکنون مانند استاندار ایالت مینه‌سوتا و همه  مقامات دیگری که سخنان شکر‌شکنانه‌ای درباره "عدالت" سر‌می‌دهند اما استفاده از "قدرت اضطراری پلیس" را اعمال می‌کنند و از گارد ملی ‌خواستند که به اعتراضات مردم علیه بی‌عدالتی ظالمانه حمله کند. برخی از این سیاستمداران حزب دموکرات حتی خجالت هم نمی‌کشند که از  "نمونه" تبعیض‌نژاد‌‌طلبان [iii](segregationist) استان‌های جنوب آمریکا که طرفدار جدایی نژاد سفید و سیاه‌پوست در روزهای جنبش حقوق مدنی(دهه ۶۰) بودند پیروی کنند، و از نفوذ و ورود "آشوبگران بیرونی" به درون صفوف معترضین مشکل و مزاحمت بوجود می‌آورند، صحبت می‌کنند! همه این‌ها همچنان اثبات بیشتری است که کل این سیستم باید برود!

 

 

 

                

توضیحات مترجم:

[i]-  جمله "هنگام غارت مغازه‌ها، تیراندازی شروع می‌شود" که ترامپ فاشیست در تویتش علیه سیاه‌پوستان بکار برد اقتباسی است ازآنچه والتر هیدلی(Walter Headley) در سال ۱۹۶۷ گفته بود. به یک معنای واقعی آنچه ترامپ فاشیست گفت در یک فرایند تاریخی به نژادپرستان سفید‌پوست خواهان تفوق علیه سیاه‌پوستان طرفدار برده‌داری بازمی‌گردد. در ۱۹۶۷ والتر هیدلی، رئیس پلیس میامی بود و با شنیدن گزارشی درباره جرم و غارت مغازه‌ها در شهر فلوریدا، از عبارت نژادپرستانه و ضد سیاه‌پوست "وقتی غارت شروع می‌شود، تیراندازی شروع می‌شود" استفاده کرد که طبق آرشیو خبری که موجود است با مخالفت و واکنش‌های شدید رهبران جنبش حقوق مدنی روبرو شد.

پروفسور کلارنس لوزان از دانشگاه هاروارد  درباره هیدلی گفت: "وی سابقه طولانی از تعصب نژادپرستانه علیه کلیه سیاه‌پوستان داشت."

طبق اسناد تاریخی  "NAACP (The National Association for the Advancement of Colored People- یا "انجمن ملی پیشرفت افراد رنگین‌پوست"، که یک سازمان حقوق مدنی در ایالات‌متحده آمریکا است و در سال ۱۹۰۹ به‌عنوان تلاشی برای تأمین عدالت دو-نژادی-سفید و سیاه‌پوست- برای سیاه‌پوستان شکل گرفت) و دیگر سازمان‌های سیاه‌پوست سال‌ها از برخورد سرکوبگرانه پلیس میامی نسبت به جامعه سیاه‌پوستان شکایت داشتند. والتر هیدلی در جلسه‌ی بحثی که در سطح ایالت برگزار شد در مورد نحوه برخورد در مقابل جرائم و اراذل‌و‌اوباش و تهدیدات توسط افراد جوان سیاه‌پوستان شکایت  کرد و گفت  "دلیل اینکه میامی تا این زمان هیچ مشکلی نداشته است به خاطر پیغامی بود که خودش خطاب به سیاه‌پوستان گفته بود که "با شروع غارت، تیراندازی شروع می‌شود."

هیدلی به مدت ۲۰ سال رئیس نیروی پلیس بود و از سیاست "سختگیری" در مورد جرم در طی کنفرانس خبری سال ۱۹۶۷ به‌عنوان جنگ علیه گردن‌کلفت‌های اوباش جوان سیاه‌پوست بین سنین ۱۵ تا ۲۱ سال، که از مزایای فعالیت‌های حقوق مدنی سوءاستفاده می‌کردند، نام برد. .. برای ما مهم نیست که متهم به وحشیگری پلیس شویم."

گفته می‌شود که ممکن است هیدلی این عبارت را از یوجین کانر که به "کله‌خر متعصب"  شهرت داشت و والی امنیت عمومی در شهر بیرمنگام ایالت آلاباما (واقع در جنوب آمریکا که ایالتی برده‌دار در زمان برده‌داری) بود، وام گرفته باشد. کانر جدائی‌گرا (تبعیض‌نژادطلب)بود که استفاده از سگ‌های پلیس و شیلنگ‌های آتش را علیه تظاهرکنندگان سیاه‌پوست هدایت می‌کرد.

در اواخر دهه ۱۹۶۰، در واکنش به اقدامات پلیس علیه جامعه سیاه‌پوست، شورش‌ها و خیزش‌های بزرگی در شهرهایی مانند دیترویت شکل گرفت.

 

 

[ii]-  فردی گری (Freddie Gray)- در تاریخ ۱۲ آوریل ۲۰۱۵،  شش تن از مأموران اداره پلیس بالتیمور فردی گری ۲۵ ساله سیاه‌پوست مقیم شهر بالتیمور ایالت مریلند را بازداشت کردند. او را شدیداً کتک زدند به‌طوری‌که گردن و ستون فقرات وی آسیب دید. درزمانی که در ماشین پلیس بود او درد شدید گردنش با پلیس در میان گذاشت ولی پلیس اعتنایی نکرد و به‌جای اینکه او را به بیمارستان ببرد به اراده پلیس برد. و زمانی که در اداره پلیس بیهوش می‌شود و به کُما می‌رود پلیس به‌اجبار او را به بیمارستان منتقل می‌کند. همچنان که او  در حالت اغما بود در  ۱۸ آوریل ۲۰۱۵، مردم شهر بالتیمور در مقابل مقر پلیس که فردی را دستگیر و به‌شدت کتک زده بود تظاهرت کردند. فردی گری یک روز بعدازآن تظاهرات در ۱۹ آوریل ۲۰۱۵، و یک هفته پس از دستگیری درگذشت. مردم بالتیمور تظاهرات‌هایی را با خواست: "پلیس‌های که فردی گری را دستگیر و کتک زدند باید دستگیر و محاکمه و به زندان انداخته شوند" به مدت بیش از ۲ هفته از تاریخ ۱۸ آوریل تا ۳ مه ادامه دادند. به خاطر تظاهرات عدالت‌خواهانه مردم بالاخره دادستان ایالت میریلند مجبور شد براین رایس(Brian Rice)پلیسی که فردی را  "کتک زده" بود به دادگاه احضار کند.

رایس بخشی از باند قاتلانی بود که بی‌دلیل به فردید گری پرید، او را بی‌رحمانه کتک زد و گردن او را آن‌چنان خم کرد تا جایی که فریادهای درد او تا خیابان‌های اطراف به گوش می‌رسید، و سپس وی را  با ماشین پلیس که در بین مردم بالتیمور به "سواری خشن و خوفناک" معروف است به یکی از بدنام‌ترین اداره پلیس بالتیمور درحالی‌که ستون فقرات فرد گری شکسته شد بود، بردند. در پایان این‌همه، او بعداً در بیمارستان درگذشت. قاضی حكم كرد كه نقش رایس در این مورد حداكثر "خطا" یا "خطای قضاوت" بود و وی را به خاطر همه اتهامات مقصر ندانست.

کاری که پلیس با فرد گری کرد خیلی ساده قتل  عمد. فردی مشغول راه رفتن در محله‌ای که زندگی می‌کرد بود که یک آن ماشین پلیس می‌آید و به او می‌گوید "بیا اینجا کارت داریم" ولی فردی از ترس فرار می‌کند و پلیس او را دنبال کرده و دستگیرش می‌کند. فردی به‌اندازه کافی سالم بود که هنگام برخورد با پلیس توانست ابتدا از دست پلیس فرار کند، اما وی پس از ضرب‌و‌شتم در شرف مرگ قرار گرفت. او هیچ کاری نکرده بود و هیچ دلیلی برای پیگیری او وجود نداشت، جز این‌که می‌خواست از شر پلیس‌هایی که به شکار سیاه‌پوستان می‌پردازند، خلاص شود. هر شش پلیس درگیر قتل وی بودند. وقتی این شش پلیس به خاطر این قتل مجازات نشوند، به مردم و سیاه‌پوستان این پیام را می‌دهند که "زندگی فردی گری به‌عنوان یک سیاه‌پوست برای ما" اهمیتی ندارد.

 

 آنچه در اینجا اتفاق میافتد، یک‌بار دیگر روشن می‌کند که کسانی که این کشور و سیستم سرمایه‌داری-امپریالیستی را اداره می‌کنند، هرگز سیاه‌پوستان را چیزی جز اشیاء استثمارشونده و بهره‌برداری در نظر نگرفته‌اند که باید در جای خود نگه‌داشته شوند و خفه‌شان کرد که جُم نخورند . و امروز که سیستم‌شان  دیگر نمی‌تواند با استثمار از انبوه جوانان سیاه‌پوست به روشی که قبلاً انجام می‌دادند، سود ببرند، آن‌ها زندگی جوانان سیاه را بی‌ارزش قلمداد می‌کنند. جوانان سیاه‌پوستی که از سن پایین به علت زندگی در خانه‌های قدیمی و درب‌وداغانی که آکنده به رنگ سرب است مسموم می‌شوند، آموزشی در مدارس خراب محلات فقیر نمی‌‌بینند، مجبورند در خیابان‌های اطراف شهر برای امرارمعاش و بدون شغل واقعی پرسه بزنند، سپس توسط خوک‌های کثیف پلیس کشته شوند، این دقیقا فرایند زندگی فردی گری بود، همان‌طور که برای میلیون‌ها نفر دیگر در سراسر جهان از جمله در ایران، ترکیه و عراق و فرانسه و کشورهای اتحادیه اروپای امپریالیستی است.  

همان‌گونه که حزب کمونیست انقلابی آمریکا می‌گوید تنها راه‌حل برای این مشکل یک انقلاب واقعی است، انقلابی که این سیستم را سرنگون می‌کند و یک سیستم کاملاً متفاوت و به‌مراتب بهتر- سیستم سوسیالیستی- جایگزین آن می‌شود. حزب کمونیست انقلابی آمریکا تحت رهبری رفیق باب آواکیان مدت‌هاست( از سال ۲۰۰۸) که برای آن انقلاب مشغول سازمان‌دهی است. و این حزب از یک استراتژی و رهبری همچون رفیق باب آواکیان برخوردار است که می‌تواند آن را به واقعیت تبدیل کند. همان‌طور که باب آواکیان گفت:

 "این پتانسیل و امکان وجود دارد که از درون این زشتی‌های غیرقابل‌توصیفی زیبایی‌های بی‌سابقه‌ای بوجود آید: و سیاه‌پوستان در پایان دادن به این سیستم که مدت‌هاست از هزاران راه مختلف که نه‌فقط آنان را استثمار می‌کند، بلکه مورد تحقیر، ترور و زجر و شکنجه‌شان قرار می‌دهد، نقش اساسی دارند، و تنها راهی که می‌توان برای پایان دادن این انجام داد این است که برای رهایی بشریت، برای پایان دادن به یک شب طولانی که جامعه بشری به اربابان و برده‌ها تقسیم‌شده است، و توده‌های بشریت در جهل و بدبختی محصور و له‌و‌لورده می‌شوند، شلاق می‌خورند، مورد ضرب‌وجرح، قتل‌عام و تجاوز جنسی می‌گیرند، جنگید." 

 

 

[iii] - segregation- تبعصض‌نژادی- تفکیک نژادی، جدایی سیستماتیک و نهادینه‌شده و ساختاری سیستم سرمایه‌د‌اری افراد به نژادها یا سایر اقوام در زندگی روزمره است. کسی که موافق تبعیض‌نژاد است را تبعیض‌نژادطلب یا تبعیض‌گرا می‌گویند. جداسازی می‌تواند جدایی مکانی نژادها ( زندگی در محلات مخصوص سیاه‌پوست و مخصوص سفید‌پوست)و استفاده اجباری از مؤسسات مختلف مانند مدارس و بیمارستان‌ها توسط افراد نژادهای مختلف باشد. به‌طور خاص، ممکن است در مورد فعالیت‌هایی مانند غذا خوردن در رستوران‌ها، نوشیدن آب از چشمه‌های آب، استفاده از توالت عمومی، حضور در مدارس، رفتن به سینما، سوار اتوبوس شدن، اجاره یا خرید خانه یا اجاره اتاق هتل استفاده شود. مثلاً تا قبل و در طول دهه ۶۰ که جنبش حقوق مدنی در آمریکا راه افتاد سیاه‌پوستان نمی‌توانستند به رستوران و مدارس و بیمارستان‌های سفیدپوستان قدم بگذارند و رستوران‌ها، مدارس و سینما و غیره مخصوص سیاه‌پوست خودشان را داشتند. سیاه‌پوستان حتی نمی‌توانستند سوار اتومبیل شوند و در خیابان‌های و بزرگراه‌هایی که مخصوص سفید‌پوستان بود رانندگی کنند و باید از جاده‌های مخصوص سیاه‌پوستان که اکثراً خالی و پر از چاله‌وچوله بود استفاده می‌کردند! این فرایند در ایالت‌های جنوب آمریکا که اساساً طرفدار و مهد برده‌داری بود از زمان برده‌داری در آمریکا تا دهه ۶۰ همچنان به‌طور آشکار وجود داشت و امروزه باوجودآنکه ظاهراً تفکیک نژادی قرار است وجود نداشته باشد اما همچنان بخشی از قماش و کنف سیستم سرمایه‌داری-امپریالیستی آمریکا در برخورد به اقلیت‌های ملی-نژادی همچون سیاه‌پوستان، لاتین‌تبارها، سرخ‌پوستان و دیگر اقلیت‌های نژادی است. 


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com