من خندان ترین شاعر شهر بودم

نويد اخگر
December 19, 2019

من خندان ترین شاعر شهر بودم ، خندان ترین کارگر خندان ترین کشاورز خندان ترین زن و‌دختر ایران بودم تا وقتی که شنیدم این رژیم همه احزاب را سرکوب کرد شخصیت های سیاسی و‌فرهنگی را کشت و‌میلیادر ها دلار از پول مردم را صرف ایجاد گروه های ترور اسلامی و بمب اتم و موشک های مخرب اسلامی برای جنگ کرد و در سال ۶۷ سی هزار نفر را آخوندهای اسلامی در زندان‌ها بدار آویختند . من خندان ترین پسر شهر بودم قبل از اینکه ببینم در زیر پل ازدحام زنی برای یک ساندویج با سه مرد همبستر شد ... من خندان ترین پسر شهر بودم قبل از اینکه ببینم آنان که به بیعدالتی و‌فقر اعتراض میکردند را با شلیک گلوله ای در مغزشان به رودخانه ها و دریاچه های شهر ریخته بودند من خندان ترین پسر شهر بودم نا اینکه حسن روحانی اعلام کرد به ۶۰ ملیون ایرانی بسته معیشتی یا صدقه می‌دهد و اقتصاد کشور را اخوند و اسلام به قهقرا و ورشکستگی کامل سوق داده است . من خندان ترین و عاشق ترین شاعر شهر بودم ، من یک دانشجو من یک کارمند من یک زن خانه دار من یک دستفروش دوره گرد بودم کسی که شبها از خجالت دیر بخانه می رفت تا از نگاه شماتت امیز فرزاندنش در امان باشد ، من خندان‌ترین جوان شهر بودم تا اینکه کلیه و قرنیه چشم و‌مادرم و خواهرم را فروختم . من یک آذری بودم یک بلوچ یک فارس یک کرد که با رژیم ترور همکاری نکردم و سلاح در دست گرفتم تا همه مساجد را به خوابگاه و‌رستوران برای گورخواب ها و زنان و دختران ایران تبدیل کنم تا اینکه نسل آخوند و اسلام را از سرزمین بزدایم من سلاح در دست گرفتم چون دیگر تاب دیدن کشتار خواهران و برادرانم را ندارم من متوجه شدم که بازی های انتخاباتی چهل ساله رژیم اسلامی فقط ترفندی است برای چاپیدن و چپاول و تروریسم پس بپا میخیزم و در چهلم کشته های آبان ماه امسال مسلحانه به مقابله با اسلام و‌ارتجاع و اخوند میشتابم

نوید اخگر18 هجدهم ماه دسامبر سال 2019 میلادی سوئد استکهلم