بجوش، اِی چشمۀ جوشان / هوشنگ اَسدیان

شعر
November 23, 2019

" در ستایش قیام آفرینان و کانونهای شورشی "

بجوش، اِی چشمۀ جوشان
خروشان شو، تو موج اَفکن
بکَن بنیاد جلاد را
خمینیِ حرام لقمه، تو از بیخ کَن.

ببار باران، نوازش کن
که یاران تشنۀ آبند
ز بس آتش به جان دشمن افکنده
چو شیری خسته در خوابند.

بزن کِل را تو اِی مادر
پلنگ جنگی اَت خیزان کنار در
همی فرمان دهی او را
خمینیسمو و سگانش می کند پَرپَر.

تو اِی توفانِ ناآرام
بپا کُن هرچه رعّد در آسمان داری
که خشم سیلِ جوشانِ خلایق
می کند ویران نظامِ، دین سالاری.

به غُرش آی، رگبار مسلسل
مجاهد یا چریکی، بر سر دستش نمایانی
و این بار تودۀ خشمگین بدست دارد تفنگ را
بپاشد هر گلوله بر سر دجال، در کوی و بیابانی.

به پرواز است، عقابانِ بلندِ تیز پرواز
به لب دارند واژۀ  زیبایِ آزادی
به قدری اوج دارند که نزدیکِ خدایند
که خون دادند برای سَروِ آزادی.

آتشِ بیقراریِ خلقهایِ ایران
شعله بر کش، دَم فرو مَکش
زمستانِ خامنه ای حرام زاده، بس هراسناک است
فروزانتر قیام را در بغل کِش.

کانونهای شورشی، قلب تپندۀ قیام
رزمتان و عزمتان، باشد پُر دوام
منفجر کنید، قبر خمینیِ پلید را
با کارگران و زحمتکشان و توده هایِ قیام.

هوشنگ اَسدیان (پگاه)
22/11/2019


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com