طبقه کارگر و رهایی از بردگی مزدی / مصاحبه کيوان جاويد با نسان نودينيان

مصاحبه
September 04, 2019

طبقه کارگر و رهایی از بردگی مزدی

 

طبقه کارگر و رهایی از بردگی مزدی تیتر مصاحبه رفیق کیوان جاوید(کانال جدید) با رفقا شهلا دانشفر، کاظم نیکخواه و من بود. در این مصاحبه ما سه نفر به جوانب مختلف موقعیت طبقه کارگر در ٤ دهه گذشته پرداخته ایم.«متن کتبی این مصاحبه در نشریه کارگر کمونیست ٥٨٥» منتشر شده. در این شماره نشریه ایسکرا جواب به یکی از سوالات کیوان جاوید در ارتباط با رابطه حزب کمونیست کارگری، جنبش کارگری و سرنگونی جمهوری اسلامی!   را منتشر میکنیم.  

حزب کمونیست کارگری ایران، با شرکت و حمایت اکثریت قابل توجهی از کارگران، زنان و مردم ناراضی از نظام استثمار و سرکوب، ضد زن، مسبب فقر و گرانی و بیکاری، حزب  مطرح در مقابل جمهوری اسلامی است. حزب سازمانده عرصه های مختلف اجتماعی  و حزب مدعی قدرت سیاسی است. در یک کلام  ساده امروز اگر کسی دنبال  آزاديخواهى، تساوى طلبى و انسانيت است  حزب کمونیست کارگری را انتخاب میکند.

 توجه خوانندگان نشریه ایسکرا را به جوابهای ما در ارتباط با حزب کمونیست کارگری، جنبش کارگری و سرنگونی جمهوری اسلامی!   جلب میکنم!  نسان نودینیان

 

کیوان جاوید؛ به آخرین بخش برنامه میرسیم، رابطه حزب کمونیست کارگری، جنبش کارگری و سرنگونی جمهوری اسلامی! نسان نودینیان بدون حزب کمونیست کارگری تا اینجا که آمده این، دستاورد، چهره ها مبارزات مستقیم برای بالا بردن سطح معیشت و خواستهای ماگریمالیستی میرسیدیم؟

نسان نودینیان: به نظرم من نه. من از روی خودخواهی این را نمیگویم بلکه در صحنه سیاست ایران هر ناظر منصفی میبیند که حزب کمونیست کارگری و تمام دستاوردهای تئوریک و سیاسی و حضورش از طریق کانال جدید و کادرهایش و نقشی که در عرصه های متنوع اجتماعی ایفا کرده را می بیند. و این تنها در عرصه جنبش کارگری نیست. علیه اعدام، علیه سنگسار، دردفاع از کارگران زندانی، زندانیان سیاسی، مسائل مردم در کردستان همه اینها اجزاء و صحنه سیاسی جامعه ایران هستند که این حزب برای همه اینها حرف داشته و راهکار دارد. در تمام این عرصه ها کادر دارد، تلویزیون دارد، سخنگو دارد و در نتیجه وجود حزب کمونیست کارگری و پیوستن به آن برای کسب قدرت سیاسی به نظر من یکی از فاکتور های مهم اوضاع سیاسی کنونی است. بدون این حزب، بدون حزب کمونیست کارگری با سابقه بیش از سه دهه کار تئوریک و تلاشهای بسیار زیادی از نوع همان  مباحث تشکل های کارگری تا  تعین بخشی کارگری و تجاربی که این حزب در درون جنبش کارگری بدست داده و اینکه امروز جنبش کارگری در ایران چهره صرفا داخلی ندارد بلکه در سطح بین المللی چهره ها و خواستها و مبارزاتش معرفی شده است، در موقعیت امروز نبودیم و  حزب ما نقش اساسی داشته است.    بدون حزب آن جایگاه را جنبش کارگری و فعالینش چنین جایگاهی را کسب نمیکردند.

کیوان جاوید: شهلا دانشفر نکته شما در این رابطه چیست؟

شهلا دانشفر: ببینید وقتی ما از عروج چپ در راس جنبش های اعتراضی در سطح جامعه صحبت میکنیم. وقتی میگوییم جنبش کارگری با خودش کمونیسم و چپ را به جلو آورده است، به نظر من چهره منصور حکمت را می بینیم. حقیقتا یادش گرامی بود. من نوشته ای داشتم در مورد منصور حکمت و جنبش کارگری و اشاره ام به همین نکته بود. منصور حکمت گفت کمونیسم یک گرایش زنده در درون جنبش کارگری است و کارگر ذغال سنگی که میگوید این معدن ثمره کار اجداد و پدران من است و متعلق به من است کمونیست است و امروز می بینیم همین حرف را کارگر هفت تپه میزند. امروز می بینید همین حرف را کارگر گروه ملی میزند و رهبران کارگری در سخنرانی هایشان این را میگویند. اینها همه سنگرهاییست که ما گرفته ایم و فتح کرده ایم. کمونیسم کارگری آنرا فتح کرده است. منصور حکمت آنرا فتح کرده است. به این اعتبار حزب کمونیست کارگری به نظر من نقش بسیار تعیین کننده ای در عروج جنبش کارگری به چنین نقطه ای و همراه با آن در عروج چپ و کمونیسم در سطح جنبش های اجتماعی در جامعه را داشته است.     

کیوان جاوید: نظر شما چیست کاظم نیکخواه. آیا بدون حزب کمونیست کارگری جامعه میتوانست در جایی که امروز قرار دارد بایستد و مشخصا جنبش کارگری؟

کاظم نیکخواه:  ببینید حزب کمونیست کارگری در واقع تجربه و چکیده انقلاب ٥٧ است که در موردش صحبت میکردیم. بدون حزب کمونیست کارگری مثل اینست که جامعه را ٤٠ سال عقب ببرید. یعنی حزب کمونیست کارگری بر متن انقلاب ٥٧ شکل گرفت و یک جوری محصول آن انقلاب بود. یعنی از درسهایش، از شکستهایش تجربه گرفت و یک حزبی درست شد که بتواند جلوی دیکتاتوری، جلوی مذهب، جلوی ارتجاع سرمایه داری و جلوی مافیای اقتصادی بایستد و کاری کند که امروز یکی از خانواده جمهوری اسلامی به نام فائزه رفسنجانی میگوید که جمهوری اسلامی از نظر محتوایی سرنگون شده است. چرا این را میگوید. بخاطر اینکه اعدامش، سنگسارش، مذهبش، سرکوبش، دزدی ها و حقوق های نجومی اش ، همه را جامعه مورد تعرض قرار داده است. این از کجا آمده است؟ این از همان جنبشی بوجود آمده که حزب کمونیست کارگری در راس آنست. آنرا جلو برده و  نمایندگی اش کرده است و همانطور که نسان نودینیان و شهلا دانشفر هم توضیح دادند، اوضاع را تا اینجا رهبری کرده و به جلو آورده است. بدون اینها و بدون حزب معنایش اینست که این تجربه را از جامعه بگیریم و جامعه ٤٠ سال عقب برود.

کیوان جاوید: در رابطه با حزب کمونیست کارگری با جنبش کارگری آیا گامهایی هست که باید برداشته شود؟ چه از طرف حزب و چه از طرف طبقه کارگر و در واقع پیشروان آن؟

شهلا دانشفر: به نظر من همین بحثی که اینجا داشتیم از جایگاه تحزب و نقشی که حزب کمونیست کارگری دارد، سوالی در مقابل پیشروان طبقه کارگر میگذارد.  ببینید حزبیت را تابو کرده اند. جمهوری اسلامی تحت عنوان اینکه اسماعیل بخشی وابسته به حزب بود مستند مسخره طراحی سوخته را راه انداخت برای اینکه به شکنجه و زندانش مشروعیت بدهد. در برابر این مساله جامعه باید قد علم کند و بگوید حزبیت حق مسلم من است. و حزب خودش را انتخاب کند. به لحاظ سیاسی مقطع تاریخی و تعیین کننده ایست . در عین حال این حزب به این اوضاع جواب دارد و چشم اندازروشنی را در مقابل جامعه میگذارد. چطور که تا همین جا نقش مهمی در کشیده شدن اوضاع به جلو داشته است. و اینکه این وضعیت چه کاری در دستور ما میگذارد اینست که این موانع را ببینیم و به آن پاسخ روشنی بدهیم. همین بحث ها را را بدون رودروایسی و با وضوح  به جامعه توضیح دهیم. نقش ما تعمیق کردن نه مردم است. نقش ما تعین دادن بیشتر به خواستهای مردم است. نقش ما پرچم دادن به دست چپ و تقویت نفوذ آن در راس جنبش های جاری است.   نقش ما سازماندهی چپ اجتماعی در راس جنبش های اجتماعی در سطح جامعه است.  

کیوان جاوید: نسان نودینیان اگر شما نکته تکمیلی دارید بفرمایید؟

نسان نودینیان: حزب کمونیست کارگری میتواند این ظرفیت بسیار بالا را از خودش نشان دهد. و در واقع نشان هم داده است. به جز طبقه کارگر در جامعه در عرصه هنر، نویسنده، تاتر، معلمان، مساله حقوق زنان،  علیه  سنگسار و غیره و غیره در تمام این عرصه ها حزب میتواند سازمانده اعتراض مردم باشد. و هر جا شما بروید برای اولین بار وقتی بحث ممنوعیت اعدام پیش می آید، و مبتکرش حزب کمونیست کارگری است. دیگر جامعه نمیتواند برود حزب دیگری را انتخاب کند و بگوید آن حزب اولین بار پرچم علیه اعدام را بلند کرده است. کسی دیگر نمیتواند بیاید و به جای حزب کمونیست کارگری یک جریان دیگر را انتخاب کند و بگوید که رهبرانش باید تبدیل به سخنگویان علنی و اجتماعی جامعه تبدیل شوند. نه فقط در کارخانجات و مراکز تولید بلکه در شهر سنندج و تهران و اصفهان تبدیل بشوند به سخنگویان مبارزه و اعتراض علنی جامعه . و این به نظرم یک دستاورد مهم حزب کمونیست کارگری است. این نکته را هم بگویم که به نظر من درست است که یک بخش از طبقه کارگر و جامعه فکر میکنند که حزبی بودن تابو است. ولی این به نظر من طرح مطالبات و کارهایی که انجام میدهند ، مساله تحزب یک گفتمان سیاسی شده است. همینکه مردم با کانال جدید تماس میگیرند، نوعی کار حزبی است که لازم بود بیشتر توضیح دهم.

 


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com