این همه کینه و نفرت از کجاست ؟ توفیق گرژالی مرد

بهروز شاديمقدم
September 23, 2019

این همه کینه و نفرت از کجاست ؟
توفیق گرژالی مرد .
سال 1362 در منطقۀ سردشت فردی را با واحد نظامی ما همراه کردند که راهنمای ما در منطقه باشد . از رفیقی پرسیم که این کیست . گفت از همراهان گروه شریف زاده در جنبش سال 46 -47 بوده که اکنون پیشمرگ است .
در سیمایش خستگی و بی تفاوتی و عبوسی موج میزد . در مواجه با او راه کوچکترین مکالمه و نزدیکی بسته بود . در اردوگاه هم هنگامی که در واحد محافظت بود ، او را گاهگاهی میدیدم . انگار اصلا" همدیگر را ندیده ایم . از کنار هم رد میشدیم . با دیدن او فکر میکردم این شخص با این احوال چکار میکند ؟ با این همه در خود فرو نشسته ، عبوسیت و چهرۀ زار . دیدنش برای من خوشایند نبود .
غروب روزی که شب رفیق صدیق کمانگر را ترور کرد ، در راه پله های سلف سرویس نشسته بود . در فکر و در خود فرو رفته . بعد فهمیدم که در فکر نقشه اش بوده است . از کنارش رد شدم با همان فکر که این شخص چکار میکند .
با گروه شریف زاده بودن و با وجود اینکه یکبار خود را تحویل حکومت داده بود، از طرف کمیتۀ مرکزی ارج دیدن و میدانیم رفیق صدیق با اطرافیان خود آنچنان رفتاری داشت که حس خوب برادری و برادر بزرگی را به انسان منتقل میکرد و قطعا" با توفیق هم همانطور بوده و حتما" هنگامی که از اطاقش خارج شده و مورد حمله او قرار گرفته با او صمیمیتی داشته و خسته نباشی کرده و احوالش را پرسیده است . با همۀ این احوال چگونه بدون تردید و مصمم نقشۀ از پیش ساخته اش را عملی کرد . این همه کینه و نفرت از کجاست ؟
عکس جدید او را که دیدم ، به مثابه فردی زیر فشار نظرها و نگاه ها ، ترس و تحت مراقبت . در این همه سال ، برعکس گذشته آن خستگی و عبوسیت را در خود نداشت . چهرۀ آدمی معمولی و آسوده از نظر وجدان و نگاه .
این آسودگی نشان از بارسنگینی بود بر او درگذشته که اکنون بر زمین نهاده بود . بار نفرت و کینه از انسان های مبارز و آسوده از وظیفه ای که انجام داده بود . کینۀ کورعقب افتادگی فرهنگی و طبقاتی و این حس که بانی درد و رنج او صف انقلاب است و فاصلۀ عمیق این فرهنگ با انسان و پیشروی انسان
بهروز شادیمقدم
20.9.2019


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com