در دفاع از تاریخ کمونیسم و افشای نقشه ترور!

ناصر باباميرى
January 02, 2019

در دفاع از تاریخ کمونیسم و افشای نقشه ترور!
اطلاعیه حزب کمونیسم کارگری-حکمتیست در تاریخ 28 دسامبر 2018 از نقشه ترور جمعی از کادر رهبری این حزب را از سوی کمیته رهبری وقت سازمان زحمتکشان در سال 2005 میلادی در کردستان عراق بنا به افشاگری «شورش خراسانه» یکی از کادرهای پیشین این سازمان پرده برداشت. این افشاگری نقشه ترور کادرهای رهبری حکمتیست تنها یک فاکتور از نقشه هایی است که این جریان در کارنامه چند ساله خود بر علیه مخالفان سیاسی و خصوصا به منظور ترور کمونیستها کشیده اند و دارا بوده. ماهیت این جریان دیگر سالهاست نه تنها برای احزاب کمونیستی خارج از کشور و فعالین کمونیست و آزادیخواه بلکه در داخل جامعه ایران میان بخش اعظم چپها و حتی بخشا راستها و به طریق اولی نزد توده های آگاه کارگر و مردم زحمتکش کردستان نیز برملا شده. سازمان زحمتکشان و گرایشات اخویش در سطح جامعه پرونده چند ساله اشان نشان داده جریانی هستند در آینده تغییرات در ایران اگر به ذره شانش بیابند وارد معادلات سیاسی شوند، ظرفیت و پتانسیل خون پاشیدن به این جامعه را دارند. نمیشود با حمله ور شدن به تاریخ حزب کمونیست ایران و پشت کردن به کومله که بر تارک تاریخ جنبش کمونیستی ایران در تند پیچهای تاریخی درخشیده، و با لودگی سیاسی هجوم بردن به احزاب کمونیسم کارگری که در این تاریخ مشترک و درخشان سهم بسزایی داشتند و تا کنون هم کماکان شرافتمندانه برغم تفاوتهای سیاسی در پیشبرد امر تحقق کمونیسم نیروی کوشا و جدی عرصه مبارزه بوده اند، این تاریخ را سازمان معلوم الحال شما به سخره بگیرد و زیر فرش کند. راه تبرئه شدن شما یقینا این نیست. تنها راه تبرئه شدنتان حضورتان در پیشگاه دادگاه علنی کارگران و توده های مردمی است که چرا به خشونت و حذف و ترور متوسل شدید و قضاوتتان کنند. نمونه بارز و غیر قابل انکار آن حملات مکرر طی سالهای 2000 الی 2004 به مقرات و اردوگاه کومله-سازمان کردستان حزب کمونیست ایران بوده . از میان حملات ایذائی چند باره این سازمان که طی سالهای بعد از انشعاب علیه کومله انجام گرفته به یقین می توانم بگویم آخرین مورد از حملات ایذائی که به فرمان دفتر سیاسی وقت سازمان زحمتکشان و در راس آن شخص عبدالله مهتدی به مقرات و اردوگاه کومله-سازمان کردستان حزب کمونیست ایران انجام گرفت یکی از عاملهایش زیر فشار مباحث نظری و سیاسی جمعی انسان کمونیست بود که آنزمان کادر این سازمان بودیم. سازمان زحمتکشان و در راسشان مهتدی بیمناک بود وقتی طی چهار سال این گرایش را نتوانسته بود در نطفه خفه کند اینبار کمر به حذف ما بست. البته ناگفته نماند در همین دوره بود که گرایش عمر ایلخانیزاده و کعبی هم حول یکسری اختلافات جزئی سیاسی و بیشتر مناقشات تشکیلاتی بر سر اداره امورات سازمانی و یک بند برنامه ای(مبنی بر اینکه باید تکلیف خودشان را با انقلابی بودن یکسره کنند و بند نافشان را با این دوکتورین برای همیشه ببرند، ولی جناح مهتدی گویا این بند برنامه را همچون شمشیر چوبین بر ای مصارف داخلی بر سر تشکیلاتش در هوا می چرخاند)، بعدها خود این جناح به اسم سازمان زحمتکشان-شاخه رفرم انشعاب نمود، در جولان بود. صد البته رهبری این گرایش هم به لحاظ استراتژی، سیاسی و نظری خصوصا پراتیکی در این تاریخ جعلی بنام کومله نقش اساسی داشتند. رهبری این گرایش هم، نه کل بدنه، مثل شاخه مهتدی علیه مباحث ما بود. حتی قبل از برگزاری آخرین سیمینار سیاسی، مهتدی که در گشت و گذار و پرسه زدن پشت درهای احزاب و سازمانها اروپایی و در کریدورهای نهادهای بین الملی بود، تا برای عضو ناظر کنگره انترناسیونالیست مورد قبول واقع شود، توسط گروه فشار دفتر سیاسی این سازمان در یک سیمنیار سیاسی هر چه را در چنته داشتند علیه ما بیرون ریختند. اما دیدند نمیشود با شگردهای منسوخ سفسطه گرانه به تقابل اختلافات استراتژیکی و سیاسی رفت و با توسل به ابزارهای تهدید آمیز، انسانهایی عزم جزم کرده علیه گرایش بشدت راست را عقب راند. چه لودگی هایی علیه ما طی ایندوره از عروج اختلافات سیاسی از سوی گردانندگان این سازمان در سالن اجتماعات که ندیدم!! بعد از این سیمینار هیئت دفتر سیاسی وقت این سازمان جلسه ای در سطح محدود برای مرعوب کردن ما تشکیل داد. در این جلسه من به عنوان سخنگوی جمع، و تعدادی دیگر متهم شدیم که برای حزب کمونیست ایران کار میکنیم و حتی بعضی را اتهام امنیتی زدند. صدالبته از این جمع اکنون شاهدانی خوشبختانه خارج از کشورند، می توانند شهادت دهند که چگونه همه این گرد و خاک بر پا کردنها نه تنها موی از ما راست نکرد بلکه ما را مصمم تر نمود و آنها را بیشتر در انظار حتی تشکیلاتشان رسوا و ناتوان نشان داد. یعنی زمانی که همه راهها اعم از فضای پلیسی و متعقبا مباحث سیاسی و نظری لااقل در دو الی سه سیمینار در خلال سالهای 2003 و 2004 که بین ما و هیئت هفت نفره دفتر سیاسی وقت این سازمان(اعم از عبدالله مهتدی، عمر ایلخانیزاده، ابوبکر مدرسی، فاروق بابامیری، رضا کعبی، محمد شافعی و عبه دلیر)در گرفت، و دیدند قادر نیستند به این سادگیها جمع را به عقب بنشانند اینبار زمینه های حذف ما چیده شد. یعنی علاوه بر حملات ایذائی طی سالهای 2000 الی 2003 اینبار به عنوان آخرین هشدار، سناریوی هجوم نظامی شبانگاهی به مقرات و اردوگاه کومله را روز بعد از اتمام سیمینار سیاسی، به امر هیئت دفتر سیاسی و در راس همه مهتدی عملی نمودند. ما نصف شبی که در حال خواب بودیم آنان نیروی عملیاتی را بسوی اردوگاه کومله گسیل داده بودند. ولی سپیده دم که از طریق پاسبخشها با خبر شدم اولین کارم این بود که با طیف رفقای کمونیست هماهنگی نمودم باید اطلاعیه افشاگری را همین امروز صادر کنیم. ما به انترنت سکرتاریت که تحت کنترل رهبری بود دسترسی نداشتیم، میبایست یا از این ناحیه اقدام کنیم که جزو محالات بود یا بریم در شهر سلیمانیه چنین اقدامی انجام دهیم و خود این مستلزم هزینه های سنگین توطئه گرانه سازمانی بود که از هجوم و حملات به مقرات حتی کومله ابایی نداشت. بلاخره رضا کعبی دفتر سیاسی وقت این سازمان از موضوع باخبر شد که ما عزم جزم کرده ایم این تحرک تروریستی را محکوم کنیم. نزد ما آمد که خواهشا اینکار رو نکنید، ایشان اذعان نمود: «هیئتی از دفتر سیاسی ما، به کومله و دستگاه امنیت سلیمانیه با حضور شاهدان عینی امضاء داده مبنی بر اینکه کومله سازمان ما را به دادگاه نکشانند مشروط به اینکه اگر دگر باره لوله تفنگی حتی بسوی مقرات و اردوگاه کومله نشان برود کل بساطمان را در منطقه تحت نفوذ اتحادیه میهنی برچینند». ما به این توافق که در یک سمت کومله طرف اصلی مورد هجوم واقع شده و دستگاه امنیت سلیمانیه بود و سمت دیگر باند زحمتکشان رضایت دادیم که از دادن اطلاعیه انصراف دهیم. اما روز بعد از این جریان من بالشخصه تسویه حساب کردم و به سازمان کردستان حزب کمونیست ایران-کومله ملحق شدم. دیری نگذشت یکی پس از دیگری سایر رفقا نیز تسویه حساب کردند یا به کومله ملحق شدند یا برنامه رفتن به اروپا را در پیش گرفتند. البته هر بار طی سال 2000 الی 2004 که چنین اقدامی از سوی این سازمان معلوم الحال انجام گرفت ما فردی یا در اشکال جمعی در همان سطحی که شاخه کردستان حزب کمونیست ایران به عملیات ایذائی واکنش نشان داد، بنا به موقعیتی که آنزمان بر کردستان عراق حاکم بود، ما نیز به اعتراض در مقابل این سازمان حتی در کنگره بی واکنش نبوده و اقدام نمودیم. نمی توان گفت فشارهای وارده از سوی ما به این سازمان تنها فاکتور و عامل حملات ایذائی این سازمان علیه کومله بود، اما به یقین یکی از عاملهای اساسی حمله ایذائی خصوصا اخیر سال 2004 به کومله ناشی از این بود، بشدت اتوریته سیاسی و معنوی این جریان انشعابی و در راس آن مهتدی از سوی ما زیر سوال رفته بود. شرح این وقایع سیاسی را نمیشود در یک اطلاعیه گنجاند و مشروح بحث نمود.(در لینکی که در پانوشت آمده می توانید تقابلات آنزمان را که طی نوشته ای در دو بخش رصد شده را مورد مطالعه قرار دهید). اما حتی به اعتراف محمد شافعی که در آندوره کار مسئولیت تشکیلات مخفی سازمانش را عهده دار بود و علیه ما مانورهای گشتاپویی میداد، آنبخش از تشکیلاتشان نیز صفوفشان به موجب همین تقابل استراتژیکی و سیاسی بشدت متشتت و انسجماشان را از دست داده بودند. یعنی در تقابل با مباحثی که من به عنوان سخنگوی جمعی انسان کمونیست در سیمینار سیاسی در افشای ماهیت واقعی این سازمان طرح نمودم.
مباحثی مبنی بر دفاع از تاریخچه کومله و افشای تاریخچه دستساز مهتدی. افشای آماج ضد کمونیستی این سازمان که در چوب حراج زدن به کمونیسم دست امثال قاسملوها را از پشت بسته بود.افشا کردن استفاده جعلی از نام کومله و طرح مصادره کردن دستاورد هزاران انسان انقلابی که تاریخ مبارزاتیشان با کمونیسم عجین بود در جامعه کردستان. افشای نقش عمل های ارتجاعی مصوبه های کنگره یک این سازمان، اعم از اتخاذ سیاست بسیج نمودن عوامفریبانه و دامن زدن به توهم پراکنی نسبت به جناح اصلاحات و خاتمیچی ها میان توده مردم ستمدیده بطور اخص در کردستان و به تبع آن در ایران. با نام کومله گروگانگیری کردن و نقشه ترور کشیدن مخالفان سیاسی و از این سنگر خاک پاشیدن به چشم کارگران و توده های زحمتکش، و چند محور دیگر که در این سیمینار سیاسی یا بهتر است گفت در این مناظره سیاسی بین ما و آقای مهتدی صورت گرفت.
میدانم این سازمان مخوف که ظرفیتهای هر باند شارلاتانیزم را دارا بوده بزدل تر از آنند فایل تصویری و صوتی این مناظره سیاسی را که در آرشیو دارند علنی کنند که چگونه پته اشان را آندوره علنا روی آب انداختیم. مقاله ی که در سال 2003 در نقد حلقه به گوش مهتدی، ابوبکر مدرسی، نگارش شد فایلش هنوز موجود است. و نهایتا سیمیناری که برای جمع ما انسانهای کمونیست تنها ابزار و آخرین ابزار جهت افشا و بعدا تسویه با این جریان بود که به عنوان باندی میخواستند با سوء استفاده از نام کومله و پیشینه تاریخی کومله و هزاران انسان کمونیست و مبارز در این حزب برای خود پشتوانه و اعتباری دست و پا کنند. شاید این سوال پیش بیاید که چگونه اقدام به ترور و حذف فیزیکی شما طی اینمدت انجام نشد. در بیان واقع اتوریته سیاسی و معنوی ما کمونیستها در میان جمعی زیادی از کادر و اعضاء و خصوصا در بدنه از یکایک دفتر سیاسیها اگر بیشتر نبوده باشد کمتر نبود. اتوریته سیاسی و اعتبار معنوی بدست آوردن میان انسانهای بسیار رزمنده و شریف که هر چه داشتند برای مبارزه در طبق اخلاص گذاشته بودند تنها به توانایی ما بستگی نداشت بلکه ارزشمندتر از آن برایشان این بود ما چه استراتژی و سیاستی را عملا نمایدنگی میکردیم. کما اینکه در جامعه هم چنین است. برای این انسانهای رزمنده حائز اهمیت بود چقدر این عنصر آگاهی انقلابی ما در راستای تحکیم مبارزاتی است که تاریخی از سنتهای کمونیستی را پشت سر داشته. این انسانها که اکثرا از خانواده های زحکمتش جامعه کردستان یا بخشا از خانواده های کارگری بودند و بدلایل معین سیاسی به منظور مبارزه علیه رژیم جمهوری اسلامی به این سازمان که به اسم کومله فعالیت می کرد ملحق شده بودند، بخشا محک سنجششان از کومله و کمونیسم پراتیک ما بود. این عاملی بسیار باز دارنده بود جهت اینکه این سازمان به حذف فیزیکی ما نتوانند به همین سادگی دست ببرند. ثانیا سطح اختلافات کمااینکه فوقا اشاره نمودم به دلیل اینکه به تشکیلات مخفی این سازمان هم سرایت کرده بود خود مانعی بود، بشدت آنها را از دست زدن به عمل توطئه گران علیه ما محتاط کند. و آخرین مورد اختلافات درون دستگاه رهبری بر سر مسائل جزئی برنامه و سیاسی و بیشتر تشکیلاتی هم بنوعی تشتت در میان آنان دامن زده بود را میشد چون فاکتوری جانبی در ایجاد ترس و نگرانی از افشای همدیگر در فردای اوج گیری اختلاف بر شمرد. ضمنا بایستی نکته مهم دیگری را هم متذکر شوم در کمیته مرکزی و میان کادرهای این سازمان هم انسانهایی بودند که در همان سالهای اول انشعاب وقتی ماهیت این باند سناریو سیاهی را دیدند بسیار شرافتمندانه بعد از اعتراضات به سیاست این سازمان اعم از حملات ایذائی علیه کومله و گروگانگیری ها مکرر و نقشهای ترور استعفا دادند و به اروپا بر گشتند.
02.01.2019
پ.ن :
https://www.facebook.com/permalink.php?story_fbid=871282546349570&id=100004034996035


 
 

        Del.icio.us Technorati Furl Digg Google Netvouz Add to Balatarin Send to Frinds by Y! Messenger Share/Save/Bookmark

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com