چگونه ایرانیان تحصیل کرده و "متمدن" در اروپا زنان "مدرن" و تحصیل کرده خود را می کشند

احمد پوری
September 01, 2020

چگونه ایرانیان تحصیل کرده و "متمدن" در اروپا زنان "مدرن" و تحصیل کرده خود را می کشند یا خشونتی را علیه آنها اعمال می کنند که حتی در ایران جرئت نمی کردند؟!...  

بنیاد اساسی خشونت و جنایت علیه زنان اصولا به فاکتورهای زیر وابسته است.

دین، فرهنگ، سنت، مناسبات عشیره ای، ایدئولوژی، وضعیت اقتصادی، سیاست، قوانین ارتجاعی و گفتمان حاکم مردسالار که به تبعیض و خشونت "قوی" بر "ضعیف" و ثروتمند بر فقیر مشروعیت می بخشد!

به نظر می رسد در اروپا اغلب این فاکتورها به نفع زنان تغییر کرده است. اکنون سئوال مهم این است که چرا افراد تحصیل کرده و مرفهی که از دست جمهوری اسلامی فساد پرور فرار کرده اند تا به تمدن، آزادی، امنیت و آرامش برسند، در اینجا همان خشونتهای حیوانی و جنایتبار را علیه عزیزان خود مرتکب می شوند؟

قبل از اینکه داستانهای امروز زنانی را بازگو کنم که تنها راه نجات خود را در تماس تلفنی یا اینترنتی با من تشخیص داده اند و مشکلات خود را با من در میان گذاشته اند، به دو مورد وحشتناک اشاره می کنم.

فاجعه اول مربوط است به قتل نگار توسط حسین – ز. مهاجر متخصص ایرانی 29 ساله که تقریبا 5 سال در هلند زندگی غربی و مدرن داشته، ولی دو ماه بعد از ورود همسرش نگار 23 ساله به هلند او را خفه کرد و کشت!... چند روز پیش دادگاه او را به ده سال زندان محکوم کرد!... بنا به گزارش آشنایان حسین ز. با زندگی در فرهنگ غربی الفت داشت و به اندازه کافی از مزایای آن بهره مند شده بود... او شوهر ایده آل تحصیل کرده، متخصص، مرفه به نظر می رسید. چنین فردی همسر خود را از هر گونه آزادی مثبت موجود در جامعه و فرهنگ اروپا محروم کرده بود. حتی گوشی دستی و ارتباطات تلفنی همسرش را کنترل می کرد تا مبادا به یک مرد دیگر زنگ بزند ستون اسلام و تمام اتوریته مرد سالارانه او فرو ریزد. در حالیکه اغلب این گونه افراد خودشان جزء مشتریان پروپاقرص دیکسوتیکها و... هستند!

فاجعه دوم مربوط است به قتل مژگان همسر
 و سیمین دختر ابراهیم – س. در سالهای قبل...
ابراهیم – س. ایرانی 43 ساله ای که همسر سابقش مژگان و دخترش سیمین 15 ساله را با 126 ضربه چاقو کشت! با 68 ضربه کارد آشپزخانه زن سابقش و 58 ضربه کارد دخترش را کشت. سپس در کمال خونسردی به آمبولانس اورژانس زنگ زد و ماجرا را توضیح داد. قاضی که صحبتهای تلفنی او را گوش کرده می گوید: چقدر وحشتناک است!... در حین گزارش قتل صدای گریه محمد 12 ساله، شنیده می شود، او به پسرش دلداری می دهد و می گوید تو لازم نیست بترسی، مژگان و سیمین می خواستند فاحشه شوند!... قاضی او را به حبس ابد محکوم کرد! این حادثه در تاریخ 07-06-2000 در شهر زووله اتفاق افتاد...

واقعیت این بود که مژگان کار جدیدی در شهر اوترخت پیدا کرده بود و می خواست به آن شهر اسباب کشی کند و شوهر سابقش نمی خواست! فرهنگ کثیف مردسالار عهد حجر باعث می شود حتی بعد از جدایی زن سابق را مطیع و فرمانبر امیال مرد نگه دارد!...

این حادثه در تاریخ 07-06-2000 در شهر زووله اتفاق افتاد...

این درجه از خشونت، بی رحمی، درنده خویی را با هیچ واژگانی در فرهنگ لغات نمی توان توضیح داد! آنهم علیه همسر و فرزندانی که عزیزترین اعضای خانواده هستند!... واقعا چه قدرت تحمیق در باورهای خردستیز دینی، فرهنگ ارتجاعی و سنت های عشیره ای هست که انسان را به چنین جانور درنده ای تبدیل می کند؟ هرچه سنتها مقدس تر تلقی شوند، باید برای حفظ آنها در جهان مدرن بیشتر خشونت ورزید... در اغلب قتلهای ناموسی ثابت شده است که تنها یک توهم، یک شایعه، یک حرکت مشکوک باعث قتل و جنایتی شده است که بعدا ثابت شده چنین شایعه و توهمی صحت نداشته!...

در نهایت تاسف اینگونه وحشیگری و برخوردهای خشونت بار ایرانی ها آنقدر زیاد شده که کم کم به رسانه ها نیز راه یافته...

در تمام این ماجراهای جنایت بار یک الگوی پررنگ قابل شناسایی است.

از توهین، تحقیر، منزوی و خانه نشین کردن، شروع می شود، کم کم خشونت کلامی به سوی خشونت جسمی و جنسی بی حد و مرز میل می کند... سرانجام با فاجعه به بن بست نهایی و اجتناب ناپذیر می رسد!...

باید به محض آشکار شدن اولین نشانه های تحقیر و توهین، در مقابل آن به طرق مختلف مقاومت هوشمندانه و موثر را سازماندهی کرد. مسئله را برای چاره اندیشی با فامیل طرفین، آشنایان، اطرافیان و حتی در صورت لزوم با پلیس در میان گذاشت!... تا با سکوت شما و تداوم فرهنگ نهادینه شده تبعیض و خردستیزی،... کار را به بن بست جنایت بار اجتناب ناپذیر منتهی نکند!...

 

دبیرکل سازمان ملل متحد: بیش از ۷۰ درصد زنان جهان مورد خشونت قرار گرفته‌اند.

"میلیون‌ها زن و دختر در سراسر جهان تحقیر می‌شوند، کتک می‌خورند، مورد تجاوز قرار می‌گیرند یا حتی کشته می‌شوند. آنها در خیابان‌ها، در مدرسه، در محل کار و خانه یا در اجتماع، خشونت می‌بینند. بیش از ۷۰ درصد زنان جهان در زندگی خود خشونت جسمی یا جنسی را تجربه می‌کنند. یک چهارم زنان باردار در جهان با خشونت روبرو می‌شوند."

این بخشی از آمار تکان‌دهنده‌ای است که بان کی‌مون، دبیرکل سازمان ملل متحد، در پیام خود به مناسبت روز جهانی منع خشونت علیه زنان در نوامبر ۲۰۱۳ اعلام کرد.

خشونت در کلام یک امر اخلاقی نیست و با موعظه های صلح طلبان نیز قطع نخواهد شد. از ضرورت عینی جامعه سرچشمه می گیرد... دینامیک خشونت خارج از هر سد و مانع قانونی و اخلاقی راه خود را باز خواهد کرد و به کلام هم هرگز محدود نخواهد ماند... در مرحله بعد به خشونت عملی مشروعیت خواهد بخشید...

خشونت سمبلیک مزایای فراوانی دارد. با تکرار تهاجمات لفظی به دشمن می توان احساس ضعف خودی را در ابعاد مختلف جبران یا پنهان کرد... هرچه این زبان خشن تر باشد برای پنهان کردن ضعف خود و فاصله میان واقعیت و توهم... بیشتر به اتوپی و ابداع آینده ای همگون و منسجم متوسل می شود.

خشونت در خانواده و جامعه همپوشانی های زیادی دارد.

والتر بنیامین در ابتدای تز هشتم می‌نویسد، «سنت ستمدیدگان به ما می‌آموزد كه وضعیت اضطراری كه در آن به سر می‌بریم، خود قاعده است» و این همان استثنا یا اضطرار مجازی است كه سلطه حاكمان در گرو دوام و استمرار آن است.

«خشونت در آفریدن قانون‌های قضایی كاركردی دوگانه دارد؛ یعنی قانونگذاری (lawmaking) خشونت را وسیله قرار می‌دهد برای رسیدن به هدفش كه همان چیزی است كه قرار است به‌عنوان قانون مستقر گردد. اما در لحظه‌ای كه قانون استقرار یافت، خشونت را برنمی‌اندازد؛ بلكه درست در همین لحظه قانونگذاری و به نام قدرت، به صراحت قانون را نه به‌عنوان هدفی مصون و مستقل از خشونت بلكه به‌عنوان هدفی ضرورتا و عمیقا گره خورده با خشونت مستقر می‌سازد!»‌

در نظام خانوادگی هم اصول فوق حاکم است و بعد از تسلیم و سربراه شدن قربانی، خشونتی که موقتی و استثنائی به نظر می رسد محو نمی شود. به ساختار حاکم نظم خانواده تبدیل می شود و در اشکال بغرنجتر و شدیدتر خشونت جاری را برای کنترل و تسلط بیمارگونه بازتولید می کند!...

چگونه خانه ای که باید مرکز امنیت و آرامش برای اعضای خانواده باشد به زندان، مرکز نا امنی، خشونت و جنایت بی رحمانه تبدیل می شود؟...

این مسائل را می توان از ابعاد جامعه شناسی، روانشناسی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی بررسی کرد. امیدوارم به موقع به این بحث ها دامن بزنیم تا زندگی و جان های زیادی را از نابودی نجات دهیم!

تصمیم گرفته ام بخشی از تجارب قربانیان خشونت در هلند را با مراعات حریم خصوصی قربانیان منتشر کنم تا جامعه ایرانی بیشتر با ابعاد با واقعیات نفرت انگیز موجود آشنا شود. لطفا تجارب و مشاهدات خودتان را درباره مسائل مهمی مانند اقدام به خودکشی پناهجویان و سایر مسائلی که به قلمرو عمومی سیاست و حیات اجتماعی تک تک ما مربوط می شود، بدقت ثبت کرده به من بفرستید، تا با حفظ حریم خصوصی قربانیان تجارب را منتشر کنیم. پرواضح است که اگر ترس و نگرانی از برخی مسائل نداشته باشید می توانید شخصا به انتشار آنها اقدام کنید. با دامن زدن به بحث و دیالوگ سالم و علمی در صورت امکان به چاره اندیشی بپردازیم.

با سکوت، ترس، تظاهر به خوب بودن اوضاع، بی تفاوتی، نظاره گری عافیت طلبانه، خونهای انسانهای بیگناه زیادی جاری شده و هیچ دردی درمان نخواهد شد!

همراه شو عزیز، تنها نمان به درد، کاین درد مشترک، هرگز جدا جدا، درمان نمی‌شود. دشوار زندگی، هرگز برای ما، بی رزم مشترک، آسان نمی‌شود!

خشونت همواره آگاهانه، با برنامه ریزی جهت خنثی کردن مقاومت قربانی صورت می پذیرد.

یادداشت فوق مقدمه ای بود برای نوشتن یادداشتهای بعدی.

ادامه دارد...

با احترام،

احمد پوری (هلند) 27 – 08 – 2020

********************************

پیوند این یادداشت همراه عکس و مدارک روزنامه های سراسر هلند در صفحه فیسبوک:

https://www.facebook.com/ahmed.pouri/posts/3724023494283525

 

جواب به برخی از پیام ها...

با درود به دوستانی ارحمندی که نگران خراب شدن اسم ایران و ایرانی هستند! و در صفحات مختلف فیسبوک زیر این پست انتقادادتی را مطرح کرده اند...

دوستانی که با دیدن اینگونه واقعیتها احساسات ناسیونالیستی شان فوران می کند، و سعی در انکار یا بی اهمیت جلوه دادن "چند مورد اندک" می کنند!... بهتر است به این دوستان بگویم که آبروی ایران و ایرانی را نه با دروغهای مصلحت آمیز، بلکه با رفتار علمی و منطقی می توان حفظ و زنده کرد!... دهل را دیگر زیر گلیم نمی توان پنهان کرد. اینگونه اخبار در نهایت تاسف یکی دو تا نیستند! اگر در روزنامه های هلند به دنبال خلافکاریهای ایرانی ها بگردید در نهایت بیش از آنچه تصور می کنید از اینگونه اعمال شرم آور پیدا خواهید کرد!... در ضمن همه اینگونه پرونده ها در دست پلیس و دولت هلند است و آنها هزاران بار بهتر از ایرانی ها می دانند که در میان ایرانیان چه می گذرد!... اگر من هراز گاهی که وقت پیدا می کنم و در این زمینه ها برای آگاهی بیشتر هموطنان از مطبوعات هلندی و رسانه های معتبر سراسری یا بحث های تخصصی نمایندگان پارلمان مسائلی را ترجمه می کنم باید بدانید که نک کوه یخ را به معرض دید هموطنان ارجمند می گذارم!...

برای کسانی که مدعی شدند دوتا قتل در بیست سال آنقدر مهم نیست که من از لغت ایرانی استفاده کنم!... آیا می توانم بپرسم با کدام تحقیقات به این نتیجه رسیدید که فقط دو تا قتل در بیست سال گذشته ایرانی ها اتفاق افتاده؟...

ثانیا: فقط قتل نیست اعمال خشونتهای بی شرمانه و پرونده های خلافکاری در اداره پلیس بیش از آنست بتوانید با "نیت خیر" آنها را پنهان کنید!...

برای آگاهی شما و برای اینکه عجولانه و احساساتی قضاوت نکنید، بهتر است به دو یادداشت زیر مراجعه کنید تا ابعاد دیگر نوک کوه یخ را ببینید!

عکس العمل خانم های ایرانی که هم سرنوشت روشنک هستند!

بعد از انتشار سرنوشت دردناک روشنک تاج احمدی و دخترش ایزابلا... از جامعه ایرانی در اروپا عکس العمل های بسیاری دریافت کردم... اکثریت مطلق عکس العمل ها اظهار همدردی انسانی با این خانم و دخترش بوده ... تعدادی تمامی کاسه کوزه ها را سر مردهای هلندیها شکسته اند و مدعی هستند که تقصیر خودش بود که بدنبال شوهر هلندی رفت، نه ایرانی! انگار ایرانی ها در مورد طلاق بهتر از هلندیها رفتار می کنند...!

چند نفر از خانم های ایرانی که خودشان را هم سرنوشت روشنک مینامند تقاضای کمک کرده اند.

با توجه به اطلاعاتی که من از این خانم ها دریافت کرده ام شوهر سابق این خانمها چنان بلایی برشان آورده اند که قلم و زبان از بیان آن عاجز است! شوهر سابق همه خانم هایی که بعد از این ماجرا با من تماس گرفته اند ایرانی است!

https://www.facebook.com/ahmed.pouri/posts/1339915689360996

در پشت سیمای منجمد این اشرف مخلوقات چه هیولایی نهفته است؟

جمهوری اسلامی
 چگونه انسانها را براساس مدل مقدس و الهی خود تبدیل به هیولا می کند؟
چند هفته پیش یک خانم ایرانی بمن زنگ زد و قرار ملاقات می خواست تا درباره مشکلاتش اقامتش در هلند صحبت کند.

ادامه مطلب...

https://www.facebook.com/ahmed.pouri/posts/1653663971319498?notif_t=notify_me_page&notif_id=1491956241910568 

همانطوریکه نوشته بودم این گونه یادداشتها را ادامه خواهم داد!...

به امید ساختن جهانی دیگر و انسانی تر!...

با احترام،

احمد پوری

 

 


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com