روحانیت بانی پیمانهای فلاکت بار / مزدک
مطلب
July 12, 2020روحانیت بانی پیمانهای فلاکت بار !
با دورود فراوان به کارگران مبارز .
در خرداد ۱۳۴۲ خمینی با موضع گیری پوپولیستی علیه کاپیتالاسیون و نوکری شاه در مقابل آمپریالیسم آمریکا و حق رای زنان برای خود اعتباری دست و پا کرد و در پناه سرکوبی نابودکننده نیروی انقلابی توسط شاه و همراهی امپریالیسم جهانی ۱۵ سال بعد توانست بر جنبش توده ائی سوار گردد و آنرا برباید و بار دیگر شریعت را بر عدالت اجتماعی غالب سازد و رژیم جمهوری اسلامی جایگزین رژیم سلطنتی شاه گشت . در آنزمان منصور قربانی کاپیتالاسیون گشت و ۱۵ سال بعد نظام شاهنشاهی علیرغم حمایت سیاسی ، نظامی دولت آمریکا توسط قیام توده ها فروریخت .
در دوران شاه ایران بیکی از پایگاههای نظامی امنیتی آمریکا درمنطقه خاورمیانه تبدیل شده بود و سفارت آمریکا و نظامیانش گردانندگان واقعی امور سیاسی و امنیتی رژیم شاه بودند و مصون از هرگونه پیگرد قضائی در صورت ارتکاب جرم و جنایت در ایران .
اگر شاه برای بقاء رژیمش به زیر یوغ آمپریالیسم آمریکا رفت و مورد تنفر بیشتر توده ها قرار گرفت و نهایتا همان حمایت آمریکا " چشم افراسیاب " نقطه ضعف شاه گشت ، اکنون ملا خامنه ائی و رژیمش در همان مسیری پیش میروند که شاه رفته بود و بانی پیمانهای حقیرانه و استعماری با دول سرمایه داری علیه مردم ایران میشود . تاریخا روحانیت در دو صد ساله گذشته بانی و تحمیل کننده پیمانهای اسارت بار علیه توده های ایران بوده اند .
از پیمان ترکمن چای گرفته ، که روحانیت شیعه دوران قاجار به تحریک دولت انگلیس جنگی نابرابر با روسیه تزاری را به دولت فاسد قاجار و مردم تحمیل نمودند که شکست و از دست دادن بخش های دیگری از ایران نتیجه از پیش آشکارش بود ، تا همکاری ملا کاشانی با آمپریالیسم در کودتای ۳۲ علیه مصدق و توده های ایران و بازگرداندن مجدد شاه به سلطنت و امضای قرارداد برجام با موافقت و دستور خود ملا خامنه ائی و اکنون هم باز رضایت و نظارت خامنه ائی عقد پیمان مشارکت ۲۵ ساله با دولت سرمایه داری چین .
بهنگامیکه جمهوری اسلامی ورشکستگی اقتصادی و فلاکت معیشتی را طی ۴۱ سال به توده های کارگر و زحمتکش تحمیل کرده و اعتراضات توده ائی و اعتصابات کارگری جنبش های جدیدی را در افق سیاسی قرارداده ، خامنه ائی شخصا و رژیم برای مصونیت در تقابل با آمپریالیسم آمریکا به دولت سرمایه داری چین که خود آمپریالیسمی مدعی و جویای توافق بر رقبای جهانی است ، روی آورده و با عقد پیمان همکاری مشترک اقتصادی ، .... ،نظامی ۲۵ ساله با چین بدنبال واکسن مصونیت یابی ازسقوط از سوی توده های جان به لب رسیده است .
تا آنجائیکه بخشهائی از این پیمان علنی گشته ، بسیاری از مفاد همچنان غیر علنی و عامدا بدور از دید توده های مردم نگهداشته شده ، همچنانکه در دوران شاه چنین بود ، دولت چین سرمایه گذاری وسیعی در صنایع نفت و گاز و ... راه و ترابری و معادن و... خواهد نمود . در واقع هر آنچه که مورد نیاز چین وبنفعش است .
سرمایه گذاریهای چپاولگرانه آمپریالیستی از جمله مواردی بود که توده ها ونیروهای مبارز در زمان شاه با آن مخالفت داشتند و بانی فلاکت تولیدکننده و اقتصاد داخلی بود و تولیدات وابسته به انحصارات مجالی برای رشد صنایع نمیگذاشتند .
بر مبنای پیمان با چین ، دولت چین برای امنیت موسسات سرمایه گذاریش خود راسا با پنچ هزار نیروی امنیتی چینی امور امنیتی را بعهده میگیرد . که بزبان فارسی قابل فهم این همان کاپیتالاسیون بشیوه قرن بیست و یکمی با مشخصات چینی است ، همچون سوسیالیسم به سبک چینی !
از آنجائیکه نیروهای سرکوبگر خود رژیم جمهوری اسلامی مصون از هر گونه پیگرد قضائی درسرکوب کارگران و زحمتکشان هستند ، طبعا نیروهای امنیتی چینی " میهمان " که امنیت موسسات چینی را عهده دارند بهنگام اعتراضات کارگری نه تنها مجاز به سرکوب بلکه از مصونیت قضائی برخوردار خواهند بود . باید متذکر شد که هنوز اسمی از کاپیتالاسیون یا آمری مشابه از سوی رژیم علنی و ذکر نشده است و نفی هم نشده است .
از دیگر موارد علنی شده این پیمان شیوه مبادله نفت و گاز بین دولتین جمهوری اسلامی و چین است . دولت چین نفت و گاز را طی دوران قرارداد با سی در صد تخفیف از قیمت بازار جهانی خریداری خواهد نمود و پرداخت آن از سوی دولت چین تا دو سال تاخیر بلامانع خواهد بود . دوسوم پرداخت نقدی خواهد بود که درصد بالائی از آن با پول رایج چین یوان صورت میگیرد و یک سوم مابقی بصورت کالا های چینی انجام خواهد شد . البته شیوه تعیین قیمت اجناس چینی مشخص نیست ، هر چند تخفیف سی درصدی نفت معین گشته .
بدین طریق بازار های ایران مملو از اجناس بنجل و قطعا غیر ضروری چینی خواهد گشت و قدرت رقابتی تولیدکنندگان داخلی که عمدتا موسسات تولیدی کوچک هستند تنگ تر و تنگ تر خواهد گشت و بسوی ورشکستگی سوق داده میشوند و حمایت جمهوری اسلامی از تولید داخلی بصورت منع واردات
اجناس خارجی ، چینی ، حذف میگردد و بازار نیروی کار ، استخدام کارگران در موسسات تولیدی کوچک و متوسط کوچکتر و کمتر خواهد گشت .
عواقب فلاکت آور این پیمان آنچنان تیره و تار است که حتی فریبکار پوپولیستی چون آحمدی نژاد هم ندای انتقاد بلند کرده ، البته از زاویه فرصت طلبانه و با کپی برداری از نمونه خرداد ۴۲ .
درغلطیدن بدامن آمپریالیسم شرقی برای مصونیت از گزند آمپریالیسم غربی ممری برای توده های کارگر و زحمتکش نیست . همچنانکه سرمایه گذاریهای آمپریالیستی دوران شاه برای توده ها فلاکت بار بود ، پیمان ۲۵ ساله با چین همان سرنوشت را به توده های ایرانی تحمیل میکند . البته نا گفته عیان است در این پیمان آنکه بیشترین چپاول را میبرد دولت سرمایه داری چین و سرمایه داران و روحانیت و نیروهای سرکوبگر رژیم جمهوری اسلامی هستند .
اما اگر پیمانهای اقتصادی و سیاسی و نظامی با دولت آمریکا مصونیتی برای سرنگونی شاه ایجاد ننمود و " چشم اسفندیارش" هم شد ، پیمان همکاری مشترک اقتصادی .....با دولت چین هم مصونیتی برای سرنگونی خامنه ائی و رژیم جمهوری اسلامی توسط کارگران و زحمتکشان نخواهد شد .
مزدک .
۱۹ تیر ماه ۱۳۹۹