سخنی با فعالین کمونیست در کردستان در حاشیه نفرت پراکنی های کمونیسم کارگری

شجاع ابراهيمى
May 14, 2020

سخنی با فعالین کمونیست در کردستان در حاشیه نفرت پراکنی های کمونیسم کارگری

در هفته اخیر شاهد هیاهویی دیگر از طرف افراد و جریانات علمی تخیلی کمونیسم کارگری و از جمله آنها سید مجید حسینی علیه کومه له و کمونیستها در کردستان بودیم . از آنجا که رفقای داخل کشور از ما در مورد این مسئله سوال کردند و در باره برخورد با این جریانات پیشنهاداتی داشتند خود را موظف دانستم تا پاره ای توضیحات را جهت اطلاع فعالین کمونیست مرتبط با خودمان( یعنی فعالین هوادار بسترسازی و تدارک حزب کمونیست کردستان ) و همچنین فعالین و هواداران کومه له کمونیست که تعداد شان کم نیست بدهم . بدیهی است ما به عنوان جریانی سیاسی جدید و مترقی همواره طرف حق و حقیقت خواهیم ایستاد و از این رو حتی با انتقاد جدی از شیوه برخورد تشکیلات علنی کومه له با این جریانات باز خود را موظف دانستم به عنوان یکی از کسانی که شناختی کافی از طرفین دارم

صرفا جهت روشنگری و شفاف سازی نکاتی را به رفقای داخل از هر طیفی خواه با ما و خواه مخالف ما  به عنوان رفیق کوچکتر بگویم .

ابتدا بحث را از آنجا شروع میکنم که اخیرا شخصی به نام سید مجید حسینی از مریدان در گاه حکمت و کمونیسم کارگری در یک نوشته ابتدا با حمله به کومه له و برخی فعالین کمونیست فراخوانی برای مبارزه با فعالین کومه له به اعضای تخیلی و جمع های تخیلی و اشباح کمونیست کارگری در شهرهای کردستان داده است . آرزو بر جوانان عیب نیست اما برای کسانی که این افراد و گرایش شان را نمی شناسند باید گفت که گرایش "مبارزان کمونیست" که چند نفر به تعداد انگشتان یک دست را در خود جای داده است شامل افرادی است که سابقا حکمتیست و قبل تر از آن گرایش به شدت مذهبی طیف کردستان جریان کمونیسم کارگری را نمایندگی میکردند و یکی از اعضای اینها که متاسفانه دست بر قضا زمانی به جهت همسنگری با کاک فواد و کمونیستها ی دهه چهل دارای اعتباری نسبی بود به یکباره به دنبال باز تولید مذهب به شیوه جدید و در قالب کمونیسم کارگری برآمد و حکمت را از مقام رهبری سیاسی خود به مقام پیغمبری رساند (اشاره به مطلب کمونیسم عرفانی و صوفیانه نوشته ایرج فرزاد . در این نوشته ایشان حکمت را مارکس زمانه و رهبر دنیای بعد از لنین میخواند ، گرچه این مقاله برای رد کمونیسم عرفانی نوشته شد ولی خود نگارنده آن به تصوف رو آورد )شایع است که بعد ها از اولین کسانی که واژه حکمتیسم را ابداع کرده اند همین ایرج فرزاد بوده است و تاریخ آن بر میگردد به کنفرانس کادر های کمونیست کارگری در دو هزار و چهار میلادی . خلاصه یک محفل چهار پنج نفره به شدت مذهبی که در این سی سال بعد از جدایی از  کومه له حتی نتوانسته دو نفر را سازمان دهد و انشعاب پس انشعاب و بازی فیسبوکی و خاطرات دوران کومه له تنها سرگرمی سیاسی اش بوده حال با علم به اینکه یک گرایش جدید از سلسله قاطبه کمونیسم کارگری درون کومه له و حزب کمونیست ایران شکل گرفته و رهبران این گرایش هم دقیقا به شیوه حکمت و حکمتیان با روش های غیر اصولی در حال زدن تشکیلات درون تشکیلات هستند و به شدت به دنبال متحد میکردند در صدد گرفتن ماهی از آب گل آلود بر آمده اند . به باور من این دست نوشتجات با دو  هدف سیاسی مشخص رو به عموم داده میشود  اول دادن چراغ سبز به گرایش کمونیسم کارگری درون حزب کمونیست ایران و کو مه له و بازی با کارت اینها و دوم مطرح کردن خود و دلیل تراشی برای شکست های مفتضحانه این سالهای کمونیسم کارگری . از همین رو باید با احساس مسئولیت برخی نکات لازم را بدون لکنت زبان و شفافیت کامل  و با صراحت رو به جامعه و خصوصا فعالین کومه له که ما آنها را به عنوان متحد خود در مبارزه طبقاتی میدانیم ارائه کنیم .

ابتدا بایستی نگاهی انداخت به گرایشی که نزدیکی خاصی با کمونیسم کارگری دارد و این روزها در حال زدن تشکیلات موازی در درون حزب کمونیست ایران و کومه له است . سابقه این گرایش بر میگردد به دوران قبل از تشکیل فراکسیون فعالیت تحت عنوان کومه له و با رابطه عاطفی فردی چند تن از رفقای این گرایش با رضا مقدم و ایرج آذرین شکل گرفت و پس از چند سال مراودات سیاسی و عدم نتیجه مطلوب به یکباره با لو رفتن سطح ارتباط بالای این افراد با اتحاد سوسیالیستی کارگری و مداخلات تشکیلاتی صورت گرفته اتحاد سوسیالیستی کارگری به یکباره کلیه روابط خود را با این دوستان به تعویق در آورد . البته ناگفته نماند تداخل تشکیلاتی به حدی جدی بود که اعضایی از کومه له به صورت رسمی  عضویت در اتحاد سوسیالیستی داشتند و خود تشکیلات کومه له نیز از این موضوع باخبر بود و متاسفانه رویکرد رهبری کومه له رویکردی منفعلانه و سانتریستی است که به تفصیل به آن اشاره خواهد شد . پس از مدتی این گرایش نا امید از اتحاد سوسیالیستی کارگری به یکباره به فکر متحد کردن چپ ایران شدند و بیست و سه سازمان و جمع و محفل را دور خود جمع کردند که آنهم پس از اندکی هیاهو چون پایه مادی مشخصی نداشت از هم پاشیده شد و بعد از آن گرایش کمونیست کارگری درون حزب کمونیست ایران به یکباره فیلش یاد هندوستان کرد و به فکر نزدیکی سیاسی با جریانات کمونیسم کارگری افتاد و ضرورت درست کردن قطب چپ . اما در خفا این گرایش با زیر پا گذاشتن اصول سیاسی یک قدم از اتحاد فراتر رفت و به عامل فشار کمونیسم کارگری بر کومه له مبدل گشت و حال نیز شاهد هستیم که همگی ارگانهایی که در دست این گرایش درون کومه له است دیگر سالهاست که آن انتخابات و قواعد نیم بند تشکیلاتی را نیز در نظر نمی گیرند و اکنون تقریبا دوسال است این گرایش به سبک خود حکمت و تقوایی برگزاری کنگره حزب کمونیست را به گروگان گرفته است ‌. متاسفانه این گرایش به دلیل بی هویتی در تحریفات تاریخی که انجام داده طوری وانمود میکند که قبل از نزول اجلال حکمت و دوستانش گویا کومه له کمونیست نبوده و این تشکیل حزب کمونیست ایران است که کومه له را کمونیست کرده است که از نظر ما دروغی بزرگ است و اتفاقا از هر نظری کومه له قبل از تشکیل حزب کمونیست ایران با وجود بسیاری کم و کاست ها ولی بسیار عملگرا تر توده ای تر و رادیکالتر از دوره حزب کمونیست بوده است . (در نوشته لی به اشکالات و تاریخ تحریف شده حزب کمونیست ایران حتما اشاره خواهد شد )

رویکرد رهبری کومه له به این ماجرا و تناقضات درونی حزب کمونیست ایران : در این ماجرا اما رهبری کومه له نیز مقصر است و اتفاقا انسانهای کمونیست نباید از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند و همواره صراحت و شفافیت بایستی از اصول ما باشد که متاسفانه این روزها رهبری کومه له آن را فدای مصلحت اندیشی سیاسی کرده است . البته ما همواره معتقدیم که کومه له و حزب کمونیست ایران به درجات زیادی به واسطه دخالت دستگاه فکری حکمت از مسیر اصلی و انقلابی دور شده است و ما وظیفه داریم این رفقا را یاری کنیم تا بلکه یکبار برای همیشه کل ادبیات حکمت و کمونیسم کارگری را جارو کنند و به صف کمونیسم علمی مارکس و لنین باز گردند . انتقاد از عملکرد رهبری کومه له دقیقا در جهت تقویت آن است و نباید از آن ترسید لذا نکاتی را باید گفت که جامعه فعلا از آن بیخبر است و به نظر ما فعالین کمونیست و فعالین کومه له حق دارند از کل دم و باز دم یک تشکیلات با خبر باشند و ما اینجا هستیم تا اجازه ندهیم مثل سال شصت و دو و نود و یک تشکیلات سیاسی و انقلابی مانند کومه له فدای مصلحت اندیشی رهبری فعلی آن و فرصت طلبی گرایش کمونیسم کارگری شود و در نتیجه ذکر نکاتی حیاتی است . حقیقتا از نظر ما فعالین هواداربستر سازی برای تدارک و تشکیل حزب کمونیست کردستان تشکیلات کومه له و حزب کمونیست دو شقه است و حال تقریبا دوسال است که گرایش کمونیسم کارگری درون این تشکیلات به دنبال یارگیری و دیپلماسی مخفیانه با احزاب کمونیست کارگری و غیرو ذلک است و به شدت نیز در این زمینه پیش رفته است و رهبری کومه له و رفقای هوادار ماندگاری کومه له به شدت در حال امتیاز دهی به گرایش کمونیسم کارگری درون حزب کمونیست هستند و هر طور شده است میخواهند اختلافات را پنهان کنند که از نظر ما این نوع برخورد و جلوگیری از عدم شفافیت و اطلاع رسانی به هواداران کومه له باعث شده است که گرایش کمونیسم کارگری با زیرکی ذره ذره پایه های خود را بسط دهد و حتی فراخوان برای هواداران خود در سطح "تکش" تشکیلات کمیته شهر ها کومه له برای دیدار حضوری دهد . رهبری سیاسی کومه له از سه سال پیش به طور جدی و کاملا شفاف از طرف ما  به صورت شفاف صادقانه و اصولی از وجود چنین گرایش و تشکیلاتی در درون خودشان به طور کامل مطلع شده است و متاسفانه در طول این سه سال رهبری کومه له حاضر نبوده رو به عموم شفافیت لازم را به خرج دهد و آنطور که ما اطلاع داریم این خود ضربه بزرگی به اعتماد عمومی سطح هواداران و دوستداران کومه له در شهر های کردستان زده است که به باور مارهبری کو مه له  به سرعت با یک اقدام قاطعانه و اصولی و همراه با صراحت لهجه روبه جامعه کردستان از سیر تاکنونی پنهان کاری و مصلحت اندیشی سیاسی دست بکشد و هواداران خود را به درجه ای از هوشیاری سیاسی برساند .

اما سخنی با فعالین هوادار بستر سازی برای تدارک حزب کمونیست کردستان: رفقا و یاران گرامی ضمن قدر دانی بابت سوالات و نظرات شما دو نکته ضروری را به اطلاع شما می رسانم و پیشنهاد میکنم در جمع ها و محافلی که شرکت میکنید به آن توجه کنید . اول اینکه در هر جایی که بحث سیاسی حول اختلافات درون حزب کمونیست ایران و کومه له پیش آمد در مرحله اول سعی کنید دخالت نکنید و اجازه دهید که فضای سیاسی بحث جدل مسیر خود را طی کند ولی از آنجایی که گرایش کمونیسم کارگری قائل به هیچ اصول و ارزش های  سیاسی نیست و از آنجا که حرکت گرایش کمونیسم کارگری درون تشکیلات کومه له موازی کاری مخفیانه و با عدم صداقت و شفافیت لازم همراه شده است هر جا که توانستید این گرایش را منزوی و از کلیت کو مه له کمونیست دفاع کنید . مادامی که رهبری کومه له قادر نیست با صراحت حقیقت را بیان کند ما به عنوان کمونیست و متحد هواداران کومه له در داخل کشور وظیفه داریم از آنها و تشکیلاتشان در حد توان خود حمایت و پاسداری کنیم . نکه دوم و مهمتر اینکه با وجود شناخت کافی از رفقایی نسبتا صادق که درون طیف کمونیسم کارگری هستند ولی پیشنهاد میکنیم اکیدا با هیچیک از گرایشات کمونیسم کارگری مادامی که اینها دست از خرابکاری تشکیلاتی و هتک حرمت و نفرت پراکنی نکشیده اند همکاری نکنید . آینده به ما ثابت خواهد کرد که در چنین روزی ما تصمیم درست قاطعانه و کمونیستی اتخاذ کردیم .

بادرود های رفیقانه

شجاع ابراهیمی     


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com