ویروس کرونا شتاب دهنده رقابتهای امپریالیستی و سیاستهای نژادپرستی

کامران هدایت
March 18, 2020

ویروس کرونا شتاب دهنده  رقابتهای امپریالیستی و سیاستهای نژادپرستی  :

 

پایان سال ٢۰۱۹ با شیوع وبروس جدیدی بنام کرونا رقم خورد. ویروسی که جهان را در مقابل خطری جدی قرار داده است. اگر بطور جدی با آن مقابله نگردد، پتانسیل آن را دارد که جان دهها میلیون  ها  انسان اساسا فقیر و حتی فراتر از آن را بگیرد. بازهم قربانیان اصلی آن اقشار و طبقات فقیر و تحتانی خواهند بود. در شرایط کنونی در حال در نوردیدن جهان است.

سطح بالای فقر، سوء تغذیه و نبود امکانات درمانی و بهداشتی برای عموم ، بویژه اقشار تحتانی به همراه فشارهای زندگی سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی همگی بر عملکرد بدن تاثیر گذاشته و ضربه پذیری آن را تشدید می نماید. حتی پیشرفتهای عظیم تکنولوژی در تمامی عرصه ها از جمله پزشکی و درمانی تاثیرات متضادی بر جامعه گذاشته است. طبقات مرفه همه جوامع به عالی ترین امکانات رفاهی ، مراقبت پزشکی و خوراک ارگانیک دسترسی دارند و در مقابل طبقات محروم در صورت اینکه بتوانند مجبورند با بی کیفیت ترین ، تولیدات هرمونی و حتی با تاریخ مصرف گذشته محصولات  شکم خود وخانواده خود را نیمه سیر نگهدارند. به همین علت آنها در معرض خطر به مراتب بیشتری قرار دارند.

حاشیه نشینان، کمپ های آواره های جنگی، اردوگاههای پناهجویی، کودکان کار و دستفروشان قطار و اتوبوس و مترو و پیاده روها. زباله گردان، کارتن و گورخوابان، معتادان و …را  خطرات بیشتری تهدید می کند. در ایران ویروس کرونا به زندانها کشیده شده و تا کنون چند زندانی جان خود را از دست داده اند.

 

در مورد علائم و عوارض ویروس کرونا

علائم آن بسیار شبیه به انفولانزاست به همین دلیل طول کشید تا فرق بین ویروس کرونا با دیگر ویروس ها تشخیص داده شود. این ویروس از شهر بزرگ چین  ووهان شروع شد. این آغاز با نزدیک بودن سال نو چینی و حرکت صدها میلیونی در داخل چین و از خارج به چین  به سرعت شیوع آن را تشدید نمود و در مدت کوتاهی به یک مشکل جهانی مبدل گشت. وجود میلیونها توریست و صدها هزار دانشجو و تجار متوسط و بزرگ خطر انتقال این ویروس را در ابعادی وسیع تر به دیگر نقاط جهان تشدید نمود.

حکومت چین که مدتها سکوت اختیار کرده بود، سرانجام و در پی اعتراضات ملی و بین المللی مجبور شد کلیه خطوط ارتباطی زمینی، دریایی و هوایی به این شهر عظیم بیش از ۱٢ میلیونی را قطع کند. حرکت وسایل نقلیه و حتی انسانها در داخل شهر ممنوع شد. همه جا بسته شد و صرفا برخی سوپر مارکت ها برای خرید مایحتاج اولیه بازماند.

دکتر لی ونلیانگ ، چشم پزشک ۳۴ ساله از شهر ووهان در حین مداوای مراجعین مبتلا به این ویروس خود به آن مبتلا گشت. او اولین نفری بود که علنا وجود این ویروس را به جهان اعلام نمود. دولت چین که به نظر می رسد این موضوع را پنها ن نگاه داشته بود ، مجبور شد تغییر سیاست دهد. این پزشک بر اثر این بیماری درگذشت- او بعد از اعلام این خبر اساسا در بازداشت بود. او از پزشکان کم درآمدی بود که برای نجات جان توده های عادی در جبهه مقدم مبارزه با این بیماری قرار گرفت. او در بین مردم چین سمبل جسارت و صداقت و از خود گذشتگی شد. در ایران نیز اولین دکتری که خبر تلفات این ویروس را افشاء کرد تحت پیگرد قرار گرفت.

در چین بیش از ۱۵۰ هزار نفر و در جهان۱۷۵هزار تا بحال به این ویروس مبتلا گشته اند و نزدیک به هفت هزار نفر کشته شده اند(هر چند که آمار واقعی شاید تا چند برابر آن باشد). بر طبق آمار رسمی در ایتالیا نزدیک به ۳٢هزار نفر و در ایران در حدود ۱۶هزار نفر تا به امروز به این ویروس مبتلا گشته اند. در حالیکه چین به اوج رسیده و در حال کنترل ویروس می باشد کانون ویروس به اروپا منتقل شده است. بغیر از ایتالیا در سه کشور مهم اروپا مثل اسپانیا، آلمان و فرانسه ارقام مبتلایان بالای  ۱۰هزار نفر  را رقم  زده اند. و بقیه کشورها مثل سوئیس، بریتانیا، هلند، سوئد با توجه سرعت افزایش ممکن است در چند روز آینده از مرز ۵ هزار نفر مبتلا عبور کنند. اینها آمار واقعی نیست و حاملان این ویروس بسیار بیشتر از تعداد رسمی است.   سانسور و پنهان کاری دولت ها و همچنین به دلیل ماهیت این ویروس  دسترسی به آمار واقعی مبتلایان به این ویروس و کشته شدگان را در سطح جهانی غیر ممکن کرده است. همان گونه که روشن شده این ویروس از چند روز تا ۱۴ روز و بنا به گفته ای تا ٢۸ روز می تواند در بدن انسان زندگی کند بدون آنکه آثاری از خود نشان دهد. به همین دلیل با وجود اینکه تعداد ثبت شدگان مبتلا به ویروس کرونا (کووید-۱۹) در بریتانیا در زمانیکه  زیر ۷۰۰ نفر ثبت شده بود اما بر اساس تخمین وزارت بهداشت بین ۵۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ نفر در بریتانیا این ویروس را با خود حمل می کردند. تعداد واقعی آن با نرخ بسیار بیشتری از آمار رسمی در حال افزایش است. آلمان اعلام کرده که بیش از ۷۰ درصد مردم  به آن مبتلا خواهند شد.  به همین دلیل بسیاری که به این ویروس مبتلا شده اند بدون آنکه بدانند می توانند این ویروس را به دیگری منتقل کنند. این دلیل دیگری است که مبتلایان به این ویروس بصورت تصاعدی افزایش می یابد. این مسایل به جدی بود خطر این ویروس پا داده است. علیرغم هشدار های دولت ها مبنی بر جدی بودن این ویروس اما علیرغم آن  واقعا اینکه  این دولت ها بطور جدی اقدامات لازم و ضروری برای جلوگیری از گسترش آنرا انجام داده اند، زیر علامت سوال است.

انسان در تاریخ تکامل خود، از دوران شکار جمعی حیوانات تا کنون تلفات زیادی داده است. بعلت نزدیک بودن ِDNA (دی ان ا) انسان با حیوانات ( ۹۸ درصد  دی ان ا خوک و انسان یکسان است) (www.abc.net.au) ویروس ها در پروسه هایی می توانند از حیوانات به انسانها سرایت کنند. بیشترین تلفات انسانی به علت نزدیک زیستن با حیوانات در اروپا و آسیای میانه بوقوع پیوسته اند. این تلفات در هنگام اهلی کردن حیوانات و زندگی کردن در کنار آنها بوقوع پیوسته و در این فرآیند تاریخی انسان در مقابل ویروس های حیوانات ایمن گشته است. در دوره دیگر زمانی که تاریخ برده فروشی و استعمار آغازمی گردد، امراض از مکانی به مکان دیگر منتقل می شوند. در اشغال قاره آمریکا توسط اسپانیائی ها، اسب  را به همراه خود به این مناطق بردند. در این قاره اسب موجود نبود و مردم بومی در مقابل ویروس های این حیوان هیچ ایمنی نداشتند. این مسئله باعث شد میلیون ها نفر در مکزیک و پرو …. از بین بروند. در حقیقت 95درصد مردم بومی این قاره بر اثر ویروس ها که بخش عظیم آن  مربوط به همین ویروس مربوط به اسب بود جان باختند. در واقع قاره آمریکا به نوعی از سکنه بومی خالی گردید. ( رجوع شود به کتاب اسلحه، میکروب و فولاد اثر جرد دایاموند)

با تکامل علم پزشکی، ضایعات ویروس تداخلی از حیوان به انسان بسیار محدود گشت ولی از بین نرفت.  با جهش های ویروسی این انتقال و واگیری می تواند از طریق حیوانات مختلف که با انسان بطور مستقیم و غیر مستقیم در تماس اند صورت پذیرند. احتمال بوقوع پیوستن چنین تماسی درمناطقی که انسانهای انبوهی در میان گونه های وسیع حیوانی زندگی می کنند، و در برخی موارد از گوشت آنها نیز تغذیه می کنند، زیادتر می شود. چین با جمعیت یک و نیم میلیاردی در کشوری بسیار وسیع پتانسیل چنین انتقالی را به مراتب بیشتر از کشورهای کوچک را داراست.

آنفولانزای مرغی و خوکی هر دو نتیجه اهلی کردن آنها بوده است. ویروس (H1N1) ، انفولانزای خوکی که از آمریکا سرچشمه گرفت، در مدرت یک سال ( آوریل ٢۰۰۹ تا آوریل ٢۰۱۰) فقط در آمریکا ۶۱ میلیون نفر مبتلا ، ٢۷۴هزار نفر بستری  و ۱٢۵۰۰ نفر تلفات جانی داشت. در سطح جهان تخمین زده می شود که ۴/۱بیلیون نفر مبتلا شدند که ۵۷۵ هزار نفر جان خود را از دست دادند.

ویروس کرونا و منافع اقتصادی امپریالیستها

علیرغم خطری که ویروس کرونا برای میلیون ها نفر در سراسر دنیا دارد و مردم دنیا را به طور جدی تهدید می کند، اما رقابتهای امپریالیستی از بین نرفته است وحتی موقتا به کناری هم زده نشده است.  همانگونه که قبلا اشاره شد ، علیرغم اخطار های دولت ها اما در مورد جدی بودن در حفظ جان مردم سوالات بسیاری مطرح است.

در هنگامی که چین در گیر و دار بحران کرونا بود شاید رهبران آمریکا و غرب تصور نمی کردند که ویروس کرونا به آسانی راهش به سایر نقاط جهان و یا حداقل به آمریکا باز شود، یا علیرغم اخطار دانشمندان و متخصصین مربوطه تصور می کردند که شاید کار بدانجا نیانجامد. حتی برخی از سیاستمداران  امپریالیستی تصور می کردند که فرصتی بدست آمده است تا پیشرفتها اقتصادی سرمایه داری چین را که به عنوان یک قدرت بزرگ اقتصادی ظهور کرده است را با ضربات مهلکی روبرو کنند و بخصوص سیاستمداران آمریکا تصور می کنند که این ضربات می تواند  به نفع آمریکا و متحدینش تمام شود.  وزیر بازرگانی آمریکا به همراه دیگر مقامات ذینفع آمریکایی بر این باور شدند که سرمایه گذاران خارجی بجای چین در آمریکا سرمایه گذاری می کنند. چرا که اوضاع نشان می دهد که در چین خط تولید و تحویل کالای مورد نیاز سرمایه داران بخاطر شیوع ویروس به تاخیر افتاده است.  در چنین شرایطی در کنفرانس امنیتی برلین وزیر خارجه و وزیر دفاع آمریکا، چین را به مثابه یک دشمن اصلی امنیتی آمریکا معرفی کردند. به نظر می رسد که آمریکا بار دیگر به استراتژی که آمریکا در ابتدای ریاست جمهوری ترامپ توسط مشاور امنیت ملی آنزمانش یعنی استفن بانون نمایندگی می شد روی آورده است.  یعنی زمانی که جان صدها میلیون انسان با خطری جدی روبرو است، سرمایه داران امپریالیستی به آن به مثابه فرصتی برای بزیر کشیدن رقیب می نگرند. اما این دیدی بسیار کوتاه نگرانه است. این درست که ویروس کرونا اقتصاد سرمایه دارانه چین را  با  صدها میلیارد دلار ضربه اقتصادی مواجه ساخت  که البته این تنها ضربات کوتاه مدت آن است و ضربات بلند مدت مهمی را می تواند برای  اقتصاد چین در بر داشته باشد. اما از طرف دیگر کل اقتصاد جهان سرمایه داری را با چالش های مهم روبرو کرد و زیربنای بحرانی آن را بیش از پیش برملا ساخته است و شوک های مهمی را تا به حال به آن وارد کرده است.

از زمان شیوع ویروس کرونا ، اقتصاد جهانی امپریالیستی دچار اختلالات و نوسانهای مهمی گشته است. در حدود 4و نیم تریلیون  از ارزش سهام در جهان کاسته شده اقتصاد جهانی سرمایه داری از ارزشش بشدت کاسته شده و دوشنبه سیاه که در آن بازار سهام افت ده تا ۱۵ درصدی را در یک روز در بر داشت که حتی از بحران ٢۰۰۸ وخیم تر ارزیابی شد.  اقداماتی مثل پر کردن ذخایر نفت آمریکا که تاثیر بر قیمت نفت و اثر مثبت بر ارزش سهام گذارد تنها موقتی است و نتایج دراز مدت مخرب تری خواهد داشت. این در صورتی است که مسئله کرونا حل شود. اما هنگامی که اقدامات لازم و ضروری برای مقابله با ویروس کرونا صورت نگیرد همه چیز در معرض خطر قرار خواهد گرفت. در شرایطی که مردم دنیا با خطری جدی روبرو هستند، موضوع رقابت های امپریالیستی و نگرش از زاویه ارزش های سرمایه دارانه و از زاویه جامعه طبقاتی مثل حفظ سرمایه های یک کشور معین، حفظ یک ملت معین و در نقطه مقابله تلاش برای منکوب کردن رقبا و ملت دیگر نتیجه ای غیر از جدی تر کردن خطر ویروس کرونا نخواهد داشت.  هر روزه در جهان جابجایی و حرکت انسانها در ابعادی وسیع صورت می گیرد. اینها همه در نتیجه رشد ارتباطات و گسترده تر شدن سرمایه داری و  حرکت کالا و سرمایه در سطح جهانی است که حاصل مناسبات بین المللی و ادغام هر چه بیشتر سرمایه ها  و بافته شدن در یک شبکه واحد از روابط سرمایه دارانه  است. مقابله با این ویروس در سطح ملی و با ارزش های سرمایه دارانه و حفظ ملت خود و بی تفاوتی در مقابل دیگر کشورها  سرطان واقعی این سیستم سرمایه داری است و بیان ماهیت مرتجعانه و ضد بشری آن نیز است. چرا که سود در صدر قرار می گیرد و نه منافع و احتیاجات مردم.

جمهوری اسلامی و ویروس کرونا:

وابستگی عظیم تجاری جمهوری اسلامی به چین به ویژه با در نظر گرفتن تحریم های مختلف انتقال افراد بین این دو کشور را به مراتب افزایش داده و به همین علت احتمال انتقال ویروس از این طریق نیز تشدید یافته است.

همزمان ویژگی های جمهوری اسلامی ، خطر شیوع این ویروس را چندین برابر کرده است. بعد از چین، اگر آمار واقعی را در نظر بگیریم بیشترین تلفات انسانی در ایران بوده است. جمهوری ارتجاعی اسلامی در تنگناها منجلابها و باتلاقهای متعددی گیر کرده است: کسری عظیم بودجه به علت تحریم ها و سیاستهای اقتصادی سیاسی، نظامی  وفرهنگی ارتجاعی و ضد مردمی، فساد ، رانت و دزدی افسار گسیخته ، اولویت های ارتجاعی طبقات حاکم و جنگ های نیابتی و به گروگان گرفتن زندگی و آینده اکثریت عظیم مردم نبود امکانات پزشکی و درمانی، توانائی رژیم را در جلوگیری و کنترل این ویروس بسیار محدود ساخته است. همزمان باورهای ارتجاعی و مذهبی و خرافی  شرایط را بیش از حد غیر قابل کنترل کرده است . مثلا اینکه جهت شفا یافتن و مبارزه با ویروس کرونا به زیارت قم و مشهد بروید و این موضوع از جانب روحانیان سرشناس و وابسته به رژیم تبلیغ می شد و مهمتر اینکه رژیم جمهوری اسلامی شدیدا به حفظ مناسبات خود با چین در رقابت های مختلف نیاز داشته و بر این مبنی اقدام ویژه ای را در مورد ممانعت از انتقال ویروس به ایران انجام نداد.

وجود 700 طلبه چینی در حوزه علمیه قم و سفر آنها به چین در ایام تعطیلات سال میلادی و برگشت بدون کنترل آنها به همراه سفرهای تجار و سرمایه داران قمی مرتبط با چین، می تواند از علل اصلی انتقال و شیوع  این ویروس و مرگ بسیاری  در قم باشد. همزمان تعداد زیادی کارگر چینی در قم درگیر ساختن کارخانه و موسسات دیگر بودند  و آنها نیز تحت هیچ کنترل پزشکی قرار نگرفتند.

جمهوری اسلامی همچنان سانسور و پنهان کاری را در این مورد بکار می برد. اما آمار واقعی مبتلایان به این ویروس و کشته شدگان  به این ویروس به دلیل  سانسور و امنیتی بودن اخبار غیر ممکن شده است. تحقیقات موازی و همچنین شواهد نشان می دهند که آمار واقعی مبتلایان و کشته شدگان به این ویروس در ایران ممکن است بیش از ده برابر آمار رسمی باشد. به گفته یک پزشک در یکی از شهرهای  استان خراسان که جزو شهرهای حاد نیست، از هفته ها قبل افرادی مبتلا به این ویروس جان خود را از دست می دادند، اما پزشکی قانونی علت مرگ را دلیل دیگری ثبت می کرد. البته خبرهای غیر رسمی از شاهدین عینی شامل مامورین امداد، دکترها و کارکنان بیمارستان ها، مرگ و میر بالا در شهرهای مختلف را که بی سر و صدا دفن می شوند را، نقل شده است.

تعداد زیادی از عناصر رژیم و افراد “سرشناس” به این ویروس مبتلا گشته اند. عکس ها و ویدئوهای بسیاری در فضای مجازی  حاکی از افزایش  به زمین افتادن بیماران در کوچه و خیابان است. این عوامل فقط می تواند اپیدمی این ویروس در ایران را اثبات نماید.

جمهوری اسلامی با توجه به سرکوب های آبان ماه و منفور بودن در بین مردم آگاه بود که مجبور است برای سالگرد 22 بهمن و انتخابات مجلس  به بسیج دامن زند. به همین دلیل برای بسیاری روشن بود که این یک دلیل مهم در سانسور و پنهان کردن گسترش ویروس کرونا بود. این مسئله تاثیر هولناکی بر گسترش این ویروس و مرگ ناشی از آن گذارد. جمهوری اسلامی این پنهان کاری را مجبور شده است که ادامه دهد. و همچنان افرادی را که از مناطق مختلف ایران گزارشات مستقل تهیه می کنند را تحت پیگرد قرار می دهد. اخبار مربوط به کرونا مانند بسیاری دیگر از مسایلی که به مردم مربوط است در ایران به یک مسئله امنیتی مبدل  شده است  تا آن حد که اطلاعات سپاه پاسدران در بستری کردن، ترخیص و دفن مبتلایان  نقش مستقیم دارد. همزمان محتکران دولتی و خصوصی یک میلیون ماسک را پیش خریده کرده و به چندین برابر قیمت بفروش می رسانند و سودهای کلانی را به قیمت جان مردم به جیب می زنند. تا کنون در چندین شهر ایران به علت سیاستهای دولت در ارتباط با مسئله ویروس کرونا تظاهرات و اعتراض هایی صورت گرفته است. اگر چه بر خشم مردم افزوده می شود اما  خطر گسترش ویروس  مانع شکل گیری اعتراضات گسترده تر می شود.

حریرچی، معاون وزارت بهداشت در مصاحبه مطبوعاتی درست زمانی که در تب کرونا می سوخت و می دانست که دروغ می گوید در حال توجیه کنترل این ویروس توسط جمهوری اسلامی بود. و بالاخره زمانی که کلیه مرزها با کشورهای همسایه بسته شد و تحت فشارهای داخلی و بین المللی مجبور به گزارش برخی مسایل در ارتباط با این ویروس گشت. درچند روز گذشته 2 زندانی بر اثر این ویروس کشته شده اند و بسیاری در زندانها ( سیاسی و عمومی ) به کرونا مبتلا گشته اند. در این میان  کارکنان سیستم پزشکی در ایران برای مراقبت از جان مردم از جان خود مایه گذاشته اند. کادر پزشکی ایران به خاطر نبود امکانات و تجهیزات لازم و حداقل مواظبت از این کادر ضربه دیده است و دهها دکتر و نرس تا بحال جان خود را از دست داده اند. آنان سمبل از خود گذشتگی اند و یاد و خاطره شان همیشه همراه مردم خواهد بود.

جمهوری اسلامی از کرونا نیز برای بقاء خود استفاده خواهد کرد و همانند بقیه مرتجعین نیز به جوانب سوء استفاده از آن پناه خواهد برد تا بتواند چند صباحی به عمر خود بیفزاید. آنها با وجود آگاهی به ابعاد وسیع این ویروس و سرایت آن به سراسر کشور، جامعه را درگیر یک معضل جدی مرگ و زندگی کرده اند. بی تفاوتی آنها نسبت به خطری که این ویروس برای جامعه دارد اوضاع را سریع تر از هر جای دیگر به بحران کشاند و میلیونها نفر را در معرض خطر قرار داد. جمهوری اسلامی حداقل در ابتدا شاید به این مسئله فکر می کرد که تاحدی گسترش ویروس کرونا ممکن است باعث شود که مبارزات مردم را کنترل کند. مسئولین جمهوری اسلامی اصرار داشتند که همه چیز به روال عادی برگزار شود، در مقابل جلوی شورشها وخیزشها را بگیرند و یا حداقل بر رشد آن تاثیر بگذارند.

فرمانده عملیات مدیریت کرونا در کلان شهر تهران اعلام کرده است که ” زمان پایان ویروس کرونا به مردم بستگی دارد ، آنها باید بهداشت همگانی را بالا برند و …” همه می دانند که بالا بودن سطح بهداشت اساسا مسئله ای شخصی نبوده، بلکه مسئله ای مربوط به سیاست دولت است. بدون شک سهم گرفتن مردم در رعایت بهداشت بخصوص در این شرایط حساس از اهمیت حیاتی برخوردار است. – اما زمانی که اکثریت مردم در زیر خط فقرند ، در حاشیه نشین ها دهات و بسیاری از استانها آب آشامیدنی ، شرایط نظافت شخصی و امکان مالی برای انجام آن موجود نیست ، چگونه می توانند بهداشت را رعایت کنند و یا سرکار نروند و یا ضروریات آن را فراهم کنند. هنگامی که در دوران حساس و حیاتی دولت اخبار واقعی را از مردم دور نگاه می دارد و هنگامی که مردم را با جهل و خرافه و  دخیل بستن به مراکز مذهبی و تجمعات به نفع دولت تشویق می کنند، جمعیت کثیری در شرایط فقر و بدون امکانات حداقل زندگی می کنند، بعید به نظر می رسد که مردم بصورت انفرادی بتوانند از گزند این ویروس در امان بمانند. در چنین شرایطی است که نقش دولت و طبقه حاکمی که منافع اقلیت مرتجع را در نظر می گیرد و نه منافع و احتیاجات کل مردم  را روشن می شود.  در چنین شرایطی است که نقش دولتی که جامعه را بر اساس سود و استثمار مردم سازماندهی می کند، نه بر اساس منافع مردم و احتیاجات مردم روشن می شود.

ووریروس کرونا و سیاست های نژادپرستی و خارجی ستیزی!

امپریالیستهای آمریکائی و اروپائی از شیوع ویروس کرونا استفاده سیاسی می کنند تا با چین به تصفیه حسابهای رقابت جویانه بپردازند و هم مردم کشورهای خود را هر چه بیشتر ضد خارجی کنند. تبلیغات وسیع در سراسر جهان برعلیه چینی ها تشدید یافت. زشت رفتاری با نژاد چینی در عرصه های مختلف با سرعتی مافوق صوت گسترش یافت . چینی ها در فرانسه در مقابله با حملات راسیستی،  کارزاری را به نام  ” من ویروسی نیستم” براه انداختند. برخورد راسیستها با چینی ها و در مجموع با کل مهاجرینی که در آن کشور کار و زندگی می کنند بسیار تشدید یافته است. آنهائی که تحت تاثیر تبلیغات امپریالیستی قرار دارند ، با دیدن آسیایی ها در مترو ، اتوبوس یا سوپرها و اماکن عمومی از آنان دور می شوند و جمله ” برگرد به کشورت و ما را مریض نکن” ورد زبان راسیست ها گشته است. در ایتالیا به چندین مغازه چینی ها حمله کرده  و بسیاری را به اماکن عمومی راه نمی دهند. زد و خورد با دانشجویان، کارگران ، توریستها در اروپا به مراتب تشدید یافته است. یک جوان آسیایی در پاریس گفته است ما قبلا هم تحت فشار بودیم اما شرایط به مراتب تاثیر کرده و فشار بر ما بیشتر شده است.” در مدارس – حتی- ابتدایی – زمانی که یک دانش آموز آسیایی دیده می شود، به آنها گفته می شود “از ما دور شو ، مارا آلوده نکن”. در آلمان ” ویروس کرونا، ساخت چین” سر تیتر مجله ” اشپیگل” و عکس روی جلد آن است.

بستن مرزها بروی پناهجویان تقریبا در تمام کشورها تحت عنوان پیشگیری از شیوع امراض تا حد حمله فیزیکی توسط نیروهای نظامی و همراهان فاشیست شان – ( برای نمونه یونان) – تشدید یافته است. در چند هفته گذشته با تشدید جنگ های منطقه ای بویژه بعد از اشغال کردستان سوریه توسط ارتش ناتوئی ترکیه موقعیت میلیونها پناهجوی آواره سوری را همراه با پناهجویانی از کشورهای دیگر، با خطرات عظیمی مواجه ساخته است.

رژیم اردوغان هم از آمریکا و هم از اروپا تقاضای کمک های نظامی و مالی نموده و همچون گذشته ” بازکردن درهای ترکیه برای خروح پناهجویان به اروپا را علم کرده است. دولت ترکیه نیروهای پلیس و انتظامی خود را بسیج نموده و صدها هزار پناهجو را بسمت مرز یونان کشانده است و ارتش یونان نیز فراخوان بسیج نظامی و غیر نظامی را داده تا از ورود آنها جلوگیری نمایند. کوچ اجباری ارتجاع ترکیه به رهبری اردوغان ، جنایتی عظیم بر علیه پناهجویان و کل بشریت بوده و هر چه سریعتر باید جلوی آن گرفته شود.

ارتجاع منطقه پناهجویان را به عاملی برای امتیاز گیری تبدیل نموده اند و جان، زندگی و آینده میلیونها انسان را به خطر انداخته اند. در این جابجایی اجباری از ترکیه به یونان دهها نفر تا کنون بر اثر تیراندازی مامورین مرزی یا زخمی و به گفته شاهدین عینی حداقل پنج پناهجو شامل یک کودک جان خود را از دست داده اند. سرقت اموال و پول ناچیز پناهجویان حتی لخت کردن آنها و مجبور کردنشان به برگشت از رودخانه در این فصل سرما بسیاری را مریض کرده است. مطبوعات حکومتی برای بسیج افکار عمومی در یونان پناهجویان را عامل انتقال ویروس کرونا نامیده و عملکرد نیروهای نظامی را در حفظ سلامتی ملت تحسین نموده اند. به نظر می رسد که ویروس کرونا در اردوگاههای پناهجویان در جزایر یونان مانند جزیره لسبوس نفوذ کرده است و دولت یونان هیچ اقدامی را در این مورد برای حفاظت پناهجویان انجام نداده است. تنها کاری که انجام داده است جلو گیری از پخش خبر است و بنا به گفته های یکی از «دکتران بدون مرز» دولت یونان حتی اجازه ورود به «دکتران بدون مرز» را به اردوگاه نمی دهد و بر طبق همان منبع گویا تعدادی از پناهجویان را که حال شان وخیم  بوده بدون هیچ توضیحی از اردوگاه خارج کرده اند و به جای نامعلوم انتقال داده اند. که احتمال داده می شود مبتلا به ویروس کرونا بوده باشند.

پناهجویان در مجموع و بخصوص آنانیکه در اردوگاهها و در مرزها ی مختلف هستند در شرایط کنونی با توجه به گسترش ویروس کرونا در معرض خطر قرار دارند. این شرایط باید خاتمه یابد وزندگی در شرایط انسانی حق این پناهجویان است.

مبارزه برای جهانی بدون مرز(افغانستان-ایران(


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com