موقعیت جمهوری اسلامی بعد از کرونا. چه باید کرد؟

اسماعيل ويسى
March 31, 2020

متاسفانه معضل کرونا در جامعە جهانی و ایران نیر، در حال رشد و گسترش می باشد و دارد سیر صعودی را طی میکند. تاکنون بیشتر از ۷۰۰ هزار نفر بدان مبتلا شده و دهها هزار نفر قربانی شده اند و متاسفانه هر لحظه سیر صعودی دارد.

اوضاع و احوال ویژه ای را بر تمامی جهان تحمیل کرده است. میتوان تاکید کرد که بنوعی آشفتگی را از هر لحاظ بر آرایش سیاسی- جهانی – تولیدی، زیستی و معیشتی و مراودات اجتماعی را تحمیل کرده است. مراکز علمی پزشکی و تحقیقی در اقصی نقاط جهان برای دستیابی به " واکسن و درمان " این اپیدیمی کشنده،  وسیعن در تلاشند و حتمن دیر یا زود به آن دست خواهند یافت. عملن علم بردین و مذهب و خرافه مذهبی پیروز خواهد، شد  جامعه بشریت را از شر این بلای شوم طبیعی نجات خواهند، داد. همچنانکه در سالهای 1346- 1352 شیوع طاعون سیاه باعث تسریع در نشان دادن پایه های پوچ و اساسی مسیحت و کلیسا و رخ دادن رنسانس در اروپا گردید. سکولاریسم و مدرنیسم را بمیدان راند. جدائی مذهب از دولت را متحقق نمود.

سیر این روند  تاکنون بر این است که، پایه های اساسی نظام تولیدی اجتماعی سرمایه داری و کل ایدئولوژی  تمامی مذاهب و ادیان موجود از جمله دین اسلام در ایران و منطقه  را " چه در حاکمیت و چه در بعد سنت خرافی اجتماعی " در اساس به چالش کشیده و بنوعی بی ارزش تر کرده است. بتوان بموقع استفاده نمود و این ویروس ضد انسانی را با بزیر کشیدن حکومت اسلامی به زباله دانی تاریخ ریخت!

قطعا، بعد طی کردن این دوره و کنترل این پدیده شوم، تمامی جهان و از جمله مردم ایران که با نهایت غیر مسئولانه برخورد کردن حکومت اسلامی را دیدند، بعد از مدتی از زیر بار شوک ناشی از لحاظ روانی و روحی این وضعیت، بیرون میاید. در نتیجه آرایش جهانی از لحاظ اقتصادی- سیاسی و اجتماعی و مراودات و مناسبات دولتها رشد " ناسیونالیسم و محلی گری " و تحمیل شرایط هر چه بدتر زندگی زیستی و معیشتی را دولتها برای جبران سود های از دست رفته سرمایه داران، بر اکثریت مردم جهان تحمیل می کنند. اخراج و بیکاری سازی وسیعی به کارگران و زحمتکشان تحمیل میشود،  فاصله طبقاتی به نسبت قبل از شیوع کرونا بیشتر و عرصه های اصلی نبرد و تضاد طبقاتی عیان تر خواهد، شد.

 

سیر روند جاری بنفع حکومت اسلامی نیست!

 

همچنانکه  در پرتو تلاشهای جهانی اشاره کرده ام، سیر روند بنفع  تداوم موجودیت و بقاء حکومت اسلامی نیست. دیر یا زود " کرونا ویروس " کنترل خواهد، شد. اعمال غیر مسئولانه حکومت اسلامی بر حافظه جامعه معترض ایران حک شده است. حکومت اسلامی در موقعیت بدتری از لحاظ اقتصادی- سیاسی و اجتماعی، قرار میگیرد. هیچ راه گریزی بجز سرنگون شدنش در برابر جامع،وجود ندارد. پایه های ایدئولوژیکی اش ویران. سیتسم و زیر بنای اقتصادی – تولیدی و سیاسی- اجتماعی اش که از قبل در حال فرو ریختن بود، در بنیان فروپاشیده تر میشود. مبانی عینی سیاسی-  اجتماعی اعتراضات توده ای آبانماه چون آتش زیر خاکستر، همچنان در حال غلیان است و بطور حتم بعد از سر گذراندن شوک وارد شده در اثر این پدیده شوم و انسان کش، چون آتشفشان فوران خواهد کرد. حکومت اسلامی ناتوانتر از گذشته با این حرکت سیل آسای خانمان برانداز توده ای روبرو خواهد، شد. زیرا توان و امکان جوابگوئی هیجگونه خواستی را ندارد. و ... گسیل نیروهای نظامی به خیابابانها تحت عنوان مبارزه با ویروس کرونا،  گامی است آگاهانه و سازمانیافته، برای جلوگیری از آن، در تداوم حفظ بقاء اش، که رژیم اسلامی خود و جامعه نیز، بر این امر واقف اند. دارند صف آرائی میکنند!.

 

چه باید کرد؟

 

گام اساسی این است که، مردم باید باور کنند. خطر کرونا ویروس جدیست. لازم است در حفظ سلامتی خود و جامعه تلاش کنند. از تجمعات غیر ضروری دوری کنند. کمیته های همیاری و همبستگی محلات را نه تنها، برای بشکست کشانیدن این اپیدیمی یاری بدهند، بلکه در گسترش بخشیدن بدان تلاش کنند. تا بتوان حکومت اسلامی را در حال حاضر، موظف به تامین امکانات بهداشتی- زیستی و معیشتی مردم نمود. بدین شیوه، سنت و همبستگی انسانی- اجتماعی و مبارزاتی را که شکل گرفته است،  تداومش را تظمین و پایه های اجتماعی اش را مستحکم کنند.

 اشاره کرده ام که، متاسفانه شیوع و گسترش و سیر رو به صعود کرونا ویروس، چون بلائی خانمانسوز عملن بجان جامعه بشری افتاده است. هرلحظه انسانهای بیشماری قربانی میشوند. بواقع همه مسائل را تحت شعاع قرار داده است. در ایران و کردستان نیز حکومت اسلامی نهایت غیر مسئولانه بودنش را در حفظ سلامتی جامعه، بنمایش گذاشته و حفظ بقائش را در اولویت قرارداده، است. مطمئنند که، سیر روند بنفع شان نیست. دیر یا زود " کرونا ویروس " کنترل خواهد، شد. بر" جامعه وجنبشهای چپ و راست نیز، محرز است "  کل دنیا و از جمله حکومت اسلامی در موقعیت بدتری از لحاظ اقتصادی- سیاسی و اجتماعی، قرار میگیرد. جنیش کمونیستی و چپ، نباید غافل باشد. لازم است از دریچه و تداوم  اعتراضات توده ای اجتماعی آبانماه سازماندهی و همبستگی اجتماعی را در هیبت کمیته های همیاری و همبستگی موجود در محلات را در دستور بگذارد، چون شبکه ای بهم بافته شده اجتماعی آنرا سازمان بدهد. نه تنها در پروسه روند سرنگونی انقللابی حکومت اسلامی بلکه سر بزنگاه تعیین کننده، و درتقابل و شرایط در بعد از سرنگونی، در تقابل با جنبش راست و برای تامین و تضمین منافع اکثریت مردم زحمتکش جامعه، چون پیکری واحد،  بتواند بمیدان آید.

 راه کار عملی زیر میتواند چون مبنا ئی برای جلوگیری از غافلگیر شدن را در دستور قرار داد و در آن جهت عمل کرد:

... جنبش کمونیستی و چپ – قطب چپ وظیفه ای بسیار خطیر دارد. باید جدا از بهم بافتن کمیته های همیاری کنونی و بر این زمینه ایجاد تشکیل شوراهای کارگری و مردمی را برای کنترل محل های کاری و زندگی، فراهم کند. باید با آمادگی کامل در بزنگاه سیاسی تعیین کننده تحت هدایت قطب کمونیستی و چپ، بموقع و بدون فوت وقت اعمال اراده مردم را از طریق مکانیزم شوراها برای اداره جامعه، مادیت بخشید. نباید اجازه داد دستاوردهای مردم زحمتکش به یغما برود. نباید اجازه داد ارتجاع بشیوه دیگر اینبار در قبای قومی- و بویژه در کردستان درقبای کردایتی خود را تحمیل کند. تحت هژمونی سیاسی – اجتماعی و هدایت گری قطب کمونیستی و چپ. عمل شود و... در این راستا لازم است هوشیارانه، نکات زیر را در دستور کار قرار داد و برایش تلاش کرد:

  • سرنگونی حکومت اسلامی یک امر مهم و اولویت مبارزاتی است. در این راستا نباید از هیچگونه تلاش سازمانیافته و هدفمند، دریغ نمود.نفرت بی حد و مرز از رژیم اسلامی وجود دارد. اما، این نفرت نباید صرفا به سرنگونی حکومت اسلامی ترجمان شود. گام اساسی بعدی و سیستم حکومتی جایگزین را نباید فراموش کرد.ازهم اکنون باید با برنامه، هدفمند، سازمانیافته و با دورنمای روشن حرکت کرد. جامعه را مطلع و به انتخاب واقعی که منافعشان تامین شود، واقف نمود.
  • لازم است در محلات آماده بود، سازماندهی کرد و متشکل شد. کنترل و فضای محلات را در دست گرفت و فضای آزادیخواهی را دامن زد. از ابراز وجود و هرگونه مزاحمت ارتجاع قومی- مذهبی و اعوان و انصارشان بویژه، مزدوران و اوباش اسلامی جلوگیری کرد.
  • شبکه وسیعی متشکل از گروههای پیشرو و آزادیخواه در سطح شهرهای کردستان، را تشکیل داده وبه تبادل اطلاعات و همفکری و همگامی عملی پرداخت و تحت هژمونی سیاسی – اجتماعی و هدایت گری قطب کمونیستی و چپ. بتوانند بموقع وارد عمل شوند.
  • در برابر هر گونه جریان ارتجاعی بویژه مزدوران کهنه و تازه رژیم واکنش نشان داده و با آگاهگری و بسیج فضای آزادیخواهی علیه تحرکات ارتجاعی، محیط را بر آنها تنگ کرده و از محله و شهر طرد کنند.
  • در هر مرکز و رشته کارگری در محلات و شهرها باید زمینه ایجاد شوراهای کارگری و مردمی را ایجاد کرد و از این طریق اعمال اراده مستقیم توده کارگر و مردم را در مبارزات جاری و در فردای تحولات در جامعه کردستان تضمین کرد.
  • در خاتمه برای تقابل جدی و اساسی برای سرنگونی انقلابی حکومت اسلامی و تقابل با جنبش ناسیونالیسم کرد و زد و بند از بالا و بازی با سرنوشت مردم در کردستان بعد از حکومت اسلامی، سازماندهی سراسری در ابعاد وسیع درجامعه کردستان ضرورتی مبرم است. وظیفه رهبران عملی کارگری، کمونیست، و جنبشهای توده ای اجتماعی این است که برای مرتبط شدن و ایجاد شبکه سازماندهی وسیع این محافل حول " پلاتفرمی مشخص یابرنامه حاکمیت مردم در کردستان " تحت هژمونی سیاسی – اجتماعی و هدایت گری قطب کمونیستی و چپ.، برای مادیت بخشیدن به حاکمیت مردم بر اساس شوراهای مردمی، اقدام کنند.

اسماعیل ویسی

10 فروردین 1399- 29 مارس 2020


esmail.waisi@gmail.com

 


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com