«قرارداد اجتماعی» فدراسیون دموکراتیک شمال سوریه (روژاوا)

نادر خليلى
November 09, 2019

نسخه ی ترجمه شده ی «قرارداد اجتماعی» فدراسیون دموکراتیک شمال سوریه (روژاوا) در پیئست این نوشتار است که اکنون در اختیار فعالین آزادی خواه؛ قرار می گیرد. نسخه ی اصلی به زبان عربی است، اما اخیرا این سند به زبان فارسی ترجمه شده است.

پیش از هر چیز بایستی به این نکته اشاره کنم که من در هیچ سازمان یا حزبی، عضویت ندارم و به عنوان انسانی آزادی خواه و مستقل؛ دافع ارزش های انسان و اجتماع جهانی هستم.

چنانچه فعالین سیاسی و آزادی خواهانی که در روژاوا فعالیت می کنند، بر این مسئله وقوف دارند که کانتونهای روژاوا این سند رانه تنها تدوین که به مرحله ی اجراء در آوردند. به اجراء گذاشتن مواد آن در سطوح شهرها و روستاها و کلیه ی کردستان غربی؛ باعث شد که حکومت های تمامیت خواه منطقه، که همگی دافع نظام «سرمایه » هستند؛ با هدف ویران کردن ساختار و عملکرد این دموکراسی مستقیم، به روژاوا حمله ای خونین توسط دومین ارتش ناتو صورت دادند که در حال حاضر نیز؛ این کشتارها و بمبارانها و جینوساید مردم کرد؛ ادامه دارد. به نظر من اگر روژاوا هم مانند حکومت حریم در عراق، دارای سیستمی ضد مردمی و در جهت منافع سرمایه می بود؛ هرگز روژاوای خونین، مورد حمله ی حامیان «سرمایه» قرار نمی گرفت. از اینرو این ناهمخوانی و تضاد عمیقی که بین سیستم مدرن روژاوا و حکومت های منطقه و جهان، وجود دارد؛ علت اصلی هجومی است به تمامی وحشی و بر ضد «ارزش های انسانی» و اجتماع جهانی.

من در روزهای اول، حمله ی نظامی ترکیه به روژاوا را به کشتار برونشتات، تشبیه کردم؛ اما امروز و پس از یکماه، هنوز اف16 ها و توپ باران های رژیم ترکیه، تمامی منطقه ی روژاوا را در بر گرفته است و به این خاطر کشتار برونشتات در مقایسه با این جنایت بزرگ، اندک به نظر می آید. دیگر اینکه اردوغان، به عنوان عضوی از ناتو و به نمایندگی از سرمایه ی جهانی، به این اقدام خشونت آمیز و ویرانگری شهرها و روستاهای روژاوا، دست زده است. و به همین خاطر است که محکوم کردن حکومت اردوغان و عملکرد ضد انسانی اش، تنها و تنها بر روی کاغذ و در رسانه ها؛ توسط اروپا و آمریکا؛ صورت گرفته و کمترین اقدامی برای جلوگیری از ویرانی و کشتار بیشتر؛ صورت نمی گیرد. چرا؟ زیرا که سیستم «سرمایه» می خواهد به این یقین برسد که روژاوای خونین از نظر توان اجرایی و عملی سازی «قرارداد اجتماعی» اش؛ به صفر برسد!


از نظر من روژاوا، یگانه امید برای پیروزی بر ساختار سرمایه؛ در منطقه و جهان است. این مسئله هم روشن است که به اجراء در آوردن مفاد این قرارداد در روژاوا؛ باعث خواهد شد، مردمان سرزمین های اطراف و به مرور تمامی جهان، آنرا به سیستم ها و حکومت های خود تحمیل کنند! و در این میان و از همسایگان کردستان غربی؛ اول رژیم ترکیه_ دوم حکومت حریم و سوم حکومت بشار اسد و اپوزیسیون عقب افتاده اش و همچنین رژیم اسلامی ایران؛ به شدت از تدوین و اجرای این قرارداد؛ وحشت داشته دارند؛ زیرا که به طور مثال پدیدار «زن» در این منطقه از جهان، کاملا با مرد برابر است و در آن مجازات اعدام مردود اعلام شده است و برای همین هم خانواده های داعشیان و فعالین داعش اعدام نشدند! و مهمتر از همه اینکه این سیستم مدرن؛ به صورت «شورایی» اداره می شود و دیگر اینکه پدیده ی «رهبری» در سیستم «خود مدیریتی» روژاوا؛ به صورت جمعی _ شورایی و اشتراکی است. در این سیستم دموکراتیک نوپا، به سرمایه این اجازه داده نمی شود که استثمار را در سطح جامعه به وجود بیاورد. از لحاظ اقتصادی، تولیدات و منافع طبیعی شامل نفت و گاز و غیره؛ توسط شورای اجرایی بین مردم تقسیم می شود! مفاد این قرارداد اجتماعی؛ به حدی بر ارزش های انسانی و اجتماعی تکیه دارد که در مقام مقایسه ی آن با کشورهای اروپایی نیز؛ مدرن بودن _ برابری و ارزش های راستین آن؛ برتری پیدا می کند. و آیا برای همین نکته نیز نیست، که ساکنان روستاها و شهرها؛ خواستار همین سیستم هستند؟ چرا؟! زیرا که این سیستم دموکراسی مستقیم را در گذار چند سال اخیر و حتی در جنگ با داعش؛ تجربه کرده اند.

به نظرم یکی از برجسته ترین نکات در مورد روژاوا، این است که مبارزین و آزادی خواهان انترناسیونالیست از هر کجای جهان؛ در آن فعالیت دارند. و خواننده متوجه این نکته هست که این مبارزین نیز توانسته اند از هر لحاظ بر روند کارکرد و نظام شورایی روژاوا؛ تاثیر بگذارند.


به نظر من دموکراسی مستقیم روژآوا، بخش هایی از اپوزیسیون ایرانی و حتی چند حزب و سازمان کردستانی را، میخکوب و گیج کرده است و به همین خاطر نیز، ایشان به دفاع از روژاوا بر نخاستند و عملا در کنار سرمایه ی جهانی قرار گرفتند. بخشی ازاین تشکل ها در ادعا، پیاده کنندگان مارکسیسم و طرفدار آزادی هستند! وبخشی دیگر مثل جریان مهتدی و یا بارزانی و طالبانی؛ راست های بی آبرویی هستند که گاه سر در گم می نمایند و گاه پرچم سرمایه را آشکارا بر می دارند. اما در هر صورت عملکرد این هر دو گرایش، یکی است و آن دفاع از سیستم «سرمایه» است. و گرنه چه انتظاری از تشکلات و احزاب چند نفره ی منفعل می توان داشت؟!

آری! انقلاب روژاوا، دست های بسیاری را در مقابل چشم جهانیان؛ گشود!

این نکته نیز حایز اهمیت است که مردمان ستمدیده ی عراق و لبنان و شیلی، همصدا ریزش حکومتهای سرمایه داری را فریاد زده و به خصوص در عراق انقلابی، چندین نفر برای آزادی از یوغ استثمار و نظام ضد انسانی سرمایه؛ جان خود را بخشیده اند. حکومت ضد انسانی حریم؛ به گونه ای بسیار هراسناک، منتظر بازتاب این خیزش های بسیار عظیم مردمی است که کردستان شمالی را نیز در بر گرفته و سیستم مافیایی آنرا واژگون سازد. به هر صورت «ستم سرمایه» نمی تواند برای همیشه ادامه داشته باشد. چنانکه موج های عظیم انقلاب، خامنه ای ها، قاسم سلیمانی ها، ورهم صالح ها، طالبانی ها، مسرور و نچیروان بارزانی ها و اردوغانها و ترامپ ها را؛ دیر یا زود پایین کشیده و نظامهای آنان را واژگون خواهد کرد.

و حالا پرسش این است: آیا سیستم سرمایه ی جهانی؛ در این مبارزه، روژاوا را به زانو درآوده و این قرارداد را مثل خواسته های کارگران و مبارزین برونشنتات؛ به دور می ریزد و آنرا از صفحه ی تاریخ محو می کند؟ یا اینکه انقلاب مردمی و انترناسیونالیست روژاوا؛ از این میدان خونین؛ پیروز و سر بلند؛ بیرون می آید؟!

http://azadi-b.com/G/file/qerardad_ejtemai_f.d.pdf


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com