پاسخی کوتاه به نظرات رفیق پویا محمدی در مورد امضای کومه له در لیست احزاب مذهبی و ناسیونالیستی

بهروز ناصری
October 23, 2019

دیروز در سایت بیان نوشته ی کوتاهی از پویا محمدی خواندم در مورد امضای کومه له در لیست احزاب مذهبی و ناسیونالیست.

نوشته ی پویا محمدی از دو لحاظ برای من جالب بود، اول اینکه این بار تلاش کرده بود که ملاحظه خوانندگانش را کرده باشد و لذا کوتاه و مختصر و مفید نوشته است. این یک پیشرفت است. حتما خیلی از رفقای دوربرش به ایشان گفته اند که مردم زیاد حوصله این مقالات طولانی شما را ندارند، اگر بخواهی همه نوشته هایت را مطالعه کنند، کوتاه بنویس. در هنر نوشتن این یک پیشرفت است.

دومین نکته برجسته این نوشته، همان موضوع آنست. در زمینه تذکر دادن، انتقاد کردن و یادآوری "امضای کومه له در لیست احزاب مذهبی و ناسیونالیستی" رفیق پویا خیلی خستگی ناپذیر بنظر میرسند. همیشه قاصد است ببیند که کومه له با فلان حزب ناسیونالیستی یا "احزاب مذهبی و ناسیونالیستی" نشست داشته است یا اینکه پای امضای چیزی رفته است یا نه، تا فوری بیرق افشاگری و نقدشان از کومه له را صد البته از زاویه ای بطاهر رادیکال و حق به جانب، به افکار عمومی اعلام کنند.

من واقعا از یک چیز تعجب میکنم، آیا رفیق پویا و همفکران ایشان حال در درون حزب کمونیست ایران یا بیرون از حزب فرق نمیکند، متوجه نیستند که این سیاستی که امروز از سوی رهبری کومه له در رابطه با مناسبات با احزاب سیاسی کرد یا بقولی احزاب ناسیونالیستی عملی میشود، سیاست امروز کومه له نیست، بلکه دیروز و پریروز هم به همین شیوه بوده .است. آیا متوجه نیستند که کومه له همیشه و در طول این چهل سال بعد از انقلاب 1357، همیشه روابط سیاسی و مناسباتی را با احزاب ناسیونالیست حفظ کرده است و در مواردی که لازم هم بوده باشد، همکاریهای لازمه بعمل آمده است.

پس مادام اینطور است، چه چیزی تغییر کرده است؟ کومه له که مثل خودش مانده است، سیاستهایش هم برای ما بعنوان فعالین کومه له و حزب، تازگی نداشته و از آن دفاع کرده و آنرا درست میدانیم.

بنظر من آنچه تغییر کرده است، خود رفیق و نظراتشن است. تغییر نظر امر طبیعی و عادی است. تغییر نظر را از لحاظ مادی هم میتوان توضیح داد. اما آنچه بصورن برحسته ای نمایان می شود، اینست که گویا این نظرات و نقدهای پویا و امثال پویا محمدی حتما رادیکال و انقلابی هساتند و لذا حق از جانب آنهاست.

ادعای من دقیقا همیجا اینست که اتفاقا این ظاهر رادیکال حال از سوی رفیق پویا یا هر رفیق دیگری که باصطلاح ضد ناسیونالیسمش گل کرده است، خیلی راست روانه است و اتفاقا همین نوع رادیکالیسم ظاهری اما غیر واقعی است که زمینه های شکست و نگه داشتن شکاف بین سوسیالیسم و جنبش توده ای و کارگری را ادامه میدهد. این تفکر و نگرش رفیق پویا و امثالهم، از طبقه کارگر یک طبقه ایزوله، غیر اجتماعی و مستنبد و سازش ناپذیری ارائه میدهند، که همیشه در حال جنگ و گریز باشند. نگرش رفیق پویا ها در مبارزه ، سیاه سفید دیدن است، نگرشی که طرفین متخاصم را در دو سوی رود می پندارد، نگرشی که به ظاهر تمامیت خواه است، اما در واقع از توانای کسب هیچ حداقلی هم که بحال تغییر شرایط به نفع کارگر و زحمتکش باشد، برخوردار نیست.  دقیقا همین نگرش بظاهر رادیکال اما در واقع کج باعث شده که رفیق بنویسد که:

"اما کومه له – سازمان کردستان حزب کمونیست که برای برقراری حکومت کارگری و سوسیالیسم و رفع کامل هر گونه ستم مبارزه کرده است و در این راستا به نیروی مبارزاتی طبقه کارگر و مردم تحت ستم اتکا داشته و علیه دخالتگری و سیاستها و اعمال امپریالیستی و فردتهای سرمایه داری جهانی نیز بوده است، چرا اینک همطراز با این احزاب، اینچنین دست به دامان قدرتهای امپریالیستی جهانی می شود؟!"

این نگرش ظاهرا رادیکال، در عمل درکی واقعی از مبارزه ندارد. مبارزه را در شکل جنگ و رودروئی عریان می بیند، از نظر تعریف، یک تعریف فرقه گرایانه و جنگ طلبانه از حزب و طبقه کارگر ارائه میدهد.

این نگرش اتفاقا خیلی تنگ نظر است. همیشه تمایل دارد  همراه با اسم بردن از کومه له ، سازمان کردستان حزب کمونیست ایران را هم ذکر کند. همین هم آگاهانه است. زیرا از همان اول میخواهد راه اینرا بگیرد که اگر کسی گفت "کومه له کمونیست" ایشان و امثالهم فوری فول بگیرند که کومه له سازمان کردسنان حکا است و کومه له کمونیست نیست. که خود این گیر دادن هم معنی دار است و طبعا نادرست. ما بایست آگاهانه کومه له کمونیست را برجسته و حتی تبلیغ نماییم و این در هیچ لحاظ در تناقض با نام اصلی کومه له بعنوان سازمان کردستان حکا قرار نمیگیرد.

به اصل موضوع برگردیم.

من از رفیق پویا و خوانندگان پیشاپیش معذرت میخواهم جهت طرح این سوال که شما شغلتان روزانه چیست؟ مشغول چه کاری هستید؟ آیا در کار روزمره با مردم عادی و صد البته غیر کمونیست، مذهبی و ناسیونالیست، سروکار دارید؟ یا اوضاع چگونه است؟

بگذار یک سوال فرضی طرح کنم، رویکرد یک کمونیست که شغلش راننده تاکسی یا راننده اتوبوس یا پرستار و دکتر است نسبت به مشتریان و کسانیکه به او مراجعه میکنند، چگونه است؟ اگر همین رفیق پویا راننده تاکسی باشد، آیا اگر زن و یا مردی مذهبی  و زن هم حجابی باشد، بخواهند سوار تاکسی رفیق پویا شوند، آیا پویا این خانواده یا افراد مذهبی را سوار تاکسی اش میکند و آنها را به مقصد میرساند؟ یا خیر، به دلیل ظاهر ارتجاعی شان، اجازه نخواهد داد به تاکسی اش هم نزدیک شود؟

رویکرد عملی رفیق پویا نسبت به مشتریان گوناگون چیست؟ آیا اگر پویا راننده اتوبوس باشد، اسم و آدرس و جنسیت و مذهب مسافران اتوبوسش را میپرسد؟ و او آنهایی را سوار میکند که  خوشش بیاید؟

یکی شاید در این وسط به من خردده بگیرند و معترضانه بگویند، چه ارتباطی بین این سوالات و شیوه فعالیت و رادیکالیسم سیاسی احزاب سیاسی وجود دارد؟

من ادعا میکنم که از نظر متدولوژیک و روش شناسی یک رابطه خیلی مستقیمی وجود دارد که میتوان بحث کرد. شما در زندگی اجتماعی و کار روزمره، پایتان روی زمین خاکی باشد و با انواع گرایشات و مردم مختلف در ارتباط باشید، اما وقتی پا به عرصه مبارزه سیاسی و حزبی گذاشتید، بایست از کره زمین به یکی از سیارات دیگر مهاجرت کنید، تا حدی که زندگی در آن سیاره سیاسی با زندگی و مبارزه در این کره زمین تفاوت داشته باشد. من اینرا اپورتونیسم و خودپرستی و توجیه این اگویسم میدانم. به همین دلیل است که رفیق پویا و پویاها تنها چهره رادیکالی از خود نشان میدهند، بدون اینکه این چهره رادیکال را به عرصه های کاری و اجتماعی بکشانند.

این نوع رادیکالیسم مورد علاقه رفیق پویا از این ظرفیت برخوردار است تا نسبت به مردمان مختلف تا برخوردهای راسیستی هم سقوط کنند. لذا برای فعالین سیاسی توجه به متد و رویکردهای مبارزاتی و راه و روش مهم است. حتما بایست بین کار و زندگی در عرصه اجتماعی با مبارزه سیاسی و روشهای آن، ارتباط برقرار کرد. اگر ارتباطی بین روش مبارزه سیاسی با متد زندگی اجتماعی وجود نداشته باشد، در خوش بینانه ترین حالت، به همان مکانی خواهیم رسید که امروز رفیق پویاها قرار دارد: "رادیکالیسم ظاهری" اما خیلی حاشیه ای و غیر اجتماعی.

مبارزه برای تحقق سوسیالیسم، رابطه ی نزدیکی دارد با آگاهی و تشکل کارگری و توده ای در مقیاس دهها میلیونی و نه حتی فعالین کارگری هم. کومه له و حزب کمونیست بایست منطقا و نظرا و عملا تمام هم و غمشان این باشد که برای تحقق سوسیالیسم تا چه اندازه کارگران و زحمتکشان در مقیاس میلیونی،  آگاه به منافع خود و متشکل هستند. اینست فانوس راه مبارزه برای سوسیالیسم و نه تجمع  چند حزب چپ و کمونیست که در هیچ جا محلی از اعراب ندارند. این بحث و موضع دیگریست.

در اربطه با "امضای کومه له در لیست احزاب مذهبی و ناسیونالیستی"، بگویم که کلا رویکرد رهبری کومه له درست و قابل دفاع است. یک مثال بزنم. رفقای کردستان همیشه با احزاب سیاسی کورد ( شما دوست دارید بگو احزاب ناسیونالیست) ارتباط داشته و بنا به شرایط سیاسی و نیاز، بغیر از جلسات، همکاریهای هم دارند.  مدتی پیش که رفیق حسن شمسی به کردستان رفته بود، در تعدادی از این جلسات شرکت داشت، حال سوال من اینست که آیا با شرکت رفیق حسن شمسی در این دیدارها با حزب دمکارتها، رفیق حسن شمسی لطمه ای دید؟ از موقعیت و منزلتش کاسته شد؟ نه، به هیچوجه. من شخصا خیلی خوشحال شدم و گفتم باید اینطور باشد. رفیق حسن شمسی یکی از رهبران شناخته شده  کومه له است، قابل است به کردستان برود و از دیدار با احزاب سیاسی کرد خودداری نماید؟  با شرکت در جلسات احزاب کرد، کمونیست بودن هیچکدام از رفقای کومه له، نه زیر سوال میرود و نه پایین می آید.

به همین شیوه هم میتوان به لیست احزاب مذهبی و ناسیونالیست برخورد کرد. برای دفاع از مردم کردستان سوریه یا روژآوا، برای دفاع از مقاومت قهرمانانه آنها و برای محکوم کردن جمله ارتش ترکیه به روژاوا، ما همراه با دهها و ضدها هزار نفر دیگر به خیابانها رفیتم و واحدهای حزب کمونیست ایران در کشورهای مختلف هر هفته با مدافعین جنبش روژاوا هستند، که در بیا این دهها و صدها هزار نفر انواع گرایشات سیاسی مختلف، از جمله گرایش یا حزب مذهبی که به این تعرض نظامی ارتش ترکیه معترض است و از حقوق مردم کرد هم دفاع میکند، وجود دارد، و ما اصلا نبایست حمایت خود از جنبش حق طلبانه کردستان سوریه و محکوم کردن تعرض نظامی دولت ترکیه را تحت الشعاع این قرار دهیم که ببینیم صف تظاهرکنندگان چیست.

کاکا، شما که پلیس نیستند که در این مبارزه وسیع ما را  بدلیل همراهی با این صف میلیونی، محکوم میکنید  و از کسانیکه در صف معترضین قرار گرفته اند، درخواست کارت شناسایی نمایدد و ببینید کی مذهبی هست و کی ناسیونالیست نیست.

من با اعتماد به نفس این خوانش را بدست میدهم که  در مواضع رسمی و اطلاعیه های کومه له هم آمده است که: «کومه له حمله نظامی ارتش ترکیه را قویا محکوم میکند و از حقوق برحق و دمکراتیک مردم کردستان سوریه قویا دفاع و پشتیبانی کرده و میکند»

. در این بین انواع احزاب مختلف ناسیونالیستی و مذهبی هم وجود دارند، که این نباید تاثیری در حضور و دفاع و حمایت ما از حقوق کردستان سوریه (روژآوا) بگذارد. در یک صف وسیع، اجتماعی و میلیونی حتما احزاب مختلف با گرایشات مختلف هم وجود دارند.

به همین دلیل من بر این باورم که با برسمیت شناسی تنوعات فکری و نگرشی در پروسه مبارزه، ما میتوانیم در یک جبهه باشیم. جبهه ای که در برگیرنده رفیق پویاها هم هست. تنوعات اجتماعی زیادند و پروسه مبارزه ای موثر ایجاب می کند تا بشیوه ی برسمیت شناسانه با میلها و گرایشات مختلف برخورد کنیم. ما میخواهیم برای مبارزه سیاسی علیه بی حقوقیها، تعرض ها و ستم و سرکوبگریها، به سیاره ی دیگری کوچ نکنیم و در همین کره زمین  با همه تنوعاتش، باقی بمانیم.

 


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com