نکاتی پیرامون مشکلات پیش آمده سر راه همکاری نیروهای چپ و کمونیست در کردستان

احمد عزیز پور
April 19, 2019

نکاتی پیرامون مشکلات پیش آمده سر راه

همکاری نیروهای چپ و کمونیست در کردستان

هفدهمین گردهمایی کمیته ی دیپلماسی مشترک احزاب و سازمان های کردستانی در تاریخ ۲ مارس ۲۰۱۹ در بروکسل برگزار شد و قطعنامه پایانی تاریخ ۵ ماه مارس ۲۰۱۹ انتشار علنی یافت. زیراین قطعنامه  امضاء ۳۳ حزب وسازمان سیاسی از کردستان های سوریه، عراق، ترکیه و ایران  دیده می شد. این گردهمایی به دعوت PKK  ودر مقر کنگره ملی کرد (ک. ن. ک) بر گزار شد. 

نخسیتن خبر و واکنش بیرونی در تاریخ ۲۹ ماه مارس ۲۰۱۹  از سوی «کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری ایران» به صورت اطلاعیه ای زیر نام «کومه له در سراشیب یک قهقرای سیاسی»  بازتاب می یابد و از جمله اعلام می دارد که « 33 گروه، دسته، سازمان وحزب ناسیونالیستی واسلامی قطعنامه ای را امضاء کرده اند، که در آن  یک کلمه از سرنگونی جمهوری اسلامی و حتی یک کلمه در مورد مبارزات مردم در سراسر کشور که برای سرنگونی این حکومت بپاخاسته اند،اشاره نشده است، زیرا که پ. ک. ک و متحدینش خود را در قطب جمهوری اسلامی و بشار اسد می دانند»

بیانیه در پایان همکاری با کومه له را زیر سئوال برده و اعلام می دارد که : «کومه له تا وقتیکه رسما و علنا سیاست روشنی در قبال پ. ک. ک و پژاک اتخاذ نکند و نشست و پیام مشترک با پژاک و این قطعنامه که امضای کومه له را بر خود دارد را نقد و رد نکند، نمی تواند انتظار همکاری با کمونیست ها را داشته باشد.»

بدون شک این گونه خط و نشان کشیدن ها و این زبان و بیان نه تنها سازنده نمی باشد، بلکه به اتحاد و همکاری تازه آغاز شده، حساس و امیدوار کننده و سازنده ای که پس از سال ها، قدم اولیه و عملی آن را برداشته ایم  آسیب خواهد رساند .

پس از صدور این اطلاعیه است که «دبیرخانه کمیته مرکزی کومه له» با صدور اطلاعیه ای تحت عنوان «حزب کمونیست کارگری ایران، شایسته هیچگونه اعتمادی نیست و جایی در مرکز همکاری نیروهای چپ و کمونیست ندارد» به جای برخوردی سازنده و  روشنگرانه، به اطلاعیه کمیته کردستان ح.ک.ک.ا چنین واکنش نشان می دهد: «کمیته مشترک دیپلماسی اخیرا قطعنامه پایانی اجلاس سالانه خود را که در ماه مارس برگزار شده است، را منتشر نمود. از آنجا که کومه له ( سازمان کردستان حزب کمونیست ایران)، در جریان تاسیس این مرکز قرار دارد و در سال های اخیر در بسیاری از اجلاس های آن شرکت نموده و بعضا مواضع مشترکی را اتخاذ کرده است، صادر کنندگان بیانیه پایانی بدون توجه به عدم حضور ما در این اجلاس، نام سازمان ما را هم احتمالا با کپی از بیانیه های قبلی درج کرده بودند. این یک اشکال فنی بیش نبود و سوء تفاهم در یک تماس دوستانه با اداره کنندگان اجلاس بر طرف شد و نام کومه له از متن رسمی انتشار یافته آن برداشته شد.» 

پرسش اینجاست که علیرغم گذشت 25 روز از صدور قطعنامه 33 نیروی سیاسی با امضاء کومه له، رفقای ما چرا به جای انتقاد از اینکه از چه روی و به چه سبب امضا تشکیلات ما زیر چنین قطعنامه ای آورده شده و... واکنشی سزاوار نام کومه له نشان دهند، به واکشنی متقابل  دست زده و پروسه همکاری را به انحلال تهدید می کنند!

به جای واکنشی مسئولانه در برابر واکنش غیر مسئولانه؛ است که با  یک ادعای دیگری  مواجه می شویم  که گویا بنا به درخواست ما، امضا کومه له برداشته شده است، اما هنوز که هنوز است نام کومه له از متن اصلی انتشار یافته آن برداشته نشده است و تا تاریخ ۱۷آوریل همچنان درسابت اصلی (سایت فرات نیوز ) جزو امضاء کنندگان قطعنامه ودر ردیف هفتم باقی مانده است. برخوردهای سکتاریستی دو طرف سبب شد که آنچه در طول ۸،۹ ماه گذشته برای همکاری و اتحاد عمل نیروهای چپ وکمونیست در کردستان  انجام شده بود بی نتیجه ماند و به فراموشی سپرده شد برخورد هیستریک ، عجولانه وغیر مسئولانه کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری ایران، بهانه ای بود تا مخالفین همکاری نیروهای رادیکال را به واکنشی تکمیل کننده برانگیزاند.

شاید ضرورتی برای ارزیابی شیوه برخورد ونحوه تدوین این دو اطلاعیه نباشد، زیرا خوانندگان غیر جانبدار، قاضیان منصفی در این خصوص خواهند بود.

در اطلاعیه مسئول دبیرخانه کمیته مرکزی کومه له ابراز نگرانی از لطمه خوردن مناسبات با سازمان هایی شده است که امضا مشترک کومه له را با خود دارند. جای پرسش است که این سازمان ها واحزابی که کومه له، بودن با آنها را در یک کمیته مشترک ضروری دانسته واین چنین نگران لطمه خوردن مناسباتش با آنها میباشد، چه سازمان هایی هستند؟

پیداست که کومه له به عنوان سازمان کردستان حزب کمونیست ایران ضرورت چنین مناسباتی را بایستی از زاویه منافع طبقه کارگر در ایران و جنبش انقلابی در کردستان ارزیابی کند. اکثریت شرکت کنندگان این اجلاس کمیته دیپلماسی، نیروهایی هستند که از برنامه و سیاست های پ. ک. ک پیروی می کنند. غیراز نیروهای  جانبی پ. ک. ک، جریان های دیگری، از جمله: سازمان ها و احزاب ناسیونالیست، و اسلامی ارتجاعی می باشند. بسیاری از این جریانات مماشات جو با حکومت اسلامی بوده و نزدیکی کومه له به این جریانات به اعتبار کومه له لطمه می زند  . برای روشن شدن عمق این اشتباه سیاسی می توان به نقشه راه پژاک و کودار مراجعه کرد. در این نقشه راه آمده است: «كشور ايران با اوضاع كنوني خود پس از گذشت چهل سال وارد مرحله گذار شده. بحران‌های نابودگر اقتصادی، سياسی و اجتماعی ناشي از سياست‌هاي اشتباه نظام جمهوري اسلامي ايران تكانه‌هايی را موجب شده كه عواقب آن دامنگير ملت‌های آن كشور و كردستان است و... این اوضاع خطر مداخلات ویرانگر جهانی را بوجود آورده است و راه باز گشتی نیست مگر با عملکرد عقلانی ـ انسانی از سوی جمهوری اسلامی با پذیرش مطالبات مردم... اپوزيسيون چه راست‌گرا و چه چپ‌ گرا صرفا به دنبال براندازی هستند و برنامه‌اي شفاف و آينده‌ساز ندارند (یعنی کودار وپژاک مخالف براندازی میباشند).

براي به پيروزي رساندن اين قيام نه مردم، نه اپوزيسيون و جنبش و نه حاميان بين‌‌المللي نبايد با دولتی كه انكارگر است سازش، بلكه مبارزه راديكال كنند. همچنين نبايد به براندازی دولت و نظامي كه در ايران حاضر به پذيرش مطالبات مردمي و خلق‌ها باشد در راستاي قدرت و منافع كم‌ارزش، فكر كنند و در صورت عدم پذيرش هم بايد عملا مبارزه نمايند. (خط تاکیدات از من است).

نقشه راه کودار و پژاک  در بند ج  چنین ادامه می یابد: «كميسيون حقيقت‌ياب مردمی: اگر قرار است مسائل داخلی کشور از طریق مسالمت‌آمیز حل و فصل شوند، جامعه باید نظام داخلی و طرف‌‌های بین‌المللی را مجبور به پذیرش كمیسیون حقیقت‌یاب مردمی كند. پس تشكيل و جهت ‌دهي كميسيون‌های حل بحران‌هاي سياسي، اقتصادي، ديپلماتيك و نظامي ميان جامعه و نظام، كار اصلي خود جامعه است. اين كميسيون‌ها براي حل دموكراتیک بحران‌ها و ممانعت از دخالت نظامي خارجي است تا سوريه‌ای شدن ايران را مانع شود.»

بندهای فوق درضدیت کامل با بیانیه نیروهای چپ و کمونیست در کردستان در کنفرانس کلن - آلمان در قرار دارد . بیانیه کنفرانس نیروهای چپ و کمونیست درست در برابر چنین سیاست هایی پافشاری شده است:

۱ـ پیشبرد وهدایت مبارزه همه جانبه برای سرنگونی انقلابی رژیم اسلامی، سازماندهی و تلاش موثر برای در هم شکستن نیروها ونهاد های رژیم وبر چیدن حاکمیت سیاه آن در کردستان حلقه ای موثر از جنبش سرنگونی انقلابی سراسری است.

۲ ـ ما در برابر نیروهایی که در تلاش اند سرنوشت مردم کردستان را به سیاست دولت های امپریالیستی گره بزنند، بر مبارزه وهم سرنوشتی مردم کردستان با توده های مردم در سراسر ایران تاکید میکنیم. مبارزات کارگران وتوده مردم در کردستان پیوستگی تنگاتنگی با مبارزات سراسری مردم ایران دارد و نهایتاْ با سرنگونی جمهوری اسلامی به پیروزی خواهد رسید.

۵ ـ شرط لازم پیشروی مبارزه انقلابی واعمال قدرت مردم کردستان، جدایی توده های کارگر و زحمتکش از استراتژی وسیاست های احزاب بورژوا ـ ناسیونالیستی در کردستان وتقویت استراتژی سوسیالیستی در مقیاس اجتماعی است.

۷ ـ تجربه نشان داده است فدرالیسمی که از جانب نیروهای بورژوا ـ ناسیونالیست طرح میشود راه حلی برای رفع ستم ملی ومسئله کرد نیست..

۱۲ ـ ما کارگران ،مردم آزادیخواه وبرابری طلب در کردستان را فرا میخوانیم که خیزش انقلابی برای سرنگونی جمهوری اسلامی را همدوش و همراه مردم ایران با قدرت و قاطعیت به پیش ببرند. (خط تاکیدات از من است).    


ملاحظه میشود که استراتژی مورد توافق نیروهای چپ وکمونیست در کردستان در مغایرت کامل با نقشه راه کودار وپژاک می باشد، و به این ترتیب نیروهای پ. ک. ک و پژاک با قطعنامه 33 امضایی در مقابل خیزش سرنگونی طلبانه مردم و نیروهای چپ و کمونیست قرار می گیرند. پژاک بر اساس اندیشه های عبداله اوجالان خواستار کنفدرالیسم دموکراتیک، دموکراسی مستقیم و خودگردانی محلی بوده و معتقد است که میتواند به نوعی تعا مل، سازش وهمزیستی مسالمت آمیز با دولت مرکزی (ایران) دست یابد. اگر این استنتاج براساس آنچه رسماْ انتشار یافته است، درست است حضور کومه له در چنین نشست هایی و همکاری در این سطح با این نیروها را چگونه میتوان توضیح داد!؟

در پی اطلاعیه کمیته ی کردستان حزب کمونیست کارگری ایران، پاسخ دبیرخانه کومه له (سازمان حزب کمونیست ایران)، بیانیه حزب کمونیست کارگری ایران (حکمتیست)، اظهار نظر و بیان مواضع از جانب سازمان ها وشخصیت های منفرد، رفیق ابراهیم علیزاده در یک مصاحبه تلویزیونی به مسائل مختلفی پیرامون تشکیل قطب چپ در کردستان، ضرورت، موانع و نیز وجود اختلاف در حزب کمونیست ایران پرداختند. ایشان میگویند که «در آخرین جلسه ی نمایندگان نیروهای چپ و کمونیست، رفقای کمونیست کارگری مطرح کردند که چرا کومه له با پژاک همکاری می کند و در این خصوص به پیام مشترک کومه له و پژاک در مورد مراسم نوروز اشاره داشتند. این مسئله یعنی صدور بیانیه مشترک با پژاک از نظر ما کاملاْ طبیعی بود ، با مصوبات، قطعنامه ها و قرارهای کنگره های ما انطباق داشت. این مناسبات از نظر ما در این جهت میباشد که جامعه کردستان علیه جمهوری اسلامی یک پارچه ظاهر شود، جمهوری اسلامی نتواند در بین احزاب سیاسی فعال در کردستان تفرقه بوجود آورد. این کار ما پاسخی است به وحدت طلبی مردم کردستان. این کاری است در مصلحت طبقه کارگر ومردم زحمتکش در کردستان...»

جای پرسش است که پیام مشترک نوروزی با پژاک جریانی که با مهمترین خواست مردم کردستان یعنی سرنگونی جمهوری اسلامی مخالفت می ورزد چه دستاوردی میتواند داشته باشد!؟ آیا ما در مورد ماهیت سیاست ها ودیدگاه های  این نیرو، هیچ  نقد و بررسی  یا ملاحظه ای برای آگاهی کارگران و مردم زحمتکش کردستان  نوشته ایم، تا از به وجود آمدن توهم در آنها و جذبشان به این نیرو جلوگیری کنیم؟ آیا ما به کارگران و توده های ستمدیده در کردستان  که آرزو دارند بساط این حاکمیت ننگین هر چه زودتر برچیده شود  گفته ایم که پژاک  و کودار با این آرزوی شما مخالفند ؟ ما نه تنها هیچگونه روشنگری در این  خصوص انجام نداده ایم، بلکه با برقراری چنین مناسباتی و نیز بعضی اظهار نظر ها، ناخواسته به توهم وخوش باوری به این جریانات دامن میزنیم.

رفیق ابراهیم  در مصاحبه شان با خبرنگار، خبرگزاری فرات نیوز ( منتشر شده در نشریه ی جهان امروز شماره ۳۹۵ نیمه دوم اوت ۲۰۱۸) و در جواب ایشان که میپرسند، نظر شما در مورد پروژه اقدام دموکراتیک پژاک وکودار چیست؟ تا به حال حمایت خود را از این پروژه اعلام نکرده اید؟ میگویند : « درست است که این پروژه یک پروژه حزبیست، اما در آن بسیاری از مسائلی که خواست و آرزوی مردم است مطرح شده است که بسیار بجا میباشد، اما آنچه مورد انتقاد ماست این است که فشار برای سرنگونی جمهوری اسلامی را از روی حکومت ایران بر میدارد و از پایان آن مرحله سخن میگوید. ما در پروژه کودار و پژاک  با این قسمت مخالفیم، اما این مخالفت  بر روابط ما با کودار و پژاک تاثیر نمی گذارد. ما بر روابط خود با کودار و پژاک مصر هستیم و با آنها در تبادل نظر برای آینده ی روژهلات کردستان خواهیم بود.»

توجه کنید که رفیق ابراهیم میگویند که پروژه کودار وپژاک بسیاری از مسائلی که خواست و آرزوی مردم است مطرح می کند. یعنی در همزیستی، تعامل و سازش با حکومتی جنایتکار چون جمهوری اسلامی، در منطقه ای که در توافق با این حکومت،  سیستم  به اصطلاح خودگردانی دموکراتیک تحت رهبری پژاک و کودار تشکیل شده است، در حالیکه نظام سرمایه داری و مالکیت خصوصی بر ابزار تولید، مناسبات طبقاتی جامعه پاسداری می شوند ، شکاف طبقاتی موجود و استثمار اعمال می شود، از مذهب و سنت های ارتجاعی دفاع می شود، چگونه است که خواست ها و آرزوهای مردم، (کدام مردم ؟) در کردستان برآورد میشود. باور به چنین سرنوشتی در توهم فرو رفتن است .

رفیق ابراهیم میگویند که مناسبات ما با أحزاب وسازمان های بورژوا ـ ناسیونالیست در کردستان دراین جهت است که جامعه کردستان یک پارچه علیه جمهوری اسلامی ظاهر شود، جمهوری اسلامی نتواند در میان سازمان های فعال در کردستان تفرقه ایجاد نماید. این کار ما جوابی به وحدت طلبی مردم در کردستان می باشد. اما بحث بر این است که پاسخ اصولی به وحدت طلبی که در میان مردم کردستان وجود دارد نباید مرزبندی های ما را با جریان هایی مانند پژاک محدوش نماید.

کردستان جامعه ای طبقاتی است و کومه له جنبش انقلابی در کردستان را رهبری میکند که نیروی محرکه اش را کارگران ومردم زحمتکش تشکیل می دهند. بنابراین وظیفه ی کومه له می بایستی  آگاه کردن کارگران و زحمتکشان کردستان به منافع طبقاتی خود و تلاش برای اینکه این طبقه ی در خود به طبقه ای برای خود، نه برای لیبرال های کردستان  تبدیل شود، بایستی تلاش کرد که هیچ نیرویی نتواند کارگران کردستان را به نیروی کنفدرالیسم خیالی خود تبدیل کنند.

یاد آوری این نکته بار دیگر ضروری است که تشکیلاتی که این بار رفیق ابراهیم خود را به ادامه مناسبات با آن مصر میداند، جریانی مماشات طلب است و خودشان مدعی هستند که در جهت فشار به رژیم جمهوری اسلامی فعالیت می کنند و به هیچ وجه توافقی با سرنگونی این رژیم ندارند. در این صورت یکپارچه با چنین  نیرویی در مقابل جمهوری اسلامی چگونه ظاهر می شوید؟ رفیق ابراهیم میگویند که مناسبات ما با احزاب بورژوایی از جمله پژاک برای کم درد سر کردن، کم آزار کردن جنبش انقلابی در کردستان برای به دست آوردن حق تعین سرنوشت مردم کردستان میباشد. رفیق ابراهیم به این امر واقفند که پژاک براساس دیدگاه های عبداله اوجالان به حق تعین سرنوشت، تشکیل دولت ملی کرد واساساْ دولت اعتقادی ندارد .عبداله اوجالان معتقد است که منشاء وعلت اصلی تمامی مشکلات و فلاکت های بشر در طول تاریخ، دولت بوده و بر خلاف دیدگاه رایج کمونیست ها، معتقد است که دولت برآمده از نظام طبقاتی و از روابط تولیدی و اجتماعی، جامعه ی طبقاتی نیست. او دولت را ناشی از انحراف از تمدن و اخلاق و ناشی از قدرت طلبی می داند.

18 آوریل 2019


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com