تغیير ساختار یا تلاش برای بقا؟

عمر مینائی
April 04, 2019

تغیر ساختار یا تلاش برای بقا؟

برنامه خامنه ای برای ارایش قدرت بعد از مرگش در درون نظام جمهوری اسلامی.

.چندی پیش علی لاریجانی پیام خامنه ای برای اصلاح ساختار نظام جمهوری فاشیستی اسلامی را در مدت چهار ماه را غیر مستقم٬ابلاغ کرد.هر چند بعد از چند روز لاریجانی سخن خود را پس گرفت و گف:هدف رهبر انقلاب اصلاح ساختار نظام نبوده وتلویحا گفت٬هدف خامنه ای اصلاح بودجه سال نود وهشت بوده است.اما گفته وناگفته از عمل کرد خامنه ای پیداست که ملزومات تغییر در ساختار نظام جمهوری اسلامی را برای بعد از مرگ خود ٬بطور جدی کلید زده ٬و در دستور کار قرار داده است .انچه به شدت موجب نگرانی خامنه است ٬دست بدست شدن قدرت بدون حضور خانواده اش در رکن های اصلی نظام است. او تلاش می کند مهره های حکومت را چنان بچیند که بستگانش به سرنوشت بستگان خمینی گرفتار نشوند.خامنه ای بعید می داندیکی از فرزندانش به عنوان گزینه مناسب رهبری مورد پزیرش ساختار مافیایی که خود بنیان گذارش بوده است برگزیده شود.او در اخرین تلاش خود برای انتقال قدرت مهره های چیده است ضمن اینکه ٬برای رسیدن به پست رهبری هر گونه موانعی را با بیرحمی تمام از سر راه خود بر می دارند٬وفادارترین تیم به بیت رهبری نیز ٬بوده اند.او در عدم اطمینان کامل به تیم برگزیده در ارایش جدید قدرت ٬راه حل را درتقصیم قدرت جستجو کرد.خانواده لاریجانی ٬رئیسی و روحانی هر کدام بخشی از بدنه نظام جمهوری اسلامی را با خود دارند.اینها برخلاف خامنه ای در رابطه با قدرتهای بزرگ جهانی ٬سیاست یک بام ودو هوا را پیش خواهند گرفت.هر چند خانواده لاریجانی به کمک خامنه ای اساسیترین پستهای حکومتی را تصاحب کردند ٬اما سالهاست در ارزوی رسیدن یکی از برادر ها به پست رهبری لحظه شماری می کنند.رئیسی با کارنامه سیاه کشتار دهه شصت ونظارت بر بزرگترین مافیای ثروت (استان قدس رضوی) ٬روحانی با سابقه طولانی در پست های حساس امنیتی در ارایش جدید قدرت سازماندهی شده اند.خامنه ای این واقعیت را درک کرده است در صورتی که این سه جبهه که هر کدام بخشی از نیروهای نظامی وامنیتی را با خود دارند به قدرت مطلق تبدیل شوند٬طیف وجناح مقابل خود را بیرحمانه حذف خواهند کرد.هر گونه درگیری جناحی بعد از خامنه ای برای بقای حکومت فاجعه بار خواهد بود.بنابر این او تلاش می کند چنان تقسیم قدرت کند که هیچ کدام از طیفها وجناحهای حکومتی به قدرت مطلق تبدیل نشوند

.

بعد از اعتراضات توده ای دیماه نود وشش ٬که لرزه بر اندام نظام فاشیستی جمهوری اسلامی انداخت ٬سیاست تهاجمی رژیم برای حذف وسرکوب مخالفان شدت گرفته است. خامنه ای با دستور اتش به اختیار به نیروهای مزدورش ٬مجوز کشتار وقتل عام دیگری را برای بقای نظام فاشیستی جمهوری اسلامی صادر کرد.هر چند جنبش دیماه به جنبش دامنه دار ومداوم اعتراض توده ای تبدیل نشد اما٬ترس از شعله ور شدن دوباره این اتش زیر خاکستر ارامش سران حکومت را به مرگ تدریجی تبدیل کرده است.شکاف میان جامعه ورژیم به حدی عمیق است که پروژه اصلاحات هم در ترمیم ان ناکام ماند.این رژیم تمام کارتهای خود را برای بقا بازی کرد .هیچ کدام نتوانست مانع شکاف جامعه وحاکمیت شود.اعتراضات کارگران ٬معلمان ٬دانشجویان ٬کشاورزان و...سرفصل این انشقاق وجدایی حاکمیت ومردم است .گذار از استبداد وخود کامگی رژیم فاشیست جمهوری اسلامی ٬در شعار (اصلاح طلب اسول گرا دیگر تمام است ماجرا )تمام سران رژیم را به وحشت انداخته است.خامنه ای درک کرده است که جنبش توده ای در ایران همانند اتش زیر خاکستر است .یکی دیگر از دلیل اصلاح ساختار نظام در چهار ماه٬ نشانه ترس و وحشت رژیم از شعله ور شدن این اتش مهار ناپزیر است.انها به این واقعیت پی برده اند که ٬خشم خفته توده های مردم رنجکشیده وستمدیده در حال فوران است.رژیم از اپوزیسیون خارج نشین بدون ارتباط با جنبشهای اجتماعی هراس ندارد.انچه انها را نگران کرده است ٬شکل گیری یک التر ناتیو قدرتمند توده ای داخل است .سران رژیم این خطر را در بیخ گوش خود احساس کرده اند .بحران سیاسی ٬اقتصادی و فساد نهادینه شده درون حاکمیت تمام لایه های انرا در خود فرو برده است. این فساد وغارتگری زندگی مردم ایران را به تباهی کشانیده است.خامنه ای در پیام نوروزی خود تلویحا اقرار به ناکارا بودن ساختار قدرت در حل مشکلات اقتصادی را گوش زد کرد.اما راه حل پیشنهادی خامنه ای قطعا برای بهبود وضعیت معیشت مردم و پایان غارتگری وفساد نیست.او با ارایش جدید در قدرت ٬به دنبال ابزار وسازوکار مناسب سرکوب ٬در شرایط موجود است.شکی نیست که فضای سیاسی بسته تر خواهد شد.گماردن رئیسی جلاد قتل عام زندانیان دهه شصت در پست ریاست قوه قضائیه ٬دادن نشان ذلفقار به قاسم سلیمانی (گرداننده شبکه های تروریست )٬پیام شروع فاز دیگر کشتار وزندانی کردن مخالفان٬معترضان ودگر اندیشان خواهد بود.خامنه ای می خواهد قبل از مرگش ساختار قدرت را چنان طراحی کند که در عدم او خانواده ونزدیکانش کمترین اسیب را ببینند.خامنه ای در طول سی سال قدرت مطلق جرم وجنایت بی شمار بر مردم ایران ومنطقه اعمال کرده است.اینک در واپسین لحظه های عمر ننگینش پایان سلسله امپراتوری خود را به وضوح می بیند.ساختار قدرت در ایران به صورت مافیای ودر نهایت قصاوت بنا شده است.هر جناح وطیفی به قدرت برسد تمام موانع سر راه خود را نابود می کند.

خامنه ای نگران قربانی شدن در منازعات  قدرت شرق وغرب  است.

 دیدارهای سران رژیم با پوتین٬اشکار کردن ارتباط با القاده٬تهدید مخالفان در خارج از مرزهای ایران ٬حمله موشکی به احزاب مخالف کرد در کردستان عراق ٬تهاجمی کردن سیاستهای تروریستی در اروپا وتلاش برای رسیدن به تفاهم امنیتی علیه احزاب وجریانات سیاسی کرد با ترکیه٬ بخشی از مجموعه عمل کرد رژیم در ساختار وارایش جدید قدرت است.اما این تمام ماجرا نیست .ناکامی در برجام ٬تحریمهای کمر شکن ٬اختلاف وانشقاق در لایه های درون نظام٬ عدم اطمینان به روسیه ٬وتضعیف جایگاه وهژمونی  حکومت ایران درمنطقه در مقابل کشورهای تحت نفوض وحمایت غرب از جمله اسرائیل ٬ضرورت باز نگری در سیاست کلان کشور را به وجود اورده است.رژیم ایران تلاش بسیار کرد تا بلکه بتواند جایگاه وهژمونی برتر خود را در منطقه تثبیت کند.اما عملا در این کشمش قربانی بازی قدرتهای بر تر خود شد.حکومت ایران ابزار بازی سیاسی بین قدرتهای شرق وغرب است.در صورت هر گونه رویا روی نظامی ایران با غرب ٬روسیه خود را کنار خواهد کشید.بیهوده نیست که تمام سران حکومت ثروت وخانواده های خود را در کشورهای غربی اسکان داده اند. مجتبی خامنه ای که حال وهوای نشستن بر کرسی رهبری را در سر دارد٫به جای تکیه به روسیه ٬خود را در دامن انگلیس قرار داده است.خانواده خامنه ای با غارت ثروت مردم ایران به یکی از بزرگترین سرمایه دارهای جهان تبدیل شده اند.بخش وسیعی از این سرمایه در انگلستان سرمایه گذاری شده است.خامنه ای برای رسیدن به پست رهبری با کمک روسیه تمام موانع را از سر راه خود برداشت. او حتی به رفسنجانی که حامی ومسبب دریافت پست رهبریش بود رحم نکرد.رژیم جمهوری اسلامی با اتکا به روسیه وچین ٬با تقویت وتشکیل گروهای شبهه نظامی ٬فرقه ای وتروریست ٬عملا سیاستهای غرب در منطقه را به چالش کشید.تمام ثروت وسامان عمومی مردم ایران را غارت کردودر راه بقای خود قربانی کرد.

در قطب بندی جدید قدرتهای بزرگ بعد از فروپاشی شوروی ٬جمهوری اسلامی ایران به کارت بازی روسیه وچین در مقابل غرب  تبدیل شد.

بیهوده نیست که برنامه موشکی ایران٬ اروپا را به وحشت انداخته است.هیچ بعید نیست که در این کشمکش ٬حکومت ایران از طریق گروهای تروریست وابسته به خود ٬علیه منافع غرب واروپا دست به اقداماتی پیش بینی نشده بزند.

وحشیگری و قدرت طلبی سران فاسد این رژیم٬کل خاور میانه را به باطلاق مرگ تبدیل کرده است.هر روز صدها زن وکودک ٬پیر وجوان ٬در کشمکش قدرت طلبی وزور ازمایی قدرت های بزرگ قربانی می شوند.هر انچه از این جدل ناخواسته برای مردم می ماند اواره گی٬کشتار فقر و سیه روزی است.

باری:روسیه به عنوان بازیگر اصلی افسار حکومت ایران را در دست دارد بنا بر ضرورت ونیازش انرا شل وسفت می کند.  

 

برخی تصور می کنند ٬عملکرد نامتعادل غرب طی سالهای اخیر باعث شده که حکومت ایران به سمت شرق برود.در صورتی که از همان ابتدای انقلاب پنجاه وهفت٬ طیف وجناح خامنه ای وچپ پرو شرقی(توده ایها وچریکهای فدائی اکثریت)با حمایت وکمک نهادهای امنیتی روسیه تمام جناح وجریانات پرو غربی(ملی مذهبی٬نهضت ازادی٬و..)درو کردند.شعار حزب فقط حزب اله   تمام جریانات مخالف وزاویه دار با ان را حذف ٬سرکوب وقتل عام کرد.جریانات سوسیالیست که هیچ توهمی به این رژیم نداشتند٬واز ابتدای انقلاب در مخالفت وتقابل با ان برخواسته بودند ٬بیشترین اسیب را دیدند.به طور وحشیانه ای قتل عام شدند.دخالت نظامی امریکا در عراق و فروپاشی حکومت صدام حسین ٬ضمن تقویت جریانات ایدئولوژی شیعه درمنطقه زمینه مناسب بستر سازی برای مانور حکومت ایران در منطقه شد. رفتن صدام فروپاشی لیبی٬عراق٬مصر٬یمن تا ادامه جنگ افغانستان وشروع جنگ در سوریه ویمن ٬به جمهوری اسلامی جان تازه ای بخشید.بقای حکومت ایران ماحصل اشوب ٬جنگ و بازی جدید قدرتهای بزرگ ٬در تقصیم جهان است

رژیم جمهوری اسلامی با اتکا به روسیه وچین ٬با تقویت وتشکیل گروهای شبهه نظامی ٬فرقه ای وتروریست ٬به یکی از بازیگراهای مناقشات بین المللی تبدیل شد. این رژیم ٬بانی وباعث بی ثباتی در منطقه وبخش وسیعی در جهان گردید.اما با این وجود درکشمکش سهم خواهی وقدرت طلبی رژیم ایران در انتهای جدول قرار دارد.  

 روسیه هر گز اجازه نخواهد داد حکومت ایران به قدرت مهار نشدنی وغیر کنترل تبدیل شود.در چنین شرایطی اولویت حاکمان ایران درزور ازمایی و تلاش برای رسیدن به قدر قدرت و تبدیل به ارباب وژاندارم منطقه نیست .رژیم درصحنه داخلی با بحران عظیم سیاسی ٬ اقتصادی واجنماعی دست وپنجه نرم می کند. ناکامی رژیم در حل بحران درونی٬عدم اطمینان به حمایت همه جانبه روسیه٬در مقابل فشارها وتحریمهای امریکا٬سران رژیم را در وحشت وصف ناپذیری فرو برده است.در معادلات منطقه ای ٬ترکیه وعربستان به عنوان رقیبان جمهوری اسلامی ایران ٬از موقعیت بالاتر سیاسی واقتصادی برخوردار هستند. سران رژیم به خوبی دریافته اند عاقبت در این کشمکش قربانی منافع بر تر اربابان خود خواهند شد.سکوت روسیه در مقابل حمله اسرائیل به پایگاهای ایران ٬محدوت کردن نقش ایران در سوریه ٬تقویت موقعیت برتر ترکیه در سوریه٬پیام خوبی برای رژیم ایران نیست.هر چند رژیم ایران در مقابل فشار غرب کماکان به حمایتهای روسیه وابسته است اما ٬راه حل برای بقای خود در حلقه توازن قوا را ٬ تقویت گروهای شبهه نظامی وتروریستی ودامن زدن به اشوب ونا امنی درکشورهای منطقه تا هر نقطه که توان مانور دهی داشته باشد می بیند.حکومت ایران از تشکیل یک گروه شبهه نظامی دویست هزار نفری در خارج از مرزهای خود٬ سخن می گوید.این اخرین ابزار رژیم برای بازی سرنوشت و گرفتن سهم در معادلات منطقه خواهد بود.اما در عدم دست رسی رژیم به منابع لازم و ضروری مادی ٬اجرای این طرح موفقیت امیز به نظر نمی رسد.٬تا این لحظه٬ رژیم جمهوری اسلامی به طور مشخص طیف وجناح خامنه ای ٬با تکیه بر اسلام شیعی ٬تدارکاتچی  سیاست روسیه درمنطقه بوده است .دقیقا باید گفت بازی که دولت امریکا  با ساخت وعلم کردن القاده برای شکست شوری در افغانستان کرد ٬همان بازی را روسیه با حمایت  از ایران به شیوه های مختلف پیش گرفته است .اینک روسیه از طریق جمهوری اسلامی بر عملکرد تمام نیروهای ارتجاعی وتروریستی اشرافیت کامل دارد .هر انچه در یمن ٬عراق وسوریه می گذرد ٬حکومت ایران جاده صاف کن وخط شکن پیشروی روسیه در تقویت قطب خود در تقابل با غرب است .بیهوده نیست که این روزها دولت امریکا به شدت تلاش می کند تا دوباره القاده را از زیر نفوذ ایران خارج کرده ودوباره ٬به کارت بازی خود علیه جمهوری اسلامی وروسیه به کار گیرد.اما کماکان هم پیمان استراتژیک القاعده ٬ایران وروسیه هستند.سپاه پاسداران ایران بزرگترین ومجهزترین گروه تروریستی جهان است تمام گروهای تروریستی ومافیایی ٬جهان با این نیرو رابطه و در امیخته گی دارند.(القاعده٬حشد شعبی٬حزب الله ٬حوثیها٬و...)به طور مشخص از حکومت ایران پول واسلحه دریافت می کنند. چندی پیش علی شمعخانی در دیدار با سران القاعده از پیشرفت مذاکرات وتوافقات خبر داد.البته باید گفت القاعده ورژیم ایران به صورت تفکیک ناپزیری برای رسیدن به هدف مشترک در همدیگر ادغام شده اند.هر چند سران القاعده در حالت یک بام ودو هوا (هم با غرب وهم با رژیم ایران)خود را نشان می دهند٬ولی واقعیت امر خلاف ان است.سپاه پاسداران وگروه القاعده بزرگترین مافیای مواد مخدر در جهان هستند.هم پیمانی این دو جریان تروریستی باعث شکل گیری و گسترش شاخکهای انها در کشورهای متعدد ٬تا ایجاد شبکهای وسیع مافیایی مواد مخدر و پول شویی شده است. وجود وبقای این گروهای فرقه ای تروریست به جمهوری اسلامی گره خورده است. بنابراین در ارایش واصلاح ساختار جدید خامنه ای ٬گروه القاعده جایگاه ویژه ای پیدا خواهد کرد. ایران مکان وپشت جبهه سران ونیروهای طالبان تا تهیه و براورد کردن نیازهای مادی انهاست .

تاوقتی ایران با همکاری روسیه بازیگر صحنه سیاست میان دولت افغانستان وطالبان است ٬سخن گفتن از صلح وامنیت بیهوده ویاوه ای بیش نیست.

درنتیجه:جامعه ایران ابستن یک تغییر وتحول بنیادی است.مرگ جمهوری اسلامی جز با انقلاب توده ای امکان پذیر نیست.التر ناتیو این تغییر در درون مبارزات مردم ستمکشیده  ایران شکل می گیرد.ابزار این تغییر وتحول شوراهای محل کار وزیست هستند.هرگونه تغیر وتحول در ایران به نفع کل منطقه خاور میانه خواهد بود.با نابودی این رژیم فاسد ٬غارت گر وتروریست پرور ٬منابع مادی بخش وسیعی از جریانات ارتجاعی انسان ستیز ٬خشکیده خواهد شد.ساختار مدیریت بعد از جمهوری اسلامی در ایران ٬الگوی مناسبی برای منطقه نیز خواهد بود.بنابراین باید برای استقرار مدیریتی فارغ از هر گونه تبعیض ونابرابری تلاش ومبارزه کرد.باید تلاش کرد کارگران ٬زحمت کشان ٬ازادی خواهان وبرابری طلبان وتمام ستمدیده گان سرنوشت خود را به دست خود رقم زنند .زمینه ساختار خود مدیریتی شورای در حرکتهای کمک به زلزله زدگان وسیل زدگان اخیر به خوبی مشاهده شده است.به همین خاطر رژیم با حرکتهای امداد وکمک رسانی سازمان یافته توده ای ٬به شدت مخالفت می کند .پیش به سوی ایجاد شوراهای توده ای در محل کار وزیست .

عمرمینائی۱۵-۱- ۹۷   

 


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com