استقلال کردستان عراق ، بازیچه دولتهای بورژوازی وناسیونایستهای مرتجع نیست !

استقلال کردستان عراق ، بازیچه دولتهای بورژوازی وناسیونایستهای مرتجع نیست ! 

اینکه برگزاری رفراندم وتصمیم یک ملت یا قوم برای جدایی ازکشورمادریک حق ابتدایی ومسلم هست دراین تردیدی نیست.اینکه مسئله بزرگ نمایی ناسیونالیسم وقومگرایی همیشه ابزار همه احزاب مرتجع و ناسیونالیستی و بورژوازی برای تحمیق و حاکمیت بر مردم بوده و هست به جای خود محفوظ.اینکه ما کمونیستها مدافعین سر سخت رفع ستم ملی ودرعین حال مدافعین تصمیم مستقل یک ملت برای استقلال وجدایی هستیم دراین تردیدی نیست . اینکه ما کمونیستهای کارگری از سالهای ۱۹۹۵ به این سو به حق ازمدافعین وازمروجین اولیه جدایی واستقلال کردستان عراق بوده ایم درجای خود محفوظ .اما آنچه در یکی دوسال اخیر خصوصا درچند ماه وروزهای ملتهب اخیر در کردستان عراق در جریان است.از جهات وزوایای مختلفی قابل بررسی وتعمق است .۲۷ سال حاکمیت جنایتکارانه باندهای ناسیونالیستی وقومی وعشیرتی فاسد ودزدو سرکوبگر احزاب بورژوازی کورد حزب دمکرات بارزانی ، جنبش تغییر ( گوران ) و اتحادیه میهنی کردستان عراق برای کارگران وزحمتکشان محروم وزجرکشیده عراق چه دستاوردی داشته است ؟ در عین اینکه مردم زحمتکش و فقیر کردستان عراق بردریایی از نفت ومنابع عظیم ثروت نشسته اند،در عین اینکه همین حکومت فاسد و دزد ومرتجع و سرکوبگر بارزانی روزانه مشغول فروش بیش از ۰۰۰/۶۰۰ بشکه نفت وتبدیل آن به ثروتهای افسانه ای وبادآورده وانباشت این پولهای هنگفت دربانکهای اروپایی است.علاوه براین ۲۷ سال است که کارگران وزحمتکشان اقلیم کردستان ثمره رنج وکارشان درغالب تورم و دستمزدهای بسیار ناچیز به جیب باندهای احزاب ناسیونالیستی حاکم سرازیز می شود ودرفقرو بیحقوقی غوطه ورند . در حالیکه تا همین چندی پیش ها همین احزاب فاسد ناسیونالیستی حاکم هرماهه کمک های میلیاردی ازدولت مرکزی عراق دریافت می کردند. در کناراین فسادورانت بزرگ اقتصادی باند های حاکم براقلیم کردستان،اکنون بیش از۲ سال است که دوره حاکمیت آقای مسعود بارزانی برطبق قوانین پذیرفته شده خودشان به اتمام رسیده است.اماعلیرغم این مسئله مسعود بارزانی برای بقا حکومت واقتدارش وبا توجه به اختلافاتی که برسرتصاحب بیشترقدرت و ثروت با دو حزب مرتجع دیگرگوران و اتحادیه میهنی به رهبری جلال طالبی داشته ودارد.از۲ سال پیش مسعود بارزانی به حکم خودش وبا سواستفاده ازقدرتش مجلس حکومت اقلیم را که عموما نمایندگانش از سه حزب دمکرات و گوران و اتحادیه میهنی است را به نوعی منحل و تعطیل اعلام نموده است.البته تا همین چند هفته پیش درطی یک نمایش مضحک همین مجلس کذایی را باز گشایی نمودند تا ازآن به اصطلاح حکم ! و موافقت برای رفراندوم واستقلال را بگیرند .از یاد نبریم که درسالهای ۱۹۹۱ ودرزمان تهاجم امریکا به عراق و سقوط حکومت صدام همین احزاب کوردی وخصوصا آقای مسعود بارزانی و حزب دمکراتش که همیشه پادو ونوکرحکومتهای بورژوازی چه درمنطقه و در سطح جهانی بوده است. درآن زمان بنا به مصلحت ها و منافع و تشخیص وحمایت مستقیم دولت امریکا برتخت قدرت برای فساد و جنایت و دزدی نشانیده شدند . حالا در شرایطی که اوضاع ونقشه سیاسی جغرافیای منطقه خاورمیانه به دنبال جنگها ونسل کشیهای نیابتی درحال تغییر ودگرگونی ویافتن آرایش جدیدی برطبق منافع بورژوازی جهانی است.این روزها که صدای شکست و نابودی داعش البته بنا به خواست ومنفعت سرمایه داری جهانی به گوش میرسد.همه این فاکتورهاازیک طرف ،اما ازطرف دیگر، بسررسیدن دوره حاکمیت آقای مسعود بارزانی، فقروفاقه،گرسنگی ومحرومیت، نپرداختن دستمزدهای ناچیز کارگران ومعلمین ودیگراقشارزحمتکش، بیحقوقی مطلق زنان و حاکمیت مذهب و ناسیونالیسم عشیرتی وعقب افتاده ودرعین حال فساد مالی و دزدی سران فاسد حکومت اقلیم کردستان وروند روبه افزایش تنفروخشم و نارضایتی عمومی علیه این حاکمان دزدو فاسد،اختلافات درونی سه حزب حاکم درقدرت درکردستان عراق،اختلافات مالی حکومت اقلیم باحکومت مرکزی عراق برسردریافت پولهای نجومی ازمرکزوالبته مهمترازآن تصاحب منابع نفتی بیشترخصوصا منابع نفتی کرکوک توسط حکومت اقلیم و… همه اینها ازجمله عوامل ودلایلی هستند که موجب شده اند تا رگ غیرت استقلال طلبی آقای مسعود بارزانی و حزب متبوعش کلفت شود. مخالفت امریکا، شورای امنیت سازمان ملل که همیشه ابزارو بازیچه قدرتهای سرمایه داری جهانی و بوده و هست وبرخی دیگر از کشورهای اروپایی، و در کنار این تحرکات و تشنج آفرینی های سه حکومت مرتجع و مزدور سرمایه داری جهانی دولت مرکزی عراق، ایران وترکیه وحتی سوریه به لحاظ حفظ موقیتهای مناطق کردستانی خودشان واحساس خطراز ناحیه رفراندوم درعراق ، بسیار ارتجاعی ومعنی دار است. امریکا اعلام نموده اگررفراندوم برگزار شود باب مذاکره با دولت اقلیم راخواهد بست. این کاملا روشن است بورژوازی هارامریکا تا زمانیکه مزدوران مطیع وحلقه بگوشی درمنطقه چون ایران،عراق وترکیه وحتی سوریه دارد بخواهداین برگهای برنده رابا شرط بندی بر روی اسب بازنده رفراندوم آقای مسعود بارزانی تعویض نماید.ازطرفی به دنبال تصمیم مجلس وحکومت ترکیه ، اکنون لشگر کشی نظامی چندین هزارنفره ترکیه در جوارمرزهای کردستان عراق وبرای نقش آفرینی مسقرشده اند.حکومت اوباش اسلامی ایران نیزدراقداماتی اعلام نشده درمناطق مرزی کردستان عراق دست به تشبثاتی زده است وهمزمان نیروهای مزدور حشدالشعبی راتحریک وآماده نموده است. حکومت مرکزی عراق هم با پشتوانه وحمایتهای بورژوازی جهانی وامریکا ضمن مخالفت قاطع بارفراندوم، تصمیم خودش رابرای سرکوب وجنگ ویورش احتمالی به کردستان گرفته است.اوضاع درشهرهای کردستان عراق ملتهب ومشوش است.در برخی شهرهای کردستان عراق مردم ازترس جنگ احتمالی وگرسنگی و… مشغول ذخیره مواد غدایی ومایحتاج روزانه زندگی هستند.با توجه به همه این شرایطها واوضاع موجو د ،واقعیت این است که درحال حاضرچپ وکمونیست درعراق با صفوفی محدود وازهم گیسخته اگردروغ نگفته باشیم ازصحنه سیاست وواقعیتهای موجود غایب است. در کنار این ضعف و گسیختگی نیروهای رادیکال، سکولار و چپ و کمونیست، عدم تشکل و سازمانیافتگی کلیت جامعه حول تشکلهای مستقل خودشان است . همه اینها مبین اوضاع نابسامان ، بی سرانجام ، فاکتورها وشرایط عمومی مربوط به کردستان عراق ومسئله رفراندوم است. در اثنای این بازار مکاره آشفتگی و ابهام، جست وخیزوذوق زدگی چپ های ناسیونالیست سنت گرا وفرقه های همیشه پوپولیست ونا مسئول نسبت به عواقب سیاستهایشان حزب حکمتیست(غیررسمی) وحزب کمونیست کارگری جالب ودیدنی است . حزب کمونیست کارگری دراطلاعیه اش با نقل به معنی می گوید ما فعلا کاری با انگیزه ها ی آقای بارزانی برای رفراندوم نداریم این فرقه مانند همیشه و طبق سنتش در شرایطهای حساس !!وقت کشتی گرفتن ندارد البته اینبار با آقای مسعود بارزانی و.. آن یکی حزب حکمتیست هم در تقلا برای تشکل و تسلیح است البته در زیر یوغ و پروبال احزاب مرتجع وناسیونالیستی کوردی و… همانطوریکه که درابتداهم گفته شدحق جدایی و رفراندوم حق مسلم هرملتی است. اما کمونیستها در ورای همه این کشاکشهای ملیتی و قومی خط قرمزهایشان منافع وموقعیت ومرزبندیهای صریح وشفاف وآشتی ناپذیر طبقاتی هست.اگر قراراست جدایی باشد ، اگر قرار است استقلال باشد همه اینها لازم و بایسته است که با چاشنی سکولاریسم ورادیکالیسم وآزادیخواهی و برابری طلبی، امنیت و صلح ورفاه وخوشبختی باشد . چانه زنی ومعامله گری احزاب ارتجاعی ناسیونالیستی وعشریتی باحکومتهای جنایتکارسرمایه داری منطقه و جهانی محکوم است . زدو بند های سیاسی و پنهانی حکومتها به رفراندوم و حق مردم کردستان برای استقلال و جدایی نامربوط است.میلیتاریسم سرمایه جهانی، تصمیم شورای امنیت ومقابله حکومتهای مرتجع منطقه با اصل جدایی و رفراندوم محکوم است.همصدایی و همنوایی احزاب چپ سنتی و همیشه پوپولیست وغیر مسئول درهمراهی با احزاب فاسد ناسیونالیست کوردی و مسعود بارزانی درقبال مسایل کردستان عراق عین سیاستهای ورشکسته ونخ نمای همیشگی این احزاب است . ایجاد و تحمیل هرگونه فضای نا ایمن وجنگی ازجانب هر جریان و کشورمرتجعی به مردم زحمتکش کردستان عراق بشدت غیر انسانی ، وحشیانه و محکوم است. برخورداری از حق ابتدایی رفراندوم برای ماندن یا نماندن درچهار چوب کشورعراق درفضایی بدورهرگونه تحریم وتهدید و جنگ و فشاروارعاب در یک فضای ایمن بازسیاسی ،صف مستقل خود مردم در تشکلهای عمومی و مردم نهاد از جمله شوراهاو… تحت نظارت سازمانهای بین المللی حق بدیهی و انکار ناپذیرمردم کردستان عراق است .
۲/۷/۹۷