میزگرد سوسیالیسم امروز با کامران پایدار حول اوضاع سیاسی

میز گرد سوسیالیسم امروز حول اوضاع سیاسی

کامران پایدار

سوسیالیسم امروز: بر همه عیان است کە جمهوری اسلامی بعنوان حکومتی مرتجع و مذهبی از یک طرف و از طرف دیگر بعنوان دولت طبقه سرمایه دار با بحران متولد شده و این بحران را تقریبا در چهار ده حکومت کردن با خود حمل کرده است. به همین دلیل اختلافات درون حکومتی و جناحی تقریبا یکی از پایه های ثابت رژیم بوده است. این اواخر و بعد از انتصاب مجدد روحانی این اختلافات اوج بیشتری گرفته است. اختلافات رژیم به جایی رسیده کە احمدی نژاد و دار و دسته اش میگم میگم هاش شروع شده است. قبلا با چنین مواردی از طرف سازمان اطلاعات و سپاه بعنوان نمایندگان خامنه ایی به شدت برخورد میشد. اکنون به نظر میرسد کە رژیم در همچین مواردی باانعطاف بیشتر با اختلافات درونیش برخورد میکند و خامنه ایی هم ظاهرا سکوت کرده و یا کار چندانی از دستش ساخته نیست. لطفا توضیح دهید کە دلیل آن چیست؟

کامران پایدار: همانطور که خودتان هم می گویید جمهوری اسلامی بعنوان یک حاکمیت مرتجع واپسگرا و مذهبی از نوع اسلام سیاسی از همان اولین روزهایی که با حمایت سرمایه داری جهانی برای سرکوب انقلاب سال ۵۷ به قدرت رسانیده شد ، بحران و اختلافات درونی باندهای حکومتی هم دارای تاریخی ۳۸ ساله و به قدمت همه عمر حکومت است . بحرانها و اختلافات درونی ذاتی و همیشگی این حکومت است . ساختار مذهبی و ارتجاعی حکومت ، باندهای مافیایی جنایتکارو فاسد و ، اختلافات و منازعات حکومت اسلامی با سیستم سرمایه جهانی بدلیل ماهیت متناقض و ناسازگار سیستم مذهبی حکومتی از نوع اسلام سیاسی و… همه اینها و دیگر فاکتورهای موجود همگی موجب شده است تا این حاکمیت همیشه دست به گریبان اختلافات و بحرانها و انواع کشمکشها ی درونی و بیرونی باشد . اختلافات حکومتی هر از چند گاهی حاد و شدید می شود و هر گاه کلیت حکومت و باندهایش از جانب مبارزات مردمی احساس خطر می کنند بسرعت به یکدیگر نزدیک شده ، متحد شده و همیشه همه باندها و دسته جات حکومتی برای حفظ و دوام و بقای این سیستم فساد و جنایت و سرکوب با هم متحد و همراه بوده اند .اختلافات پدیده تازه ای نیست هر چند گاه یکبار غلیان می یابد و هر گاه احساس خطر می کنند در یک توافق ماهیتی دوباره متحد می شوند .از طرف دیگر اختلافات حکومتی ، سیاه بازی و این مراسمات شعبده بازی مضحک همیشه از جانب کل حکومت بعنوان ابزاری برای انحرافات مبارزات مردمی ، برای عوامفریبی ، برای تحمیق و برای در انتظار گذاشتن مردم و کشیدن سوپاپ جامعه ای که در حال انفجار است بکار گرفته شده است .منشا و اساس اختلافات باندهای حکومتی در چند مورد مشخص و معین است . تنازع بقا و کسب قدرت بیشتر ، سهم بری بیشتر از ثروتها و منابع بادآورده افسانه ای و نجومی و سوم چگونگی اختلاف سلیقه برای سرکوب مبارزات مردمی و کنترل یک جامعه در حال انفجار وعاصی و همچنین چگونگی روابط و مراوداتشان با سرمایه جهانی و غرب .جناح اصولگرایشان که همان باند سپاه پاسداران و خامنه ای است علیرغم آنکه از همه بحرانها و مشکلات لاینحل حکومت آگاه است ظاهرا همچنان بر ضدیت با امریکا و غرب و حفظ معیارها و مذهب و اسلامش پای می فشارد و… باندهای اصلاح  طلب و سبز و اعتدالش هم از همان روزاول فهمیده اند با این اسلام و احکام قرون وسطایی اش و با این انزوای جهانی در دوره انتگراسیون و جهانی شدن  سرمایه و با این انزوای جهانی ادامه کاری و بقای حکومت امری دشوار و نزدیک به محال است . اینها میخواهند برای تخفیف و کاهش و فراراز مخاطراتی که از طرف جامعه تهدیدشان می کند قدری افسار اسلام را بکشند و گاهی هم به غرب و سرمایه جهانی لبخند و چشمکی بزنند .حالا در یک فضای توهم و دروغ  و جنایت باند اعتدال روحانی برای یک دوره ۴ ساله بر قدرت نشسته است . حسین فریدون برادر روحانی که به جرم اختلاس و دزدی در زندان و دادگاه بود در آنی آزاد میشود و بقایی معاون سابق احمدی نژاد تیرخلاص زن به جرم اختلاس و فساد مالی را به زندان می برند و با وثیقه بیست میلیاردی دوباره آزاد می شود بقایی به محض آزادی از زندان در مصاحبه ای می گوید کل حکومت در حال سقوط است؟!، احمدی نژاد هم بغ بغو می خواند که بگویم بگویم و..  آن دیگری هم قالی باف جانی و کمیته چی سابق اخیرا مدعی شده می خواهد جریان نو اصولگرایی راه اندازی کند و… این کل داستان و این کل ماجرای باندهای فاسد و قاتل و جنایتکار حکومت اوباش اسلامی است .اگر خامنه ای هم سکوت می کند ، اگر خامنه ای هم گاهی به میخ و گاهی به نعل می زند به عبث می کوشد تا بالانس عمومی و ساختار کلی حکومت حفظ شود .

سوسیالیسم امروز: احزاب و جریاناتی از چپ و راست مجددا بروی این اختلافات درون حکومتی حساب باز کرده اند و فکر میکنند و بعضا برای آن تلاش میکنند کە به کمک آن رژیم را عقب برانند و یا حتی سرنگون کنند. به نظر شما این تحلیل و ارزیابی درست است؟ و یا اسا سا میشود از اختلافات درونی رژیم به نفع سرنگونی انقلابی جمهوری اسلام بهره گرفت؟

 

کامران پایدار: همانطور که گفتم تاریخ و قدمت اختلافات حکومتی یک تاریخ ۳۸ ساله و به اندازه همه عمر کثیف و ننگین این حکومت است . از همان روز اول هم هر یک از احزاب و سازمانها و جریانات سیاسی به فراخور جایگاه طبقاتی خود در برابر این اختلافات تعیین موضع و سیاست کرده اند. در همان اولین سالهای انقلاب ۵۷ ، در آن دوره برخی احزاب و جریانات ارتجاعی و فرصت طلب  ، شرق زده و مذهبی چون حزب توده و سازمان اکثریت و جنبش مسلمانان مبارز و… که زایده های کمونیسم اردوگاهی و حکومت شوروی در آن زمان بودند با شعار تشکیل جبهه متحد خلق و دفاع از خط ضد امپریالیستی و ضد استبدادی امام خمینی ! و تزهای سراپا وارونه و دروغی چون راه رشد غیر سرمایه داری و حمایت از جنبشهای آزادیبخش ملی به میدان معرکه وارد شدند .در دوره ای جریاناتی باند سیاهی و ارتجاعی چون مجاهدین سیمای اسلام راستین محمد و علی را در چهره آخوندهای خوش خیمی چون پدر طالقانی میدیدندو… در دوره دیگری برخی از احزاب چپ و مدعی کمونیسم  کارگری ( ح ک ک )حوادث و تلاطمات سال سال ۸۸ را انقلاب نام نهادند و با شعار انقلاب انسا نی به پیشوازش شتافتند . اما تکرار همه این مکررها خطایی بزرگ و بی نتیجه است . از نظر ما هر اندازه اختلاف و تشتت و هر آن چیزی که بتواندحتی میلیمتری صفوف حکومت اسلامی را تضعیف نماید در جهت پیشبرد مبارزات انقلابی مفید و موثر است . اما در عین حال و در کل همه واقعیتهای هزار بار مکررشده می گوید اختلافات و منازعات درون حکومتی به کمونیستها و طبقه کارگر و همه انسانهای مبارز آزادیخواه و برابری طلب نا مربوط و بی ربط است . چاره ما کارگران سازمانیابی از پایین و انقلاب کارگریست. حالا اگر بر خی جریانات سیاسی راست و غیر کارگری چون ح ک ک اسب آمال و آرزوهایشان را به یال و کوپال  این اختلافات گره زده و می زنند بحث دیگری است .

سوسیالیسم امروز: از طرف دیگر با روی کارآمدن ترامپ بعنوان رئیس جمهوری امریکا و مخالفتهای بیشتر ترامپ با رژیم ایران در پیامهایش بار دیگر رژیم چینج و سرنگونی رژیم با اتکا به دولت امریکا و قدرتهای غربی را در دستور بخشی از  اپوزیسیون راست از جمله مجاهدین و سلطنت طلبان و احزاب کرد قرار داده است و همچنانکە در گذشته هم شاهد ان بوده ایم این مسئله بروی سیاستهای احزاب چپ هم تاثیر داشته است. از نظر شما آیا امریکا تصمیم به تغییر رژیم را دارد؟ ایا کارگر و مردم زحمتکش با امید بستن به ان از این مسئله نفعی میبرند؟

کامران پایدار: با ریاست جمهوری ترامپ و به قدرت رسیدن راست افراطی در امریکا به نسبت شرایط با آن چیزی که در دوره اوباما بود دستخوش تغییرات و تحولاتی شده است .اما باید توجه داشت این شخص ترامپ نیست که بر همه مقدرات و تعیین و تدوین سیاستهای حاکمیت امریکا دخیل است . در حقیقت این منفعت و سود کارتلها و تراستهای بزرگ سرمایه داری است که نوع و چگونگی حا کمیت و سیاست خارجی امریکا را تعیین می کند .من شخصا فکر می کنم با توجه به شکستهای مفتضحانه میلیتاریسم امریکایی در افغانستان ، در عراق و سوریه با توجه به هزینه ها و تبعاتی که برای امریکا داشته است . با توجه به بحران و ورشکستگی و افول سود و سرمایه از سال ۲۰۰۸ به این سو در امریکا و ازطرف دیگر با توجه به خشم و اعتراضات سراسری کارگران و زحمتکشان امریکا ، نارضایتی سراسری و همگانی در اعتراض به فقر و گرسنگی و بیخانمانی و بی اعتمادی سراسری به سیاستهای هیات حاکمه در امریکا فعلا و در این شرایط مسئله تهاجم و حمله نظامی به دیگر ممالک دنیا برای حکومت امریکا قابل اجرا و مقدور نیست . با این وجود ما مدام شاهد مانور و عرو تیز ترامپ و هیات حاکمه و شخص ترامپ بر علیه حکومت اسلامی هستیم . مانند تحریمهای مجد د و جدید امریکا علیه حکومت اسلامی به بهانه تولید و آزمایش موشکهای بالستیک با کلاک هسته ای که اخیرا در سنای امریکا تصویب و به امضای ترامپ هم رسیده  و البته می تواند حامل تبعات و سیگنالها یی منفی برای جامعه ما باشد . یا همراهمی انگلیس و آلمان و فرانسه با امریکا در محکوم نمودن حکومت اسلامی و سیاستهای تروریستی و جنگ افروزانه اش و…من فکر می کنم علیرغم اختلافات و جفتک پرانی های مابین و متقابل ترامپ و حکومت اسلامی هر دوی این جبهه نیازمند یک نوع همزیستی مسالمت آمیز می باشند تا جنگ و ستیز و رژیم چینج و… فعلا در این برهه از زمان . البته این بازی و اختلافات اخیر موجبات امید و شادی و تحرکات مذبوحانه ای را در صفوف جریانات راست و ناسیونالیستی و سناریو سیاهی فراهم آورده است . جریانات باند سیاه و مزدورو ضد جامعه ای چون کومه له زحمتکشان و در راسش عنصر بی آبرو عبداله مهتدی و تلاش برای ایجاد جبهه کردستانی ،احزب مرتجع و ناسیونالیستی دمکرات و انواع سر شاخه هایش از مصطفی هجری تا خالد عزیزی گرفته و حتی سرخوردگی کومه له علیزاده از مبارزات کارگری و چپ و انقلابی و شیفت و گرایش این جریان به احزاب و نیروهای ارتجاعی و ناسیونالیستی و… از آن طرف تحرکات اخیر شاه پرستان و اعوان و انصار شاهزاده نیم پهلوی و… و از طرف دیگر شورای ملی مقاومت و فرقه باند سیاهی سازمان مجاهدین ، بله ،همه این سرخوردگان و ورشکستگان احزاب و جریانات باند سیاهی و ضد جامعه که تا دیروز درکنج انزوا و سرخوردگی ناخونهایشان را می جویدند  در یک توافق اعلام نشده وحالا با سوت بابا ترامپ به خط شده و گوش به فرمان  اقبال آرزوهای تاریک و سیاهشان را علیه جامعه به سیاست رژیم چینج و تغییر حکومت از بالا آن هم بواسطه حمله و اشغال نظامی و فروپاشی بنیادها و شیرازه جامعه گره زده اند . این جریانات خطر ناکند . این جریانات ارتجاعی  و مزدور وراست دارای پتانسیل عظیمی برای نابودی و ویرانی همه بنیادهای جامعه هستند .هشیاری و حساسیت و آمادگی صفوف ما کارگران و کمونیستها در برابر این صف ارتجاع و راست و بورژوازی و ناسیونالیستی بسیار ضروری و مبرم و حیاتی است و از همین حالا باید در اندیشه امکان و تدارک برای مقابله و سرکوب این مزدوران جنایتکار بود فردا شاید دیر باشد ! توهم به رژیم چینج و تغییر حکومت از بالا به امید رهایی  و خوشبختی ، به امید آزادی و برابری برای ما کارگران و زحمتکشان ، برای ما کمونیستها پوچ و بی اساس است . در دنیایی که کرور کرور موشک و بمب بر سر انسانهای بیدفاع می ریزند، در دنیایی که جنگهای مذهبی و قومی و فرقه ای و ناسیونالیستی انسانها را لت و پار می کند ، در دنیایی که همه بنیادها و اساس جامعه به هم ریخته است ، در دنیایی که انسانها با بمب و موشک و گلوله ، با بیماری و گرسنگی و فقر و فرار و آوارگی به نابودی و انهدام می روند این دنیای ما کمونیستها و مبارزان راه راه سوسیسالیسم و آزادی و برابری و خوشبختی انسانها نیست .

سوسیالیسم امروز: در کنار مسائلی کە در بالا به آن اشاره شد ما شاهد بالا گرفتن اعتراض و اعتصابات کارگری و مردمی از جمله اعتصاب کارگران مخابرات، تجمع و اعتصاب بخش زیاد و نسبتا سراسری کارگران، معلمان و کارمندان بازنشسته، کارگران فشار قوی برق، کارگران پتروشیمی، اخیرا هم اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه و تظاهرات مردم برای باز پس گیری سپرده هایشان از بانکها و موارد دیگر هستیم. به نظر شماآیا رابطه ایی هست مابین این اعتصابات و اعتراضات با بحران و اختلاف جناحهای حکومت و یا سیاست رژیم چینچ از بالا؟

کامران پایدار: شرایط حاکم بر جامعه ما یک بحران عظیم و رکود بسیار گسترده اقتصادی است . تاثیرات تحریمهای چندین ساله ، دزدی و فساد اقتصادی بسیار گسترده سران و کاربدستان و باندهای حکومت اوباش اسلامی و همچنین بی کفایتی و عدم مدیریت در همه شونات زندگی ،همه عرصه های اجتماعی و اقتصادی را به فلج و بن بست کامل رسانیده است. دزدی و اختلاس و ارتشاء وغارت منابع عظیم بانکها امرهرروزه سران ریزو درشت حکومت اسلامی اسلامی است . انواع موسسات و بنگاههای مالی  متعلق به سران و باندهای حکومتی است که با وعده های دروغ پرداخت  سود بیشتر با عوامفریبی مبالغ ناچیز پولهای دست و پای کارگران و زحمتکشان را که برای نان شب و اجاره خانه و… نیازمند ومحتاجند را با لا کشیده و به احدی هم جوابگو نیستند . فقروبیکاری،گرانی و تورم،اعتیادوتن فروشی، خودکشی و جنایت و حاشیه نشینی بیداد می کند . دستمزدهای معوق و پرداخت نشده چندین برابر زیر خط فقر کارگران که از یک ماه تا چندین ماه و گاها تا یکی دو سال هم پرداخت نشده است دزدی و جنایت هر روزه حکومت اسلامی سرمایه داران است .اعتراضات ، تجمعات و اعتصابات روز افزون کارگری تنها نوک کوه یخ عظیمی از نارضایتی و تنفرو خشم و انزجار عمومی علیه حکومت اسلامی است . مبارزات کارگری هر روز دامنه و عمق و وسعت و شدت بیشتری می یابد .شورش گرسنگان در راه است . اختلاف و شکاف واز هم گسیختگی و اختلافات ادامه دار و لاینحل هم بخشی از ماهیت حکومت است .به زبانی نه پایینیها حاضر به این زندگی و ادامه وضع موجود هستند و نه بالاییها به مانند گذشته برای سرکوب و حفظ اقتدارشان مانند گذشته هستند . این شرایط بی گمان آبستن حوادث و تلاطمات و اتفاقات بسیار زیادی هست . مسئله تهاجم نظامی و رژیم چینج از این نوع فعلا بسیار بعید بنظر می رسد .اما این که در تلاطمات آتی در غیاب یک حزب جدی و با قدرت و معتبر کمونیستی که حزب رهبر و سازمانده انقلاب آتی باشد خطر واقعی و بسیار جدی است . در غیاب یک حزب کمونیستی رزمنده و سازمانده هر اتفاق ناگواری برای سرنوشت مبارزات کارگران و زحمتکشان محتمل است .اگر تهاجم مستقیم نظامی نکنند خطر سناریو سیاه جدی است. اگر سناریو سیاه نسازند و… خطر هیچ شدن همه مبارزات جاری هست شاید اینبار با کراوات و کت  شلوار وچیزی به مراتب بدتر ازسرگذشت تلخ انقلاب ۵۷و..در اینجا یکبار دیگر درخواست من ، فراخوان من به همه کارگران و زحمتکشان ،به همه کمونیستها و مبارزان راستین راه آزادی و برابری و خوشبختی انسان این است به پروسه تشکیل حزب جدید کمونیستی و کارگری خودتان ، به ما بپیوندید .

سوسیالیسم امروز: وظایف فعالان  کارگری، کمونیستها و فعالان جنبشهای اجتماعی در این شرایط چیست؟

کامران پایدار: یکی از بدترین کارها این است که عده ای روشنفکر در گوشه و کنار ، در حاشیه بنشینند و بشوند معلم اخلاق برای کارگران . الان بحث من عمدتا بر روی مسایل و مقدرات جنبش کارگری است . نمی توان از همینجا که نشسته ایم به دور از بسیاری از واقعیتها برا ی چگونگی امر پیشبرد مبارزات جاری کارگری نسخه نویسی کنیم . قبل از هر چیز و در وهله اول این خود فعالین واقعی کارگری یعنی همانهایی که واقعا در کارخانه ها ، صنایع و مراکز تولیدی و…وجود و حضور دارند. این در درجه نخست امر خود این رفقا و فعالین است .که با توجه به همان شرایطها و فاکتورهای واقعی موجود در محل کار و زیست خود و با بهره جستن از تجاربی که دارند مبارزات روزمره خودشان را سازماندهی و رهبری و هدایت نمایند تا در مسیر درست و واقعی خود این مبارزات جاری و هر روزه به نتیجه  و سر انجام برسد . اما در اینجا چند نکته اصلی و در عین حال کلی و عمومی هست که تاکید من برآنهاست . همانطور که همه میدانیم به دلیل فقر و بیحقوقی مطلقی که از طرف حکومت اسلامی و سرمایه دارن به زندگی و معیشت کارگران و خانواده هایشان تحمیل شده مبارزه و تجمع و اعتصابات کار گری در همه مراکز کارگری به امری پردامنه و با گسترش  وروز افزون تبدیل شده است . درهمین چند روز گذشته ما شاهد اعتصاب و مبارزات بسیار پرشور بیش از ۵۰۰۰نفر از کارگران نیشکر هفت تپه بودیم . نتیجه مبارزات این بخش چه بوده است ؟ بخشی ازدستمزدهای معوق پرداخت شد ، دستمزد تعدادی ازرهیران کارگری همین اعتصابات و مبارزات از جانب کارفرما پرداخت نشده و گروگانگیری شده است ،در همان روزهای اول اعتصاب و… ۱۵ نفر از کارگران دستگیر شدند با ادامه مبارزات حکومت به ناچار از آزادی کارگران شد اما با قرار وثیقه ، در روزهای اخیر اخباری هست مبنی بر اینکه دسته دسته از فعالین و رهبران نیشکر هفت تپه به نیروی انتظامی و اطلاعات و حراست فراخوان شده و محاکم حکومت برایشان پاپوش دوزی و پرونده سازی می کنند و… مبارزات کارگران هفت تپه در یک توازن قوای نابرابر در برابر حکومت و سرمایه داران به موفقیتهایی و پیشرویهایی رسیده اما نه تام و کمال ، این کافی نیست . درعین حال حکومت به دنبال سرکوب و ارعاب و امحای تدریجی این مبارزات است و… که البته درسشان را وارونه خوانده اند ! در همین چند روز اخیر بیش از ۴۰۰۰نفر کارگران صنایع ملی فولاد خوزستان برای حق بیمه هایشان ، برای سنوات و… برای نقد شدن دستمزدهای معوق ۵ ماهه خود اینها هم اعتصاب و تجمع نموده اند و… من می خواهم این را بگویم مبارزات کارگری در همه جا و همه روزه در غلیان است اما سازمندهی و تشکل یابیش ضعیف است . اگر مجامع عمومی کارگران نیشکر هفت تپه همچنان تا همین الان منظم و منظم بر گزار می شد و هدایت و رهبری خودشان را منظم و پی گیر تر و با سمجات بیشتری ادامه میداند چه می شد ؟ در همین خوزستان در همزمانی به مبارزات کارگران نیشکر اعتصاب و مبارزان چند هفته ای کارگران صنایع فولاد سر بر آورد. اگرهمین کارگران فولاد، اگر اینها هم مبارزات خودشان را متکی می کردند بر بر پایی منظم و ادامه دار مجامع عمومیشان چه می شد ؟ قطعا نتایج بهتری حاصل می شد . می خواهم بپرسم اگر همین کارگران نیشکر وصنایع فولاد مبا رزاتشان با حمایت و همبستگی با یکدیگر ادامه دار می شد و همین ضرب میشد با تجمعات و اعتصابات کارگران شهرداری خوزستان نتیجه چه می شد ؟ ببینید ، رمز موفقیت و پیشروی مبارزات جاری و پراکنده و نا منظم ما کارگران در سازمانیابی ، در تشکل ، در همبستگی و در اتحاد رشته ای و سرتاسری ماست . برگزاری منظم و همیشه زمانی مجامع عمومی یعنی قلب زنده و پرتپش جنبش کارگری و… اتحاد و همبستگی های رشته ای و سراسری کارگری یعنی گسترش جبهه ، یعنی مقدمات و ملزومات  و تضمین موفقیت و پیشروی های روز افزون ما کارگران در مقابل سرمایه دارن ، در برابر حکومت نوکرشان و… همین الان بنا به اخباری کلیه بازنشستگان کشوری اطلاعیه داده اند برای تجمع درسی و یک مرداد در مقابل مجلس مفتخوران اسلامی و… همین الان چندین هزار از کارگران صنایع فولاد اصفهان دریایی از دستمزدها و مطالبات معوق دارند که برایش بارهای بار تجمع و اعتراض کرده اند ، همین الان در سرتاسر ایران معلمان بازنشسته زیادی با فقر و گرسنگی و محرومیت هر روزه گرفتارند. می خواهم بپرسم اگر در این سی و یکم مرداد اگر درهرشهر و منطقه معلمین شاغل و بازنشسته به اتفاق و به همراه خانواده هایشان در مقابل ادارات آموزش و پرورش در برابر استانداری و فرمانداری تجمع و اعتراض کنند چه می شود؟ می خواهم بپرسم اگر در همین سی و یکم مرداد چندین هزار کارگر بازنشسته صنایع فولاد اصفهان به همراه خانواده هایشان به میدان بیاییند چه می شود ؟ اینها تنها اشاره به نیروی بیکران و دگرگونی ساز و قدرتمند و توفنده مبارزات کارگری در حاشیه ها و جوانبی است . امروزه در قاموس حکومت جهل و جنایت و فساد اسلامی دیگر اقشار و لایه های اجتماعی از زنان و جوانان و… همه عاصی وهمه  خواهان خلاصی فرهنگی و برچیدن بساط این حکومتند اما چگونه و از کجا ؟ تا بطور واقعی ، تا بطور ملموس و زنده سازمان نیابیم ، متشکل نشویم هیچ کاره ایم . باید به سمت تشکیل کمیته های محلات رفت . باید به قدرت کمیته های محلاتمان حکومت اوباش داعشی رااز محل زیست و زندگیمان بیرون و طرد نماییم و… باید به سمت برپایی تشکلها و نهادهای حمایت و دفاع از حقوق زنان و کودکان رفت . باید دستهایمان یکی شود ، باید متحد شویم ، باید متشکل وسازمان یافته هر روز مصمم تر، پرشور تر و گسترده تر برای آزادی و برابری برای رفاه و خوشبختی وبرای نابودی و سرنگونی حکومت اسلامی سرمایه داران به پا خیزیم .