یاشار سهندی ، یک حامی شرمنده دیگر کاسترو با ماسک “دفاع از توده ها”!

یاشار سهندی ، یک حامی شرمنده دیگر کاسترو با ماسک “دفاع از توده ها”!

مقدمه:

همانطور که در مقالات قبلی توضیح دادم، حامیان کاسترو در چپ ایرانی به دو فرقه تقسیم شده اند. توده ایها و توده ایستها در صف لمپنهای علنی کاسترو قرار دارند و در صف اونها که توده ایزم را نقد کرده اند، پرچمدارانی پیدا شده اند از فرقه های کمونیست کارگری.این فرقه دومی مدل خاصی دارد از کاسترو دفاع می کند که دو نمونه اش را از میان بیانات کاظم نیکخواه و حمید تقوائی مورد بررسی قرار دادم.(۲)

یکی از فعالیتهای فکری من بررسی مداوم عقب ماندگی کمونیزم ایرانی بوده و خواهد بود.از اینجهت که ریشه کمونیزم ایرانی را درون فرهنگ شرقی و گفتمان شرقی می بینم و لذا هر قدر نسل این کمونیزم تغییر می کند دوباره برمی گردد سر جای اولش ! کمونیزم کارگری هم متاسفانه دچار همین گردش بدور خود شده و احزابی که به این مام در قهوه خانه های غرب جمع می شوند متاسفانه دلایل زنده ادعاهای من!

همانطور که گفتم، دفاع از کاسترو و کاستروئیزم دفاع از مجموعه سیاستهای خارجی و داخلی و دفاع از کمونیزمی بود که بسرعت به زائده بلوک شرق تبدیل شد و زیر عبای بلوک شرق همان الگوها را ادامه داد.این کاستروئیزم متحد توده ایزم هم بوده.فقط اتحادش به خمینی و رژیمش نیست!اونها که چه نوع توده ایستی و چه نوع شرمگین ، کاسترو را حمایت می کنند دارند به جامعه اعلام می کنند که همان مسیر را خواهند رفت.باید اینها افشا شوند و طرد شوند تا کمونیزم مدرن عقل گرا و متمدن بتواند جلو برود.

یاشار سهندی در مقاله ای (۱) زور زده تا دفاع رهبری شرمگینانه حزبش را از کاسترو رفع و رجوع کند و الحق نشان داده که در این کار مهارت چندانی ندارد! واقعا هم آسمان به ریسمان بافته مثل توده ایستها و من در این مقاله کوتاه به متدهایش می پردازم و قضاوت را به خواننده وامی گذارم:

(۱)متد یاشار سهندی چیست؟

یاشار سهندی در مقاله اش(۱) ابتدا قول می دهد که نیامده از کاسترو دفاع کند.و می گوید که کاسترو “انقدر که چگوارا احترام برایش دارد، احترام ندارد!”(یعنی دارد اما اونقدر نه!)

بعدش می فرماید که “قصد دفاع از کاسترو را ندارد و فقط می خواهد از مردم دفاع کند!” اما وسطش می گوید که “نمی دانسته کاسترو ۳ هزار نفر را کشته اگر واقعی بود حتما بی بی سی می گفت!” خوب دقت کنید! وقتی می گویم اینها شرمگینامه از کاسترو دفاع می کنند همینجوریست!

در سینه کش این مقاله بامزه یاشار کاستروئی یک سری به صحرای کربلا می زند و از کره ، از حکومت مذهبی ، از توده خرافه زده از هیتلر ، خلاصه از همه عالم و آدم حرف می زند و می بافد!

سرانجام یادش می آید که داشته از مردم دفاع می کرده و از کمونیزم! می گوید این مقاله را نوشته که شاید بزند توی دهان انها که کاسترو را مورد حمله قرار می دهند تا به سوسیالیزم حمله کنند! چون “کاسترو نامش درست یا غلط(؟) با سوسیالیزم عجین شده!

خواننداگان اگر شکی دارند که یاشار سهندی واقعا دچار این ژیمیناستیک فکری شده لظلا بروند خودشان بخوانند(۱) باور بفرمائید عین واقعیت را از ایشان نقل قول کردم!

(۲) چند پاسخ به یاشار سهندی و دفاع شرمگینانه اش از کاسترو

الف: دورانی فرقه کمونیست کارگری هنوز مدعی بود که کمونیزمش پاسخ به کمونیزم بلوک شرقی است. حالا معلوم می شود اینها “ریزش کردند” خوب نمی دانند با کاسترو چه کنند! چون “درست یا غلط” کاسترو با سوسیالیزم عجین شده!

طبیعتا ما یاد استالین هم می افتیم که “درست یا فلط” با سوسیالیزم عجین است و استالینیستها هم مثل یاشار سهندی ازش همینجوری دفاع می کنن و گزارشات جنایات استالین را منکر می شوند انهم یواشکی!

ب: اینکه یاشار سهندی زمین و زمان را به هم می دوزد تا توی خاک که هوا کرده یکجوری کاسترو را که کمتر بهش احترام دارد! مثل رهبر حزبش کاظم نیکخواه که بهش ارادت دارد، یکجوری از زیر نقد نجات دهد! واقعا موقعیت نازلی برای این قبیله بوجود آمده!

ج: حالا چرا یاشار سهندی از دالان کاسترو وارد دفاع از مردم می شود؟ چرا مستقیم مقاله ای در دفاع از مردم نمی نویسد؟ چرا وسط حرفهاش احترامات کمتر خود به کاسترو را یاد آوری می کند چرا هنوز گیجی خود در مورد کاسترو را فریاد می زند؟ این بی پرنسیبی سیاسی تا چه حد؟ اینکه رهبر حزبش خورده زمین کافیست تا ایشان هم بیاید مهمل بزرگتر ببافد تا مگر رهبرش را نجات دهد؟

د: تا انجا که به سوسیالیزم برمی گرد د چرا یاشار سهندی نمی آید مقاله بنویسد و توضیح دهد که کاسترو پراتیکش دقیقا چه ربطی به سوسیالیزم داشتند؟ چرا نمی رود تحقیق کند لیست اعدام شده ها و گزارشات منابع حقوق بشر در مورد کاسترو و حکومتش را بررسی کند؟ چرا خود را مدیدون این کاستروئیزم متحد خمینی می داند؟

خلاصه کنم:

تاسفبار است که قبیله کمونیست کارگری اینقدر به خفت افتاده اینقدر دچار گیجی است.یاشار سهندی با این مواضعش از سوسیالیزم از مردم از کمونیزم کارگری دفاع نمی کند دارد شرمگینامه از کاستروئیزم دفاع می کند مثل رهبران حزبش!

دارد اعلام می کند که حزبش تماما ریزش کرده به چپ عقب مانده توده ایستی فدائیستی.دارد مجدد پایان دوره معینی از کمونیزم کارگری و فرقه های بجامانده اش را با مقاله اش اعلام می کند.مدتهاست گفته ام که این امام زاده امامی هم ندارد!

فرقه های موجود کمونیزم کارگری اینچوری شده اند.بی ریخت تر از همیشه بی منطق تر از همیشه.شرمگینهای  فرقه ای که منصور حکمت را بخاک سپرد تا شکستش را به توده ایزم اعلام کند.

منابع دیگر:

(۱)دفاع از توده ها به بهانه مرگ کاسترو(یاشار سهندی)

http://www.azadi-b.com/G/2016/12/post_60.html

(۲) آثار اخیر این نویسنده در نقد کاستروئیزم:

برنامه شماره ۱۱۴: مصاحبه با سعید صالحی نیا در موضوع: مرگ کاسترو و اینده ترامپیزم

با مدیریت رویا غیاثی

https://www.youtube.com/watch?v=aUVPl7DdXcg&feature=youtu.be

کاسترو مداح خمینی ، حمید تقوائی مداح کاسترو و “ریزش کمونیستهای کارگری”!

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=61225

  حزب توده ، کاظم نیکخواه و سهراب سوری در عزای فیدل کاسترو

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=61126

کلیپ های  سخنرانی کاسترو در تهران در مورد ساده بودن  قبر خمینی و ساده بودن زندگی یک رهبربزرگ!

https://www.facebook.com/batebiahmad/videos/1019356388193603/?__mref=message_bubble

https://www.youtube.com/watch?v=C4eW41ZBQbQ