مقدمه:
یک سالی می شود که گروه مطالعاتی مازیار رازی که دنبال “احیای مارکسیزم” است، اعلام کرده بود که می خواهد یک حزب مارکسیست لنینیست عالی بسازد که سابقه ندارد!(۳) طی این یکسال اینها مقادیری آب در هاون کوبیدند و امروز مازیار رازی در مقاله دیگر بحث “وحدت اصولی کمونیستها” را ارائه می دهد(۱) .
دو سال بیشتر، حمید تقوائی از فرقه حزب کمونیست کارگری هم نظراتی داد در مورد “اتحاد چپ” (۲)و همانزمان من به نظرات حمید تقوائی نقدهای مفصلی داشتم و توضیح دادم که حمید تقوائی مفهوم اتحاد چپ را با ساختن حزب بزرگ یکی می فهمد. حمید تقوائی هم از انزمان در رویای وحدت ۳ حزب برادر (_حزب حکمتیست و حزب کمونیست ایران و حزب خودش) تلاشهای شکست خورده ای انجام دادند. من توضیح دادم که حتی اگر این ۳ تا حزب بشوند یک حزب این حرکت ربطی به اتحاد چپ و فرهنگ اتحاد ندارد.
اما درک مازیار رازی در مورد “وحدت اصولی کمونیستها” (۱) چیست و چرا آب در هاون کوبیدن دیگر است؟
در این مقاله نگاهی کوتاه می اندازم به این سوال و پاسخ خودم را فرموله می کنم:
(۱)درک مازیار رازی در مورد “وحدت کمونیستها” ؟
مازیار رازی می پذیرد که درون کمونیستها “بحرانی سراسری ” هست. و در بخشی از مقاله اش به ریشه یابی علل بحران می پردازد. او “جدائی از طبقه کارگر” و “سیاستهای اشتباه” را دو عامل اصلی این بحران می داند و رفع این بحران را به ساختن یک حزب بزرگ (همانکه یکسالی است این گروه مطالعاتی وعده اش را داده) حواله می دهد.
مازیار رازی درست مثل حمید تقوائی در درک مفهوم اتحاد چپ ، رویای یک حزب بزرگ می بیند.(۱) این حزب “بزرگ” خیالی مازیار رازی متشکل از “کارگران روشنفکر” است و نه همه کارگرها. شامل روشنفکران انقلابی کارگری است .
مازیار رازی می گوید که ایراد تا بحال احزاب موجود اینست که اینها در خارج کشور “بدور از طبقه کارگر” ، قیم طبقه کارگر بوده اند و “عده ای روشنفکر” بوده اند که باعث شده که “بحرانهای چپ” تشدید شود و اون رویای “خزب بزرگ مارکسیستی –لنینیستی ” تحقق نیابد.
مازیار رازی راه همگرائی را این چنین فرموله می کند:
“اتحاد عمل ویژه به این مفهوم است که افراد، گرایش ها، گروه ها با حفظ موقعیت خودشان بدون این که دلیلی به انحلال خود داشته باشد و یا ضرورتی داشته باشد که اساس نظرات خود را کنار بگذارد، به عنوان گرایشی بزرگ از خانواده ی کمونیست ها بتوانیم وارد یک سلسله از فعالیت های مشترک در ارتباط با کارگران ایران شویم و در عین حال به یک سلسله مباحثاتی دامن بزنیم. منتها این مباحثات نباید مباحثاتی اتفاقی باشد. این مباحثات باید مباحثاتی هدفمند و مرتبط به مسائل کارگری باشد و به اختلاف و افتراق میان داخل و خارج کشور به تدریج پایان دهد و بتوانیم این پیوندی را که سال های سال می توانستیم با داخل کشور ایجاد کنیم از طریق مباحثات و از طریق فعالیت علنی و از طریق تدارک آگاهانه برای ایجاد این ارتباط داخل و خارج وارد این فاز شویم و این هماهنگی را با هم ایجاد کنیم.”
(۲)ایرادات درک مازیار رازی چیست؟
از دید من مازیار رازی در اینکه وجود بحران چپ و کمونیزم ایرانی را دیده و انرا بحرانی سراسری و اعم از احزاب یا فعالین منفرد می داند محق است. از این مرحله به بعد فرمولبندیش ایرادات جدی دارد. هم در ریشه یابی علل بحران ناکام است و هم در فرمولبندی راه حلهای اصلی:
اول: مهمترین ریشه بحران کمونیزم ایرانی ، ماندن در گفتمان پیش مدرن و ایدئولوژیک است.این کمونیزم نتوانسته از ایدئولوژی گرائی به درک سیاسی از کمونیزم تکامل یابد.نمونه اش خود این فرقه مازیار رازیست که دنبال ساختن حزب بر اساس مارکسیزم لنینیزم و احیای مارکسیزم است. چپ و کمونیزم باید بر اساس برنامه مشخص سیاسی سوسیالیستی متحد شود و نه بر اساس ایدئولوژی خاص.
دوم: مرکز اتحاد چپ و کمونیزم نباید تحزب واحد یا بزرگ باشد بلکه باید پذیرش گرایشات سیاسی مختلف درون چپ و کمونیزم و درک فراسیاسی همکاری فراحزبی حول برنامه مشخص سیاسی دوره ای و استراتژیک
سوم: مازیار رازی که خودش و گروهش یک گروه مطالعاتی خارج کشوری هستند همچنان بر نظریه “داخلی –خارجی” و “بی ارتباطی با داخل ” و “قیم بودن طبقه کارگر ” پای می قشارد تا از امواج درک ضد حزبی برخی گرایشات کارگری داخل کشوری سوار شود. گرایشاتی که مدعی هستند اساسا احزاب “قیم طبقه کارگر” هستند و کارگران “قیم” نمی خواهند!
چهار: مازیار رازی علل اصلی افتراقات و انشعابات را “قیم معابی و جدائی از طبقه کارگر” می داند.این نظریه تکراری و فاقد ریشه علمیست.گرایشات مختلف سیاسی در کمونیزم ریشه در گرایشات مختلف درون طبقه کارگر و طبقات جامعه دارند و در هیچ حالتی هم پایان نخواند یافت. مهم اینست که وجود اختلافات طبیعی انگاشته شود از اختلافات استفاده شود و فرهنگ همکاری در عین اختلاف چه درون احزاب و چه بین احزاب تمرین شود.
خلاصه کنم:
نمونه مازیار رازی همانطور که در نقدهایم نشان دادم ، نشان می دهد که چپ و کمونیزم ایرانی همچنان در ذهنیتی مغشوش بدور خودش می چرخد.اینکه فهمیده که دچار بحرانست هم چاره اش نیست. راه حلهائی که ارائه می دهد ، همچنان راه جلهای ایدئولوژیک و تاریخ گذشته و فرقه ای است.توهم “خزب بزرگ” و نماینده طبقه کارگر بودن اما قیم نبودن، بیرون نزدن از درک ایدئولوژیک وجوه چپ و کمونیزمی است که در وجود نسلی در حال انقراض بتدریج دارد پیر می شود و در انزوای خود از سیاست محو می شود.
امثال مازیار رازی یا حمید تقوائی راه حل نیستند خودشان بخشی از معضل هستند.بلوک چپ و بلوک کمونیستی نتیجه بیرون آمدن چپ و کمونیزم از جاذبه فرهنگ شرقی و ایدئولوژیک است.چهره های دیگر و گفتمانی دیگر را می طلبد.
منابع بیشتر:
(۱)درباره ی وحدت اصولی کمونیست ها: در راستای همگرایی چپ (مازیار رازی)
http://militaant.com/?p=2643
(۲)نمونه هائی از مقالات این نویسنده در دفاع از تلاش برای سازماندهی بلوک چپ:
سعید صالحی نیا: چسبیدن به متدهای گذشته سد مهم سازماندهی قطب چپ
http://monazere-siasi.com/مقالات/مقالات-سال-٢٠١٣/۳۶۹-چسبیدن-به-متدهای-گذشته-سد-مهم-سازماندهی-قطب-چپ
سعید صالحی نیا: متد” مخالفت” با سازماندهی قطب چپ از منظر “یک کمونیست حقیقی”!
http://monazere-siasi.com/مقالات/مقالات-سال-٢٠١٣/۳۵۱-متد-مخالفت-با-سازماندهی-قطب-چپ-از-منظر-یک-کمونیست-حقیقی
سعید صالحی نیا: حق با حسن حسام است، چپ نمی تواند حول یک حزب متحد شود
http://monazere-siasi.com/مقالات/مقالات-سال-٢٠١٣/۳۴۶-حق-با-حسن-حسام-است،-چپ-نمی-تواند-حول-یک-حزب-متحد-شود
سعید صالحی نیا: نیاز مبرم به تئوری دینامیک اتحاد در میان صفوف کمونیستهای کارگری
http://monazere-siasi.com/مقالات/مقالات-سال-٢٠١٣/۳۴۴-نیاز-مبرم-به-تئوری-دینامیک-اتحاد-در-میان-صفوف-کمونیستهای-کارگری
سعید صالحی نیا:آفتاب آمد دلیل آفتاب! در حاشیه پاسخ حکمتیستها به حزب حمید تقوائی در موضوع اتحاد
http://monazere-siasi.com/مقالات/مقالات-سال-٢٠١٣/۳۳۰-آفتاب-آمد-دلیل-آفتاب
سعید صالحی نیا: در حمایت از دومین نشست احزاب و سازمانهای چپ و کمونیست
http://monazere-siasi.com/مقالات/مقالات-سال-٢٠١٣/۳۲۸-در-جمایت-از-دومین-نشست-اجزاب-و-سازمانهای-چپ-و-کمونیست
تناقضات و تزلزلهای رهبری حزب کمونیست کارگری ایران در برخورد عملی به مسئله اتحاد چپ
(۳)برخی نقدها به فرقه مارکسیست انقلابی مازیار رازی
(۱)مازیار رازی: نوآوری یا اصلاح گرائی؟
http://www.azadi-b.com/G/2015/08/post_344.html
(۲)”طوفان در پیاله” شرح حال “گرایش مارکسیست انقلابی”!
/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۵/۷۷۰-طوفان-در-پیاله-شرح-حال-گرایش-مارکسیست-انقلابی
(۳)محفل “گرایش مارکسیست انقلابی” و نطفه جدیدش (سعید صالحی نیا)
(۴)نامه سرگشاده به مازیار رازی و “گرایش مارکسیستی” در موضوع تهدید جانی مخالفین توسط فعالین شما!
http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۶۱۹-نامه-سرگشاده-به-مازیار-رازی-و-گرایش-مارکسیستی-در-موضوع-تهدید-جانی-مخالفین-توسط-فعالین-شما
(۵)سعید صالحی نیا:تقلاهای مازیار رازی در یافتن علل شکست انقلاب اکتبر در عین دفاع از لنینیزم و تروتسکیزم!
http://monazere-siasi.com/در-نقد-لنینیزم/۴۸۹-تقلاهای-مازیار-رازی-در-یافتن-علل-شکست-انقلاب-اکتبر-در-عین-دفاع-از-لنینیزم-و-تروتسکیزم
(۶)آرشیو نقدها به گرایش مارکسیستی انقلابی:
http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۶۴۲-آرشیو-نقدها-به-“گرایش-مارکسیست-انقلابی”-از-سعید-صالحی-نیا-آپدیت-۱۸-می-۲۰۱۴