مقدمه:
در مقاله قبلی (۱) توضیح دادم که حکومت امریکا این روزها دچار بحران بیسابقه ای است.این بحران ناشی از بحران عمومی سرمایه داریست.ناشی از افول بی سابقه آمریکا در صحنه جهانی است و ناتوانی حکومتش در سامان دادن به وضغت خراب اقتصاد و دهنه زدن به نزول وضعیت زندگی در امریکا.
بروز گرایشات افراطی راست (دونالد ترامپ) و گرایش گچپ تر ” در میان دموکراتها (برنی ساندرز) در رقابتهای انتخاباتی،تنها علامتی است دیگر از این بحران که هم بحران حکومت است و هم بحران بی سابقه اعتماد بین حکومت و مردم.
در این مقاله به دو موضوع متداخل اشاره ای خواهم داشت: اول: معضلات اوباما در خوراندن “توافقنانه اتمی” به حکومتش و دوم درگیریهای داخل حزب جمهوریخواه متعاقب عروج دونالد ترامپ:
(۱)دروغهای اوباما برای خوراندن “توافقنامه اتمی با رژیم اسلامی ” به حکومتش:
این روزها که جان کری تلاش داشت به کنگره امریکا بقبولاند که “توافقنامه هسته ای” یک دستاتورد بزرگ اوباما بوده و کنگره امریکا باید آنرا تایید کند ، مواجه شد با انبوهی از سوالات از سوی آنها که می خواستند بیشتر بدانند.
تبلیفات رسانه های حامی اوباما متمرکز شده روی یک دروغ بزرگ! اینکه اگر این توافقنانه نباشد ، آلترناتیو جنگ است! اوباما خوب می داند که نه افکار عمومی امریکا جنگ را می پذیرد و نه حکومتش توان جلو کشیدن این جنگ را دارد.لذا می خواهد این دروغ را باد کند که اگر کسی توافقنامه او را نپذیرد ، باید جنگ را بپذیرد!
طبعا آنها که ماهیت روابط حکومت امریکا چه در زمان جمهوریخوهان و چه دموکراتها را دنبال کرده اند می دانند که حکومت امریکا به رفم دعواهای تاکتیکی با رژیم اسلامی هرگز دنبال سرنگونی این رژیم و جنگ تمام عیار با این رژیم نبوده و اتفاقا در دوران بوش بیشترین مذاکرات پشت پرده بین اینها برای ترسیم نقشه خاورمیانه در جریان بوده. لذا استراتژی حکومت امریکا در مقابل حکومت اسلامی هرگز جنگ نبوده بلکه سیاست مهار و همکاری بوده.
دروغ دوم اوباما این بود که “توافقنانه اتمی” اساسا فقط توافقنامه اتمی نبود! این توافقنانه “برچسب ” اتمی دارد اما توافقنانه ای وسیعتر است. موضوع انتقال سرمایه بیلیاردی به حکومت ایران، پشتش بخشهائی الحاقی که به گفته خود تیم جان کری منتشر نشده و محرمانه مانده!
بی شک بین حکومت امریکا و حکومت اسلامی “توافقنانه” وسیعتری انجام شده و آنچه انتشار یافته فقط بخش علنی “همکاریهای اینها” را مشخص می کند.
درگیری اوباما با کنگره امریکا در حال تشدید است.چاک شومر رهبر دموکراتهای کنگره هم به مخالفان اوباما پیوسته و احتمال اینکه مجالس امریکا توافقنانه اوباما را به سینه اش بزنند بالاست.
(۲)بحران درون جمهوریخواهان و بی سر و سامانی هیئت حاکمه امریکا، امکان عروج راست افراطی
حزب جمهوریخواه در مناظره های مقدماتی انتخاباتی ریاست جمهوری نشان داد که کاندیداهایش هیچکدام امادگی بدست گیری حکومت امریکا را ندارند.اینبار تاریخا قرار است دوباره حکومت دست بدست شود و از رئیس جمهور دموکرات بدست جمهوریخواهان بیفتد! اما جلوترین نامزد جمهوریخوهان یعنی دونالد ترامپ مشخص شد یک یاغی است و جمهوریخوهان در موردش تصمیم گرفتند که سرش را زیر آب کنند!(۲). چهره دیگری از میان تازه واردان جمهوریخواه که زن هست بنام خانم فیورینا که مدیر کمپانی اچ پی بوده ، ظاهرا چشمهای جمهوریخوهان را خیره کرده!
جامعه امریکا بخاطر سرخوردگی از وضعیت امریکا ممکنست یک چرخش به راست افراطی را شاهد باشد.این راست افراطی با پرچم “بازگرداندن قدرت و شکوه از دست رفته” به نوعی ریگانیزم ناسیونالیست و فوق راست از زبان دونالد ترامپ دارد شاخ و شانه می کشد.
خلاصه:
همانطور که گفتم بحران بی سابقه سرمایه داری از یکسو و عدم سازمان بخش اکثریت جامعه حول یک حزب مستقل چپ ، دارد بحران سیاست را به عرصه وسیعتری می کشاند.طبعا ما باید شاهد صحنه های عحیب دیگر باشیم اما اگر جامعه امریکا بخواهد شاهد عروچ راست افراطی نباشد باید بجنبد و تحزب مستقل خودش را بسازد.در جا زدن پشت بازیهای احزاب دوقلو چاره نیست.
منابع بیشتر:
(۱)بروز پدیده هائی مثل دونالد ترامپ و برنی ساندرز در انتخابات رئیس جمهوری امریکا علامت چیست؟
(۲)شماره ۷۷: مصاحبه با سعید صالحی نیا: موضوع: پدیده های نو در جنگ انتخاباتی امریکا و تکلیف مردم
با مدیریت سیمین مجد
https://www.youtube.com/watch?v=xgkYK-mVWK8&feature=youtu.be