حمایت ایرج فرزاد از “حفظ برنامه دنیای بهتر” بعنوان آثار باستانی!
در حاشیه خط قرمز کشیدن ایرج فرزاد برای انها که جرات تغییر برنامه دنیای بهتر دارند!
از: سعید صالحی نیا
۱۶ نوامبر ۲۰۱۴
مقدمه:
چند سالی هست که من بعنوان فعال جنبش کمونیزم کارگری از لزوم تغییر و گسترش و بهبود برنامه دنیای بهتر حمایت کرده ام و آرشیوی هم در مورد نقدها به برنامه موجود و پیشنهادات مشخص در برنامه این برنامه جهت بهبود آن ارائه داده ام.(۱) همانطور که توضیح دادم متعاقب شروع بحثهای من در موضوع تغییر و بازنگری در مورد برنامه دنیای بهتر ، همانطور که در مقاله ای مجزا توضیح دادم چند سالی فحاشی و اتهام زنی امنیتی توسط فعالین احزاب موجود کمونیست کارگری نصیب این جانب شد(۳) تا اینکه سرانجام یکی از احزاب مدعی “میراٍث” منصور حکمت در کنگره نهمش بالاخره وعده سر خرمنی دارد که “رهبریش” قرار دارد این برنامه را “به روز” کند و در کنگره بعدی بیاورد تا مثل بقیه “قرارها” به تصویب برسد!
من در همانجا این متد را فاقد اصولیت و بخشی از روایتسازی معمول رهبری اون حزب دانستم و توضیح دادم که حتی وقتی اینها از خواب زمستانی می خواهند برخیزند، مسیری را نشان نمی دهند که بشود بهشان امیدوار شد!
این قضیه “بروز کردن” برنامه دنیای بهتر توجه کسی را جلب نکرد تا رسیدیم به “اعتراض” دی هنگام ایرج فرزاد (۲) به “دخل و تصرف” در برنامه دنیای بهتر که از دید من بیشتر به اعتراض ادمهائی می ماند که به تغییر ساختمان آثار باستانی اعتراض می کنند! در این مقاله کوتاه “منطق” ایرج فرزاد را بررسی می کنم و ادعایم اینست که متد او اتفاقا نشان از تداوم دیدگاه ایدئولوژیک و قشریست از کمونیزم کارگری و انچه از منصور حکمت بجای مانده است:
(۱)ایرج فرزاد چگونه خط قرمز می کشد ؟
منطق ایرج فرزاد اینست که: برنامه دنیای بهتر مثل مانیفست حزب کمونیست است و کسی حق دخل و تصرف انرا ندارد.(۲)ایشان می فرماید اگر چیزی خواست به “روز شود”، مصوبات الحاقی داشته باشد اما در خود برنامه دخل و تصرف نشود! ایشان مدعی است که چون این برنامه مال یک حزب نیست پس یک حزب حق تغییر انرا ندارد. وسط بحثش هم مقداری به حزب کمونیست کارگری ایران تاخته که راست زده و با تغییر برنامه سعی دارد “مشی ضد کاپیتالیستی” برنامه را تغییر دهد. ظاهرا معنیش اینست که “هر تغییر برنامه معنیش راست زدنست”!
اینها خلاصه منطق ایرج فرزاد!
من مدعی هستم که این “اعتراض” ایرج فرزاد خودش نشان از دگماتیزم و برخورد امام زاده سازی خاص حواریون منصور حکمت است. و در این مقاله چند پاسخ به ایشان و همفکرانش که شاید مثل او مدعی حفظ اثر باستانی بنام برنامه دنیای بهتر هستند خواهم داد:
(۲) چند پاسخ به ایرج فرزاد و “استدلالش ” برای خط قرمز کشیدن دور برنامه منصور حکمت:
الف: ایرج فرزاد واقعا مدعی چیست؟ انطور که در نوشته اش می بینیم ادعائی دارد! ادعای او اینست که این برنامه حد اعلای برنامه کمونیستی است و هر تغییر در ان از “شدت ” کمونیستی بودنش می کاهد! ذاتا منصور حکمت “آخر خط تمامی کمونیزمی است” که می تواند باشد! هر تغییر این برنامه لزوما خط راست است! سوال اینست که ایا منصور حکمت اینجور به نوشته های خودش چسبیده بود؟
ب: ایرج فرزاد پیشنهاد می دهد که اگر کسی حرفی جدید دارد اون اثر باستانی (یعنی برنامه دست نوشته منصور حکمت) را دست نزدند بلکه “الحاقی بنویسد”! یعنی اگر کسی الحاقی نوشت به کمونیزم منثور حکمت اب نبسته و وقتی بجای الحاقی خود برنامه را تغییر داد ، اب بسته به کمونیزم منصور حکمت”! اینطور که معلومست ایرج فرزاد با الخاق نویسی” مسئله ندارد اما با تغییر خود برنامه مسئله دارد در حالیکه الحاق نویسی به همان اندازه ی تواند حزب را به راست بچرخاند!
د: ایا تا همین امروز که سه حزب بنام کمونیزم کارگری بوده اند و دست در برنامه دنیای بهتر نبرده اند ، عملا از خط سیاسی منصور حکمت فاصله نگرفته اند؟ ایا حفط برنامه یکسان توانسته اینها را جائی نگه دارد؟! ایا برنامه منصور حکمت توانسته مانع راست زدنها و قیقاجهای اینها شود؟ فکر می کنم این را ایرج فرزاد با من هم عقیده باشد!
ه:از کجا ایرج فرزاد مدعی است که برنامه دنیای بهتر قرار بوده “مانیفست کمونیستها” باشد؟ این ادعا چه منطقی دارد؟ کانیفست کمونیستها یک سند بسیار کلی در موضوع دوران معینی از مبارزه کمونیستها در دوران معینی از نظام سرمایه داریست. با اون اصول کلی چه حزبی می تواند دینامیزم مبارزاتش را امروز در قرن ۲۱ تنظیم کند؟ خود این ادعا که یک برنامه حزبی در شرایط بسیار دگرگون شونده امروز تغییر نکند از ابداعات ایرج فرزاد است و انها که بطور واقعی معنی برنامه سیاسی حزبی را نمی دانند!
ز: اتفاقا ایراد احزاب موجود کمونیست کارگری این بوده که نزدیک به ۳۰ سال بیخودی صبر کردند و موارد بسیاری از برنامه دنیای بهتر را که یا نادرست بوده یا ناکامل همینجوری مثل قرآن مسلمانها مقدس شمردند و در ظاقچه ها گذاشتند ! اگر ایراد هست باید این باشد که چرا این برنامه از ۳۰ سال پیش به روز نشده و ایراداتش مورد بمورد گرفته نشده! نه اینکه حالا که عده ای انهم “از بالا” می خواهند “تا کنگره ۱۰” صبر کنند و متن اصلاحیه بیاورند ، ایرج فرزاد فریاد وامسلمانا سردهد! و خط قرمز بکشد!
خلاصه:
از دید من فریاد اعتراض ایرج فرزاد و خط قرمز کشیدنش سمبل وضعیت بحرانی فعالین کمونیست کارگریست.براستی که منصور حکمت را اینها به پیغمبری تنزل داده اند و نوشته هایش را چنان نگاه می کنند که اخوندها به “کفر” حساس! مقاومت در برابر تغییر برنامه دنیای بهتر اتفاقا در احزاب موجود بسیارست. ایج فرزاد فقط نماینده منفردی است از این خیل ! نه به اینها که اعتراض دارند که چرا کسی جرات تغییر برنامه را داشته باید امید داشت و نه به اون یکی ها که قرار است از “بالا” در کنگره دهم تغییراتی را به اعضایشان تحمیل کنند!
واقعیت اینست که برنامه دنیای بهتر بعنوان یک سند حزبی ۳۰ سالی هست که باید چندین بار تغییر می کرد.تغییر برنامه دنیای بهتر می بایست بخشی از زندگی عادی حزبی بود که متد هایش تلاش دائم به انطباق با واقعیت در حال تغییر برای عملی کردن کمونیزم مداخله گر و کارگریست. ایرج فرزاد از دید من برعکس باید فریاد می کشید و سالها قبل هم اینکار را می کرد که “چرا تغییر برنامه دنیای بهتر” بخشی از زندگی عادی حزب منصور حکمت نیست؟
ما کجائیم در این بحر تحیر تو کجا؟!
منابع بیشتر:
(۱) سعید صالحی نیا:آرشیو نقد برنامه دنیای بهتر
http://monazere-siasi.com/در-نقد-برنامه-دنیای-بهتر
(۲)ایرج فرزاد: حزب کمونیست کارگری “ایران”، حق دخل و تصرف در برنامه یک دنیای بهتر را ندارد
http://www.azadi-b.com/G/2014/11/post_183.html
۳)کنگره نهم حزب کمونیست کارگری آئینه بن بست رسیدن این حزب(از: سعید صالحی نیا)