دستمزد به کار خانگی شاید تعرض به کارمزدی باشد، اما به نظام کارمزدی نیست !

سعید سهرابی

رفیق ناصر پایدار مقاله مرا در باب نقد« دستمزد به کار خانگی» به نقد کشیده است . عنوان مقاله او این است «لغو کارخانگی بدون تعرض به کار مزدی ممکن نیست». چگونگی تعرضش را در این رابطه پی می گیرم.

 من در استدلال خود گفته بودم«خواست دستمزد اما در راستای رهایی زنان از وظیفه کارخانگی قرار ندارد ورابطه اش با اهداف استراتژیک جنبش زنان همسو نیست . زیرا زنان را دستکم از چهارچوب خانه خارج نمی کند. میزانی از استقلال مالی واهمیت اجتماعی حتما در پی دستمزد حاصل میشود اما بهیچوجه با موقعیت اجتماعی حاصل از آزادی انتخاب شغل وکار در اجتماع قابل مقایسه نیست. کارخانگی مانعی اساسی برای حضور در اجتماع و تحولات آن و ورطه ای برای پرتاب زنان بیکار است .لذا نخستین قدم موثر، معافیت زنان از کار خانگی است. » و درجای دیگر مقاله گفته بودم  «من تا آنجا که منیژه کارخانگی را کار حساب میکند ودولت را مسئول پرداخت هزینه های آن می داند ، کاملا با او موافق هستم اما در مورد پرداخت بصورت دستمزد با او موافق نیستم زیرا همانطور که گفتم زنان را از چهارچوب خانه خارج نمی کند»

ناصربرای اینکه زنان را بر علیه کارمزدی بشوراند ابتدا ودر گام نخست، طالب دستمزد به زنان خانه دارمیشود.او می نویسد:

«پافشاری بر روی پرداخت مزد در قبال کارخانگی اولایک سلاح بسیار موثر و شاید موثر ترین سلاح در مجبور ساختن بورژوازی و دولت این طبقه به پایان دادن ، یا لااقل محدود ساختن بیش و بیشتر کارخانگی به نفع حضور هرچه گسترده زنان در عرصه های مختلف کار خارج از خانه  است و ثانیا تمرکز مبارزه طبقه کارگر بر روی این محور کفه توازن قوا را به جهات گوناگون به صورت بسیار تعیین کننده ای به نفع جنبش کارگری و علیه نظام سرمایه داری سنگین می سازد» (تاکید از من)

همانطور که می بینید ،این همه ادعای ناصر برای«تعرض به کار مزدی»است . تمام پیش فرض های این تز بر این دلیل استوار است که هزینه پرداخت دستمزد از هزینه امکانات رفاهی بیشتر است ودولت در مقابل این هزینه ، خواسته های رفاهی را بر خواهد گزید. اولا چگونه؟ ثانیا این تز صحت ندارد وتازه اگر میداشت مبنای خودرا بر مبارزه طبقاتی یا« تعرض» به نظام کار مزدی استوار نکرده بود . یعنی تحولات اجتماعی را به تحولات درونی سرمایه گره میزند نه مبارزه علیه سرمایه.

اقتصاد سرمایه داری بعنوان مثال معتقد است که با رشد تولید ناخالص ملی و یا رشد سرمایه گزاری میزان اشتغال زنان بالا می رود.یا با کاهش مزد واقعی، زنان بیشتر به کار خواهند پرداخت وو…. ومنظور خودرا از اشتغال زنان به این پیش فرض ها گره می زند. ناصرهم افزایش هزینه ها را پیش فرض اجبارسرمایه برای  « حضور هرچه گسترده زنان در عرصه های مختلف کار خارج از خانه » می داندونه بالعکس.یعنی هجوم مبارزه برای رهایی از کارخانگی بطور مستقیم عامل تحول در جامعه نیست، بلکه نخست هزینه را بالا می بریم تا سپس سرمایه زنان را از خانه خارج کند.اینست مفهوم« تعرض به کار مزدی» از دیدگاه ناصر. همانطور که "سودآوری" سرمایه پایه اتخاذ تصمیمات راست در جنبش کارگریست افزایش هزینه های سرمایه در اینجا پایه تصمیم قرار می گیرد نه ملزومات زندگی کارگری وزنان. زنان حالا باید صبر کنند تا سرمایه تحمیل هزینه ها را هضم کند وسپس تصمیم بگیرد که آنها را از خانه خارج کند یا نه!!!.ناصر در این معنا « رویکردی رادیکال و بسیار سرمایه ستیز» و «شلیک به قلب تپنده سرمایه» می بیند. با این حساب سوسیال دموکراسی سالهاست که به این کارمهم مشغول است وبه کار مزدی « تعرض» می کند و این دخالتگری در سیستم توزیع ارزش اضافی حتی افق "سوسیالسیم" را برایش می گشاید .وو……..

من در مقاله قبلی خود بروشنی گفته ام که هزینه کار خانگی را در شرایط کنونی دولت باید بپردازد اما نه در شکل دستمزد به کارخانگی . ناصر بدون توجه به این مطالبه،کلی زحمت کشیده است تا به من ثابت کند که این هزینه را باید بدولت تحمیل کرد .آنچه من نقد کردم شکل پرداخت آن بصورت دستمزد به کار خانگی  است . دلیلم هم تحکیم خانه نشینی زنان بود .گفتم زنان باید از کار خانگی معاف شوند تا بتوانند برابر شوند.  اگر نه تمام شعارها برعلیه تبعیض جنسی علیرغم اهمیتشان اگر حتی به کتاب قانون راه یابند اسیر دندان موشها خواهند شد و ورق پاره ای بیش نخواهند بود .

آلترناتیو ناصر سوای آدرس غلطی که برای تحول اجتماعی می دهد نه تنها مستقیما خواهان برداشتن وظایف کارخانگی از دوش زنان نیست بلکه حتی آنها را که خارج از خانه کار می کنند به خانه خواهد کشاند.

اگر نخواهیم در خلاء ودر دنیای مفروضات سخن بگوئیم و با نقشه های معصومانه در «لابیرنت سرمایه» گم شویم ، باید از سرمایه حی و حاضر وتمایلات آن پرده برداشته ونقد سرمایه فی الحال را مبنا قرار دهیم .ضرورت اداره سرمایه فی الحال در خانه احمدی نژاد را هم کوبیده است.او زیر فشار مبارزه زنان که بزعم من بخشی از مبارزه طبقاتی علیه سرمایه فی الحال است، بهمراه مشاورانش در امور زنان به تقلا افتاده تا خانواده « بخوان کارخانگی» را از تیررس «دشمن» حفاظت کند. هدف آنها اولا قبول کار خانگی بعنوان کاری با ارزش مادی و ثانیا تقبل هزینه های آن به نحوی است که خانواده آسیب نبیند . چاره جویی های آنها اما در محدوده تقویت خانه نشینی زنان است. طبیب زاده مشاور احمدی نژاد در امور زنان و خانواده می گوید«بنابراین لازم است از طریق راه حلهای حقوقی و ایجاد قوانین ج