افتضاح سلطنت طلبان و داستان حضور به قول خودشان “پرافتخار” در تظاهرات فاشیستها در استهکلم

در روز ۴ اوت هم زمان با کارناوال پراد٬ تظاهرات فاشیستها در استهکلم بود، ما از طرف سازمان اکس مسلم و سازمان جوانان کمونیست در پراد امسال طبق سنت سالهای قبل شرکت کردیم و پرچم حمایت از همجنسگرایان را بلند کردیم و سعی کردیم افکار عمومی را به وضعیت همجنسگرایان در ایران و اعدام آنها جلب کنیم که با حمایت و کف زدنهای حضار روبرو شدیم. بیشتر ازسه ساعت راهپیمایی در طول مسیر اعم از ایرانی وافغانی و سوئدی به صف ما پیوستند اما در میدان دیگری در شهر استهکلم تظاهرات فاشیستها و گروه افراطی راست و ضد خارجی و ضد مسلمان به نامE.D.L در جریان بود که در آن طرف خیابان هم جمعیتی تا سه برابر آنها علیه فاشیستها و ضد خارجی ها تظاهرات داشتند ،فضای آن اطراف را پلیس گرفته بود که مانع زد و خورد شود. 
عکسهای این تظاهرات را روی نت میتوان سرچ کرد و دید. گروهی از سلطنت طلبان با پرچم شیر و خورشید در تظاهرات فاشیستها به قول خود با افتخار حضور داشتند و فیلم و عکس تهیه کرده اند. تریبون گروه فاشیستها با پرچم آنها و صلیبی تزیین شده بود که نماد جنگهای صلیبی روی سپر سربازان آن دوره بود و عده ای هم صلیب به گردنشان بود. امروز سلطنت طلبان با افتخار در کنار گروهی می ایستند که همه مصائب و مشکلات را در اروپا و امریکا از “خارجیها ” می دانند گروهی که از طرفداران قاتل نروژی هستند ویا در واقع خود قاتل نروژی در مورد گروه E.D.L هشدار داده و بر اساس اعترافاتش گفته که من تحت تاثیر آن گروه قرار گرفته ام .
البته جای جریانی مثل سلطنت طلبان در کنار این گروهاست. چون از افتخاراتشان است که قوم خود(آریایی) را در دنیا برتر معرفی میکنند و در برخوردشان به اقوام دیگر مانند عربها تحقیر آمیز و آنها را سوسمار خور و جاهل بدانند. اکنون هم با شرکت در تظاهرات فاشیستها به خود افتخار کنند .
سلطنت طلبان بدون هیچ ابهام و پروایی با این گروه فاشیست اعلام اتحاد کرده اند. این در حالی است که حتی حزب سوری دموکرات که حزب راسیستهای سوئد میباشد در این تظاهرات شرکت نکرده و از طرف دیگر هم نهادها و سازمانهای همجنسگرا هم این تظاهرات را محکوم کرده بودند و اعلام کرده اند که ما ضد مردم مسلمان و فراریان از کشورهای اسلام زده نیستیم بلکه ضد حکومتهایی هستیم که آزادی همجنسگرا ها را به رسمیت نمیشناسد. در واقع این گروه سلطنت طلبان همان گروهی هستند که در تظاهرات ۲۰ ژوئن امسال هم که تظاهراتی بود در دفاع و حمایت از زندانیان سیاسی نه تنها یک عکس از زندانیان سیاسی را با خود نیاورده بود ن که حداقل نشان دهند که امده اند از زندانیان سیاسی حمایت کنند بلکه امدند و از این روز که متعلق به زندانیان سیاسی بود و در واقع آن تظاهرات صدای زندانیان سیاسی باشد، که در سیاهچالهای جمهوری اسلامی زیر شکنجه هستند امدند و عکس رضا پهلوی را بالا بردند و اعلام هم میکردند که ما خواهان اتحاد هستیم ولی همانجا دیدیم که چگونه دارند دزدی سیاسی میکنند و صدای زندانیان سیاسی را خفه میکنند و تظاهرات رامی خواستند وارد فاز دیگری کنند تا جایی که چندین سخنران که از پارلمان سوئد آمده بودند و قرار بود در حمایت از زندانیان سیاسی در ایران سخنرانی کنند مراسم را به نشانه اعتراض به اقدام آنها ترک کردند .
این بار هم سلطنت طلبان با حضورشان نشان دادند که چقدر در تقابل با مبارزات مردم برعلیه رژیم فاشیست جمهوری اسلامی هستند .
با حضور شان در مراسم ضد خارجیها و ضد پناهجویان نشان دادند که چگونه و با هرقیمتی دارند صدای انسانیت را خفه میکنند. انسانیتی که در سوئد و در همه جای اروپا ضمن اعتراض به دست اندازی سازمانهای اسلامی در زندگی مردم در اروپا از حقوق بدیهی مردم فراری از کشورهای اسلام زده دفاع میکند و هویت اصلی اینها را انسان بودن و نه مسلمان بودن تعریف میکند و در مقابل هر نوع برخورد دست راستی و فاشیستی به این مردم میایستد. اگر در اینده ایران بعد از جمهوری اسلامی هم اینها دستشان به جایی بند شود معلوم است که با مردم ایران چگونه بر خورد میکنند و چگونه همانند جمهوری اسلامی تکمیل کننده جنایت ساواک و رژیم سابق میشوند ودرواقع هر چند دهه یک بار به اسم اسلام و شاه و شیخ مردم را به صلابه می بندند و معلوم نیست در مقابل شهروندان ایرانی که مثلا از افغانستان به ایران آمده اند٬ سالهاست که در ایران کار و زندگی میکنند و حتی فرزندانشان در ایران به دنیا امده اند ولی از قوم پاک برتر “آریایی” نیستند رفتاری مشابه جمهوری اسلامی نداشته باشند آنها در همین استهکلم در تظاهرات ضد مردم و ضد پناهندگان شرکت کردند کاملا مشخص و مبرهن است که کسی را بجز” قوم پاک آریایی” خود آدم حساب کنند.
یک موضوع را نباید فراموش کرد در ایران آینده جایی برای این نوع سیاستهای فاشیستی نخواهد بود. چرا که انسانیت و جهانشمولی حقوق انسانی در ایران یک موضوع پذیرفته شده برای بسیاری و بویژه نسل جوان است و سیاستهایی و سازمانهایی از این نوع جایی در ایران آینده نباید داشته باشند.