ترس از کورونا ابزار دیگر برای اتمیزه کردن جامعه ، بخش دوازدهم بررسی معضل کورونا

ترس از کورونا ابزار دیگر برای اتمیزه کردن جامعه ، بخش دوازدهم بررسی معضل کورونا

از: سعید صالحی نیا

۱۶ می ۲۰۲۰

مقدمه:

در حالیکه حکومتهای دنیا با تفاوتهائی مشغول “قانع کردن” مردم به بازگشائی جامعه هستند و کشاکش بین حامیان ماندن در وضعیت “خانه نشینی” و حامیان “برگشت به وضعیت قبل” در جریانست.واقعیات انسان و ذهنش را به چالشهای جدیدی می کشاند و سوالات جدیدی مطرح می شود که بسیار فراتر از دعواهای سطحی روزمره ای است که در مدیای کنترل شده توسط حاکمان به ما حقنه می شود.

همانطور که در مقالات قبلی توضیح دادم ، بحران ناشی از کورونا متاسفانه فشار وسیعی بر جامعه بر جنبش رادیکال برای تفییر وارد کرده .جنبشهای مبارزاتی ازادیخواه و برابری طلب که طبیعتا از گردهمائیها ، راه پیمائیها و حضور فیزیکی میلیونها مهمترین اهرم ها را داشتند ، بیشترین ضرر را کرده اند.ترس و نگرانی از بی ایندگی و فقر و بیکاری بالا گرفته و حکومتها و طبقات حاکم در حال سوء استفاده از وضعیت موجود برای پس زدن جامعه هستند.

در این مقاله من تلاش خواهم کرد رابطه فشار کنونی به جامعه برای جداماندن و استراتژی اتمیزه کردن جامعه و نیروی کار را بشکافم.هدفم اینست که نشان دهم کورونا یک ابزار بسیار مناسبت برای تئوریزه کردن نیاز به زندگی اتمیزه که ایده ال حاکمان نظام سرمایه داری و حکومتهاست:

(۱)اتمیزه کردن انسان و زندگیش استراتژی مهم نئولیبرالیزم:

در طی چند دهه اخیر همزمان با گلوبالیزه شدن نظام سرمایه و توسعه سیاست ، اقتصاد و فرهنگ نئولیبرال ، نظام سرمایه داری دست به تغییر سازماندهی نیروی کار زد.

بخشی از این تغییر عبارت بود از جابجائی صنایع تا حد ممکن به کشورهائی که نیروی کار ارزان است.لذا شاهد بودیم که بخش مهم سرمایه از جهان متروپول روانه کشورهای حاشیه ای شد.اسیا و امریکای جنوبی و افق تسخیر مجدد افریقا برای متمرکز کردن صنایع کاربر.

چین بخاطر ماهیت دیکتاتوری حکومتش و هند بعنوان شدت فقر و بدبختی حاکم، منجمله مراکزی بودند که به مراکز تولید جهانی تبدیل شدند.

علاوه بر جابجائی جفرافیائی، تغییرات عمیقی در شکل زندگی انسان افاز شد.فرهنگ معینی را تبلیغ  کردند که بتوانند تمرکز فیزیکی نیروی کار را در هم بشکنند.

بکارگیری روباتها و ساختن چرخه تولید بدون نیروی کار کافی نبود.لذا تعریف جدیدی از نیروی کار را جلو اوردند که کمک کند اساسا نیروی کار از محیط جمعی کار بیرون کشیده شود.کار به خانه ها منتقل شود.

انتقال نیروی کار به خانه باعث می شود حس همدلی و همکاری بین نیروی کار از بین برود.ادمها با اینکه درون سیستم کار می کنند اصلا هم را نبینند. حتی نفس ساختن خانواده زیر سوال برده شد.

در فیلمها و تلویزیونها پیام دادند که خانواده داشتن لازم نیست.ادمها بدون ورود به پیوند خانواده جفت گیری کنند و بروند دنبال کارشان مثل بسیاری جیوانات و بعدش با هم “دوست باشند” تعهد نباشد!

لذا می بینیم امواجی بنام ازدواج سفید و مخملی را جلو می برند.تبلیغ زندگی بیرون ازدواج می کنند.مدعی می شوند ازدواج کاسبی است اخ است و بدون قید بودن نشانه پیشرفت!

نتیجه این فرهنگ سازی حساب شده اینست که نسل جدید بسیار کمتر ازدواج کند و یک ارتش بزرگ نیروی کار فراهم شود که تنهاست.اماده است هر جا پرتش کنند .به بردگی انفرادی بدون حمایتهای مرسوم صاحب کار دل خوش کند که “ازاد است”!

در اروپا و امریکا هم اکنون شاهد این موجودات منزوی هستیم .در ژاپن اینکار خیلی وقت است اغاز شده.به نوعی انزوای مالیخولیائی که ظاهرا انتخاب هم هست!

این صحنه ها به ما هشداری می دهد که اتمیزه کردن جامعه چندین دهه است که توسط نظم نئولیبرال در حال توسعه است و دلایل اقتصادی مهمی دارد .

(۲) اتمیزه شدن نیروی کار رویای نئولیبرال در مورد زندگی انسان:

سرمایه داری ذاتا با یک مشکل مهم سر و کله می زند.تمرکز تولید که لازمه تولید است تناقضی به همراه دارد که اسمش تمرکز نیروی کار است.تمرکز نیروی کار تاریخا ریشه سازماندهی نیروی کار بوده.ادمهائی مثل مارکس این پدیده را بخوبی مشاهده کردند که سرمایه داری با توسعه خود ارتش نیروی کار را در کارخانه ها و مراکز بزرگ متمرکز می کند و این تمرکز برای سرمایه داری بسیار خطرناک است چرا که به رشد سریع خوداگاهی جمعی یا خوداگاهی طبقاتی می انجامد.

لذا رویای حاکمان سرمایه منجمله این بوده که بتواند بنوعی این تمرکز فیزیکی نیروی کار را بشکند.نه تنها تمرکز در محل کار بلکه تمرکز در محل زندگی. هر چه ممکنست ادمها را از هم دور کند و اتمیزه کند.

برای اتمیزه کردن نیروی کار طرح های زیادی داشته اند و خواهند داشت.همانطور که گفتم برخیش اجرا شده منجمله انتقال سرمایه به کشورهای مختلف و شکستن تمرکز نیروی کار در کشورهای متروپل تا حد ممکن.

تحربه دهسال گذشته این بوده که نیروی کار را بجای دادن اشتغال مستقیم تبدیل می کنند به کنتراکتور.به افراد می گویند تو کمپانی بزن ما تو را استخدام نمی کنیم بلکه کمپانی تو را استخدام می کنیم.به این ترتیب فرد بیچاره می شود یک برده نیم وقت قابل اخراج در هر لحظه بدون داشتن مزایا!

طی سالهای اخیر بسیاری موسسات مالی به این الگو رو اورده اند و نسلی جدید از برده ها ساخته شدند که هر لحظه کمپانیشان می شود قراردادش لغو شود! لذا رقابت بین این ادمهای مفلوک بالا می رود و قیمت نیروی کارشان پائین!

اینها نمونه هائی از رویای نئولیبرال است برای اتمیزه کردن انسان چیزی که در مخیله مارکس هم نمی گنجید چرا که صحنه های جلوی او بر عکس بودند! سرمایه داری که او می دید هنوز پوست نینداخته بود و به جنگ تمرکز نیروی کار نرفته بود!

انچه رویای نئولیبرال را ممکن کرده توسعه تکنولوژی اینترنت است.

(۳)اتمیزه شدن و توهم “ازادی”

 

حاکمان سرمایه داری در تبلیغات خود طی ند دهه اخیر توهمی را ایجاد کرده اند که اتمیزه شدن ادمها همان ازادی انهاست.

در سطح زندگی فردی ، گریز از ساختن خانواده را ازادی نامیدند.در سطح اشتغال “کمپانی بودن” را ازادی نیروی کار نامیدند.تعییر کلمات و فروختن قورباغه بنام قناری توسعه یافته و نسل جوان که هدف اصلی سیاست اتمیزه کردنست طعمه اصلی این توهم سازی.

هدف نئولیبرالیزم اینست که هر چه وسیهتر زنچیرهای بردگان را بدست خودشان بدهد تا انها “آزادانه” خود را در بند کنند که هیچ سر در بند کردن خود رقابت هم بکنند!

بخش مهمی از نیروی کار که متعلق به بخش “یقه سفید” نیروی کار است خصوصا در کشورهای متروپل افتاده توی این دام و سایر کشورها هم در نوبت هستند.

نوعی زندگی فردی در خانه پشت مانیتور کامپیوتر که ظاهرا “ازادیست” ! آزادی از محیط کار جمعی به اون ادم بیچاره این توهم را می دهد که او حقوق بگیر نیست بلکه “صاحب کار” است!

(۴)بحران جهانی کورونا بهترین هدیه به سیاست اتمیزه کردن جامعه توسط حاکمان سرمایه:

 

از دید من بحران کورونا یک هدیه اسمانی بود برای سیاستهای نئولیبرال که این اتمیزه کردن را اینبار در سطحی وسیعتر و با بهانه ای دیگر به جامعه حقنه کند.

اینبار بهانه این بود که زندگی ادمها در خطر است لذا باید از هم فاصله بگیرند و در خانه بمانند. اینبار بیماری و ترس از بیماری به کمک سیاستهای نئولیبرال امده که اتمیزه کردن را توجیه شرعی دیگری کنند .

لذا شاهدیم که در سراسر دنیا کنار “تعلیمات و اموزش بر علیه بیماری” در گوش مردم زمزمه می شود که بنشینید در خانه فاصله بگیرید!

بسیاری که هنوز تجربه زندگی اتمیزه نداشتند را وادار کردند ایت تجربه را بکنند ابتدا از ترس بیماری بعد از اجبار حکومتها و ساحب کار .اما بیشتر و بیشتر “داوطلبانه”!

شاهکار نئولیبرالیزم اینست که بیشترین تعداد نیروی کار را به میل خود با توهم ازادی برده نگه دارد! هیچ تاریخی برده داران اینقدر موفق نبوده اند از ایجاد توهم ازادی در برده های در زنچیر!

لذا سیاستهای فاصله گیری اجتماعی بتدریج دارد فرای امروز و فردا بعنوان یک استراتژی بلند مدت دنبال می شود.

به مردم می گویند “شاید این شکل زندگی بهتر است” حتی بعد پایان کورونا امتحان کنید شاید مشتری شوید!”

(۵)جنبش طبقه کارگر در مقابل سیاست اتمیزه کردن خود در دوران کورونا چه باید بکند؟

 

همواره معتقد بوده ام که علم و تفکر علمی با ارائه سوالهای بجا مشخص می شود و پیدا کردن پاسخها اغاز راه نیست.عموما نتیجه منطقی پله اولست.

در طول تاریخ ادمهائی مثل مارکس یا داروین یا نیوتون یا  فروید اهمیتشان در پاسخهائی که دادند نیست بلکه در ارائه سوالهای بجاست.ایستگاه فکری انها در ارائه درست مسئله عامل اصلی است و روند پاسخ دادن به سوالات انها روندی شاید بی انتها.

اولین قدم برای مقابله با طرح جهانی اتمیزه کردن که امروزه با ماسک جداسازی اجتماعی ارائه ی شود نشان دادن نفس این استراتژی است .روشن کردن اهمیت آن برای فعالین کارگری و اجتماعی.

نه فقط بعنوان یک تاکتیک در این مرحله بلکه بعنوان مهمترین استراتژی نئولیبرالیزم در مثابل نیروی کار جهانی.

وقتی طبقه کارگر فهمید که چرا اینقدر تاکیید به جدائی می شود انزمان بدنبال راه حلها خواهد رفت.وقتی فهمید این درد است انزمان دنبال درمان خواهد رفت.

طبقه کارگر و پیشروانش نه تنها باید نقش مخرب اتمیزه شدن را روشن کنند بلکه باید راه حل الترناتیو ارائه دهند.

نمی شود مردم را به شکستن سیاست فاصله گذاری وادار کرد وقتی خطر کورونا جدیست و احتمالا تا یکسال دیگر هم جدی خواهد بود!

از دید من نیروهای پیشرو و کمونیستها این سوال را باید جلوی خود بگذارند و به جامعه جواب دهند.چگونه می شود با سیاست اتمیزه کردن نئولیبرال مبارزه کرد و در عین حال سلامت جامعه را بهبود بخشید؟

پاسخهای به این سوال را در بخشهائی من در مقالام داده ام و در مقالات بعدی هم بیشتر خواهم داد.پاسخها همانطور که گفتم از چرخش بدور این دغدغه سرچشمه می گیرد.دغدغه حفظ ارتباط اجتماعی که مهمترین ابزار مبارزاتی طبقه کارگر است.نپذیرفتن فریب طبقات حاکمه و حکومتها و سر خم نکردن به روایت انها در “پیشگیری کورونا”.

انچه مسلم است نئولیبرالها قرار دارند وضعیت دنیا را یک قدم بیشتر به سمت اتمیزه کردن بکشانند.تردیدی نیست که این را رمز موفقیت و تداوم سرمایه داری می بینند.این برای من مسلم است.

 

منابع بیشتر :

 

سردرگمی و میمون بازی حکومت ترامپ در مقابل بحران کورونا , بخش یازدهم از بررسی معضل بحران کورونا

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=79213

اول ماه مه ، مداخله گری جنبش طبقه کارگر و معضل جهانی کورونا(بخش یازدهم از ارشیو معضل کورونا)

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=79106