کنار کشیدن برنی سندرز از انتخابات ریاست جمهوری امریکا و بستر سازی برای انتخاب دوباره ترامپ

کنار کشیدن برنی سندرز از انتخابات ریاست جمهوری امریکا و بستر سازی برای انتخاب دوباره ترامپ

از: سعید صالحی نیا

۱۱ اوریل ۲۰۲۰

مقدمه:

هفته پیش برنی سندرز همانطور که پیش بینی می شد مثل سال ۲۰۱۶ “به نفع کاندید جناح راست حزب دموکرات یعنی بایدن از ادامه رقابت کنار کشید. برای انها که با این فرد اشنا بودند و متدهایش و سیاستش را می شناختند اصلا تعجب اور نبود.

برنی سندرز یک سناتور نظام امریکاست و بطور واقعی معتقد است که حزب دموکرات ظرف مبارزه سیاسی اوست.از این حد فراتر نمی رود.مرز او نظام موجود است و خط او رفرم نظام موجود.

همانطور که در مقالات قبلیم گفتم اما جنبشی که پشت برنی سندرز جمع شده بسیار فراتر از اوست و خواستهای بسیار عمیقتری دارد. عموما هم در تاریخ “رهبران” اهرمهای جنبشهای پشت سر خود بوده اند و بسیاری مواقع در مراحلی مانع جنبشهای شت سر خود شده اند.

در ایران نمونه مشابه مصدق السلطنه است که در دورانی تبدیل شد به سمبل مبارزات مردم بر علیه حکومت شاه در حالیکه خودش معتقد به نظام شاهی بود و هر قدر جنبش پشت سر او رادیکالتر شد ، مصدق السلطنه از اون جنبش بیشتر ترسید! در استانه کودتای ۲۸ مرداد مصدق السلطنه ترجیح داد افسار پلیس حامی شاه را باز نگه دارد به زاهدی ازادی بدهد تا خکومت او را پایان دهد تا اینکه جنبش ضد سلطنت بتواند کلیت نظام را بردارد. مصدق السلطنه بعد از کودتا تقید خود را به نظام سلطنت حتی در دادگاهش اعلام کرد و لذا فقط به ده اربابیش برگشت و بی ربطی خود را به هزاران ازادیخواه که اعدام شدند و سرکوب شدند و شکنجه شدند ثابت کرد.

در بسیاری جهات برنی سندرز نوعی مصدق السلطنه نظام امریکاست و همانطور که گفتم جداسازی او بعنوان فرد از جنبشی که پشت او ایستاد بسیار اهمیت دارد .

در این مقاله به زوایای بیشتری از داستان رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری امریکا می پردازم:

(۱)زمینه سازی جناح راست حزب دموکرات برای شکست دادن برنی سندرز

 

بعد از رای گیری چند ایالت کوچک امریکا که در ان برنی سندرز بیشتر رای اورد ، جناح راست حزب دموکرات بشدت ترسید و تمامی نیروهایش را منجمله مدیای سی ان ان و سایر مدیای تحت کنترل را بخدمت گرفت و به تبلیغات ضد کمونیستی و ضد سوسیالیستی پیوست. بطوری که وقتی به انتخابات ایالات شرقی امریکا رسیدیم نتایج رای گیریها نشان داد که بایدن که در ماههای اول یک جنازه سیاسی بود بطور ناگهانی از صندوقعای رای سر بر اورد! او شد قهرمان حزب دموکرات! اونهم یکشبه!

از ابزارهای جناح راست حزب دموکرات نهادهای مذهبی سیاهان در جنوب امریکاست که همان سنت عمو تامها در دوران برده داری را نبال می کنند و دنبال ارباب خوب سفید می افتند منجمله به خانواده کلینتون ارادت خاصی دارند.بواقع جامعه سنتی مذهبی را حزب دموکرات بسیج کرد تا فتنه برنی سندرز خاموش شود!

برگ دیگر جناح راست حزب دموکرات بکارگیری سایر نامزدهای خود ساخته بود که بطور عجیبی در یک شب هم کنار کشیدند و هم تبدیل شدند به حامیان بایدن تا به فریب افکار عمومی دامن بزنند.

بواقع بخش مهمی از نامزدهای دیگر حزب دموکرات عروسکهای دست راستی بودند که در زمان لازم به جبهه متحد ضد برنی سندرز تبدیل شدند. به همه اینها حجم بسیار وسیع پول از سوی میلیاردرها را بیفزائید که به تبلیغات بایدن پول تزریق کردند . بله وال استریت از عروج برنی سندرز و جنبش پشت او بشدت ترسیده بود و باید کاری می کردند! لذا طی نزدیک به یک هفته ورق برگشت و برنی سندرز ایالت به ایالت شکست خورد و ستاره بایدن که یک شارلاتان نئوکان و فاسد است بالا گرفت!

تحلیل شرایطی که جناح راست حزب دموکرات توانست برنی سندرز را به کنار بزند خودش اهمیت بسیاری دارد چرا که مکانیزم دخالتگری سرمایه داران را برای نجات خود بخوبی نشان می دهد.

(۲)ضعفهای عدیده سیاسی و شخصیتی برنی سندرز و نقشش در شکست جنبش او:

 

علاوه بر درک رفرمیستی برنی سندرز و فرار او از سازماندهی سیاسی حزب مستقل ، ناتوانی شخصیتی او در تهاجم رادیکال به تمامی ریشه های سرمایه داری و اعتقاد او به سرمایه داری ملیح که برخی از سیاستهای سوسیال دموکراسی را اروپا را غاریه گرفته از دلایل مهم شکست برنی سندرز است.او به جنبش پشت خودش تکیه نکرد بلکه از انها سیاهی لشگر می ساخت. خواستهائی محدود را بطور ایده الیستی تکرار می کرد منجمله اینکه از وال استریت مالیات بگیرد تا بهداشت و اموزش را مجانی کند! توهم اینکه وال استریت می تواند باشد کمپانیهایهای دارو سازی می توانند باشند و نظام سرجایش باشد!

برنی سندرز در دوره معینی حتی شعار “انقلاب سیاسی ” را پس گرفت و در هفته های اخر خود بطور تهوع اوری این شعار را از خود جدا کرد!

یکی دیگر از ضعفهای برنی سندرز تاکیید او به رای دادن به “برنده رقابتهای حزب دموکرات” بود.او در عین اینکه برخی از سیاستهای بایدن را افشا می کرد بازهم تاکیید داشت که به بایدن رای خواهد داد اگر از او شکست بخورد! او دقیقا همانکاری را کرد که در سال ۲۰۱۶ با کلینتون شارلاتان کرد! و هواداران خود را اونزمان غافلگیر کرد!

او بقول معروف مردم را تا چشمه برد و تشنه برگرداند!

(۳)ترس حزب دموکرات از پیروزی برنی سندرز بسیار بیشتر از انتخاب مجدد ترامپ!

 

در طی چند هفته اخیر رهبری حزب دموکرات بخوبی نشان داد که ترسش از برنی سندرز خصوصا از جنبشی که اینبار بعنوان طبقه کارگر داشت متمرکز می شد را نشان می دهد و طبیعی است که این جنبش برایش بسیار خطرناکتر از وضع موجود زیر رهبری ترامپ است.

راست سیاسی همواره در سنتش همین خصلت را نشان داده.ترس از سوسیالیزم گاهی راستهای لیبرال را هم به سازش با فاشیزم کشانده.نمونه همکاری رهبران غرب با هیتلر در ابتدای عروج او بخوبی این جکم را ثابت می کند.

شعارهای مخالفان سندرز در حزب دموکرات همان بود که ترامپ و جمیانش تکرار می کنند.اینکه در امریکا سوسیالیزم نمی شود .بیمه مجانی خیلی خرج دارد و رویائی است اموزش رایگان نمی شود! و سوسیالیزم یعنی دیکتاتوری! اینها همه شعارهای کلیت راست در امریکاست هم در حزب دموکرات و هم جمهوریخواه!

(۴)دور نهائی انتخابات ریاست جمهوری امریکا در سال ۲۰۲۰ چه خواهد شد؟

در فضائی که معضل پاندمی کورونا مبارزات مردم در امریکا را به عقب انداخته و به ترام و حامیانش تریبون مجانی برای تبلیغات فراهم کرده شاهدیم که در نظر سنجی ها اعتبار دروغین او مرتب افزایش می یابد! او را دارند به سوپر من و نجات دهنده مردم تبدیل می کنند که اقتصاد امریکا را بهتر کرده و الانهم دارد از مردم در مقابل کورونا حمایت می کند.

از سوی دیگر حزب دموکرات یک شارلاتان نئوکان را که از جهت مفزی هم ایراد دارد بنام بایدن را قرار است جلوی ترامپ بگذارد.این صحنه از دید من فضا سازیست برای پیروزی مجدد ترامپ در انتخابات سال ۲۰۲۰٫

بواقع هم کورونا هم حزب دموکرات به کمک ترامپ امدند تا بار دیگر او بتواند در مقام ریاست جمهوری بماند. طبیعتا الانهم مردم امریکا را از بحران اقتصادی و فقر و بیکاری می ترسانند و اینجا هم فضا می سازند تا ترامپ را ناجی معرفی کنند.

لذا در این فضا من بعید می دانم که نظام سیاسی امریکا کاندیدی بجز ترامپ برای ریاست جمهوری امریکا داشته باشد.بله ترامپ حداکثر چیزی است که این نظام می تواند به مردم هدیه دهد!

(۵)اینده جتبش برنی سندرز

جنبش برنی سندرز هم یکدست نیست.جناح های راستی دارد که الان دارند از مردم می خواهند به بایدن رای دهند! بخش رادیکالتر این جنبش زیر بار این حرفها نمی روند. اما سرگردانند و بسیاریشان مشغول مداحی برنی سندرز و غزاداری هستند و اعلام می کند به بایدن رای نمی دهند.

این عکس العملها نادرست است و کمکی نمی کند.در سال ۲۰۱۶ جنبش حامی سندرز موقعیت انفعالی پیدا کرد و نتوانست خود را سازمان دهد .الان این جنبش می تواند تحزب مستقل خود را سازمان دهد .این راه را باید رفت.در بازی بین حزب دموکرات و جمهوریخواه نمی شود ماند.نمی شود پتانسبلهای میلیونها فعال رادیکال و چپ را در انفعال خاموش کرد.

این جنبش باید با نقد ریشه ای به برنی سندرز از او فاصله بگیرد .سازماندهی جنبش مستقل کارگری که سیاسی باشد و سراسری.سازماندهی کنگره سراسری و طرح و برنامه دادن و مدیای مستقل خود را زدن.نباید گذاشت مدیاهای وابسته به احزاب حاکم سر بزنگاه مردم را مغز شوئی کنند.این راهست که اگر نروند چرخه تاریخ ادامه می یابد.

برنی سندرز تمامست اما جنبش پشت سر او امکان تداوم و رشد دارد.تاریخ اما منتظر نمی ماند و تعلل جایز نیست.جنبش اشغال در این تعلل سوخت نباید تاریخ تکرار شود.

منابع بیشتر:

آیا جنبش برنی سندرز در امریکا مثل جرمی کوربین است؟ نگاهی به دینامیزم عروج جنبش چپ در امریکا

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=78029

استیضاح ترامپ در سنای امریکا و تشدید رقابت بین سندرز و بایدن برای کاندیداتوری حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری امریکا

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=77784

تعمیق بحران حکوت در امریکا در استانه اغاز رقابت انتخاباتی سال ٢٠٢٠

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=73224

تعمیق بحران حکوت در امریکا در استانه اغاز رقابت انتخاباتی سال ٢٠٢٠

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=73224