چه کسانی از ایجاد وحشت و دلواپسی در شهرستان لنگرود سود میبرند؟
سخنی با مردم شرافتمند و همشریان صاحبدل دلمان در لنگرود!
امیرجواهری لنگرودی
برپایه خبرهای موثق و نگران کننده‌ای که ازصبح دیروز تا حال بدست من رسیده است، شهرستان لنگرود با جمعیت نزدیک به ۱۵۰۰۰۰ هزار نفری را بدل به گورستانی کرده‌اند که کمتر کسی به خود جرأت می‌دهد که از خانه‌اش پا به بیرون بگذارد و گذران کند.
بیمارستان‌ها از پذیرش بیمار سرباز می‌زند. سردخانۀ بیمارستان امینی پُر و بدل به گورستانی شده، که می‌گویند: با جو شدید امنیتی که فراهم ساخته‌اند، اسامی جانباختگان را در لحظه به بیرون نمی‌دهند و برای خاکسپاری آنان تمهیداتی را به ثبت می‌رسانند تا افکار عمومی را از چند و چون آن بی خبر نگهدارند.
حفر گور جمعی در وادی لنگرود
برای من که سال‌هاست هر روزه نظاره گر وضعیت شهرمان لنگرودهستم، آشکار است و بویژه حالا دیگر بیش از پیش روشن شده، که جان مردم این شهر همچون خود تمامیت کشور برای سران و حاکمان شهری و مسئولان ریز و درشت آن، هیچ و واقعاً هیچ ارزشی ندارد. نگاهی به کارنامۀ مسؤلان شهر در امر اطلاع رسانی در برخورد با شیوع و فراگیر شدن کرونا از یکطرف و بی خبر گذاشتن مردم شهر در برابر مرگ دو برادر هنرمند از طرف دیگر، جای هیچ تردیدی را باقی نمی‌گذارد که باید متحداً عمل کرد و نبردی صد چندان را برای سالم سازی محیط آعاز نمود.
برادران جمشیدی
دررابطه با ازدست رفتن دو برادر هنرمند شهرمان لنگرود «محمد جمشیدی»، مدرس سنتور و برادرش «مجید» که در اثر ابتلا به «کرونا» طی روزهای گذشته در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد. محمد روز ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ درگذشت و برادرش یک هفته پس از او مسئولان به دروغ مرسوم مشکلات تنفسی را به جای ابتلا به کرونا علت مرگ ذکر کرده‌اند اینچنین است که حاکمان به مردم یکسر دروغ می‌گویند.
پزشکان علت درگذشت محمد جمشیدی را ایست قلبی بر اثرتشدید علایم آنفولانزا ذکر کرده بودند. اما یک هفته پس ازبرگزاری مراسم تشییع عمومی و خاک سپاری او، به خانواده‌اش اطلاع می‌دهند: پاسخ تست کرونا وی مثبت بوده است. چرا باید این چنین لاپوشانی کرد؟! آنهم چهره‌ای که «مدیر آموزشگاه موسیقی سماع لنگرود» بود و در سطح شهر شهره!
در دل چنین ارعاب و وحشتی، دیروز بعد از ظهر در کانال خبری «لنگر نیوز» نزدیک به سپاه پاسداران؛ عکس‌هایی از کندن گُور جمعی در وادی لنگرود منتشر شده است که وحشت و نگرانی بیش از حدی را متوجه هر شهروند لنگرودی نموده است.
حفر گور جمعی در وادی لنگرود تحت نظارت سپاه! کارگران گورستان را با این وضع به کندن گودال واداشتند.
اخبار نگران کننده از نبود و کمبود وسائل بهداشتی و تجهیزات ایمنی در بیمارستان امینی شهر لنگرود و اعتصاب پرستاران آنجا در سطح شبکه‌های مجازی دست به دست می‌گردد و در همان کانال تلگرامی، پرستاران را با لباس آرایش شده در کنار هم فتوشاپ کرده و جا داده است تا خود را موجه جلوه دهند و نوشته است: «یه خسته نباشی هم بگیم به کارکنان آرامستان لنگرود. در آرامستان مکانی برای تدفین فوت شدگان کرونایی یا فوت شدگان بر اثر بیماری حاد تنفسی در نظر گرفته شده که با نظارت شبکه بهداشت و نمایندۀ سپاه و… تدفین صورت می‌گیرد».
عکس‌های مونتاژ شده با فتوشاپ از روحیۀ خوب و شاد پرستاران لنگرودی!
آدم‌های مریض و معلوم الحال، به جای این نان قرض دادن و تشکر از هم، پاسخگو باشید؛ به افکار عمومی بگوئید و اطلاع دهید که تا حال چه تعدادی جان باخته‌اند و یا چه تعدادی درسردخانه جای گرفته‌اند و چگونه تمهیداتی برای سلامتی و بهداشت عمومی شهروندان در نظر گرفته‌اید؟ سپاه با هواپیمای «ماهان» اش هم کرونای چین را حمل و نقل می کند، هم گُورهای دستجمعی را می سازد و هم مدیر ناظرش است و هم آگهی تشویق برای کارکنان گورستان شهر لنگرود منتشر می‌کند!
از قرار این تنها مردمند که بیگانه‌اند و لابد شریک جرم هم هستند؟
آیا از آزار مردم لذت می‌برید؟ چه لزومی دارد که محوطۀ وسیعی از قبرستان شهر را به گُورجمعی بدل نمایید و دربرابر چشمان مردم به تصویر بکشید تا مردم را بچزانید و آنها را در وحشت این روزهای بیماری مرگ آفرین کرونا قرار دهید؟ آیا همۀ تمهیدات شما سپاهیان در حفر گودال گورهای جمعی خلاصه شده است؟!
از یاد نمی‌بریم که ویروس این بیماری مهلک را سران رژیم با تداوم ارتباطات دیرینۀ خویش با دولت چین و ادامۀ پروازهای شرکت ماهان وابسته به سپاه پاسداران، حتی پس از اعلام قطع پروازها ازسوی وزارت راه و ترابری به آن کشور، با اعزام طلبه‌ها از قم به چین و بازگرداندن آنها، وارد کردند. پس از آنکه دامنۀ پخش ویروس گسترش یافت با امنیتی کردن اخبار آن، بویژه بنا بر نظر رئیس سازمان اطلاعات سپاه در شورای امنیت ملی و جلوگیری از خبر رسانی به موقع و آماده سازی مردم برای رعایت بهداشت فردی و خانوادگی راه گسترش آن را در اکثر استان‌های کشور و از جمله در گیلان و شهرمان لنگرود هموار ساختند.
همشهریان مسئول ما که از بی توجهی مسئولین غارتگر و فاسد شهر اطمینان دارند که شهر را بی صاحب و تنها در مقابل بلایا رها ساخته‌اند، از طریق شبکه‌های مجازی از ما لنگرودی‌هایی که در خارج از کشور هستیم استمداد می‌طلبند و می‌نویسند: «اگر برایتان مقدور هست در حد بضاعت ماسک و روپوش‌های مخصوص رو از طریق پست ارسال کنین تا تحویل پرستارهای بیمارستان امینی بدیم. البته نمیدونیم چند روز طول میکشه! ایدهایی بود که به ذهنمان رسید… اوضاع تعریفی نداره و در حال وخیمتر شدنه… دائماً پیغام میرسه که وسیله موجود نیست، عده زیادی هم بخاطرهمین موضوع سر شیفت حاضر نمیشوند… مسئولین هم…» متأسفانه با وجود نگرانی همۀ هم‌میهنانمان در این سوی مرزها، اما راه پست بسته است و گرنه ما با جان و دل چنین خواهیم کرد.
پرسش اساسی این است چه کسانی در آفرینش این سطح وحشت و اضطراب در بین مردم شهرستان لنگرود نقش دارند و چه سودی از این میان به جیب می‌زنند؟ چرا باید آمار ازدست رفتگان بیماران کرونایی را به موقع به مردم نداد؟ چرا نباید گفت این حد ایجاد گُورجمعی در وادی لنگرود برای چه روز مبادایی است و چرا باید صاحب این چنین گُور کندنی را سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نظاره‌گر باشد؟
امروز این شهر بی صاحب را چه کس و کسانی اداره می‌کنند که در برابر این همه وحشت آفرینی برای صاحبان اصلی و ساکنان شهر، زنان و مردان و کودکان، دانش آموزان و همۀ زحمتکشان، هیچ خود را پاسخگو نمی‌دانند و حاضر نیستند به افکار عمومی جواب پس دهند؟
دیروز برای دزدیدن رأی همین مردم سرودست می‌شکستید و جان می‌کندید تادزد و غارتگر جدیدی را به نام این مردم به مجلس‌تان قالب کنید که چه مردم با تحریم گستردۀ رأیگیری، شما را مفتضح کردند. امروز همان مردم در پاسخ گرفتن از شما بیگانه و غیر خودی‌اند؟
این عکسی است که چند سال پیش از گور زندانیان سیاسی اعدام شده دهۀ شصت در لنگرود گرفته شده و در آرشیوم داشتم. چاله‌ای که در عکس‌های پیشین دیده می‌شود که به عنوان گور جمعی حفر شده، سمت چپ و پائین‌تر از همین سنگ قبر اسد اخوان است؛ و خوشبختانته گورها تخریب نشده است.
شرم کنید و بترسید از خشم فروخفتۀ همین مردم که چنانچه سرازیر گردد همه‌تان را به گورستان تاریخ خواهند سپرد و سپهر زندگی سیاه‌تان را در کنار همۀ عمله و اکرۀ سپاه و بسیج، جاروب خواهند نمود!
با مردمی که همۀ هستی‌مان با بود آنها گره می‌خورد؛ با همۀ آنانی که درد و رنج این همه سالیان نظام جهنمی بردوش‌تان سنگینی می‌کند می‌گویم: «ارادۀ گسترش همبستگی در میان یکایک‌تان در برابر مسئولین شهر، خاصه فرماندار لنگرود، امروز بیش از پیش ضرورت می‌یابد. باید از مسئولین شهری خواست و بر سر این خواست با همۀ قدرت، تمامی مردم شهر را گرد هم آورد و فریاد زد تا ماسک، دستکش و مواد ضد عفونی کننده را به صورت رایگان در اختیار مردم قرار داد، اگر نه مردم حق دارند، وسائل مورد نیاز خود را از ده‌ها هایپر مارکت و فروشگاه بزرگی که مثل قارچ در سطح شهر روئیده و مملو از این کالاهاست، بردارند و برای نجات جان خود استفاده کنند.
همشهریان عزیز تنها این شمایید که در برابر زبونی و ناکارآمدی مسئولان فاسد شهری و رو در رویی با چنین مصیبت‌هایی باید خودتان را سازمان بدهید و با هر سطح از نافرمانی مدنی، دست به دست هم دهید و یکی شوید.
فیلم حفر گورهای جمعی در وادی لنگرود را می‌توانید در این لینک ببینید.
از دوستانی که فیلم و عکس‌ها را در اختیارم گذاشتند، سپاسگزارم.
جمعه ۹ اسفند ۱۳۹۸ برابر با ۲۸ فوریه ۲۰۲۰