استعفانامه

استعفانامه

 

 

 

رهبری کومه له- سازمان کردستان حزب کمونیست ایران به مدت یک سال و نیم موضوع مذاکره با رژیم و تلاش های صورت گرفته با دلالان و واسطه های شیاد این مذاکره را از چشم جامعه، اعضای این تشکیلات و حتی برخی از اعضای کمیته مرکزی، مخفی نگه داشته اند. خبر انجام این توطئه و بند و بست که درز کرد، تعدادی از رفقای رهبری از اینکه مبادا نام و سابقۀ ایشان هم در این ماجرا فاش شود، با دستپاچگی و تتاقض گویی و لکنت، ژست اطلاع رسان به جامعه را گرفته و همزمان نکات و مسائلی را هم از دید مردم پنهان نگاه داشتند. رفقا ابراهیم علیزاده، جمال بزرگپور و حسن رحمانپناه از جمله حاضر نشدند نام نهاد واسطۀ این عمل ضدمردمی را به مردم اطلاع دهند.

یک سال و نیم سابقه و تلاش مخفیانۀ رهبری کومه له با حضور در پروسۀ شکلگیری این به اصطلاح مذاکره، و سکوت در قبال پیشرفت و انجام این طرح و پروژۀ شوم؛ یک رسوایی، یک بی پرنسیپی و یک خطای سیاسی بزرگ است که متأسفانه رهبری کومه له به آن مبادرت نموده است. این عمل کمیتۀ رهبری کومه له را بایستی به شدت محکوم کرد. کمیته رهبری کومه له و رفقای خاطی می باید که مورد استیضاح و برخورد لازم قرار گیرند.

رهبری کومه له با مخفی نگه داشتن این پروژه، کمک و خدمت شایان توجهی به انجام این “مذاکره” نموده است. اگر “مذاکرۀ” اخیر این احزاب با رژیم برای جنبش حق طلبانۀ مردم کردستان زیانبار است، به همین سیاق، مخفی نگه داشتن پروژۀ این به اصطلاح مذاکره به مدت یک سال و نیم از سوی کومه له نیز به ضرر این جنبش بوده و در تضاد آشکار با منافع کارگران و زحمتکشان قرار دارد. اگر رفقای رهبری کومه له در همان نشست اول، دست رد به سینۀ دلالان مذاکره می زدند و آنرا رسانه ای می کردند و به جای کرنش در مقابل احزاب ناسیونالیست، بطورعلنی و رسمی آنها را برای پرهیز از انجام یک چنین عملی تحت فشار قرار می دادند؛ به یقین که این احزاب به آسانی نمی توانستند به چنین اقدامی مبادرت نمایند.

رهبری کومه له با این اقدام، بر راست روی، دوری از سیاست و عملکردهای انقلابی و کمونیستی و تسلیم طلبی های خود در قبال بورژوازی و ارتجاع در منطقه سنگ تمام گذاشته است. چنین رویکردهایی است که نشان می دهد کومه له در چه مسیر نگران کننده ای قرار داده شده است. اینجاست که می توان دریافت که تئوری “زبان نرم” چه بلایی بر سر کومه له آورده است. چالش واقعی در این تشکیلات، مقاومت در برابر استحالۀ کومه له و تغییر جایگاه سیاسی و مبارزاتی آن است که امروز خط راست در قامت رهبری کومه له کمر به بریدن زبان سرخ کومه له و استحالۀ آن بسته است.

در طول ۴۰ سال گذشته این اولین بار است که کومه له دم از مذاکره زده و در بخش مهمی از پروسۀ این به اصطلاح مذاکره یعنی مقدمات شکلگیری آن، آنهم بطور مخفیانه شرکت داشته است. عمق این عمل شرم آور زمانی بیشتر نمایان می شود که در دوران خیزش سراسری مردم ایران برای سرنگونی رژیم اسلامی در دیماه ۹۶، رهبری کومه له وارد پروسۀ مذاکره با این رژیم شده است. این اقدام کمیته رهبری، بطور آشکار در تقابل با روند مبارزات طبقۀ کارگر و مردم ایران برای سرنگونی رژیم اسلامی، در تضاد با استراتژی سیاسی حزب کمونیست ایران و استراتژی سوسیالیستی کومه له در کردستان و نیز در تناقض با تمامی مواضع، تحلیل ها و گفتارهای کومه له و حزب کمونیست در خصوص رویدادهای دیماه ۹۶ قرار دارد.

این عمل ضدمردمی، در کلیت خود و بطور پنهانی در طول یک سال و نیم گذشته، بر تمامی لحظات سیاسی کومه له سنگینی کرده است. در تابستان سال گذشته در شرایطی فراخوان اعتصاب عمومی از سوی کومه له صورت گرفته است که همزمان موضوع مذاکره و نشست و برخاست با طرف میانجی گر آن بطور مخفی و به دور از چشم همان مردمی که این فراخوان را عملی کرده اند، در میان تعدادی از رفقای رهبری کومه له در جریان بوده است. چنین عمل متناقضی را با چه منطقی می توان توضیح داد جز منطق دوری از سیاست و عملکردهای انقلابی و کمونیستی و سکوت و مماشات در قبال ارتجاع و بورژوازی در کردستان و همکاری های بی دریغ با این دشمنان مردم.

از فحوای اظهارات رفقایی از رهبری کومه له که در این باره مصاحبه هایی انجام داده اند به روشنی نمایان است که دلخوری رفقای ما این است که این به اصطلاح مذاکره بدون شرکت ایشان صورت گرفته است. در شرایط سیاسی و اجتماعی و مبارزاتی امروز جامعۀ ایران و موقعیت رژیم اسلامی، هرگونه مذاکره از سوی اپوزیسیون با این رژیم در خدمت تقویت رژِیم اسلامی خواهد بود. بنابراین سیاست اصولی و رادیکال برای کومه له در قبال مذاکره، نه ترویج اصول و شروط برای مذاکره و مشروعیت دادن به آن، بلکه محکوم نمودن صریح آن، افشای سیاست، اهداف و عملکردهای ضدمردمی هر دو طرف درگیر در مذاکره است. اما کمیتۀ رهبری کومه له نه تنها مذاکرۀ اخیر را محکوم نکرد، نه تنها هیچ انتقاد صریحی از احزاب ناسیونالیست نداشته و حتی یک کلمه هم از اهداف پلید آنان در مبادرت به چنین اقدامی بر زبان نیاوردند، بلکه بازهم خواهان نشست و گفتگو، پذیرایی گرم از همدیگر و همکاری با آنان شدند.

حال که خط راست و تسلیم طلب در این تشکیلات اینچنین دچار رسوایی شده است و از آنجاییکه با توسل به سیاست رذیلانۀ حذف، ارگانهایی از جمله کمیتۀ خارج کشور را هم تصاحب کرده اند؛ برای غلبه بر افتضاح سیاسی خود، شمشیر را از رو بسته و فرمان بریدن زبان و شکستن قلم صادر می کنند. البته که مدتهاست شارلاتانیسم هار تشکیلاتی، توهین و هتک حرمت، تهدید، افترا و تهمت، نشر اکاذیب و ترور شخصیت را رواج داده و به این ترتیب پروژۀ تسویه حساب با منتقدین را تدارک می بینند.

در نامۀ اخیر کمیتۀ خارج از کشور حزب به اعضا صادره در تاریخ ۱۱ جولای ۲۰۱۹ فرمان سرکوب علیه اعضایی که به نقد و افشای سیاست ها، نظرات و اعمال راست روانۀ جاری در تشکیلات می پردازند صادر شده است. متن این فرمان چنین است:

“هیچ عضوی مجاز نیست ابتدا به ساکن مواضع منتقدانه خود در مورد سیاست های حزب و کومه له را به سایت های مجازی بکشاند و از این طریق عملا به آژیتاسیون و تبلیغات علیه حزب و کومه له دامن بزند. هر عضوی که نقدی بر این یا آن سیاست و یا اقدامات رهبری حزب و کومه له دارد، تعهداتش به حزب ایجاب میکند که این نقد را به شکل دلسوزانه ای با ارگانهای رهبری و اعضا در میان بگذارد و تلاش کند با احساس مسئولیت در قبال اعتبار اجتماعی حزب آنچه را که خود نقض می پندارد در مناسبات حزبی مورد نقد، بحث و چاره جویی قرار دهد…..عدم رعایت موازین اعلام شده در این رابطه به معنی سلب موقعیت عضویت از خود تلقی می شود.”

بدیهی است که همواره می باید موازین شناخته شدۀ حزبی در زمینه بحث و جدل سیاسی را رعایت کرد. اما موازین غیردمکراتیک را به هیچ روی نمی باید پذیرفت. حکمی که اینک تشکیلات خارج کشور به عنوان “موازین” صادر کرده است، غیردمکراتیک و سرکوبگرانه است. ناقض حق آزادی بیان در این تشکیلات است.

هنگامیکه عضوی از رهبری تشکیلات، در سطح علنی مباحث، نکات و نظراتی را که کاملاً در مغایرت با سیاست های انقلابی و کمونیستی کومه له و حزب کمونیست است مطرح می کند و آنرا به عنوان سیاست کومه له به خورد جامعه می دهد، این حق مسلم و بی چون و چرای هر عضو و هوادار این تشکیلات است که در همان سطح علنی به نقد این نظرات و دیدگاهها بپردازد.

در زمینۀ طرح نظرات انتقادی با ارگانهای رهبری و اعضا که اینک کمیته خارج به طور سالوسانه ای به آن تأکید دارد، به جرأت می توان گفت که همین کمیته و شماری از ارگانهای رهبری و تشکیلاتی ما در خصوص اهمال، عدم پیگیری و بی پاسخ گذاشتن نامه ها و نظرات انتقادی اعضا، نمونه اند. اعضای حزب همواره به این گونه بی مسؤلیتی ها اعتراض داشته اند.

علاوه بر اینها، سانسور هم در این تشکیلات نهادینه شده است. مثلاً دبیرخانۀ کومه له در کردستان به نهاد سانسور و ممیزی تبدیل شده است و از انتشار نامه های انتقادی چه در زمینۀ نقد سیاست و مواضع انحرافی و راست روانه رهبری که بطور علنی و روبه بیرون ارائه می کنند و چه در زمینۀ نقد عملکردهای مخرب و ضد تشکیلاتی آنان در درون تشکیلات؛ در میان اعضای حزب در تشکیلات کردستان جلوگیری به عمل می آورد. به سهم خود قبلاً در این باره شکایات و نامه های اعتراضی خویش را به ارگانهای رهبری و نیز اعضای حزب ارسال داشته ام و هیچ گونه پیگیری ای از سوی کمیتۀ خارج کشور و ارگان رهبری در تشکیلات کردستان در راستای لغو سانسور صورت نگرفته است.

در چنین شرایطی است که اینک کمیتۀ خارج کشور در راستای رویکرد های مخرب و ضد تشکیلاتی و بیگانه با فرهنگ و اسلوب کمونیستی، فرمان “آتش به اختیار” صادر می کند. روشن است که این فرمان تبعات دیگری را هم در برخواهد گرفت و متأسفانه عواقب ناگواری برای تشکیلات کومه له و حزب  کمونیست به بار خواهد آورد.

به سهم خود و در راستای دفاع از اهداف و آرمانهای انقلابی و کمونیستی کومه له و حزب کمونیست ایران و براساس وظایف سیاسی، مبارزاتی و اخلاقی؛ همواره و با صراحت به نقد روش و متدهای مخرب و زیانبار جاری در این تشکیلات و نقد اعمال و رفتار و سیاست های راست روانه و ضدتشکیلاتی پرداخته و بدون توجه به مزاحمت ها، دهها نامه به ارگانهای رهبری و اعضای تشکیلات ارسال کرده و مطالب و نوشته هایی را هم به طور علنی انتشار داده ام. اما اینک هنگامیکه کمیته خارج کشور، در راستای تحکیم سیاست های راست روانه در این تشکیلات، پشتیبانی از عملکردهای ناروا و  پیشبرد اعمال و سیاست های ضدتشکیلاتی و انحلال طلبانه، با فرمان ضدکمونیستی خود فضای تحرک و نشر آزادانۀ نظرات و انتقادات را کاملاً مسدود می کند، تحمل این شرایط اسارت بار و تمکین به آن را جایز نمی دانم.

در اینجا اعلام می دارم:

در اعتراض به عمل شرم آور رهبری کومه له مبنی بر شرکت مخفیانه در پروسۀ شکل گیری مذاکرۀ اخیر احزاب ناسیونالیست با رژیم اسلامی و کمک مستقیم به انجام این توطئه و بند و بست؛

در اعتراض به مخفی نگه داشتن این امر بسیار مهم از چشم جامعه، اعضای حزب و حتی برخی از اعضای کمیتۀ مرکزی کومه له و حزب کمونیست ایران؛

در اعتراض به استیلای خط راست در رهبری کومه له و تشکیلات خارج کشور حزب که لطمات جبران ناپذیری بر وجهه و اعتبار سیاسی، تشکیلاتی و اجتماعی کومه له و حزب کمونیست وارد نموده و می نمایند؛

در اعتراض به حکم سرکوبگرانۀ اخیر کمیتۀ خارج کشور حزب مبنی بر ممنوعیت هر گونه انتقاد و اظهارنظر علنی و روبه بیرون از تشکیلات در مورد سیاست های کومه له و حزب کمونیست؛

در اعتراض به فساد و بی پرنسیپی نهادینه شده در این تشکیلات؛

…..

از عضویت در حزب کمونیست ایران استعفا می دهم. به یقین که در کنار این حزب و تشکیلات خواهم ماند و در راه خدمت به اهداف و سیاست های انقلابی و کمونیستی و آرمان رهایی بخش طبقه کارگر از هیچ تلاش و کوششی دریغ نخواهم کرد.

زنده باد سوسیالیسم

پویا محمدی

۲۲ تیر ۱۳۹۸

۱۳ جولای ۲۰۱۹