اصرار بر جهلی تاریخی یا اغراضی سیاسی و ایدیولوژیک ؟

اصرار بر جهلی تاریخی یا اغراضی سیاسی و ایدیولوژیک ؟

پس از آنکه دونالد ترامپ لایحه انتقال سفارت ایالات متحده از تل آویو به اورشلیم را امضا نمود ، بار دیگر مسایل مربوط به این شهر از زوایای گوناگون در صدر اخبار و تحلیلهای وسایل ارتباط جمعی گوناگون قرار گرفتند.
نکته جالب توجه آن بود که در اغلب اظهار نظرها ، مقالات و بخصوص گزارشهای خبری و تحلیلی رادیو تلویزیونهای فارسی زبان کماکان چند اشتباه به ظاهرمصطلح دیده میشد که در واقع چندان هم ناشی از اشتباه یا سهل انگاری به نظر نمیرسند و تداوم یک خط تبلیغاتی را بر پایه داده های غلط و کاملا عمدی و جهت دار نشان میدهند.
موضوع دقیقا برسر استفاده از کلماتی نظیر اورشلیم و بیت المقدس ، قدس و مسجدالاقصی است و خلط مبحثی که در این میان وجود دارد.
پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ حمایت از آرمان فلسطین ، مسیله محو اسراییل و آزادی قدس شریف بعنوان زیر مجموعه وحدت جهان اسلام حول محور مبارزه با صهیونیزم و استکبار جهانی در سر لوحه تبلیغات جمهوری اسلامی قرار گرفت و از همینجا بود که جا به جاییهای تعمدی و جهت دار آغاز گردیدند.
نخستین مورد مسجدالاقصی بود. مسجدی که برفراز کوه صهیون در قلب شهر اورشلیم قرار گرفته و عملا بر مخروبه های معبد سلیمان بنا شده است. در تمام پوسترهای تبلیغاتی مسجدی دیده می شود با یک گنبد طلایی رنگ که بر یک محوطه ۶ ضلعی بزرگ با پنجره هایی سراسری به سبک بناهای دوران گوتیک در اروپا قرار گرفته است. همانگونه که در عکس ضمیمه ملاحظه میشود بر روی تپه بزرگ مسطح شده که محل معبد مخروبه سلیمان بوده ، یک مجموعه از بناهای مختلف وجود دارد که شامل دو مسجد ، رواقهای زیاد و چند دروازه است که به “حرم شریف ” معروف می باشد.

مسجدی که در پوسترهای تبلیغاتی دیده میشود و در اکثر اذهان به نوعی بعنوان مسجدالاقصی شناخته میشود و در سمت چپ عکس قرار دارد در واقع مسجد عمر یا قبه الصخره است.مسجد قدس واقعی آن مسجد بسیار کوچکتر با گنبد خاکستری رنگ است که در سمت راست عکس دیده میشود . حد فاصل این دو و در میانه عکس دیوار ندبه دیده میشود که تنها باقیمانده معبد سلیمان است و یهودیان در پای آن به مناجات میپردازند. به لحاظ تاریخی پس از فتح اورشلیم توسط مسلمانان در زمان عمر گنبد کوچکی بر روی تپه ساخته شد تا یادآور نخستین قبله مسلمانان و محل عروج پیامبر اسلام باشد . سالها بعد در زمان دو خلیفه اموی عبدالملک مروان و پسرش ولید مسجد قبهالصخره ، رواقها و دیوارکشی محوطه با ۱۲ دروازه احداث گردید که از آنزمان به ” حرم شریف ” معروف گردید. این محوطه دو بار بواسطه زلزله تقریبا ویران شد و در زمان خلیفه عباسی المعتصم بازسازی شده و تقریبا به شکل امروزین درآمد.
اشتباه دوم که بسیار جدیتر و بزرگتر است ، استفاده از نام بیت المقدس به جای اورشلیم است.
به خاطر دارم که چند سال قبل با یکی از خبرنگاران بی بی سی فارسی که مدتها در اسراییل مستقر شده بود در همین مورد بحثی داشتم. از او سوال کردم که چرا در گزارشات خود به جای استفاده از واژه اورشلیم مرتبا از نام بیت المقدس استفاده میکند. پاسخ ابتدایی او این بود که سیاست رسمی بی بی سی آن است که در اشاره به اماکن مشهور از نامهایی که در همان مناطق و یا در میان مخاطبان مصطلح میباشد و یا توسط مراجع بین المللی به رسمیت شناخته شده استفاده کند مانند خلیج فارس که بی بی سی همواره بر آن تاکید میکند. به او هم توصیه شده که فقط از نام بیت المقدس ! استفاده کند.
دو نکته را به او متذکر شدم. نخست آنکه خود من بسیار شنیده ام که در بخش انگلیسی و بخصوص عربی بی بی سی از لفظ مجعول خلیج به جای نام کامل خلیج فارس استفاده میشود. دوم ، خود او در حین ارسال گزارش در عصر همان روز در مقابل تابلویی ایستاده بود که به زبانهای انگلیسی ، عربی و عبری بر روی آن نوشته شده بود ، اورشلیم و او درحلیکه این تابلو به وضوح در پشت سر او قرار داشت و نشان میداد که نام این شهر در آن منطقه چیست و در تمام گزارشات بین المللی هم همین نام ذکر میشود ، بخصوص در قطعنامه های سازمان ملل متحد ، چگونه او و سایر همکارانش با اصرار زیاد از به کار بردن واژه اورشلیم ابا داشته و مرتبا از کلمه بیت المقدس استفاده میکنند که معمولا فقط نزد جمهوری اسلامی و بخشی از اعراب کار برد دارد؟
سیاستی که با کمال تعجب تا به امروز هم بی بی سی فارسی و در برخی موارد رادیو فردا کماکان ادامه میدهند. در همین روزها هم اگر به گزارشات آقای فرهمند ، خبرنگار بی بی سی در بیروت دقت کنید ایشان و گویندگان خبر بی بی سی همواره از لفظ بیت المقدس به جای اورشلیم استفاده میکنند.
به هر رو برای روشنتر شدن تفاوت این دو نامگذاری باید به تاریخچه معبد سلیمان و خود شهر اورشلیم بعنوان یکی از باستانی ترین شهرهای جهان مراجعه کرد.
باستان شناسان معتقدند که سابقه تاریخی اورشلیم به ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد باز میگردد و بنیانهای شهر توسط مصریان باستان گذاشته شده و مدتها تحت اداره و سلطه آنها بوده است.
اورشلیم درواقع یک کلمه پارسی پهلوی است به معنی ” شهر صلح ” ، اور به معنی شهر است مانند اورمیه بمعنی ” شهر آب ” و شلیم یا شالم که در زبان آرامی و عبری و زبانهای منشعب شده از آن به معنی صلح است.
این شهر توسط داود از اولین پادشاهان قوم یهود به پایتختی برگزیده شد. نکته جالب دیگر این است که پادشاهانی چون داود و سلیمان و اعقابشان در کتاب عهد عتیق و نزد قوم یهود پادشاه هستند و هیچ ارتباطی با پیامبران قوم یهود ندارند درحالیکه در قرآن و نزد مسلمانان آن دو پیامبر قلمداد شده اند.
اورشلیم ۵۲ بار محاصره و ۴۳ بار فتح و بارها کاملا تخریب شده است . از آشوریان و بابلیان گرفته تا هخامنشیان و ساسانیان و از یونانیان گرفته تا رومیها به این شهر بارها حمله برده و آنرا فتح کرده اند.
این شهر در منابع عبری به جروزالیم و در منابع عربی و اسلامی معمولا ” ایلیا ” نامیده شده است. در متون اولیه اسلامی از آنجاییکه این شهر نخستین قبله مسلمانان بوده به آن بعنوان “مسجدالاقصی ” به معنی ” دورترین مسجد ” هم اشاره شده است که درواقع اشاره به محل قبله گاه و محل معراج پیامبر بوده است تا خود شهر.
نخستین بار داود تصمیم گرفت که در اورشلیم معبد یا هیکلی به یاد پروردگار خود و برای عبادت او برپا کند اما عملا معبد در زمان سلیمان ساخته شد.
بر اساس مندرجات عهد عتیق بنی اسراییل زمانیکه از مصر مهاجرت میکردند ، ده فرمان موسی را در صندوقی حمل میکردند که به ” صندوق عهد ” معروف است.
این صندوق در سفر آنان در چادری به نام ” میشکان ” گذاشته میشد تا محلی برای حضور و ارتباط با خدای بنی اسراییل باشد. معبدی که توسط سلیمان برفراز کوه صهیون ساخته شد ” هیکل سلیمان ” یا ” هیکل مقدس ” نامیده میشد و در زبان عبری به آن ” بیت هامیقداش هاریشون ” به معنای ” خانه مقدس اول ” یا ” بیت المقدس اول ” میگفتند.
در قلب معبد اتاقی اندرونی وجود داشت به نام ” قدس الاقداس ” که صندوق عهد در آن نگاهداری میشد.
معبد اول توسط بخت النصر کاملا نابود شد . اما قبل از آن در زمان حکمرانی پسر سلیمان یکی از پادشاهان مصر به معبد حمله کرده و تمام داراییهای آن از آنجمله صندوق عهد غارت شد.
معبد دوم که با کمکهای کورش بنا گردید در دهه هفتاد میلادی توسط رومیها ویران شد.
یهودیان بر اساس تورات معتقدند که سرانجام معبد سوم یا ” بیت همیقداش ” آینده در نزد خداوند در آسمانها ساخته شده و کامل آن از آسمان ! خواهد آمد.
همانگونه که ملاحظه میشود در واقع ” بیت المقدس ” نام همان معبد یا هیکل سلیمان است و نه نام کل شهرو اگر شخص یا اشخاصی اصرار داشته باشند که شهر را به این نام بنامند به لحاظ تاریخی خود را تمسخر کرده اند و اگر شعار آزادی و رهایی آنرا سردهند در واقع خواستار آزادی معبد ویران شده قوم یهود از دست قوم یهود شده اند !.
اگر وابستگان به ایدیولوژِی یا تفکر خاصی به دلیل اغراض سیاسی و تبلیغاتی بر این جهل تاریخی اصرار داشته باشند مسیله ای نیست ولی اگر تحلیلگران و کارشناسان مدعی سکولاریسم ویا حتی روشنفکران چپ ما بر استفاده از این واژگان اصرار داشته باشند ، نام آنرا چه باید گذاشت.
آیا این دفاع از آرمان خلق فلسطین و ضدیت با صهیونیزم است یا نوعی آنتی سمیتیسم خجولانه و پنهان ؟ یا شاید پاسخ چیز دیگری باشد !.

آذرماه ۱۳۹۶- نادر داروک