زلزله کرمانشاه و احزاب “پیشرو” طبقه کارگر

زلزله کرمانشاه و احزاب “پیشرو” طبقه کارگر

وعده‌های سرخرمن

وقوع زلزله یک واقعه طبیعت است. اما “طبیعی”تر از آن این است که زلزله‌ای در کرمانشاه رخ دهد و جان صدها نفر از مردم ستمدیده و فرودست را بگیرد، توده‌های تحت ستم در این زلزله در یک‌چشم به هم زدن عزیزان و خانه و آشیانه‌شان از دست بدهند، و احزاب وعده توخالی و سرخرمن اینکه در جامعه سوسیالیستی آینده چگونه با زلزله برخورد خواهد کرد و چگونه در جامعه سوسیالیستی آینده فراخوان به پزشکان و پرستاران و توده‌ها برای رفتن به مناطق زلزله‌زده صادر خواهد  کرد، بدهد ولی هم‌اکنون که این زلزله اتفاق افتاده است به‌طور “طبیعی” یک فراخوان خطاب به اعضا و هواداران و فعالینش صادر نکنند که به مناطق زلزله‌زده بروند و به مردم یاری رسانند! و یا آن حزب دیگر “پیشرو” طبقه کارگر فراخوان دهد که در شهرهای کردستان “به بی‌تفاوتی دولت نسبت به زلزله استان کرمانشاه در یک تظاهرات با پوشاندن صورت خویش دست به اعتراض بزنیم”! شاید فرجی افتد و بی‌تفاوتی برطرف!

وقوع این اتفاق ناگوار در جنبش کمونیستی ایران از سوی احزاب “پیشرو” طبقه کارگر نیز یک اتفاق “طبیعی” است!

آن‌ها اعلامیه صادر کردند و خطاب به زلزله‌زدگان به‌طور “مارکسیسمی” و “کمونیسمی” به یک معنای واقعی گفتند: “دردتان را حس کردیم و با شما همیاریم ولی فعلاً شما را به دولت سوسیالیستی آینده واگذار می‌کنیم و تا آن زمان با درد و ناله خود بسازید!” اگر جمهوری اسلامی نسبت به آن‌همه ظلمی که شما در این زلزله با آن مواجه شدید بی‌اعتنا است، اگر جمهوری اسلامی فقط تبلیغات پر صدا و صدا کرد که در حال کمک‌رسانی به زلزله‌زدگان است ولی کاری انجام نداد! در عوض ما “احزاب پیشرو طبقه کارگر” این بی‌اعتنایی دولت را محکوم کردیم و راهکارمان فقط به‌طور “طبیعی” و “طبیعتاً” به‌عنوان پیشروان شما “ستمدیدگان” و “داغ لعنت خوردگان” می‌تواند این باشد که شما را به نقش “دولت سوسیالیستی آینده” درزمانی که زلزله اتفاق می‌افتد و تمامی امکاناتش را در اختیار توده‌ها می‌گذارد، واگذار کنیم!!!!

مارکس بیش از ۱۷۰ سال پیش در رساله “ایدئولوژی آلمانی” نظریه‌های هگلی‌های جوان را نقد نمود و درعین‌حال بخش مهمی از آن در مورد بازگویی نظریه تاریخ او درباره “فهم ماتریالیستی تاریخ” است، ردیه ای بر اینچنین رویکردهای غیر‌علمی و وعده‌های سرخرمن داد:

«کمونیسم برای ما وضعیتی نیست که باید برقرار شود، آرمانی(ایده آلی) نیست که واقعیت باید خود را با آن تنظیم کند. ما کمونیسم را جنبش واقعی می نامیم که وضعیت موجود را براندازد. شرایط این جنبش از وضعیت حاکم فعلی ناشی می‌شود.»

برهان عظیمی
۲۷ آبان ۱۳۹۶