نگاهی به سایه روشن های یک اعلام موجودیت

بهروز سورن

در پی اعلام موجودیت کانون روزنامه نگاران و نویسندگان و سپس برگزاری پالتاک عمومی فعالین آن مباحثاتی جریان یافت که میتوان بطور کلی آنها را در سه بخش متمایز کرد.

گروهی که ضمن حضور در نشست عمومی و در مجموع حمایت ضمنی خود را از حضور این طیف در عرصه مبارزه با سانسور اعلام نمودند.

 بخشی از فعالین سیاسی که از طرق مختلف از جمله بخش نظرخواهی تعدادی از سایتها بعضا واکنش هائی عجولانه نشان دادند و برخا ناروشنی های این اعلام حضور را بدرستی طرح کردند.

 طیفی که صبورانه تلاشهای این مجموعه را دنبال میکنند و از تعجیل در موضعگیری نقادانه دوری گزیده اند.

انگیزه نوشتن این سطور طرح نکاتی است از دیدگاهی شخصی که شاید بتواند در شفاف نمودن مختصات این اعلام موجودیت یاری رساند.

بر بسیاری از فعالین این نهاد سراسری پر واضح بود که داده های تاکنونی که آنرا میتوان تنها در انتشار اطلاعیه و سپس جلسه پالتاک علنی و دیالوگ چند ساعته با ناظران و همراهان  مکفی نخواهد بود.

نکته بسیار مهمی که شاید تا کنون کمتر فرصتی برای طرح فراهم شده است اینکه این مجموعه نه کانونی جایگزین تشکلهای موجود بلکه در امتداد آنها و جهت تقویت بنیه رزمنده مقاومت در برابر سانسور و سرکوب حاضر شده است. باز هم روشن است که این حضور نیازمند ارائه مباحثات و دیالوگ بی واسطه با افکار عمومی میباشد. بخصوص آنکه بسیاری نام این مجموعه را شبیه سازی با کانون نویسندگان ایران ارزیابی و واکنشهای تند و پر احساس و گاها نسنجیده ای ابراز داشته اند.

حقیقت این است که انگیزه فعالین این طیف از ابتدای امر بر سازمانیابی طیف بیشمار فعالین سیاسی و قلم زن در سایتهای اینترنتی و گردانندگان رسانه های سیاسی خبری اجتماعی برای مبارزه ای بی امان و گسترده با سانسور خبری و سرکوب اندیشه و اندیشه ورزان در ایران بوده است. طیفی که علیرغم گستردگی و پرشمار بودن خود در این عرصه اما در پراکندگی کامل بسر میبرد و خود قربانی سیاستهای رژیم در داخل و خارج کشور است.

پیشنهاد اولیه ارائه شده برای تجمع و گفتگو در راستای راهیابی خروج از این تشتت با جملات زیر ارائه شده است و این نشاندهنده درک ضرورت حضور چنین نهادی در حوزه مبارزه با سانسور و در پهنه خبررسانی و آگاهی بخشیدن است.

…………….

 

بر همه ما روشن است که حرفه روزنامه نگاری غیر انتفاعی پس از پیدایش  تکنولوژی جدید دستخوش تحولاتی بس متفاوت با گذشته شده است و اگر چه نمیتوان آنرا دگردیسی نامید اما شباهت بسیار کمی با روشها و شیوه های خبررسانی  و روزنامه نگاری در گذشته  دارد.

ابتدائی ترین مشخصه این  تغییرات، حوزه جدید فعالیت روزنامه نگاران و نویسندگان است که آمیخته با تکنولوژی نوین هم بر دامنه فعالیت جغرافیائی خویش افزوده اند و هم سرعت انتشار اخبار و گزارشات ، حاصل فعالیتهای فرهنگی، سیاسی و هنری و تخصصی  خود را دو چندان نموده اند.

 طیف وسیع فعالین روزنامه نگار که یا در اداره و نشر بدون سانسور اخبار و گزارشات دست دارند و یا در ارتباطی بی واسطه با بی شمار رسانه های تبعیدی  موجود به امر تغذیه رسانه ای آنان  میپردازند، متاسفانه و بخصوص در خارج از کشور،  فاقد مناسباتی ارادی،  فی مابین و آگاهانه  و بعبارتی دیگر تشکلی واحد، فراگروهی و مستقل میباشند.

بدینجهت و در دفاع از حق مسلم  ازادی بیان و نشر اخبار  برای  نویسندگان، خبرنگاران، عکاسان، هنرمندان، گرافیست ها، فیلم برداران، نقاشان، ،طراحان، کاریکاتوریستها، مترجمین و هیئتهای تحریریه رسانه های ازاد و بدون مرز در ارتقاء سطح آگاهی و دانش عمومی و در امر خبررسانی ازاد و بدون سانسور، شکلیابی این نیروی گسترده اما پراکنده ضروری بنظر میرسد.

۲۲٫۴٫۲۰۰۸

…………………….

 

فعالین این کانون تا جایی که اینجانب در نشست های پرتعداد و متوالی آنان حضور داشته ام همواره و در کلیت خود بر بالا بردن عیار دمکراتیک این نهاد برای جلب مشارکت گردانندگان سایت ها و نویسندگان و روزنامه نگاران مستقل تاکید همه جانبه کرده اند.

عدم انتشار اساسنامه کانون پیش از اعلام موجودیت و جلسه پالتاک علنی این مجموعه دال بر صحت این ادعا است.

به تعبیری دیگر کانون روزنامه نگاران و نویسندگان برای آزادی هیچگونه مصوبه ای عمومی تاکنون صادر نکرده است. تنها نشان آن برای افکار عمومی داخل و خارج کشور همانا نامی است که بر خلاف نظر تعدادی از منتقدین شباهتی به کانون نویسندگان ایران یا تبعید و یا کانون یا انجمن قلم ندارد و این نکته که هر کلمه یا واژه ای نزد اهل قلم معنی و بار سیاسی ادبی خود را دارد مبرهن است.

اینکه این کانون حتی ضرورت حضورش را در حوزه فعالیت نهادهای دیگر دیده است نیز بی اعتباری خود را با ملاحظه بخشی از متن پیشنهاد اولیه که در بالا ذکر شده است نشان میدهد. در همین رابطه محورهای زیر در متن پیشنهاد ابتدائی برای رایزنی در مورد این ضرورت و علل وجودی این نهاد چنین طرح شد.

………………….

 

امکانات عدیده مالی و حمایتی کشورهای سیاست گذار از بخشی از نیروهای  ارتجاعی در خارج از کشور، عرصه تاثیرگذاری  را کم و بیش دراختیار بلندگوهای غیر مردمی و متمایل به رژیم منحط سلطنتی و نهادهای حامی بقای جمهوری اسلامی  قرار داده است
 

 در نبود تشکلی قوی،  دمکراتیک و مستقل از روزنامه نگاران در تبعید، تیغ فیلترینگ و ساطور