مردم کردستان عراق شایسته بهترینها هستند

مردم کردستان عراق شایسته بهترینها هستند
به بهانه اظهارات علی جوانمردی

این روزها در رابطه با تحولات کردستان عراق رویکردی وجود دارد بلکه بتواند “ناسیونالیسم” کرد ( قوم پرستی قرن بیست و یک ) را از زیر ضرب خارج کند. بکار گیری واژه “ناسیونالیسم” در مورد احزاب موجود در هر چهار بخش کردستان، ابدا به مفهوم جایگاه ناسیونالیسم در دوره مبارزات ضد استعماری یکصد سال گذشته نیست. از نظر من این “ناسیونالیسم” را در شکل و قامت قوم پرستی، عشیره ای و قابلیت استفاده از آن برای قرار گرفتن در معادلات و شکافهای منطقه ای و نهایتا تبدیل شدن به باندها و کانگسترهای مسلح باید شناساند و معرفی کرد. تاریخ عملکرد احزاب “ناسیونالیست” کرد در کردستان عراق نمونه بارز و روشن چنین تعریفی از “ناسیونالیسم” قرن بیست و یکمی است. ( از این رو برای تفکیک ناسیونالیسم اوایل قرن بیست با خاصیتی که احزاب موجود و در عصر حاضردارند، بکار بردن کلمه “ناسیونالیسم” به مفهوم امروزی آنرا داخل گیومه قرار داده ام.
علی جوانمردی روزنامه نگار طی انتشار چندین ویدئو پیرامون وقایع کردستان عراق بیش از هر کس دیگری تقویت ملی گرایی ( به هیز بونی حسی نه ته وایه تی ) را در جریان انتشار اخبار کردستان عراق مطرح میکند. پیرامون همین مسئله لازم دیدم این را توضیح دهم که بیان این ادعا حتی با قانونمندی و شاخصهایی که در علم فیزیک و شیمی هم بکار برده میشود ادعایی غیر واقعی است. با اتکا به ساده ترین شاخص ها، گند زدن و کهنگی هر پدیده ای معنای بی خاصیتی و محو آن پدیده را بدست می دهد نه عکس آنرا.
در رابطه با تغییر و تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نیز این قانونمندی صادق است. مثلا امروز و در شرایطی که نظام سرمایه داری در اوج بن بست و بحران دنیا را به منجلاب تبدیل کرده است کسی نمیتواند ادعا کند که نظام فئودالی در حال تقویت شدن است؟! یا مثلا روزهای ظهور جمهوری اسلامی و توهمی که بخشی از جامعه به وعده های خمینی و حاکمان اسلامی و دین داری داشتند، با شرایط کنونی از بیخ و بنیاد متفاوت است. اگر سیاست سرکوب، زندان و اسلحه بر سر مردم ایران توسط جمهوری اسلامی حکم نمیکرد، سالها پیش حاکمیت اسلامی از صحنه سیاست جامعه جارو شده بود. بنابراین جایگاه روند سیر تحولات تاریخی مقوله ای بنیادی در توضیح زمان و مکان تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است.
احزاب “ناسیونالیست”، قومی و اسلامی حاکم بر کردستان عراق نیز طی بیش از دو دهه اخیر امتحان خود را مبنی بر بی ربطی به خواستها و آرزوهای مردم کردستان عراق را بنمایش گذاشته اند. “ناسیونالیسم” قرن بیست و یک حتی توان و قابلیت تحقق افق و اهداف پیشینیان خود را هم ندارد. آنهم به این دلیل که “ناسیونالیسم”عصر حاضر در شمایل جریانات حاکم بر کردستان عراق در دوره ای قرعه به نامشان درآمد که دوران مبارزات ضد استعماری برای بیرون کشیدن جامعه ( کشور و اقتصاد ) از زیر سلطه استعمارگران اوایل قرن بیست چندین دهه قبلتر با تسلط کامل سیستم سرمایه داری بر سراسر جهان به پایان خود رسیده بود اما خاصیت تزریق “ناسیونالیسم” عصر حاضر بر بستر سیاستهای به بن بست رسیده نظم ننگین سرمایه داری در کردستان عراق موضوعیت پیدا کرد نه در پاسخ به استقلال سرمایه خودی ورها کردن کشور از سلطه استعمار. شکست، بی افقی، دزدی، غارت، تباهی زندگی مردم و بسیاری موارد دیگر از این دست در کردستان عراق گویای ظرفیت این احزاب در تبدیل شدن به این دمل چرکین است.
به این اعتبار و با پذیرش این روند و قانونمندی تاریخی، “ناسیونالیسم” کرد قرن بیست و یک، به یمن تحولی جهانی یعنی فروپاشی بلوک شرق، قدرقدرتی نظم مخرب جهانی سرمایه داری و قلدرمنشی آمریکا بر جهان و بالاخره تثبیت این قلدری نظامی در عراق میسر شد و دو نیروی مسلح کرد برای پر کردن این شکاف بکار گرفته شدند.
برخلاف گفته های علی جوانمردی و یا جریاناتی که دوست دارند کماکان حس “ناسیونالیستی” را، آنهم در شرایطی که امروز نه تنها آینه تمام قدی از بی ربطی به منافع مردم را در مقابل دید همگان قرار داده است بلکه کارنامه ای از تباهی زندگی چند میلیون انسان در آن جغرافیا و غارت، چپاول و دزدی و فساد از هستی آنان را زیر بغل دارد.
سئوال از علی جوانمردی گرامی این است که: آیا مردم کردستان در هر چهار بخش آن باید همچنان دنبالچه نیروهای امتحان پس داده در کردستان عراق و مناطق دیگر تحت عنوان،”تقویت شدن ملی گرایی در کردستان” باشند یا اینکه راه حل مسئله ملی و حل این مسئله در برسمیت شناختن اراده آزادانه مردم کردستان عراق برای جدایی و تحت حاکمیت نمایندگان واقعی خودشان می بیند؟
تا کی باید مردم کردستان عراق مورد ظلم و نابرابری توسط احزاب حاکم بر اقلیم و غارت هستی شان توسط آنان و از طرف دیگر مورد یورش دولتهای منطقه قرار گیرند؟ مردم کردستان عراق شایسته داشتن یک زندگی انسانی و بدور از دخالت کانگسترهای بارزانی، طالبانی و احزاب مرتجع اسلامی هستند. مردم کردستان عراق لایق برخورداری از یک زندگی مرفه، آزاد و برابر و بدور از دست درازی دولتهای ضد انسان در بغداد، تهران، ترکیه و دیگر دولتها هستند.
همانگونه که بعد از گذشت چهار دهه مردم ایران، اسلام و دین را استفراغ میکنند، مردم آزاده، رنجدیده و شرافتمند کردستان نیز ( حس نه ته وایه تی ) “ناسونالیستی” و قومگرایی را که در شمایل احزاب حاکم بر اقلیم معرف همگان است استفراغ میکنند. باد زدن این مهر ساختگی بر پیشانی انسان و انسانیت و در قرنی که زندگی میکنیم ابدا جایز نیست.

عبدل گلپریان
۳ نوامبر ۲۰۱۷