چرا حزب کمونیست کارگری ایران اصرار دارد محمد جراحی “کادرش بوده”؟

چرا حزب کمونیست کارگری ایران اصرار دارد محمد جراحی “کادرش بوده”؟

در حاشیه جوکهای مجید آذری و علی جوادی

از: سعید صالحی نیا

salehinia@aol.com

۸ اکتبر ۲۰۱۷

مقدمه:

دو مقاله بامزه از مجید آذری و علی جوادی منتشر شده در سایت آزادی بیان ، سطح و عمق فرهنگی و سیاسی این “حزب” بازمانده از منصور حکمت را بار دیگر نشان داد!(۱و۲). سایت آزادی بیان هم به اینها سوبسید داد (که بار اول نیست!) و مقالات بامزه اینها را در ستون ” جدید ترین مطالب رسیده” منتشر کرد که البته من بسیار ممنونم.هر قدر این قبیله بیشتر نشان داده شود برای آموزش جامعه بهتر است!

من این دو مقاله را در دو سطح بررسی می کنم و کاری هم ندارم محمد جراحی کادر اون حزب بوده یا نبوده.اصلا این مهم نیست. هزاران هزار فعال کارگری کادر اون حزب نیستند توی اسمان پر ستاره بالاخره چند نفری هم باید پیدا شوند بعد از ۳۰ سال فعالیت دنبال یک حزب بیفتند! احتمالا حزب توده هم “کادرهائی” در میان جنبش کارگری دارد شاید بسیار بیشتر! لذا مهم نیست از دید من .

مهم نحوه برخورد این حزب کمونیست کارگری به این ماجراست. اجازه بدهید وارد بحث اصلی شوم:

(۱)چرا منطق حکم می کند که اگر فعالی در ایران زندگی می کند یا حتی وقتی بمیرد یا کشته شود تعلق تشکیلاتیش اعلام نشود؟

تعجب من اینست که بعد از داستان دانشجویان آزادی و برابری و اعلام تلوحی عضویت اینها یا هواداری اینها از حزب کمونیست کارگری بازهم اینها درس نگرفتند. اما راستی چرا؟ پاسخ این سوال را بعدا در این مقاله خواهم داد.

اما فعال کارگری یا آزادیخواه در ایران زیر چتر اطلاعاتی رژیم فعال است . همینجوری هم با اتهامات عضویت در احزاب ضد انقلاب دارد دست و پنجه نرم می کند. اگر مرد یا کشته شد چی؟ خوب طبیعتا دوستان زنده او همه مورد بازجوئی قرار می گیرند خانواده اش. تشکلی علنی که بهش تعلق دارد. ایا اینها فهمیدنش سخت است؟ فکر نمی کنم لذا این حزب کمونیست کارگری باید ایراد دیگری داشته باشد که با وجود این منطق ساده باز داد و بیداد راه می اندازد!

(۲)فرهنگ برخورد به مخالف !

این بخش بامزه تر مقالات این دو نفر است! مجید آذری مدعی است که اگر کسی بگوید اینکار غلط است “وجشت کرده”! و “داروغه ” هست و “…اصلا کی هستی”!

علی جوادی مدعی می شود کسی که مخالف متد اینهاست “انتی کمونیست است”! من سالهاست در فیسبوک وقتی توده ایها را نقد می کنم اونها داد می زنند که “تو ضد کمونیستی”! یعنی اگر کسی توده ای را نقد کند ضد کمونیست است! علی جوادی هم تازه وارد این متدهاست! او هم خودش را معیار کمونیزم می داند و اگر کسی انتقادی بهش وارد کند “ضد کمونیست است” .

قبلها یادتان هست همین فرد من را متهم کرد که پاسدارم و “باید بروم ثابت کنم نیستم”! خوب دقت کنید.اینست سطح فرهنگی اینها.

(۳) استدلال دیگر مجید آذری :” مدرک بیاورید که محمد جراحی کادر حزب کمونیست کارگری نیست”!

این از شاهکارهای فکری مجید آدری است! ملاحظه بفرمائید! من فکر می کردم داستان طلب مدرک برای “پاسدار نبودن” شاهکار علی جوادی است! حالا مجید آذری از مخالفان خود “طلب عضو و کادر نبودن” می کند!

اونها که سر و کارشان به اطلاعاتی های رژیم اسلامی یا ساواک افتاده حتما می دانند که اونها هم همین را طلب می کنند! می گویند “شما مدرک بیاورید که عضو گروههای ضد انقلاب نیستید”و “مدرک بیاورید که بی گناه هستید”!

مبنای حقوق قضائی نظامهای دیکتاتوری همینجوری است.ادم باید مدرک بیاورد که دزد نیست مدرک بیاورد دشمن مردم نیست مدرک بیاورد که “جرمی مرتکب نشده”

لذا این داستان “حمله معکوس ” در فرهنگ عقب مانده جهان سومی ریشه دارد.حالا نوبت مجید آذری است که در خواست کند که مخالفانش “مدرک بیاورند که محمد جراحی کادر حزبش نبوده”!

آیا اساسا منطق مخالفان ایشان اینست که محمد جراحی کادر اون حزب نبوده؟ مثلا کسی نماتد مخالفت کند که اقا عقل خوبست ادم هویت سازمانی فردی را رو نمی کند اونهم درون رژیم اسلامی.! خوب اگر کسی اینکار را کرد حتما باید “داروغه باشد” و “بوحشت افتاده باشد” و اصلا “کسی نباشد”!

(۴)چرا حزب کمونیست کارگری داد می زند محمد جراحی کادرش هست؟

بعد از بررسی سطح فرهنگی اینها و بی منطقی و شلختگی اینها در رو کردن هویت سازمانی و حزبی ، بالاخره باید به این سوال پاسخ داد که چرا اینها داد می زنند؟

طبیعتا روانشناسی دارد! اینها داد می زنند چون بدجوری حاشیه ای و منزوی هستند! بالاخره یک نفر را پیدا کردند عضوشان شود! اینهمه کادرشان استعفا دادند رفتند .اخیرا مریم نمازی و فریبرز پویا از اعضای هیئت سیاسی و مادم العمر کمیته مرکزی همینجوری رفتند!

حزب کمونیست کارگری مجبور بود بدنبال جنبش برهنگی برهنه شود ، مجبور شد از رفت و امد پناهندگان به ایران حمایت کند مجبور شد با موسوی کشتی نگیرد اینروزها مجبور است در کنار حکومت اسرائیل از طرح بارزانی برای فریب مردم دفاع کند اسمش را بگذارد “استقلال کردستان”! به هر دری می زند تا بگوید جائی دارد توی این دنیا ستاره ای!

من اصلا می پذیرم انهم چشم بسته که محمد جراحی کادر و حتی رهبر حزب کمونیست کارگریست! کی چی؟ واقعیت اینست که این هیستری ” کادر ماست” پشتش دردی عمیق ایستاده.حاشیه بودن منزوی بودن بی درمان! اینست دلیل هیستری “کادر ما بود”!

از سایت آزادی بیان مجدد تشکر می کنم برای ارائه نظرات این ادمها!

منابع دیگر:

(۱)خطاب به “چپهای” وحشت زده از مرگ محمد جراحی (مجید آذری)

http://www.azadi-b.com/J/2017/10/post_305.html

(۲)چند کلمه پیرامون تحرکات آنتی کمونیستی پس از مرگ محمد جراحی(علی جوادی)

http://www.azadi-b.com/J/2017/10/post_304.html