نه می بخشیم و نه فراموش می کنیم ! ( در سالگرد کشتارهای جمعی تابستان ۶٠ و ۶٧) جمهوری اسلامی ایران!

نه می بخشیم و نه فراموش می کنیم ! ( در سالگرد کشتارهای جمعی تابستان ۶٠ و ۶٧) جمهوری اسلامی ایران!

این عنوان پیمانی ست که همگی انسانهای آزاده و انقلابی و زجر دیده این نسل ما که با جدیت و فداکاری رژیم سلطنتی را ساقط، تا دنیائی عاری از ستم و سرکوب و خفقان را پایان بخشند و بجای آن جایگاه واقعی انسانی بازگردد، اما افسوس و دریغا ….ازاین همه فداکاری و خون بها دادن که رژیمی و سیستمی جایگزین گردید که ادامه دهنده راه سرکوب و کشتار حکومت پهلوی را در پیش گرفت و ازهیچ گونه کشتار و طرفندهای ارتجاعی برای تحمیق مردم دریغ نورزید وبر موج توهم مذهبی مردم سیستمی را پایه گذاری نمود که مردم بجان آمده ما را به عهدعتیق بازگرداند وبر این اساس گام بگام برای باز پس گیری دستاوردهای دوران قیام و بخانه فرستادن مردم حق طلب و آزاده در میدان بهر حیله و نیرنگ و رعب و وحشتی متوسل گردید، از سرکوب مردم آزاده ترکمن صحرا تا کشتار و مرعوب کارگران ماهیگیر بندر انزلی، از بستن دانشگاهها در سراسر کشور برای منفعل کردن جوانان مبارز و انقلابی و زنان فعال در تشکلها و شوراهای مستقلشان و نیمه جامعه و لشکر کشی و توطئه گری بر علیه مردم آزاده و حق طلب کردستان که مصممانه بدفاع از دستاوردهای قیام ادامه میدادند و در ادامه در شیپور دمیدن توطئه جنگ افروزی و فضای جنگی و سامان دادن جنگی خانمانسوز وارتجاعی با عراق بمدت هشت سال که باآن هر صدای آزادیخواهی را خفه و با بهانه جنگ و دفاع از مرزها هر گونه اعتراضی را برای پیشبرد سیاست جنگی اش بدست فراموشی بسپارد. در ادامه این تحرکات ارتجاعی و ویرانگر که ضرر و زیانش متوجه مردم جامعه بوده و رژیم خود را هرچه بیشتر تا دندان مسلح تر و آماده تر برای هر تعرضی بود و بوق و کرنای تبلیغی اش نیز همین جهت را میپیمود و هرچه زمان میگذشت و متوجه نفرت و انزجار مردم نسبت به خودشان و سیستمشان بیشترآگاه میشدند برایش تدابیری عوامفریبانه و جنایتکارانه اندیشیده و بکمک مشاورین ریز و درشت خود از حکومتیان تا جریانات دیگری رسوا چون توده ایها و اکثریتیهای خائن و ریاکار تدابیری برای هرچه محکمتر نمودن خود و ادامه ننگین راهشان همه گونه راهنمائی می یافتند.
از کشتارهای سال ۶۰ خورشیدی که با ضربات پیاپی به سازمانهای سیاسی و دستگیریهای زیاد و کشتار فراوان مبارزان انقلابی و کمونیست خوشنام و شناخته شده که بر پرونده سیاه رژیم میافزود تا از آن وقیحانه تر فاجعه کشتار دسته جمعی تابستان ۶۷ در طول مدت کوتاهی پس از باصطلاح سرکشیدن جام زهر رهبر و قبول شکست و پایان جنگ ارتجاعی ایران و عراق و پر بودن زیاده از حد سیاسیون مبارز در زندانهای مخوف رژیم و نگرانی فراوانی که برای سران آفریده بود و نگهداریشان به شیوه ای سخت و آزادیشان هم برایشان گرانتر تمام میشد، آرامش ازآنها ربوده بود و در چاره اندیشی و تصمیمی جنایتکارانه و فرمانی محرمانه و در بیدادگاههائی چند دقیقه ای و فرمالیته و در نهایت بیحقوقی در حاکمیت رئیس جمهور وقت خامنه ای و نخست وزیرش میرحسین موسوی و رئیس سپاه پاسداران رفسنجانی و فرمان خمینی چوبه های دار را برای زندانیان آماده و در گروههای جمعی و پشت سر هم آنانرا به گورهای دسته جمعی از جمله گلزار خاوران و مکانهای دیگر و حتی در شهرهای غیر از تهران سپردند که در تاریخ ثبت و بعنوان وحشیانه ترین نسل کشی در جامعه ما ثبت واز آن یاد میشود.
رژیم بوضوح متوجه عوارض فاجعه بار دوران جنگ و همه فشار و بحران ناشی از آن بود و گذراز این شرایط ساده وسهل بنظر نمیامد و چاره جوئی را از تخلیه زندانها و خلاص شدن از معضل را با از میان بردنشان اندیشید و پر پر نمودن این انسانهای فرهیخته ومبارز که خار در چشم رژیم بود در دستور کارشان آمد و این جنایت را آفریدند تابتوانند وقت خریده و مردم بجان آمده از جنگ و ویرانی و آوارگی را نیز مرعوب و ساکت ودر کنار سکوت وچشم بستن مصلحت طلبانه دول غربی بیشتر براین خفقان و سرکوب افزوده تا پروژه ای رابپایان رساند که بعداز خاتمه جنگ برای بقایش بدان نیاز داشت ودر آن دریغ نورزید.
در سالگرد این فجایع تاریخی رژیم اسلامی حامی سرمایه و نسل کشی ها، پیمان میبندیم که برای بزانو در آوردن این رژیم جهل وخرافه به نیروی کارگران و زحمتکشان متشکل ومتحد در کنار مبارزات توده ای مردم ایران لحظه ای ازپای ننشینیم. درود به روان پاک جانباختگان راه آزادی و سوسیالیسم و خانواده های سربلندشان که همواره غم و اندوه نبودنشان بر جسم و روحشان سنگینی کرده و آنرا به توان وانرژی در راه بزیر کشیدن این جانیان تبدیل کرده اند.
یادشان و فداکاری هایشان همواره روشنائی بخش راه مبارزاتی مان خواهد بود.
تابستان ١٣٩۶ خورشیدی / آگوست ٢٠١٧ میلادی
اردشیر نصراله بیگی