تحرک و پیشروی جنبش کارگری / گفتگوی خلیل کیوان با شهلا دانشفر

گفتگو با شهلا دانشفر

پیرامون تحرک و پیشروی جنبش کارگری

خلیل کیوان: اعتراضات کارگری گسترده است. از جمله روزهای دهم و یازدهم تیرماه شاهد حرکت سازمانیافته و گسترده کارگران شرکتی مخابرات در بسیاری از شهرهای استان های لرستان، خوزستان، فارس، مازندران، کرمان، سیستان و بلوچستان، آذربایجان شرقی و همدان، بودیم.  کارگران مخابرات با یک اقدام سراسری و همزمان دست به تجمعات اعتراضی در مقابل ساختمان های مخابرات زدند و خواهان عقد قرارداد مستقیم و تامین امنیت شغلی خود شدند. علاوه بر این، طبقه بندی مشاغل نیز از خواست های دیگر کارگران مخابرات میباشد. بعد از آن نیز  کارگران جواب تهدیدات مسئولان را با ادامه اعتراضاتشان دادند. یک حرکت سراسری و سازمانیافته علیرغم محدودیت ها و فشارهای امنیتی. چطور ممکن است علیرغم محدویت ها و فشارهای امنیتی که بر فعالین کارگری و حرکت های اجتماعی وارد می شود، چنین حرکت هایی را سازمان داد؟

شهلا دانشفر: علت آن بیش از هر چیز به اوضاع سیاسی کنونی و در نتیجه آن تحرک اعتراضی گسترده در جنبش کارگری و کل جامعه برمیگردد. اجازه بدهید مختصری توضیح دهم.  یک اتفاق مهم در مضحکه انتخاباتی حکومت تضعیف آشکار موقعیت خامنه ای بود و  تضعیف خامنه ای یعنی تضعیف کل حکومت و تمام جناحهایش در برابر مردم. به عبارت روشنتر از درون این مضحکه حکومت اسلامی ضعیف تر و متشتت تر بیرون آمد. از جمله بعد از انتخابات موضوعات بیشتری  مورد نزاع و کشمکش در درون حکومت شده و نزاعهایشان آنچنان بالا گرفت که خامنه ای فرمان “آتش به اختیار” را صادر کرد و طرف مقابل نیز ساکت ننشت و گفت “آتش به اخیتار دو طرفه است”.  بعد هم در روز قدس تندترین شعارها چون “روحانی بنی صدر پیوندتان مبارک” ، “مرگ بر آخوند آمریکائی” و “مرگ بر منافق” علیه حسن روحانی سر داده شد. این اتفاقات نشان از این دارد که امروز نزاعهای درون حکومتی وارد فار جدیدی شده است و ریشه آن نیز در بن بست سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی است. این وضعیت، جمهوری اسلامی را از درون خرد میکند و طبعا یک  نتیجه آن شکننده تر شدن و بی روحیه تر شدن نیروی سرکوبش است. خصوصا کشیده شدن نزاعهای حکومتی به خیابان، فرصت تعرض بیشتری به مردم میدهد که با خواستهای اعتراضی شان جلو بیایند و این به نوبه خود جنبش کارگری و جنبش های اجتماعی  را در موقعیت قویتری قرار میدهد. از همین رو است که میتوان گفت امروز جنبش اعتراضی کارگری و جنبش های اعتراضی دیگر در سطح جامعه وارد فاز جدیدی شده است و ما شاهد این هستیم که  مردم هر روز متعرض تر و سازمانیافته تر به جلو می آیند و خواستهایشان را طلب میکنند.

در مقابل جمهوری اسلامی نیز فضای پر جنب و جوش اعتراضی در جامعه را می بیند. سنگینی وزن اعتراضات کارگری را در این اوضاع می بیند، به وضع اسفبار خودشان نیز اذعان دارد و بشدت نگران اوضاع است و مرتبا دارند از خطر شورش مردم به یکدیگر هشدار میدهند. در چنین شرایطی حکومت اسلامی تلاش میکند با روشهایی مثل برخ کشیدن قدرت سرکوب خود اوضاع را در کنترل نگه دارد و هر جا زورش رسید سرکوب کند. از جمله حمله به مجلس اسلامی و قبر خمینی بهانه ای شد برای عملی کردن این سیاست و امنیتی کردن بیشتر جامعه و یا بطور مثال مخاطب اصلی حمله موشکی سپاه پاسداران به سوریه نیز در واقع مردم بودند. نیروی انتظامی خود را مقابل مجلس و مراکز مهم دولتی مستقر کردند و گفتند به دلیل امنیت دیگر تجمع کردن مقابل مجلس ممنوع است. اما معلمان شاغل آزاد تجمعی سراسری مقابل مجلس برپا کردند و در جواب سرکوبگران حکومت اسلامی گفتند، پاسخ ما را بدهید تا تجمع نکنیم. بعد هم مالباختگان کاسپین و نیروهای معترض دیگر مقابل مجلس تجمع گذاشتند و دوباره این محل به مکان اعتراضات اجتماعی مردم تبدیل شد. و در کوران تقلاهای حکومت برای سرکوب جامعه ما شاهد اعتراضات هر روزه کارگران در محیط های کار، به راه افتادن کارزارهایی چون چهارشنبه های بدون حجاب، اعتراضات هر روزه و خیابانی مالباختگان در شهرهای مختلف علیه دزدان حکومتی  بوده ایم. تمامی اینها نشان دهنده اینست که تقلاهای حکومت  برای سرکوب جامعه دیگر باروتی ندارد. برای مثال در برابر اعتراضات کارگران معدن آق دره از یکسو نیروی انتظامی را به میدان آوردند و به صف کارگران حمله کردند، از سوی دیگر در برابر فضای اعتراضی ای که بلند شد، بطور مسخره ای این حمله را منکر شدند و گفتند درگیری بخاطر دعوای بخشی از مردم روستا و کارگران معدن بوده است. یا در همین دو ماه اخیر نیز ما شاهد موفقیت هایی چون آزادی بهنام ابراهیم زاده از چهره های شناخته شده کارگری در اول مه، مرخصی اسماعیل عبدی از رهبران اعتراضات معلمان در چهارم تیرماه از زندان بدنبال اعتراضات گسترده ای که صورت گرفت، لغو حکم یازده سال زندان جعفر عظیم زاده و شاپور احسانی از رهبران شناخته شده کارگری و رفع اتهامات از خواهران آتنا دائمی بودیم. در نیشکر هفت تپه ، در همین اعتراضات اخیرشان ٣٠ نفر از کارگران را تحت عنوان رهبری اعتراضات کارگری از کار اخراج کردند، اما کارگران ایستادند و موفق به بازگرداندن همکارانشان به کار شدند. در چنین فضایی است که اعتصابات سراسری کارگران پیمانی مخابرات شکل میگیرد و ممکن بودن آنرا مقابل چشم کل جامعه قرار داده است.

خلیل کیوان: با توجه به توضیحاتی که دادید، مشخصا چه ارزیابی ای از اعتراضات سراسری کارکنان پیمانی مخابرات دارید؟

شهلا دانشفر: اعتراضات کارکنان مخابرات  و تبدیل آن به اعتصاب سراسری از یکسو نشاندهنده توازن قوای سیاسی جدیدی است که به نفع ما مردم تغییر کرده است و از سوی دیگر فضای پر تحرک جنبش کارگری در چنین اوضاعی را  به نمایش میگذارد. به این اعتبار اتفاق جدیدی است و  باید روی آن مکث بیشتری کرد.

اعتراضات کارکنان شرکتی مخابرات از مشهد شروع شد. بعد از آن کارکنان مخابرات در لرستان فراخوان به اعتصاب  دادند و موفق به برپایی این اعتصابات شدند. بعد نیز دامنه این اعتراضات سراسری شد. در کوران این اعتراضات مدیریت کارکنان مخابرات را تهدید به اخراج کرد. اما کارگران ایستادند و پاسخ دادند ما را از اخراج نترسانید و در ابعاد سراسری تری در استانهای مختلف تحت عنوان دفاع از همکارانشان در مشهد و در اعتراض به توهین مدیریت مخابرات به اعتراضاتشان ادامه دادند.

این اعتراضات، با نفس جلو آمدن گفتمان بر سر اعتصاب سراسری، این ابزار قدرت نمایی طبقه کارگر و تحقق یافتن آن، آنهم در اوضاع سیاسی امروز، جایگاه مهمی دارد و  بطور واقعی در مقابل کل کارگران و کل جامعه راه نشان میدهد. تبیین درست این اتفاقات گام مهمی در پیشروی بیشتر مبارزات کارگری و کل مردم است.

جنبه مهم دیگر اعتراضات کارکنان پیمانی مخابرات، تاکید بر خواست مهم قراردادهای مستقیم است. و این خواست کارگران نفت، پتروشیمی ها، شهرداری ها، معلمان، پرستاران و بخش عظیمی از کارگران است که با این معضل و قراردادهای برده وار پیمانی درگیرند. این اعتراضات میتواند سرنخی برای شروع اعتراضات گسترده کارگری با خواست کوتاه شدن دست پیمانکاران از محیط های کار و انعقاد قرارداده های مستقیم کاری باشد. به این لحاظ نیز اعتراضات سراسری کارکنان پیمانی مخابرات شایسته بیشتری حمایت هاست و باید اخبار این اعتراضات را وسیعا اطلاع رسانی کرد.

خلیل کیوان: در ادامه اعتراضات سراسری در سال های اخیر توسط معلمان و بازنشستگان آموزش و پرورش، کارگران آتش نشانی، کارگران فشار قوی برق، بازنشتگان فولاد و بخش های دیگری از طبقه کارگر و تهیه طومارهای اعتراضی سراسری توسط بخش های از کارگران از جمله کارگران نفت، تجمع سراسری و همزمان کارگران مخابرات در شهرهای مختلف کشور، گام بزرگی در گسترش مبارزات کارگران سراسر ایران است. با توجه به این شواهد آیا می توان گفت ما با یک تحول در جنبش کارگری و ارتقاء سطح مبارزه هستیم؟

شهلا دانشفر: ما در کنگره دهم حزب کمونیست کارگری ایران  از یک تحول عظیم در جنبش کارگری در سالهای اخیر سخن گفتیم. تحولی که جنبش کارگری را در آستانه سازمانیابی توده ای قرار داده است. اعتصابات سراسری کارکنان پیمانی مخابرات نه تنها صحت این حقیقت را روشنتر و شفاف تر در مقابل کارگران قرار میدهد، بلکه بطور واقعی گویای ارتقای سطح مبارزات کارگری و کل جامعه و قرار گرفتن جنبش کارگری در آستانه رفتن به سوی اعتصابات سراسری است. به عبارت روشنتر از اسفند ٩۵ که کنگره حزب برگزار شد تا کنون اوضاع سیاسی به قدری جلو رفته است که همانطور که اشاره کردم امروز جنبش کارگری و جنبش های اجتماعی در سطح جامعه  به لحاظ توازن قوا در موقعیت بسیار مساعدتری قرار گرفته اند  و این خود کیفیت جدیدی به اعتراضات جاری داده است. از همین رو  میتوانم بگویم که تحولات این چند ماهه، جنبش کارگری را در آستانه رفتن بسوی اعتصابات سراسری قرار داده است. همانطور که در سطح جامعه نیز امروز دیگر بحث بر سر نفی عملی حجاب و چهارشنبه های بدون حجاب است. این اتفاقات همه جدیدند و بیانگر کیفیت جدیدی از اعتراض و مبارزه در اوضاع پرجنب و جوش اعتراضی جامعه هستند و دیدن آن مهم است. به این معنا پاسخ من به سوال شما اینست که بله  اتفاقاتی چون اعتصابات سراسری کارگران مخابرات در تمام استانها و اعتصاب محلی کارکنان این سازمان در یک روز معین در شهرهای مختلف استان لرستان، اعتراضات قدرتمند کارگران شاغل و بازنشسته نیشکر هفت تپه و عقب زدن قدم به قدم مدیریت، جلو آمدن دوباره کارگران هپکو با مارش با شکوهشان در وسط شهر اراک و اولتیماتوم آنها در برابر وعده های مدیریت به اینکه اگر اقدامی صورت نگیرد، اعتراضاتشان را گسترده تر از سر خواهند گرفت، گویای فضای پر تحرک جنبش اعتراضی کارگری و ارتقای سطح این مبارزات است.

خلیل کیوان: اعتراضات سراسری و حضور خانواده های کارگری در تجمعات اعتراضی، دو اقدام مهم جنبش کارگری در جهت اتحاد بیشتر صفوف طبقه کارگر است. طبعا به میدان آوردن نیروی بیشتر در مقابل دولت و کارفرماها به معنی درجه بالاتری از سازمانیابی در میان کارگران است. چگونه می توان این حرکت را گسترده تر، سازمانیافته تر و موثرتر به پیش برد و صف واحد سراسری طبقه کارگر را شکل داد؟

شهلا دانشفر: همانطور که اشاره کرده اید، شرکت فعال خانواده های کارگری در اعتراضات جاری و سراسری تر شدن اعتراضات کارگری، اتفاقات مهمی در جنبش کارگری و در اوضاع سیاسی امروز است. به عبارتی حضور خانواده ها خود یک فاکتور مهم در بالاتربردن قدرت طبقاتی کارگران در مبارزاتشان و اجتماعی شدن اعتراضات کارگری است که میتواند بیشترین نیرو را به میدان آورد. از همین روست که این اتفاقات کیفیت جدیدی به جنبش کارگری داده و به آن اجازه میدهد که سازمانیافته تر و قدرتمند جلو بیاید. در نتیجه چنین تحولاتی است که جنبش کارگری هر روز وزن سنگین تری در فضای سیاسی جامعه پیدا میکند.  برای جلوتر بردن این پیشروی ها که موضوع سوال شماست، قبل از هر چیز باید این اتفاقات شورانگیز را به عنوان نقطه قدرتهای جنبش کارگری دید و به رسمیت شناخت و برای تثبیت آنها تلاش کرد. برای مثال به جرات میتوان گفت که هم اکنون حضور خانواده ها در جنبش کارگری به سنت رایجی تبدیل شده است. از جمله نمونه های اخیر آن حضور فعال خانواده ها در تجمع اعتراضی روز ١٧ خرداد کارگران نیشکر هفت تپه در شوش، اعتراضات کارگران اخراجی و جویای کار معدن آق دره همراه با خانواده هایشان، اعتراضات کارگران معادن زغال سنگ هشونی غربی و کوهبنان و  خانواده های آنها بخاطر تعویق پرداخت دستمزدهایشان است. در اعتراضات کارکنان مخابرات نیز خانواده ها جایگاه مهمی داشته اند. از جمله در پانزدهم تیرماه، این کارگران برای پیگیری خواستهایشان به همراه خانواده هایشان تجمع داشتند. همچنین در سومین روز از تجمعات سراسری آنان در  آبان سال گذشته نیز که بیش از دو هزار نفر از آنها از شهرهای مختلف در مقابل مجلس تجمع داشتند، خانواده ها شرکت فعالی داشتند. دیدن این پدیده مهم فاکتور مهمی در گسترش دامنه اعتراضات کارگری و متحد کردن کل جامعه حول خواستهای سراسری علیه زندگی زیر خط فقر و برای داشتن یک زندگی انسانی است. حضور خانواده ها در اعتراضات کارگری و در تمام عرصه های مبارزه در سطح جامعه را باید به امری همه گیر تبدیل کرد.

طبقه کارگر هنوز با کل نیروی طبقاتی اش به میدان نیامده است. حضور خانواده ها فاکتور مهمی در به میدان آمدن کل این نیرو و بسیج کل جامعه پشت خواستهای سراسری کارگری است و این یک تاکید مهم ماست.

تاکید دیگر دیدن توازن قوای موجود و جلو آمدن با خواستهای سراسری است. همانطور که کارکنان پیمانی مخابرات خواستار قراردادهای مستقیم کاری هستند و این یک خواست سراسری کارگری است.

تاکید دیگر، دامن زدن به جنبش برای سازمانیابی توده ای کارگری در سطحی سراسری است. تاکیدی که موضوع یکی از قرار های کنگره دهم حزب بود.

اعتراضات کارکنان پیمانی مخابرات  در سال گذشته و دور اخیر مبارزاتشان از وجود شبکه گسترده ای از ارتباط در میان این کارگران در سطح سراسری حکایت دارد. شبکه هایی که اساسا در مدیای اجتماعی شکل گرفته اند. و در واقع در بستر این شبکه هاست که اعتصابات سراسری شکل گرفته است و در همین بستر نیز کارگران مخابرات  میتوانند و حیاتی است که تشکل سراسری و توده ای خود را شکل دهند.

طبعا اینجا بحث من بر روی جنبش کارگری به معنای اخص کلمه است. وگرنه طبقه کارگر برای اینکه خود را رها کند، باید کل جامعه را رها کند. برای این کار باید پرچم اعتراضی و نقد عمیق خود به کلیت نظام سرمایه داری را در برابر جامعه بلند کند و برای  ایفای این نقش به حزب نیازمند است. اینجاست که یک تاکید و فراخوان مهم من به کارگران عضویت در حزب کمونیست کارگری است.

خلیل کیوان: شما بر این باورید که گرایشات و محافل مختلف کارگری می توانند متحدانه در جهت اتحاد صفوف مبارزاتی طبقه کارگر همکاری کنند. قدری در این مورد توضیح دهید.

شهلا دانشفر: درست است. گرایشات مختلف در جنبش کارگری و جنبش های اجتماعی موجود فعالند. به نظرمن این گرایشات و محافل مختلف کارگری میتوانند حول خواستهای سراسری کارگری و علیه تعرضات هر روزه حکومت اسلامی متحد عمل کنند. بطور عملی نیز این اتفاق افتاده است. نمونه اش قطعنامه های تشکلهای مختلف کارگری در مناسبت های مختلفی چون روز جهانی کارگر و علیه تعرضات حکومت اسلامی چون اعتراض علیه طرح ضد کارگری اصلاح قانون کار و یا بیانیه هایی با امضای فعالین و رهبران کارگری از طیف ها و گرایشات مختلف علیه امنیتی کردن مبارزات و در کارزارهای مختلف  را شاهد بوده ایم. اقداماتی از این دست، میتواند صفی قدرتمند از رهبران اعتراضات کارگری و تشکلهای کارگری را در مقابل حکومت اسلامی و تعرضاتش قرار دهد. این به نفع جنبش کارگری است و در راستای تقویت آنست. طبعا در اقداماتی از این دست نیز هر گرایشی تلاش دارد، گفتمان خود را به جلو برد. گرایش چپ و رادیکال نیز به درجه ای که بتواند بر خواستهای اعتراضی خود صراحت و شفافیت دهد، به همان درجه  میتواند مهر خود را بکوبد و رنگ خود را به اعتراضات جاری کارگری بدهد. خوشبختانه وقتی به جنبش اعتراضی کارگری و جنبش های اعتراضی در کل جامعه نگاه میکنید، دفاع از آزادیخواهی، انسان دوستی، برابری طلبی و به مصاف گرفتن تمام فجایع و تبعیضات حاکم در جامعه و ضدیت با فساد و دزدی نشاندهنده غالب بودن ایده آلها و آرمانهای چپ در جامعه است.

اما در عین حال خط قرمزهایی هم وجود دارد. خط قرمزها گرایشات و جریاناتی هستند از نوع ملی اسلامی ها و طیف های رنگارنگ آن که یک تلاش دائم آنها کشاندن مبارزات کارگران و کل جامعه بدنبال این جناح و آن جناح حکومتی، نگاهداشتن و منحصر کردن این مبارزات در چهارچوب های قوانین جمهوری اسلامی و ساختارهای آن است. گرایشاتی که عملا برای حکومت وقت میخرند و مبارزات مردم را با سردواندن در کریدورهای قانون و دستگاههای حکومتی به فرسودگی میکشانند. بطور مشخص عملکرد اینگونه گرایشات را در کانونهای صنفی معلمان، پرستاران و در جنبش کارگری به روشنی دیده ایم و تجربه کرده ایم که در مقاطعی به ترمزی در مقابل رشد این مبارزات تبدیل شده اند. و یا گرایشاتی که با دامن زدن به قومگرایی، خرافه و عقب ماندگی  عملا در صفوف اعتراضات جامعه تفرقه ایجاد میکنند و آنرا به بیراهه میکشند.

نقد و افشای این گرایشات و منزوی کردن آنها، نقد و افشای تشکلهای دست ساز حکومتی، این ارگانهای جاسوسی حکومت در محیط های کار که همواره تلاششان بر کشاندن مبارزات کارگران بدنبال جناحهای حکومتی و مهار این مبارزات بوده است و کنار زدن آنها به عنوان یک مانع از مقابل مبارزات کارگری، یک گام مهم در پیشروی جنبش کارگری و قرار دادن افق روشن در مقابل مبارزات کارگران و کل جامعه است.

خلیل کیوان: برخی بر این باورند که در وضعیت فعلی و با توجه به فشار امنیتی که بر رهبران و فعالین کارگری وارد می شود امکان تشکل یابی سراسری ضعیف و حتی ناممکن است. شما در این مورد چه نظری دارید؟

شهلا دانشفر: ما پاسخ این ناباوری را در همان قطعنامه در مورد موقعیت ویژه جنبش کارگری  در ایران در کنگره دهم دادیم. در سر سخن این قطعنامه اعلام کردیم که در فضای متحول اجتماعی و موج هم سرنوشتی و همبستگی با مبارزات کارگری، این جنبش اکنون ثقل سیاسی مهمی در جامعه پیدا کرده  و به آستانه ایجاد تشکلهای توده ای کارگری رسیده است و مهمترین مولفه های این تحول و پیشروی را بر شمردیم. قبل از هر چیز خوانندگان این نوشته را به آن قطعنامه رجوع میدهیم. اما نکته اینجاست که اتفاقات همین چند ماه نیز همانطور که اشاره کردم بر صحت گفته ما مهر تاکید گذاشته است. از جمله ابعاد گسترده اعتراضات کارگری در چند ماهه اخیر و نقش بیش از پیش خانواده ها در این مبارزات، سراسری تر شدن اعتراضات کارگری و بوجود آمدن بستر آماده تری برای اعتصابات سراسری از نوع اعتصابات سراسری کارگران مخابرات که خود از سازمانیافتگی بالای این اعتراضات حکایت دارد، نقش مدیای اجتماعی در ارتباط گیری اجتماعی و شکل دادن به بستری از گفتمان سازی و تصمیم گیری سریع و سراسری همه و همه معنای عملی مهیا تر شدن شرایط برای ایجاد تشکلهای سراسری توده ای را توضیح میدهد که تحقق آن خود میتواند منشاء تحول عظیمی در جنبش کارگری و در سطح جامعه باشد. به نظر من ندیدن این پیشروی ها و تردید و ناباوری برای برداشتن گام عملی در این جهت، ترمزی در برابر حرکت تحول ساز جنبش کارگری و یک لطمه بزرگ سیاسی به مبارزات کل جامعه است. اما در این رابطه نیز خوبست اشاره کنم که خوشبختانه جنبش اعتراضی کارگری هر روز سازمانیافته تر به جلو گام بر میدارد و در هر قدمش، بخش زیادی از این ناباوری ها را کنار میزند و این خود نشان دیگری از رشد گرایش چپ و رایکال در راس جنبش کارگری است. این وظیفه رهبران چپ و کمونیست در جنبش کارگری است که پرچم جنبش برای سازمانیابی را قدرتمند به دست بگیرند و تحقق آنرا امر فوری خود بدانند.

خلاصه کلام اینکه به اعتقاد من در توازن قوای سیاسی امروز، با اتکاء به پیشروی های تا کنونی جنبش کارگری از جمله ابعاد گسترده جنبش کارگری و سراسری تر شدن ابعاد آن، تثبیت امر حضور خانواده های کارگری در این مبارزات و اجتماعی تر شدن دامنه آن، با وجود صفی از رهبران سرشناس کارگری در سطح جامعه و افزون شدن شمار هر روزه آنان، متحد شدن صفوف بخش های مختلف طبقه کارگر حول خواستهای سراسری تر، و با وجود ابزار سازمانیابی ای چون مدیای اجتماعی میتوان بسوی ایجاد تشکلهای توده ای کارگری در سطحی سراسری گام برداشت و پایه های آنرا بنا گذاشت و باید دست به کارش شویم.

به عبارت روشنتر وقتی کارگران میتوانند ظرف یک هفته اعلام اعتصاب سراسری کنند و به آن تحقق بخشند، با اتکاء به همان نیرو و شبکه ارتباطی ای که پشت چنین مبارزاتی شکل گرفته و سازمانیافته  است، می توانند برای ایجاد تشکل توده ای سراسری خود از جمله در بخش هایی چون نفت، پتروشیمی ها، آتش نشانی، مخابرات، شهرداری ها، برق، بازنشستگان، پرستاران، معلمان و غیره دست بکار شوند. و میتوان برای گذاشتن پایه های مجامع عمومی کارگری به عنوان ظرف سازمانیابی توده ای کارگری در محیط های کار، دست به کار شد.