اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه می تواند سراسری شود

اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه می تواند سراسری شود
خبرهای رسیده حاکی است که کارگران شرکت نیشکر هفت تپه بدنبال تجمع و بستن جاده بین المللی اهواز اندیمشک توسط کارگران بازنشسته شرکت نیشکر هفت تپه، کارگران شاغل این شرکت نیز در اعتراض به عدم پرداخت دستمزد ماههای فروردین و اردیبهشت ماه سال جاری و پاداشهای سالهای ۹۴ و ۹۵ دست به اعتصاب زدند و امروز شانزده خرداد وارد چهارمین روز خود می شود .
چندین سال است که کارگران خواستار بهبود شرایط بیمه و اجرای قانون مشاغل سخت و زیان آورهستندو امسال نیز افزایش نیافتن حقوق وعدم پرداخت دستمزد ماهای فروردین و اردیبهشت ماه باعث شده است این خواسته طبیعی نیز به جمع مطالبات کارگران افزوده شود.
کارگران بخش های مختلف شرکت نیشکر هفت تپه پیشینه مبارزاتی طولانی در مبارزه برای تحقق خواست هایشان دارند . روشن است که سرمایه داران بخش خصوصی، مدیران مراکز کار دولتی و اداره کنندگان موسسات اقتصادی و رژیم جمهوری اسلامی به عنوان حامی و پشتیبانشان هر چه در توان داشته باشند برای کسب سود بیشتر و استثمار شدیدتر کارگران به کار خواهند گرفت و تنها در صورتی حاضر به قبول مطالبات کارگران خواهند بود که ببینند سوداندوزیشان در نتیجه فشار مبارزه کارگران به خطر افتاده است. اگر این فشار کارگری به اندازه کافی پر قدرت نباشد، سرمایه داران با وعده و وعید و فریب و یا با سرکوب آن را از سر خواهند گذراند. اما فشار کارگران در صورتی کوبنده خواهد بود که مبارزات بخش های مختلف با هم هماهنگ گردند. اگر جویبارهای پراکنده این نبرد به هم بپیوندند به رود خروشانی تبدیل می شود که هراس واقعی در دل سرمایه داران و دولت شان خواهد افکند .
طی همین یک ماه گذشته شاهد چندین صحنه مبارزه کارگری در شهرها و مراکز صنعتی ایران بوده ایم. اما ناهمزمانی و ناهماهنگی و عدم ارتباط آنها با هم موجب شده است تا دولت و کارفرمایان از ناحیه این حرکت های کارگری احساس فشار جدی نکنند. با اینکه کارگران در همه نمونه های ماههای اخیر مطالبات جدی و مهمی را در زمینه افزایش دستمزد و بیمه های اجتماعی و غیره مطرح کرده اند، بطوریکه حتی در مقایسه با چند سال گذشته که عمدتا خواست های دفاعی و محدود در حد دریافت حقوق معوقه یا تعطیل نشدن کارخانه و نظایر آن مطرح می شد، پیشرو تر و تعرضی تر هم هستند، اما چون در پیوند مبارزاتی با همدیگر قرار ندارند، کارفرمایان با روش های خاص خودشان می توانند آنها را از سر بگذرانند و این مبارزات پراکنده و بدون ارتباط با هم، متاسفانه کمتر موفق به تحمیل مطالبات خود به کارفرمایان و دولت شده اند.
تا آنجا که به توده کارگران مربوط می شود، در مقابل شرایط دشوار و فلاکت بار اقتصادی که با آن روبرو هستند سر فرود نیاورده اند و جنبش کارگری ایران از این لحاظ فعالترین جنبش اجتماعی پیشرو در این دوره است، در واقع آنها کاری را که لازم است، انجام می دهند. بنابراین روی سخن با کارگران پیشرو و فعالینی است که در موقعیت رهبری این مبارزات قرار دارند. آنها که در راس حرکت های محلی کارگران قرار دارند، برای به پیروزی رساندن یک مبارزه کارگری محلی به پیوند زدن آن و مربوط ساختن آن با مبارزه بخش های دیگر نیاز دارند.
گسترش ارتباط فعالین و پیشروان کارگری بخش های مختلف جنبش کارگری با یکدیگر، بطوریکه بتوانند مبارزات کارگران را در محدوده های هرچه وسیعتری به هم مربوط سازند، هم پیش درآمد ایجاد تشکل های نیرومند کارگری است و هم راه را برای سراسری شدن این مبارزات هموارتر می سازد. آغاز چنین روندی، تحولی در جنبش کارگری ایران محسوب می شود و شبکه مرتبط پیشروان و فعالین کارگری است که زمینه ساز چنین تحولی خواهد بود.
عزیز آجیکند