اول مه و لالایی قطعنامه ها

اول مه و لالایی قطعنامه ها
بزرگترین خدمت به اول مه بر گشت به عقب و بررسی آن است. به کجا میرویم و چگونه؟ اول مه جشن است، شادی است، اول مه روز رژه است و روز پس زدن دست قلدری حکومت است. اول مه را هزار گونه میتوان جشن گرفت، به هزار گونه میتوان اجتماع کرد ولی همزمان اول مه میتواند با سر پل استوار با واقعیتهای دشوار زندگی و برای ایجاد تغییر در موقعیت اقتصادی و اجتماعی کارگران مورد توجه قرار بگیرد. اول مه امسال نیز با تمرکز بر قطعنامه ها فرصت مهم دیگری را از دست داد.
اولا: این قطعنامه ها صرفا اعلام موضع هستند که حتی امضا کنندگان خود را به عمل خاصی متعهد نمیکند. بندهای این قطعنامه ها اعلان حقوق کارگران است که در بسیاری موارد در هاله ای از رمز و استعاره پیچیده شده است و در طول سی سال میتواند همان انشاء را حفظ کند.
ثانیا: این قطعنامه ها هیچ خاصیتی ندارد جز اینکه عده ای را دچار این توهم سازد که با اعلام موضع هم میشود در میدانی که بازیگرانش نیروهای اجتماعی هستند ، کاری صورت داد. با اعلام موضع خشک و خای وقتی حتی دهها هزار نفر همراه باشند نه شکمی سیر میشود و نه اتحادی شکل میگیرد.
ثالثا: قطعنامه ها رو به چه کسی است؟
دو سوم مفاد قطعنامه ها در قانون اساسی پوشانده شده است. وزیر کار خود مخالف دستمزد عقب افتاده است، خواهان آزادی تشکل ها است و خانه کارگر جمهوری اسلامی قطعنامه را منتشر ساخت است.
میشود هنوز امیدوار بود صدها واحدهای تشکل کارگری در محلات شکل گرفته باشند که برای تشکیل صندوقهای کارگری، برای کمک به معیشت کارگران محله، برای وادار ساختن دولت و اداره کار، برای ایجاد پیوند میان شاغلین و بیکاران یارگیری کرده و نقشه ریخته باشند. در غیر اینصورت اول مه و قطعنامه ها، با همه نیت های خیر و از خود گذشتگیهای موجود در آنرا باید تا سال دیگر به آرشیو سپرد.
مصطفی اسدپور
پنجم مه ۲۰۱۷