ضرورت احیای تحزب کمونیزم کارگری و فراخوان برای “تحزب کمونیستی و کارگری جدید”

ضرورت احیای تحزب کمونیزم کارگری و فراخوان برای “تحزب کمونیستی و کارگری جدید”

salehinia@aol.com

۲۲ آوریل ۲۰۱۷

مقدمه:

اکتبر ۲۰۱۳ در فراخوانی به فعالین کمونیست کارگری (۱) نوشتم که تحزب کمونیزم کارگری درون ظرف فرقه های موجود دچار بحرانست و ایستائی و احیای تحزب کمونیست کارگری ، چاره اش. در طی این دوره بعنوان یک فعال منفرد کمونیست کارگری نه تنها تلاش کردم فرقه های موجود را جلوی جامعه نقد کنم بلکه بطور اثباتی به سراغ برنامه دنیای بهتر رفتم و آرشیوی از نقدها به این برنامه ارائه دادم که بتواند در آینده ای که قابل پیش بینی بود و هست ، دستمایه فعالین کمونیست کارگری باشد برای سازماندهی و احیای تحزب کمونیزم کارگری(۴)

در طی این دوران ، توضیح دادم که چرخه عروج و سقوط گرایشات کمونیستی درون فرهنگ ایرانی درون سنتهای عقب مانده ایرانی کاملا مشابه است.آویزان ماندن به اسطوره ها و اسطوره سازی مداوم گرایشات کمونیست ایرانی را به همان ایستگاهی می رساند که تاریخ کمونیزم تجربه کرده. توضیح دادم که پشت این چرخه عروج و فرقه ای شدن احزاب موسوم به کمونیزم کارگری مکانیزمهای عمومی و قانونمندی عمل می کنند که تا شناخته نشوند و ببرسی نشوند و به یک کانسنسوس چمعی تبدیل نشوند ، چرخه ها ادامه خواهد یافت و گرد هم آمدنها و تجدید عهد کردنها بی فایده است.

از اینکه بالاخره برخی از فعالین کمونیست کارگری همانطور که پیش بینی می کردم بالاخره دور هم جمع شدند تا تحزبی دیگر بسازند طبیعتا خوشحالم. هم از اینجهت که نپذیرفتند انچه به سر تحزب کمونیزم کارگری آمده و هم از این جهت که چاره را در احیای تحزب کمونیزم کارگری دانسته اند. تا همینجا جای خوشحالی است و امید.این راهی است که باید رفت و از یاوه گوئیهای قابل پیش بینی فرقه های موجود هم نهراسید! تا اینجا به دوستانی که این تلاش بسیار مهم را آغاز کردند تبریک می گویم.

در این مقاله کوتاه تلاش می کنم نگاهی بیندازم به مباحثی که از دید من بیشتر توسط سلام زیجی فرموله شده(۲) و هدف من اینست که به این جمع برای بالا بردن کیفیت کارشان کمکی باشم چرا که فکر می کنم این عزیزان ممکنست با نداشتن یک افق اصولی همان چرخه حزب سازی چپ را تکرار کنند و طبیعتا به همان نتایج هم برسند:

(۱)مرزبندی سیاسی این گروه با دو گرایش اصلی موجود  موسوم به کمونیزم کارگری:

سلام زیجی به درستی با سیاست فرقه حمید تقوائی که پوپولیستی است و دنبال کشتی نگرفتن با موسوی و توهم سازی در مقابل جنبشهای اعتراضی موضع دارد. اما توضیح نمی دهد با گرایش مخالف این فرقه در فرقه موسوم به حکمتیست (خط مدرسی) چه مرزبندی عمومی سیاسی دارد؟ بالاخره استراتژی و تاکتیک این فرقه حکمتیست که منتظر رسیدن قظار چپ ایستاده و بسیاری مواقع سکوت کرده و فراخوان سکوت داده ، مسیر این گروه جدید است؟

(۲)مرزبندی با گذشته چپ؟

سلام زیجی دقیقا نمی گوید در چه حد و زاویه ای با گذشته چپ مرز دارد؟ مثلا ایا اصل چسبیدن به مارکسیزم و لنینیزم یا حکمتیزم را هنوز حمایت می کند؟ اگر نقدی به این عناصر دارد کجاست؟ تکلیفش با ایدئولوژی سازی بنام مارکس و لنین و منصور حکمت چیست؟ اگر اینها را “قابل نقد” می داند ، آدرس بدهد ما برویم نقدهای او و دوستانش را به مارکس و لنین و حکمت و سنتی که بنام اینها عمل کرده بیابیم.

طبیعتا هیچ تحزب جدیدی نمی تواند بدون سازماندهی نقد به تاریخ قبلی و توضیح چرائی نیاز به این تجزب معین کاری جدی بکند و دلش خوش باشد که “قسم می خوریم ما فرق داریم”!

(۳)نحوه برخورد به بازبینی برنامه دنیای بهتر:

سلام زیجی می فرماید که تا کنون هیچ! نقدی جدی به برنامه دنیای بهتر ندیده! خوشبختانه ارشیو نقدهای من به برنامه دنیای بهتر سالهاست در سایت آزادی بیان منتشر می شود (۴) و قابل دسترس بوده.لذا فکر می کنم یا ایشان ایراد بیائی دارد یا نخواسته ببیند!

هیجکدام از فرقه های موجود  جرات نزدیک شدن به برنامه دنیای بهتر برای بازنگریش را نداشتند چون هویت خود را از منصور حکمت می گیرند و نه از خود جنبش کمونیزم کارگری. لذا تغییر برنامه دنیای بهتر برایشان بحران هویتی مسازد!

سلام زیجی بدرستی می گوید که بین این فرقه ها در مورد برنامه شان اختلافی ندیده! اما چرا؟ چون این برنامه سند هویتی است. دست بخورد قران اینها به هم می خورد! اینها کمونیزم را اینجوری تعریف می کنند که منصور حکمت مارکس دوران ماست و لذا امام زاده ای است که باید حفاظتش کرد! لذا طبیعی است که قران همه اینها یکیست!

ظاهرا سلام زیجی هم می خواهد این برنامه دنیای بهتر را “پایه قرار دهد” فعلا تا بعد! و تلویحا از نگه داشتنش دفاع می کند با احکام کلی که قبلها از حمید تقوائی هم شنیدیم که در کنگره ۹ حزبش قولهائی داد و بعد زد زیرش!(۴)

(۴)نحوه برخورد به مخالف در حزب

با سلام زیجی در این موضوع که دینامیزم فرقه ایچاب می کند از شر مخالف به شیوه ای خلاص شد و این دینامیزم دقیقا در تمامی فرقه های سیاسی و اصولا فرقه ها بسیار اهمیت دارد ، کاملا موافقم.فرقه نمی تواند فرقه بماند اگر رهبریش مرتب عوض شود اگر ازادی نقد رعایت شود اگر حزبیت را با “سرباز خانه” تداعی نکنند و انصباط حزبی را چوبی نکنند به سر مخالف!

یک مرز بسیار مهم با فرقه های موجود باید همین باشد که مکانیزمهای ازادی بیان حزبی را سازمان داد و پراتک کرد و در تجربه جلو برد.حزبی که درش ازادی مخالف نباشد راه بجائی نمی برد.زبان مخالف را بریدن با ابزارهای باند بازی و فشا و هیاهوی و هوچی بازی سنت تمامی فرقه های سیاسی چپ ایرانی است.

(۵) حزب “خارج کشوری نباشیم” بازوی نظامی داشته باشیم”

طبیعتا این نقدها مربوط به شاخه حکمتیست موجود است به فرقه تقوائی. یعنی صاحب دارد. سلام زیجی دارد اون نقدها را تکرار می کند.”گارد آزادی” یکی از موضوعات دعوای این فرقه ها بوده. همینطور نقد به فرقه تقوائی از موضع اینکه “تظاهرات خارج کشوری می کند و در داخل نیست”.

طبیعتا همه فرقه های موجود ادعا دارند که دارند داخل کشور مبارزه می کنند.خانم دانشفر از فرقه تقوائی در کنگره هفتم اعلام کرد که “۱۰۰۰ حوزه حزبی در ایران دارد” که بطور بامزه ای با هورا و هلهله دوستانش مواجه شد!

معضل فعالیت داخل کشور واقعی است و تاکیید بر اینکه نمی خواهیم خارج کشوری باشیم هم آرزوی همه احزاب!

در موضوع “بازوی نظامی” هم سلام زیجی حرف تازه ای نمی زند.بنظرم دارد با گرایش سانتریست این احزاب تصویه حساب می کند.

اینکه بازوی نظامی قرار است چه اهدافی را محقق کند و رابطه حزب اجتماعی با گرایشات مائوئیستی و چریکی چیست فکر می کنم موضوعاتی باشد که تا تکلیفش معلوم نشود سلام زیجی بدون اینکه بخواهد دارد یک حزب همسایه کوروش مدرسی می سازد!

خلاصه کنم:

همانطور که گفتم نفس اینکه بقول سلام زیحی ۶۰ تا ۷۰ نفری به این بلوغ رسیده اند که فرقه های موجود کمونیست کارگری بحرانزده اند و جنبش کمونیزم کارگری را نمایندگی نمی کنند، صرف اینکه تلاشی دارند برای تحزب جدید روی مبانی کمونیزم کارگری از دید من جای حمایت دارد.

اما فرمولبندی که از سوی سلام زیجی ارائه شده از دید من نارساست و بیشتر همسایه نزدیک همان فرقه حکمتیست مدرسی.

نقدهای دوستانی که از فرقه های موجود فاصله گرفته اند به اندازه کافی عمیق نیست. بطور صوری فاصله گرفته اند اما پایه ریزی نظری کافی ندارند.

امید من اینست که سایر فعالین کمونیست کارگری به این گروه بپیوندند و تحزب جدید کمکی باشد برای منزوی کردن بیشتر باندهای موجود در فرقه های کنونی و بلند کردن مجدد پرچم تحزب کمونیزم کارگری.

بدون تحزب کمونیزم کارگری بدون جنبش کمونیزم کارگری جامعه ایران در چرخه ارتجاع سرمایه داری خواهد ماند و خواهد سوخت. این جنبش و این تحزب را باید احیا کرد . دست همه دوستانی که در این راه قدم برمی دارند می فشرم.

منابع بیشتر:

(۱)سخنی با فعالین جنبش کمونیزم کارگری (سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%A2%D9%A0%D9%A1%D9%A3/497-%D8%B3%D8%AE%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%86-%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%B4-%DA%A9%D9%85%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B2%D9%85-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%B1%DB%8C

(۲) برخی از انتشارات فعالین تحزب کمونیس و کارگری جدید:

تفاوتهای ما:گفتگوی نشریه “سوسیالیسم امروز”  با سلام زیجی

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=62779

کامران پایدار: به کارگران ، به کمونیستها ، به همه انسانهای شرافتمند و وجدانهای بیدار!

http://www.azadi-b.com/J/2017/04/post_153.html

عزیز اجیکند:سوسیالیزم تنها راه نجات بشر ، در این راه با ما باشید!

http://www.azadi-b.com/G/2017/04/post_671.html

لقمان مهری:ضرورت تشکیل حزبی مدرن،چپ وانقلابی

http://www.azadi-b.com/G/2017/04/post_652.html

رئوف افسائی:خصوصیات این حزب مارکسیستی جدید چه باید باشد

http://www.azadi-b.com/G/2017/04/post_646.html

(۳)سعید صالحی نیا: استعفای سلام زیجی از حزب حکمتیست و تداوم ریزش در احزاب موسوم به کمونیزم کارگری

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=62245

(۴)آرشیو نقد برنامه دنیای بهتر: (سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AF%D9%86%DB%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1