قصه نسان نودینیان و “مصطفی جان”– برای کسانی که وقت زیادی دارند!

قصه نسان نودینیان و “مصطفی جان”

– برای کسانی که وقت زیادی دارند!

متوجه شدم نسان نودینیان نقدی بر نوشته “حقانیت کارگری در اعتراضات خیابانی بیهوده!” مندرج در فیسبوک با لینک، نوشته اند. نوشته ایشان با عنوان “مصطقی رشیدی را چه شده است!” در فیسبوک با این لینک در دسترس است. اگر انتظار دارید سر راست نقد یک نوشته را بخوانید سخت در اشتباهید. باید وقت زیادی داشته باشید، از چند دالان رد شوید تا بدانید منظور از مصطفی رشیدی همان مصطفی اسدپور است. مقاله را معلوم نیست کجا میشود پیدا کرد،   در یکی دو دالان بعدی خواننده باید شیر فهم شود این ماجرای “علیه بیکاری” کشک است، این فرد یکی از اعضای حزب حکمتیست (خط رسمی) است و بعد نوبت به  نماز وحشت “کمیته های کمونیستی” و “متعارف شدن” رژِیم میرسد. چرا نباید نسان نودینیان سر سوزنی اعتماد بنفس به خرج دهد، احترام مخاطب خود را رعایت کند و حرف حساب خود را بزند؟ اینهمه پیچ و تاب و رد گم کردن اینکه مبادا کسی از نوشته او اثری از مصطفی اسدپور پیدا کند و مبادا علیه بیکاری “بزرگ” شود، باعث آزردگی خود او نیست؟

نسان نودینیان بیخود و با دیدن کلمات “رسانه” و “خبر” بیجهت قلاب مجانی برای پهن کردن معرکه رصد تلوزیونی حزب متبوع خود را پیدا کرده و به مقاله من بند کرده است.  بلاخره زمانی ایشان باید با چشم باز دور و بر خود را نگاه کند، تقویم های متعدد مفصل تر  مبارزات کارگری را ببیند، و برتری آنها را تشخیص دهد که برد بیشتری دارند حداقل به این جهت که نود درصد اخبار به نقل از ایلنا را به حساب نفوذ نود درصدی خود نمیگذارند.

اگر به اصل مطلب برگردیم، من برای مفاهیم “جهش” و “تیتر ساز” ارزش زیادی قائل نیستم. من به جای کانالهای جدید و قدیم تلوزیونی که هر چه ایلنا در بشقابشان بگذارد را رصد میکنند، هر چه استغاثنامه است را به اسم پیشرفت مبارزه طبقاتی  کارگری  بقول نسان نودینیان رسانه ای میسازد، خجالت میکشم.  اما من اتهام “مصطفی رشیدی با حضور کارگران در خیابان مشکل دارد” را کاملا میپذیرم. من مخالف سر سخت تظاهرات چند روزه کارگران هپکو بودم. بنظر من چند روز تظاهرات به ابتکار شوراهای اسلامی  جز فرسودگی و سرگردانیخیری نداشت. بجای شعار ” دستمزد، دستمزد، کارگران به ملحق شوید!”، بجای اشغال استانداری بجای فلج کردن ترافیک شهر، بجای قاطی شدن با مردم، بجای جلب حمایت؛ یک هفته حضور  در خیابان نمایش کامل بی افقی، بی سازمانی، ضعف بخش مهمی از طبقه کارگر در اراک بود. آخر عقل زیادی میخواهد فهمید عزل استاندار یا بدتر از آن یک اختلاس کمتر ربطی به مبارزه فعلی ندارد. من  استراتژی تظاهرات تظاهرات تا پیروزی را سم و احمقانه میدانم. میفهمم برای پر کردن ساعات تلوزیونی مفید است، اما لطفا شما بگویید در مورد معلمان و در مورد هپکو چه نتایجی ببار آورده است؟ در مورد زنان کارگر در تظاهرات هپکو، بنظر من این یک نمایش ارتجاعی و ضد زن بود. این نمایش دست بالای شوراهای اسلامی بود. کاش نسان نودینیان زیر ابروی شوراهای اسلامی را در اینمورد به اسم “تناسب قوا” برنمیداشت.

مصطفی اسدپور (رشیدی)

۱۳ آپریل ۲۰۱۷