چرا در سالهای اخیر از رونق اول ماه مداوما کاسته شده است؟

چرا در سالهای اخیر از رونق اول ماه مداوما کاسته شده است؟
روز اول مه روز انقلاب و یا روز سرنگونی، مناسبت اکسیونهای ضد رژیمی نیست، روز جشن و اتحاد طبقه کارگر است. روز اول مه روز اعتصاب نیست، روز تعطیل کردن کار است. خیابانها و محلات را باید قرق کرد.
در تدارک اول مه پیش رو جا دارد از خودمان بپرسیم چرا از رونق اول ماه در سالهای اخیر مداوما کاسته شده است؟ صعود به قله های سرکش قرار است چه کمکی به همبستگی طبقاتی کارگران بکند؟ آیا مراسم در سالن بسته مناسب اول مه است؟ برگزاری مراسم در محل کارخانه یا ترمینال اتوبوسرانی دیگر چه ارتباطی با فلسفه اول مه دارد؟
تصور کنید در وانفسای گرانی و بیکاری و تباهی های روزمره به شما خبر برسد در شهر بزرگی مثل اصفهان یا تهران در روز اول مه کارگران اجتماع بزرگی ترتیب داده اند و در این اجتماع از همبستگی طبقاتی حرف زده اند و اعتراض خود را علیه گرانی و فلاکت و اوضاع فعلی بلند کرده اند. آیا با شنیدن چنین خبری دلتان روشن نمیشود؟ به وجد نمی آیید؟ آیا چشمانتان برق نمیزند؟ آیا خون تازه در رگهایتان نمیدود و زور و قوت تازه در بازوانتان احساس نمیکنید؟ آیا از غرور سرتان را نیم گز بالاتر نمیگیرید؟
می پرسیم چه چیزی می تواند مانع شکل گیری چنین تجمع بزرگی در شهر بشود؟ چه چیز بجز نا آمادگی ما کارگران، و یا صریحتر بگوییم، و یا بهانه های نابجای ما کارگران میتواند مانع باشد؟ آیا گرفتاری و درد معاش مانع شرکت فعال کارگران در روز نمایش اتحاد کارگری است؟ ¬¬باید از هر کسی با چنین استدلالی پرسید که آیا قصد ندارد برای پایان دادن به مصیبت ها اقدامی بکند؟ اگر خودمان دست بالا نزنیم، متحد نشویم، صدایمان را بلند نکنیم، و به مبارزه برنخیزیم چه کسی و چه زمانی قرار است خط پایان بر این مشکلات و مشقات بکشد؟ اگر کارگری گرفتاریش را بهانه کرد تا روز کارگر را ندیده بگیرد، باید گفت دقیقا به خاطر این مشکلات است که باید روز کارگر را جدی گرفت. باید گفت که جمع میشویم تا از مشکلات مشترک خود صحبت کنیم.
سال گذشته، سال بسیار دشواری برای طبقه کارگر بود. دستمزدهای زیر خط فقر، دستمزدهای پرداخت نشده و بیکاری، گور خوابها و کارتن خوابی، کار کودکان، شلاق زدن معدنچیان آق دره و بسیاری موارد دیگر حکم گریز ناپذیری بر ما است که باید مراسم اول را جدی گرفت. این روزی است که باید جمع شویم تا نیروی خودمان را برای مبارزه فردا برآورد کنیم. روزی است که باید جمع شویم تا به کارگران دیگر بگوییم که هیچ امیدی به هیچ کس جز به خودمان و زور بازو و اتحاد خود نمیتوانیم داشته باشیم. دعوت به شرکت در گردهمایی های روز کارگر دعوت به جشن و میهمانی نیست که کارگری بخاطر گرفتاری با تشکر از آن امتناع کند. این روز، روز شریک شدن و نمایش شریک بودن در گرفتاریها و مصیبت های دیگر خواهران و برادران کارگر است. روز نام نویسی برای مبارزه طبقاتی است. روزی است که همه باید برایش سنگ تمام بگذاریم.
تعطیلی کار و تحریم مراسم دولتی از مفاد اساسی اول مه است……. اجتماعات اول مه موضوع ادامه نوشته است.
ادامه دارد.
مصطفی اسدپور
سوم آوریل ۲۰۱۷