جنایت علیه بشریت مرز نمی شناسد!

جنایت علیه بشریت مرز نمی شناسد!
چه تراژیک و چقدر ناباورانه دگرباره این همه کودک و پیر و جوان با موشکهای حامل گاز شیمیایی «خردل» در «خان شیخون» از توابع شهرستان «ادلب» سوریه نفس هایشان در سینه حبس شد!
مردمی که سال ۲۰۱۱ در برابر استبداد و دیکتاتوری سیاه اسد بپا خواستند تا با مبارزه برحق خود شر این نظام ضد بشری را از سرخود خلاص کنند، اما با دخالت کشورهای مرتجع منطقه و قدرتهای جهانی که منافع اشان به نوعی به برپائی این جنگهای نیابتی گره خورده از مسیر اصلی خود منحرف شد.
به عبارتی در نبود آمادگی یک آلترناتیو پیشرو و ترقیخواه خیزش و مبارزه توده ها علیه رژیم اسد در سوریه را تحریف و به جنگ دستجات و فرقه های مذهبی و قومی تبدیل کردند.
بر متن چنین شرایطی فرقه ها و عشایر کپک زده اسلامی بیش از پیش پا گرفتند. از فتح الشام گرفته تا دیگر نیروهای تروریستی اسلامی. از آنزمان تا کنون سوریه به چندین جبهه جنگ نیابتی برای قدرتهای منطقه ای و جهانی تبدیل شده است که هر کدام به نوعی از بر افروختن شعله های آتش این جنگ نفع و سود می برند اما به قیمت جنایت و کشتار مردم بی دفاع و بی تاوان این منطقه.
جنگی که طی این چند سال میلونها آواره و صدها هزار کشته و مجروح در این کشور برجای گذاشته و به بیانی دیگر رمقی برای حیات در آن باقی نمانده.
جنگ خانمانسوزی که توسط کشورهای مرتجع منطقه اسد، جمهوری اسلامی، با حمایت روسیه از یکسو و از سوی دیگر ترکیه، عربستان، قطر به رهبری غرب و در راس همه آمریکا تحت عنوان پاکسازی منطقه از داعش دامن زده شده. تازه چه بی شرمانه جبهه های درگیر در جنگ هر کدام به نوعی تاوان این جنایتهای جنگی را به گردن دیگری میاندازد.
همه به خاطر میاورند پس از شکست پروژه اردوغان در انتخابات ۱۲ یونی سال ۲۰۱۵ که به منظور تثبیت موقعیت برتر و رسیدن به قله اقتدار “سلاطین عثمانی” تدارک دیده شد جدا از سرکوب و ترورهای کور وحشیانه و قتل و عام های پیشین مردم بی دفاع و خفه کردن هر گونه صدای اعتراض و آزادیخواهی چه سناریوی ریخته شد. فازهای بعدی این سناریو شبیخونی بود که با شبه کودتای نظامی آغاز شد و بخشهای دیگر سناریوی “سلطان اردوغان” را با بگیر و ببند و زندان تا کنون تکمیل نموده.
در گرماگرم این حواد ث مدیا بورژوازی در پی مهندسی افکار عمومی بر آمد تا توجه و تمرکزها را از روی این جنایت بردارد و به جنگ خانمان برانداز دیگری معطوف نماید که تحت عنوان پروژه “آزادسازی موصل” نامگذاری شد که تا حدودی هم موفق شد. موقعی که نگاهها و افکار عمومی از ترکیه برداشته شد و به سمت موصل در عراق چرخید و متمرکز شد تا که خواستند بدانند که تدارک این جنگ در پی چه مقاصدی و اساسا “آزادی موصل از دست داعش” هست، که اساسا نبود و نیست، جبهه جنگ دیگری در سوریه تحت عنوان از سر گیری مجدد “مبارزه با داعش و آزادی سازی حلب و رقه” شروع شد!
شهر موصل را داعش و جبهه های درگیر در آن ملقب به پروژه “آزاد سازی موصل” اعم از عراق؛ ایران، ترکیه و دیگر کشورهای مرتجع منطقه با حمایت و پشتبانی هوایی و زمینی نیروهای غربی و آمریکا به مسلخ گاهی برای توده های مردم اسیر در چنگال داعشیان تبدیل نموده که پشت آنها سنگر گرفته اند.
اینبار طرح جبهه جنگی علیه مردم شنگال تازه نجات یافته از دست داعشیان باز نمودند…
این روال متاسفانه مدام در جریان است و ظاهرا خاتمه پذیر نیست، هنوز شعله های جنگ نیابتی دامن زده شده در اینجا و آنجا خاموش نشده که جبهه ی جنگی جنایت دیگری باز می کنند.
هنوز الام و درد بشریت داغدیده تسکین نیافته که تراژدی دیگری جهان را شوکه میکند.همین چند روز پیش بود انفجار بمبی در سن پترزبورگ که منجر به کشته و زخمی شدن ده ها نفر شد انزجار و نفرت افکار عمومی را به خود جلب کرد!
در پی این حادثه تراژیک که هنوز چند شبانه روز از آن نگذشته بود در گوشه دیگری از منطقه جنایت هولناک دیگری نفسها را در سینه حبس میکند. آنهم خبر شیمیایی باران مردم بی دفاع «خان شیخون» از توابع مرکز استان ادلب سوریه بود که بامداد امروز وسیعا در رسانه ها انتشار یافت و جهان را شوکه و در وحشت شدید فرو برد.
این جنایات دهشتناک اگر بشریت متمدن راهی برای متوقف نمودن آن پیش نگیرد کماکان مردم بی دفاع را به تراژیک ترین و عریان ترین شکل ممکنه به نابودی می کشاند.
این جنایت عریان علیه بشریت را شدیدا باید محکوم نمود.
ناصربابامیری ۰۵٫۰۴٫۲۰۱۷