عکس رفقایمان را پایین بیارید

عکس رفقایمان را پایین بیارید

ترامپ آمد و رییس جمهور آمریکا شد. از شواهد چنین بر می آید که می خواهد بند رابطه با ایران را سفت کند و روی حکومت ایران فشار بگذارد.

به دور این موضع صف بندی هایی شکل گرفته است.
برخی از جریان های اپوزیسیون ایرانی این چرخش سیاست آمریکا نسبت به دوره آقای اوباما را به فال نیک گرفته و تصورشان این است که این دفعه راستی راستی نوبت ایران است و برای این هم مسرور اند و تحرک تازه ای از خود نشان داده اند.

مجاهدین خلق یکی از این ها است، جان تازه گرفته و تلاش میکنند که با صرف هزینه های سر سام آور ، کسانی را به کابینه ترام ببرند که طرفدار حمله نظامی آمریکا به ایران هستند.
استدلال شان این است که تا کی !؟ بالاخره باید ” حکومت دجال خمینی ” را سرنگون کرد باید متحد شد و فرصت است روز تفرقه افکنی نیست ، چهار دهه است که میگوییم مردم ، مردم خوب اتفاقی نیافتاد، ترامپ اگر هم بد باشد بلاخره برای ما این خوبی را دارد که به ایران آباد و آزاد برسیم . و ….

و اما این تنها مجاهدین نیستند که به جنب و جوش تازه افتاده اند .
جریان دیگر ” حزب زحمتکشان کومله ” آقای عبدالله مهتدی است.
طی روزهای اخیر، او خود به فعالیت های تازه ای دست زده از جمله در مصاحبه خواهان اتحاد با نیرو های دیگر شده است ، اتحاد عمل، داشتن تلویزیون مشترک و غیره

علاوه بر او آقای سیاوش مدرسی( کا ابو مدرسی ) از مرکزیت همین جریان ، که اخیرا در کلیپ فیسبوک می گوید:

” ضربه به رژیم ایران هدف اصلی است و ما باید روی آن متمرکز شده و برای این ما با آمریکا، فرانسه و یا هر کس دیگر خود را هماهنگ میکنیم.”
ا
از این جا معلوم که هدف وسیله را توجیه میکند و آنها خود را مجاز میدانند که خود را با این دول و هر کس دیگر هماهنگ کنند.
این جا این نکته غایب است که نظر مردم و بویژه مردم کردستان در مورد این سیاست آنها چیست؟
من دوست دارم بدانم واقعا این حزب و بطور مشخص کا ابوبکر مدرسی فرقی بین احزاب و نمایندگان مردم قائلند؟
آیا او حزب اش را نماینده تام الاختیار مردم کردستان
می داند ؟
واقعا رابطه خود و مردم کردستان را چگونه نوضیح می دهند.؟
نکته دیگر این‌که در این کلیپ سخنرانی که بی شک نظر رسمی تشکیلات شان هست اینکه آنها تاثیر و عواقب این هماهنگی را چگونه ارزیابی کرده‌اند؟ چه بر سر مردم خواهد آمد؟

آیا واقعا نمی دانند که این نیروها چه کارنامه خونینی در نسل کشی مردم دارند ؟
نمیدانند که آنها هر کجا رفتند نان و شیر مردم را گروگان گرفته‌اند ؟
نمی دانند که حضور این قدرت‌ها به معنای براه افتادن جنگها ی وحشتناک قومی است که قابل مقایسه با سوریه، عراق و افغانستان نیست؟
نمیدانند که آمریکا در شیلی، اندونزی، ویتنام ، ژاپن و …
چگونه شیرازه و مدنیت این جوامع را لت و پار کرد.؟

اگر این حزب ادعا دارد که برای کرد ها دلسوز است چگونه است که میخواهد سرنوشت این مردم را به دست کابوسی از این نوع بسپارد؟
آیا غیر منصفانه است اگر نتیجه گیری کنیم که این ها با این سیاست شان ناسیونالیست های خوبی هم نیستند چرا که از حزبی کردی ، انتظار میرود که به تاثیرات اتخاذ هر سیاستی بر روی ” مردم کرد” شانه بالا نیاندازد ، به سر نوشت” مردم کرد” مقید باشد .
آیا مهتدی این ها را نمیداند؟ شاهد جهنمی نیست که امروز مردم کشورهای همجوار ایران در آن می سوزند؟
پس چرا ؟
واقعیت این است که فدرت طلبی و” کسی شدن ” قطب نما است و کرد و منافع این مردم کلمات تو خالی اند. شعار کردایتی کردن و دلسوزی برای کرد ها در واقع برای جذب نیرو است.

با توجه به موضع تان آیا بهتر از هر وقتی نمایان نشده که این جزو بی ربط ترین پدیده های زمانه شده که شما هنوز که هنوز است عکس رفقایی از ما را بر دیوار مقر ها یتان زده اید و در آلبوم از دست رفته ها( جان باختگان) دارید که بخشی مهم از فلسفه زندگی و مبارزاتی شان اتفاقا در تقابل با این ” هماهنگ” شدن ها ی شما شکل گرفت.

اینکه شما چقدر موفق شوید که برای عمل کردن این سیاست نیرو جمع کنید مربوط به آینده و سرنوشت نهایی این جدال بین شما و نیرو های در تقابل با آن بر میگردد.

ولی تا آن روز نقدا و فعلا عکس رفقایمان را از دیوار مقر ها یتان پایین آورید ،نامشان را از آلبوم ها ی تشکیلاتتان پاک کنید ، به لحاظ اخلاقی بسیار زشت است که ما را به لحظات و دقایق جریحه دار میکنید .