‎جهان بیمرز

‎جهان بیمرز

‎جهان بیمرز همانند رویایی برای بسیاری از روشنفکران و آزادی طلبان جهان تبدیل شده است. جهانی که در آن مرزهای ساختگی دست بشر که تجاب و خاطرات دوران بربریت را حمل می کنند از بین روند. خلق دنیایی نو با اصول و مکانیزم جدید را برپا کنند. جهانی که در آن یک قانون بین المللی و یک پلیس بین المللی برای زندگی راحت تر بشر وجود داشته باشد و آزادی او را در بر بگیرد. بسیاری بر این عقیده اند که بر اساس این مدل جنگ و جدالی به وجود نمی آید و رفاه مردم بیشتر خواهد شد. آیا این مدل قابلیت اجرایی را دارد مشکلات و موانع موجود برسر راه این تفکر چیست دلیل کاهش بخت روزافزون آن در جوامع امروز چیست و چرا دستیابی ما به آن هر روز کاهش میابد؟

‎مرز از دیدگاه سیاسی به معنای حاکمیت عده ای بر محدوده ای خاص جغرافیایی است. که به واسطه آن منافع خود را حفظ می کنند. مدافعان این تفکر در حقیقت جناح های راست و افراطی جامعه هستنند. بایستی این نکته را بیان کرد به قدمت تاریخ بشر بسیاری از جنگ ها و مشکلات به وجود آمده که جان هزاران نفر را گرفته است بر گرفته از مشکلات مرزی ما بین دول همسایه بوده است. همیشه بسیاری از کشورها به دنبال افزایش و وسیع کردن مرزهای خود هستنند. این خود باعث درگیری ها و کشتارهای بیشتر در سطح جهان می شود. در جهان بیمرز ما شاهد کاهش و از بین رفتن جنگ ها مابین دول هستیم. براساس تعاریف امروزی در این جهان دولت و حکومت ارزش خود را از دست می دهند. در نهایت باعث زیان مادی فراوان به کارخانه ها و کمپانی های تولید سلاح می شود. گردش مادی در این بخش سالانه به میلیاردها دلار می رسد. بنا به آمار سالانه، آمریکا ۶۵٠ بیلیون دلار از درآمد ملی را خرج اسلحه می کند. با این مبلغ می توان تمامی آفریقا را آبیاری و آبرسانی کرد و با استفاده از کشاورزی حاصله مردم را از فقر نجات داد. خلق چنین جهانی مشکلات جدی را برای سرمایه آنها به وجود خواهد آورد ثروتی که با زحمت و مرگ میلیون ها انسان بدست آورده اند. پس با تمام توان خود در حفظ این سرمایه مقاومت خواهند کرد. می توان این را بیان کرد که حکام و صاحبان سیستم سرمایه داری از مخالفان جدی و اولیه جهان بیمرز هستند چون باعث به خطر افتادن منافع خود خواهد شد. در نهایت تمامی سیستم ها و تعاملات مادی در سطح جهان که بر اساس گردش مادی در سطح بین الملل است از مخالفان چنین جهانی هستنند.

‎ادیان و جوامع دینی همیشه در فکر افزایش قلمرو خود هستنند و این حالت را به خوبی در ادیان ابراهیمی می توان دید. تفکرات برگرفته از دین و ادیان در سیر تاریخ برای جوامع مرز را تعریف کرده اند. این مرزها باعث حاکمیت عده ای بر اساس قوانین تعرف شده دین است که در این میان منافع عده ای را برای حکام و دین به همراه داشته است. پس دین و حاکمان دینی را در مقابل جدی تفکر جهان بیمرز دانست چون زنگ خطری برای منافع خود میدانند.

‎ملی گرایان و ناسیولیست ها در هر جامعه ای بر این عقیده هستند که عدم وجود مرز باعث از بین رفتن بنیان جامعه می شود و در آن اصول قومی و طایفه ای جامعه نادیده گرفته خواهد شد. این خود باعث از بین رفتن اصل و اصالت افراد می شود. هویت تاریخی و ملی افراد نادیده گرفته می شود و به مرور از بین خواهد رفت. همانند بسیاری از حرکت های ملی گرایانه امروز در سراسر دنیا که بنیان و ریشه آنها به دوران بربریت و جاهلیت انسانها باز خواهد گشت. با نگاهی اجمالی به وقایع امروز جهان می توان به خوبی مشاهده کرد که ملی گرایی در تمامی نقاط جهان در حال رشد است. حوادث اتفاق افتاده در پاسارگاد ایران انتخاب ترامپ پیروزی حزب استقلال در بریتانیا جنبش پنج ستاره در ایتالیا و بسیاری دیگر در نقاط مختلف جهان برگرفته از تفکرات ملی گرایانه است. پس بایستی این را در نطر داشت که این هویت و اصل ملی چیست و از کجا نشات گرفته است. هویت ملی اکثرا از جانب طبقه حاکم در مواقع لزوم و هنگام به خطر افتادن جایگاه خویش تبلیغ می شود و در مقابل هیچ گونه امتیاز برای شهروندان از لحاظ رفاه و آسایش را در پی نخواهد داشت. پس ملی گرایان و جناح های راست جامعه از مخالفان جهان بیمرز هستنند و بااین الفاظ ملی گرایانه هر روز بر ثروت و قدرت خود خواهند افزود.

‎بعضی از جامعه شناسان بر این عقیده اند که عدم وجود مرز باعث از بین رفتن نظم حاکم بر جامعه می شود و تلاطمی را از لحاظ جامعه شناسی و روان شناسی ایجاد خواهد کرد. بایستی پرسید این نظم چیست. منافع و سود آن شامل حال چه کسانی می شود. آیا تمام جامعه را در بر می گیرد و رفاه عمومی را حاکم می کند. در جواب این سوال می توان این را بیان کرد که تمامی این تز و تفکر که می توان به آنها تفکرات درباری گفت که برای نشان دادن نتایج حاصله آن هیچ نیازی به داده و ارقام نیست و جواب آن را می توان در سطح جوامع امروزی که برگرفته از مرز است را کاملا مشاهده کرد. جهانی که منافع سود و رفاه آن تنها شامل حال عده ای از افراد جامعه می شود و اکثریت آن در بدترین شرایط ممکن به سر می برند پس آری ما خواهان از بین رفتن این نظم و خلق نظام جدید هستیم نظامی که تمامی افراد جامعه را در بربگیرد و اگر این نظم از دید بعضی از جامعه شناسان بی نظمی است آری ما خواهان آن بی نظمی هستیم.

‎در آخر بیان این نکته بسیار حاضر اهمیت است جهان در حال تغییر و ایجاد نظم جدید است. این پوست انداختن جهان را به خوبی در سطوح مختلف جامعه می توان مشاهده کرد. در این میان نبرد ما برای تغییر این سیستم و نظم در جهت رفاه و آسایش تمامی افراد و ساکنان جهان است. ما وارثان جنبش دانشجویی و کارگری در فرانسه هیستیم. که در روزهای حاکمیت خود بر سوربن پرچم سه رنگ فرانسه را پایین انداخته و پرچم‌های سرخ و سیاه را به نشانه آرمان نارشیسم و مارکسیسم انقلاب خود در سوربن به اهتزاز درآوردند. و پیشگام انقلابی شدند که با همه کاستی ها اصلاحات زیادی را برای اکثریت جامعه خصوصا کارگران در نظر گرفت. قیام بر ضد سنت مذهب و افراط گرایی در جهت خلق دنیایی جدید به راه انداختند. که با همه محدویت ها در مقابل ارتش دوگل ایستاده گی کردند. ما وارثان این جریان امروزه در مقابل جناح راست و افراطی جامعه قرار گرفته ایم. جناحی که با استفاده از تمامی امکانات خویش تلاش خواهد کرد تا نظم موجود را حفظ و یا به نفع خود تقویت کند. پس ما بایستی در مقابل صحبت های امروز مارین لوپن (زنگ تفریح مهاجران غیر قانونی تمام شده است) ایستاده گی کنیم تا بتوانیم دین خود را به حرکت انقلاب دانشجویان و کارگران ادا کنیم. با نگاهی اجمالی در میان جوامع می توان تغییرات موجود در سطح دول اروپایی آمریکا و خاورمیانه را به خوبی مشاهده کرد. تغیراتی که هدف رشد و تقویت مرزها از جانب ملی گرایان است. در داخل این مرزهای جغرافیایی سانسور شکنجه تبعیض و بی عدالتی از جانب دولت وجود دارد. اما با رشد جامعه جهانی بیمرز و نهادهای فرامرزی و همبستگی جهانی ملت ها از قدرت دولت ها کاسته خواهد شد و مرزها روز به روز کمرنگ تر خواهند شد و در گهواره مرزها و تفکر کهن نوزاد جهان بیمرز رشد خواهد کرد. بر اساس نگاه من ما یک قدم عقب افتاده ایم قدمی که می توان به خوبی آن را جبران کرد. زیرا در میان جوامع پیشرفته خصوصا ملی گرایی در حال رشد است نئونازی سعی در تسلط دوباره بر اروپا وجهان را دارند. امکانات ما در مقابل جهان سرمایه داری و آنها بسیار ناچیز است ولی ما پیروز خواهیم شد چون حق با ما است. در نهایت جهان بیمرزم آرزوست