سهم شان نباید مرگ باشد!

هنوز شمارش آمار قربانیان و غرق شدگان فراری از جنگ، ناامنی و ترور و کشتار در مدیترانه تمام نشده است که باید لیست قربانیان سرمای سخت، آمار کودکانی که یا در اثر سرما یخ زده اند و یا برای گرم نگاه داشتن خود آتش گرفته اند را هم به آنها اضافه کرد.

به گزارش کمیساریای عالی سازمان ملل حدود ۵۰ هزار پناهنده، که بیش از ۴۰ درصد آنان کودک اند، در یونان، ترکیه و کشورهای اروپای شرقی در خطر مرگ در اثر سرمای شدید قرار دارند. روزانه دهها گزارش تکان دهنده از زندگی این فراریان، اگر بتوان نام زندگی بر آن گذاشت، را میتوان روی صفحه تلویزیون ها دید.

“نجات یافتگان” قتلگاه مدیترانه که به امید زندگی امن به پشت درهای بسته اروپا رسیدند در سرمای ۲۰ تا ۳۰ درجه زیر صفر در انتظار مرگ لحظه شماری میکنند. فقط در طول یک هفته ۷۳ نفر در یونان و بلغارستان در اثر سرما جان خود را از دست داده اند و پزشکان بیمرز و نهادی های انساندوست امکان وقوع یک فاجعه بزرگ انسانی را هشدار داده اند.

“زنده” ماندن در چادرهای تابستانی، زیر پلها، در پارکینگها، کارخانه های متروک و نیمه ویران، بدون هیچ امکاناتی، را اگر بتوان در تابستان و هوای گرم دوام آورد، در سرمای استثنایی امسال اروپا، تقریبا غیرممکن است. در این قتل گاهها، انسانهایی گرفتار هرچه بدستشان برسد از چوب و کاغذ تا ریلهای چوبی راه آهن که آغشته به قیر و انواع مواد شیمیایی و یا لاستیکهای کهنه، را میسوزانند تا کمی گرم شوند! حتی اگر به قیمت تنگی نفس و خفگی تمام شود.

تمام رسیدگی مقامات دولتی به تامین یک وعده غذا در روز و اظهار تاسف خلاصه میشود! تمام “تلاش” کمیساریای سازمان ملل در جواب به فریاد این فراریان که “ما انسانیم نه حیوان”، “ما پناهنده ایم نه جانی”، “کجا است حقوق بشر، زمانی که سرما به زیر پنج، هفت، ده و بیست درجه می رسد؟”، ابراز نگرانی از بی توجهی دولتها، ابراز نارضایتی از خشونت علیه پناهندگان و نگرانی از بروز یک فاجعه انسانی است! فاجعه ای نه در سودان و سومالی و سوریه و عراق که در اروپا و زیر سایه دول فخیم و متمدن اروپایی اتفاق می افتد.

اینجا اروپا است، جایی که به قول خبرنگار شرافتمند آن، در این جغرافیا اگر کسی حیوانات مزارع خود را در چنین محل هایی با این درجه از امکانات زندگی نگهداری کند، مجرم است و قانون به سراغش میرود! اما برای فراریان از باطلاق لیبی و سوریه و عراق و افغانستان و نقاط مشابه، قانون حقوق بشری حتی به اندازه حقوق حیوانات، کیمیا است!

در این کیس های تراژیک و بقول خودشان خطر تراژدی عظیم انسانی، نه عفو بین الملل، نه کمیساریای حقوق بشر سازمان ملل، هیچکدام هیچ کس را به خاطر نقض ابتدایی ترین حقوق جانداران در این جغرافیا، نه افشا میکنند، نه تحریم سیاسی میکنند، نه تحریم اقتصادی، نه پول هایش در بانک های اروپایی بلوکه میشود و نه علیه کسی قطعنامه های دهان پرکن از موارد نقض حقوق جاندارن، صادر میشود ! اروپا مدت ها است در آن، از نقطه نظر دولت ها و نهادهای به اصطلاح مدافع حقوق بشر، حقوق بشر، نه جهانشمول، که نسبی است!

با بی شرمی اقرار میکنند که زمستان سخت امسال قابل پیشبینی بود! در کمال وقاحت میگویند امکان جلوگیری از این فاجعه و تهیه امکانات مقابله با این سرما را داشتند. اما قرار بود نشان دهند برای فراریان از جهنم خاورمیانه و افریقا، اروپا بهشتی امن نیست. قرار بود با تحقیر و بی حرمتی و تحمیل فقر و بالاخره به کام مرگ بردنشان در اروپا نشان دهند اینجا بهتر از افغانستان و عراق و سومالی و … نیست و کسی “هوس” فرار از جهنم خاورمیانه نکند که اروپا را برایش جهنم تر میکنند! قرار است به فراریان جنگی سوریه اعلام کنند سهم شما در هر جایی که باشید مرگ است. مرگ بر اثر بمبهای هوشمند یا سلاخی توسط داعش و طالبان یا مرگ در اروپا.

اما این تمام سیمای اروپا و غرب نیست! در صف مقابل دولت ها و هیئت حاکمه های بی رحم، رسما نژاد پرست و مرتجع، بشریت متمدنی است که در هر طپش اعتراضی، در هر دم و بازدم رابطه با دولت های خودی، بهانه تقصیر خارجی ها است را نمی خرد! دیروز فراریان را با آغوش باز قبول کرد، و امروز به کمک آنها می شتابد! در نگاه کودکان، جوانان، زنان و مردان فراری از جهنم خاورمیانه، تصویر فرزندان و نزدیکان و بستگان خود را می بیند! این جای جایی است که قلب کمونیسم، کمونیسم اجتماعی، کمونیسمی که نمی خواهد نظارگر این تراژدی های انسانی باشد و قربانی شدن بیشتر مردم بیگناه و بی پناه را ببیند، می طپید.

۲۳ ژانویه ۲۰۱۷