بهره کشی قدرت از فقر در جوامع خاورمیانه (ایران)

بهره کشی قدرت از فقر در جوامع خاورمیانه (ایران)

با نگاهی عمیق به مولفه قدرت در جوامع جهان خصوصا خاورمیانه می توان چنین برداشت کرد که رابطه ای غیرمعقول با مولفه فقر در این جوامع وجود دارد. در این جوامع ما شاهد این هستیم که فقر به عنوان وسیله ای در جهت دست یابی به اهداف سیستم سرمایه داری توسط حکام مورد استفاده قرار می گیرد.

در ابتدا لازم است مقوله قدرت را مورد بررسی قرار دهیم. قدرت در زبان معمول به عنوان قابلیت، توان، قوت و یا ظرفیت استفاده می شود. در نظریات سیاسی و اجتماعی قدرت به معنای توانایی انجام کارها و ایجاد تاثیرات درون تعاملات اجتماعی است. در این معنا قدرت گونه ای از رفتار است که به صورت خاص از وجود روابط اجتماعی و تعاملات سازمان یافته نشأت می گیرد. معروف ترین تعریف از قدرت به شکلی که فرد الف می تواند به فرد ب بگوید کاری را انجام بدهد و فرد ب نتواند در برابر آن سرپیچی کند. پس

١- قدرت یک خاصیت افراد است و به سایر افراد اعمال می شود

٢- قدرت تسلط بر دیگران است به نحوی که قدرت برای اینکه دیگران را به انجام کاری حتی برخلاف میلشان مجبور کرد استفاده نمود.

قدرت سیاسی که در این بین بیشترین توجه را به خود جلب کرده است. آن نوع از قدرت است که یک فرد یا گروه در درون جامعه برای تاثیر گزاری و کنترل زندگی سایر افراد و گروه ها دارا هستند. در عرصه سیاسی راههای گوناگونی برای بدست آوردن این نوع قدرت وجود دارد. معروف ترین شیوه برای اینکه یک فرد از قدرت سیاسی برخوردار شود این است که او ریس سیاسی رسمی دولت اعم از رئس جمهور، نخست وزیر، شاه یا امپراطور باشد. که با نگاهی جامع به حکومت های موجود در خاورمیانه با نوعی قدرت سیاسی مواجه هستیم که بر اساس دیکتاتوری افراد و یا گروهی خاص در هر یک از کشورها شکل گرفته است. همچون کشورهای حاشیه خلیج فارس که کاملا بر اساس انتخاب شاه و سلطان است. در دیگر کشورها معیار انتخابات نمادین و نظام پارلمانی جهت روی کار آمدن فرد منصوب شده است. که این هم برگرفته از سیستم دمکراسی بوژوازی است. در ایران هم که جایگاه قدرت بر اساس دین تعریف شده است که این خود باعث حاکم شدن نظام دیکتاتوری در سطح جامعه شده است. پس در کل تمامی قدرت های موجود در خاورمیانه مغایر با اصل و اثاث آزادی انسانی بنا شده اند.

حال مقوله فقر از دیدگاهای مختلف مورد بررسی قرار می دهیم. واژه pauvre <<فقر>> از ریشه لاتین pauper می آید که با paucus و یونانی penes (فقیر) و penia (فقر) قرابت داشته و با peina (گرسنه) هم خانواده و با واژه ponos (درد) ارتباط دارد. بنابراین فقر در یونانی به واژه aporia (راه به جایی نداشتن، مشکلی که فقیر با آن دست به گریبان است) تعریف می کند.

یکی از مهمترین معضلات جهان امروز مسله فقر می باشد. با توجه به خصلت چند بعدی فقر پرداختن به این مقوله نیز ابعاد مختلفی را در بر میگرد که بررسی هریک از این ابعاد زمان و هزینه های فراوانی را اتلاف خواهد کرد. فقر اقتصادی، فقر آموزشی، فقر تایخی، فقر سیاسی، فقر صنعتی و غیره است که از مهمترین مشکلاتی هستند که بسیاری از کشورهای جهان خصوصا خاورمیانه هنوز نتوانسته اند بر آن فایق آیند. البته عوامل فقر در جوامع مختلف هستند که می توان به سنت در جوامع دین و غیره اشاره کرد. قدرت یکی از عوامل خلق فقر به حساب می آید. بیساری از تحقیقات به عمل آمده در زمینه فقر در جوامع جهان به ریشه اصلی آن سرمایه داری و قدرت های دیکتاتوری در جهان اشاره کرده اند که باعث بروز مشکلات فراوان در جهان امروز همچون جنگ و غیره شده اند.

بنا به بیان محققین و کارشناسان مسایل اجتماعی، فقر اقتصادی را مهمترین عامل وقوع جرم و جنایت در جامعه می دانند. که این خود به معنای وضعیتی است که فرد فاقد میزان معینی دارایی های مادی و پول است. که این تعریف هم کاملا به دلیل شرایط امروزی جهان برگرفته از تعاریف سیستم بوژوازی است. با نگاه اجمالی به وضعیت حال حاضر ایران و عراق که با مشکلات اقتصادی فراوانی روبه رو هستند باعث خلق معضلات زیادی در این جوامع شده است.

تا زمانی که این فقر در جامعه برطرف نشود بستر در چنین اجتماعاتی آماده جرم خیزی است. تنگ دستی افراد را به سوی جرم سوق می دهد. به هر حال جامعه ای که دارای فقر اقتصادی است به دنبال آن جامعه شاهد فقر آموزشی و غیره خواهد بود. در این میان می توان به نظام جمهوری اسلامی اشاره کرد که در سالهای اخیر جهت ادامه حاکمیت خویش بر ایران از جان مردم مایه گذاشته اند. با تحمیل تحریم های اقتصادی بر مردم که تنها مردم عادی جامعه را شامل می شود. مشکلات زیادی را برای این قشر از جامعه ایجاد کرده اند. این در حالی است که این قشر از اکثریت جامعه بازیچه قدرت طلبیه سیری ناپذیر این افراد هستند. این خود باعث شده است فقر اقتصادی بر کشور تحمیل و باعث شکل گیری مشکلات دیگری در سطح جامعه شده است.

نکته حایز اهمیت و قابل بیان این است در حالی که سیاست ها نظام جمهوری اسلامی و سیاست های آن که باعث ناهنجاری های اجتماعی و اقتصادی در سطح جامعه شده است خود در مقابل این نتایج قرار گرفته و افرادی که نتیجه این ناهنجاری ها هستند عناوینی همچون معتاد، ارازل، روسپی و غیره را می زند و در جهت برخورد با آنها اقدام می کند تا در جهت رفع و حل ریشه ای معضل چون منافع و سود فراوانی را از لحاض سیاسی و اقتصادی نسیب عده ای از افراد موجود در نظام می کند. این عمل کاملا با اساس و پایه سیستم های دینی و سرمایه داری موجود در منطقه همخوانی دارد.

بنابراین با توجه به ساختار شکل گیری قدرت های موجود در خاورمیانه که بر اساس دیکتاتوری و حکومت یک نفر شکل گرفته است می توان به این نتیجه رسید که که سیستم های دینی سرمایه داری موجود در منطقه در تمامی مواقع از فقر بهره و استفاده خود را برده اند واین خود باعث ناهنجاری های زیادی شده است. که در این بین هرگاه حکومت و نظام از جانب مردم و جامعه نسبت به خود احساس خطر کند در جهت ارتقا و یا کاهش بخش های از فقر به نفع منافع خود می شود. همانند کشورهای حاشیه خلیج فارس که در جهت ادامه حاکمیت خویش سعی در کاهش فقر اقتصادی مردمان خویش با استفاده از درآمدهای بالای ذخایر نفتی دارند. که این خود باعث وابستگی افراد جامعه و فقر در دیگر جوانب می شود.ایران با وجود بهرمندی از ذخایر بالا به دلیل مداخلات منطقه ای و سیاست های غلط نظام جمهوری اسلامی و بعضی عوامل دیگر توانایی تامین نیازهای اقتصادی و کاهش فقر اقتصادی مردمان خود را ندارد. در مقابل سعی در خاموش کردن این انتقادها در میان مردم با استفاده از روش مقابله و یا غنی تر کردن دیگر مولفه های فقر دارد. همچن شعارهای احمدی نژاد مابانه در زمینه تاریخی که در دوران ریاست جمهوری خود بیان می کرد. با این کار سعی در توجیه فقر اقتصادی مردم در جامعه را داشت.

به گفته بسیاری از جامعه شناسان در ایران جهت نشان دادن فقر اقتصادی در جامعه دیگر نیازی به آمار و ارقامی که از جانب نظام ارایه می شود تا سرپوشی بر ناکامی های اقتصادی خود بگزارد نیست. زیرا با حرکت در سطح شهرها به خوبی می توان این فقر را مشاهده کرد. که این فشار بر اقشار کم درآمد جامعه روبه افزون است. همچن کارگران که با تعطیل شدن کارگاها و کارخانجات هر روز با مشکلات عدیده جدیدی روبه رو می شوند. که این خود در راستای افزایش فقر آموزشی و غیره برای خود و خانوادشان است.

پس نکته قابل بیان در نهایت این است که نظام های دیکتاتوری موجود در سطح خاورمیانه خصوصا ایران در جهت منافع خویش سعی در غنی و یا ضعیف کردن جنبه های مختلف فقر را دارند. این نظام های دینی سرمایداری در جهت افکار و اهداف خود از مقوله فقر استفاده ابراری را کرده اند.

نگارنده : بها لیلی