زنان رمان خوان ، مردان داستان نویس

” داستان کوتاه ” نویسی ،- مشاهیر و آموزگاران آن .

داستان کوتاه رمانی است پنج یا حداقل سه دقیقه ای که شامل ۵-۴ هزار یا حداقل ۱۲۰۰ لغت باشد . ازاینکه زنان در غرب مطالعه یک کتاب رمان را بر مطالعه یک مجموعه “داستان کوتاه” ترجیح میدهند ، لوکاچ میگوید انسان جامعه فشار وبحران زده سرمایه داری میخواهد خودرا در هزارتوی گمشده گی داستان بلند و نشئه گی اعتیادفکری سرگردان کند تا شوک وضربه های روحی وجسمی ۱۲ ساعت کارناخوشایند و ملال آور روزانه را فراموش نماید .
بعضی از صاحبنظران ادبی چخوف را مهمترین آموزگار ژانر ” داستان کوتاه ” نویسی قرن بیست میدانند . بعضی دیگر داستان ” حاجی مراد قفقازی ” تولستوی در قرن ۱۹ را مهمترین داستان قرن بشمار می آورند . باید سئوال نمود آیا تعریف جامع و مانعی از داستان ، داستان کوتاه ، قصه ، حکایت ، روایت وجود دارد ؟
امروزه اشاره میشود که داستان کوتاه معمولا پیرامون زندگی یک فرد و شخص است ونباید تعداد اسامی آمده در متن مانند بعضی از رمانهای داستایوسکی ، بیشترازتعداد جملات داستان باشند . هنوز که هنوز است سئوال میشود استادان ژانر ” داستان کوتاه ” نویسی – چخوف یا همینگوی ، بورخس یا تورگنیف ، کافکا یا اسحاق بابل ، نابکوف یا هاینریش بل ، هستند .
آیا دوران جنگ سرد در غرب میان ابرقدرتها، باعث شد که دو گروه از آموزگاران داستان کوتاه نویسی درادبیات جهانی تبلیغ شود ؟ آیا سبک داستان کوتاه نویسی همینگوی-فاکنر در قرن ۲۰ توانست جای سبک داستان کوتاه نویسی آلن پو در قرن ۱۹ را در بعضی ازکشورها بگیرد ؟ در جای دیگری اشاره میشود که مکتب داستان کوتاه نویسی اروپا در قرن ۲۰ شامل دوسبک چخوف- همینگوی یا کافکا- بورخس شد .
برای شکوفایی ژانر داستان کوتاه نیاز به آزادی مطبوعات برای چاپ ونشراست . در جوامع غیرآزاد که هر ۳ هفته روزنامه و مجله ای ادبی فرهنگی تعطیل و سانسور میشود شانسی برای تداوم رشد داستان کوتاه وجود ندارد . داستان کوتاه در غرب ژانری مطبوعاتی ومحصول ژورنالیسم مدرن دردوران تجدد بود . مدرنیته اجتماعی نیازبه آزادی مطبوعات و شکوفایی داستان کوتاه اجتماعی و واقعگرایانه داشت .
اوکونور ، نویسنده ایرلندی میگفت داستان کوتاه، هنری است تنها چون بهترین ژانر برای توصیف انسانهای نسل برباد رفته و حاشیه ای و طرد شده در جامعه است . دلیل دیگر داستان کوتاه نویسی بعضی از اهل قلم به سبب ترس یا احتیاط آنان از فرمهای طویل تر مانند نوشتن نوول و رمان است .
نویسنده داستان کوتاه بهتر است قبلا به مطالعه آثار داستانی گوگول ، بالزاک ، پوشکین ، موپاساد ، مارک تواین ، جک لندن ، جویس ، کنراد ، لاورنس ، هنری جیمز ، و ایروینگ پرداخته باشد . امروزه سئوال میشود آیا داستان کوتاه نویسی آمریکایی توانست داستان کوتاه نویسی کشورهایی مانند فرانسه ، ایتالیا ، روسیه ، و آلمان را تحت تاثیر خودقراردهد ؟
امریکای قرن ۱۹ سرزمین مناسبی برای رونق و رشد داستان کوتاه شد ، وجود مطبوعات آزاد ، ساده نویسی ادبی ، خوانندگان کم درآمد ، و آواره گی انسانهای مهاجر ، موجب علاقه به مطالعه داستان کوتاه شد . در زمینه داستان کوتاه نویسی، اروپا در نیمه دوم قرن ۲۰ بعداز جنگ جهانی دوم مسیر ادبی خودرا قدری از امریکای قرن ۱۹ وتسلط ادبی اش جدا نمود .
امروزه سئوال میشود آیا سبک داستان کوتاه نویسی چخوف ، کافکا ، بل ، همینگوی ، فاکنر ، و بورخس توانست اتوریته سبک ادگار آلن پو را در جهان کاهش دهد . در روسیه، استادان داستان کوتاه نویسی را تورگنیف ، چخوف ، گوگول ، پوشکین ، و اسحاق بابل میدانند . در آلمان، استادان این ژانر را کلایست ، آنا زگر ، توماس مان ، مارتین والسر ، زیگفرید لنس ، هرمان کانت ، هوفمن ، هبل ، اریش ، و بورشرت بشمار می آورند .
در انگلیس نام هایی مانند فورستر، کنراد، گرین ، ویرجینیا ولف ، لاورنس ، هوکسلر، دوریس لسینگ ، جویس ، کیپلینگ ، و ماوقام در ژانر داستان کوتاه نویسی مشهوریت دارند . امریکا با نامهایی چون شرود آندرسن ، فلانری اوکونور ،کراور،رایموند ، جان چیور ، کرانه ، پاولینگ ، ایروینگ ، مل وبل ، فیتزجرالد ویلیامز ، مالاموند ،سالینگر ،آپدیک ، کاپوته ، توماس ولف ، بالدوین ، اوهنری ، پیرسه ، و هارته خود را زادگاه نسل دوم استادان داستان کوتاه نویسی میداند .
Falsaf@web.de
short story , kurzgeschichte