نه هویت ملی ، نە تفاوت مذهبی، زندە باد هویت انسانی!

روز چهارشنبە ٢٩ مهرماه ١٣٩۴ مسابقە والیبال میان دو تیم “بانگ سرمایەی تهران” و تیم ” شهرداری ارومیە” در ورزشگاه “الغدیر” ارومیە برگزار گردید. یکی از اعضا خانوادە “فرهاد پیروت پور” بازیکن تیم شهرداری ارومیە و اهل مهاباد، کە لباس کردی بر تن داشت، هنگام حضور در جایگاه تماشاچیان  مورد توهین و ناسزای جمع کوچکی از طرفداران متعصب تیم شهرداری ارومیە  قرار گرفت. فیلم کوتاهی از این رویداد ناهنجار در برخی از شبکەهای اجتماعی پخش شد کە این اقلیت قلیل را در حال توهین کرد به آن شخص نشان می دهد.

همزمان سایت “کردپا” سایت ،(حزب دمکرات کردستان ایران) کە خود را بعنوان “آژانس خبررسانی کردستان” معرفی می کند از همه بیشتر به این موضوع پرداخت و مسائلی را طرح کردە کە جای نگرانی جدی است . این سایت به جای توضیح علل چنین رویداد ناگوار و کوشش برای جلوگیری از تکرار آن، با فراخوانی به جوانان کورد از زبان “کاربران شبکەهای اجتماعی” ، از آنان می خواهد با لباس کوردی در بازی بعدی حضور یابند و با شعار “لباس من هویت من است” عملآ زمینه را برای اقدام متقابل مهیا می کند . اقدامی کە تجربە تلخ جنگ “ترک و کورد” در شهر نقدە در فروردین سال ١٣۵٨ خورشیدی کە عوارض شوم آن هنوز بر اذهان مردم برابری طلب سنگینی میکند و جمهوری اسلامی پیروز آن بود را به فراموشی می سپارد.

سایت “کردپا” در آغاز گزارش خود می نویسد “توهین عده‌ای از هواداران تیم والیبال شهرداری ارومیه به این ورزشکار مهابادی موجب اعتراضات گسترده در شبکه‌های اجتماعی شد که چنین اهانتی را خلاف واقعیت کنونی استان آذربایجان‌غربی تلقی کردند”. به گفتە “کردپا” بازیکن اهل مهاباد “فرهاد پیروت پور” در دیدار با برخی مسئولین استان اعلام نمود ”  که به شخصه از این چند نفر انگشت‌شمار شکایتی ندارم.” اما سایت “کردپا” با این توضیحات و اظهار نظرها نه از قول کاربران شبکەهای اجتماعی و نه از زبان فرهاد پیروت پور رضایت نمی دهد. بلکه می نویسد ” از دیگر سو، بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی ضمن محکومیت حرکت روز چهارشنبه گذشته، از جوانان و ورزش‌دوستان کُرد خواسته‌اند که در بازی بعدی شهرداری ارومیه با پوشیدن لباس کُردی و شعار “لباس من هویت من است” از فرهاد پیروت‌پور حمایت کرده و نسبت به ایجاد تفرقه میان کُردها و تُرک‌ها ابراز انزجار نمایند.” کوردپا یا متوجە نیست یا عامدانه و اگاهانه خود را به نادانی می زند و عملآ و رسمآ از زبان “جوانان ورزش دوست کورد و از زبان کاربران شبکەهای اجتماعی”  درخواست می کند کە در “بازی بعدی تیم “شهرداری ارومیه” با پوشیدن لباس کُردی” و شعار “لباس من هویت من است” از فرهاد پیروت‌پور حمایت کرده و نسبت به ایجاد تفرقه میان کُردها و تُرک‌ها ابراز انزجار نمایند”. “کردپا” با تبلیغ برای این فراخوان، عملآ برای بسیج جوانان کورد علیە جوانان ترک تبلیغ می کند . گفتە “فرهاد پیروت پور” رفتار منزجر کنندە عدەای “انگشت شمار” را از سوی طرف مقابل  به اقدامی گستردە و جمعی تبدیل کند و در کمال خونسردی آنرا ” نسبت به ایجاد تفرقه میان کُردها و تُرک‌ها ابراز انزجار نمایند” توضیح می دهد کە این اقدام خود منزجر کنندە است ؟ “کردپا” با این فراخوان از زبان “کاربران شبکەهای اجتماعی” ، نه تنها مطابق توضیح “فرهاد پیروت پور” کە هیچ درخواست حمایت و پوشیدن لباس کوردی ندارد و شعاردهندگان روزچهارشنبە را “انگشت شمار” نامید ، عمل نمی کند ، بلکه “جوانان کورد” را از قول “کاربران ناشناس” و بی هویت تشویق می کند که “لباس کردی پوشیدە ” و با شعار “لباس کردی هویت ما است ” از فرهاد پیروت پور حمایت نمایند. این فراخوان ، نه فراخوان فرهاد پیروت پور است و نه فراخوان “بسیاری از کاربران شبکەهای اجتماعی” اگاه به اقدام خود و عوارض بعدی آن ، در دفاع از “هویت کوردی “خود ، بلکه این فراخوان سایت “کردپا” به نیابت از آنان است کە نامسئولانه چنین فراخوانی را بیان میکند.

اکنون فرض را بر این بگذاریم کە جمعی از کاربران شبکەهای اجتماعی نیز چنین فراخوانی دادە باشند، برای حزب ، سایت ، جریان و یا فرد مسئول و اگاه به شرایط ایران ، حساسیت منطقەای کە این اتفاق کوچک در آن رویدادە (توهین به یکی از افراد خانودادە ورزشکار مهابادی) رویدادهای منطقە در اطراف ما ، جنگ های ملی ، مذهبی ، قومی و عشیرەای در کشورهای افغانستان، عراق ، سوریە ، لیبی ، یمن  ، کە برخی از آنان از اتفاقات کوچک شروع و به فاجعەهای کشوری ، منطقەای و فرامنطقەای تبدیل شدند ، میتواند چنین فراخوان ” هویت طلبانه ” بدهد؟ بازهم به فرض اینکە “جمع زیادی از کاربران شبکەهای اجتماعی ” و فراتر از آن ، یک اکثریت در شهری ، در استانی و حتا در کشوری چنین فراخوانی بدهند ، آیا یک جریان کە کمترین احساس مسئولیت اجتماعی و سیاسی داشتە باشد، میتواند و مجاز است به مبلغ آن تبدیل شود، یا باید منتقد جدی آن باشد ؟ کاری کە سایت “کردپا” شق اول را انتخاب میکند و عملآ در جهت پاشیدن بنزین بر اختلافات “ملی” و منطقەای گام بر می دارد.

“کردپا” در ادامه گزارش خود و به منظور مهم نشان دادن رویداد روز چهارشنبە ورزشگاه “الغدیر” پیازداغ  آنرا افزایش می دهد و می نویسد ” طبق گزارش رسیده که آژانس کُردپا قادر به تأیید آن نمی‌باشد محرک اصلی حوادث اخیر ارومیه فردی به نام دکتر محمد علی چهرگانی، رهبر جریان موسوم به “حرکت ملی آذربایجان جنوبی و جنبش بیداری ملی آذربایجان جنوبی” می‌باشد” . خوانندگان زیادی می دانند فرد روانی و معلوم الحالی همچون “محمدعلی چهرە گانی” هیچ  وجە و اعتباری در میان مردم آزادیخواه آذربایجان ندارد و بعنوان یک مزدور دولت ترکیە شناختە می شود . نامبردە  نه تنها مردم کورد در استان آذربایجان را “مهمان می داند”  بلکه بارها از حاکمان فاشیست ترکیە خواستار اشغال شمال عراق توسط ارتش این کشور شدە  و کرکوک و موصل را “سرزمین تاریخی ترک‌ها که بدست عده‌ای کرد اشغال شده” می داند . بعید است ، چنین فرد مزدوری توان سازماندهی کمترین حرکتی در هیچکدام از استانهای آذربایجان را داشتە باشد کە تاریخآ مکان حرکات و جنبش های مترقی و آزادیخواهانه در کل ایران بودە اند.

از قرار معلوم “”لباس من هویت من است” سایت “کردپا” را در توضیح رویداد چهارشنبە قانع نکردە و خوانندگان اگاه و تیز بین، چنین “هویت سازی” کاذبی را از “کردپا” نخواهند پذیرفت . لذا و به ناچار این سایت ، به آمار و ارقام جمعیت و ساکنان استان آذربایجان غربی پناه بردە تا بلکه ” لباس من هویت من است” را برای گردآوی جوانان کورد در مسابقە فوتبال دور بعد تدارک ببیند.

 “کردپا” در پاراگراف آخر گزارش خود می نویسد ” استان آذربایجان غربی با جمعیتی بیش از ٣ میلیون نفر، هشتمین استان پرجمعیت ایران می‌باشد که ترکیب جمعیتی آن از کُرد، تُرک، آشوری و ارمنی تشکیل گردیده است. طبق آمارهای غیررسمی، بیش از ۶۵% استان آذربایجان‌غربی از ملیت کُرد هستند.”  برای یک سایت معتبر معمولآ اشارە به آمار و ارقام بر اساس دادهای درست و دقیق است نه “آمارهای غیر رسمی” ؟ مضافآ  هدف از بیان “آمار ۶۵درصدی ملیت کُرد” در این استان چیست؟  ”  محمد علی چهرگانی” مرجع مورد اشارە سایت “کردپا” در مورد آمار مردم کورد در آذربایجان غربی میگوید ” در حال حاضر ۵۰۰ هزار کرد در آذربایجان غربی زندگی می‌کنند اگر رفتار عادی داشته باشند، هیج مشکلی نیست وگرنه همانطور که آمده‌اند باید بروند”. سایت “کردپا” نیز آمار مردم کورد در استان آذربایجان غربی را ۶۵درصد کل جمعیت این استان معرفی می کند؟ .  شاید هدف از بیان آمار این ۶۵درصد هم “رفع زحمت” اقلیت ٣۵درصدی باشد “اگر رفتار عادی نداشتە باشند” ؟! این نوع آمار و آرقام ها با اهداف و نیات سیاسی و فراهم نمودن  پیش زمینه جنگ و جدالها  بر اساس زمینەهای  “ملی ، نژادی، خاک ” و پاکسازیهای در آیندە بیان می شود کە از هم اکنون باید در مقابل آنان ایستاد و صف متحد و یک پارچە انسانیت برابری خواه و عدالت طلب  را فارغ از “نژاد، ملیت، زبان، مذهب، خاک” و غیرە برعلیە آن بسیج و متشکل نمود.

شکی در این نیست کە وجود “ستم ملی”  از جانب رژیم های شاهنشاهی و اسلامی حاکم بر ایران، واقعیتی انکارناپذیر و با اهداف سیاسی و استثمار مضاعف اقتصادی علیە “ملت های تحت ستم” اعمال شدە و می شود.  اما تردیدی هم در این نیست که مردمان زجرکشیدە و زحمتکش کورد ، ترک ، بلوچ ، فارس ، عرب، ترکمن ، اسوری و غیرە از هویت های متضاد و متفاوت ایجاد شدە در صفوف خود  کە محصول شرایط اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی ، تاریخی و طبقاتی معیین هستند، رنج بردە ، سرکوب شدە و از آن عاجز و بیزارند. ستم و تفاوت “ملی ” ، مذهبی و نژادی ،  ابزاری در دست طبقە حاکم و دولت حامی و نمایندە آن جهت ادامه استبداد سیاسی و استثمار اقتصادی است. اما اکثریت مردم تحت ستم این “ملیت” ها هیچگونه اختلاف و تفاوتی با هم ندارند و منفعتی نیز در آدامه وضع موجود نمی بینند. آیا کارگران “ملیت” های مختلف زیر سقف یک کارخانه به شکل یکسان استثمار نمی شوند؟ آیا فعالین کارگری ، دانشجویی ، معلمان و دیگر جنبشهای مترقی و مبارزاتی  در تهران ، آذربایجان ، کردستان، خوزستان، سیستان و بلوجستان و دیگر نقاط ایران، زیر یک سقف زندانی و توسط جلادان واحد محاکمه و بوسیلە شکنجەگران کورد و فارس و ترک شکنجە و آزار و اذیت  نمی بینند؟  آیا دانشجویان “ملیت”های مختلف در جریان اعتراضات دانشجویی سال های اخیر در یک صف واحد و به یکسان هدف آتش سلاح  پاسداران “ولی فقیە” قرار نگرفتند؟ آیا وکلای دادگستری آزادیخواه و انساندوست از ترک ، کورد و فارس ، عرب و بلوچ و … همسان، منع فعالیت و آنجام وظیفە صنفی نمی شوند؟ آیا حجاب اسلامی این سمبل بندگی و بردگی زن، تنها برای زنان اقلیت های “ملی” است یا کل ایران، زندان بزرگ و شکنجەگاه عظیمی برای تمام زنان این کشور است؟

امروز جوان مبارز کورد هویت خود را نه در “لباس کردی” ، نه در تفرقە و جدایی “ملی” نه در خاک و سرزمین جداگانه با دیگر مردمان و همسایگان، بلکە در روح بلندهمت انسانیت و آزادیخواهی و برابری طلبی می بیند. امروز و سال ها است ، جوانان و مردم کردستان “هویت” خود را نه در صف آرایی با ” لباس کردی” و در برابر دیگر جوانان غیرکورد، بلکە در روحیە و رزم مشترک و یکسان علیە استبداد مذهبی حاکم بر ایران ، علیە “داعشیان”زمانه ، علیە جانیان ضد بشر حاکم بر ایران ، عراق ، سوریە، ترکیە ، یمن، عربستان سعودی و کل منطقە و جهان،  و خود را در صف مبارزان راە رهایی انسان از قید ستم ، استثمار ، سرکوب و از جمله ستم “ملی” و مذهبی می بینند.

“لباس من هویت من است” کە از سوی ناسیونالیسم کورد بعنوان “هویت” برای جوان کورد معرفی می شود، سرمایەدار و بورژوای کورد، خود عار دارند آنرا بپوشد. این حضرات با قیمت بسیار ارزان لباس کردی (کەوا و پانتوڵ) “لباس من هویت من است”  را از کشور چین وارد می کنند و بازار “سرمایە ملی” یا “خودی” کردستان، قبلگاه ناسیونالیست ها  را نیز تختە کردەاند. این چه هویتی است کە کارخانەدار دیگر و با استفادە ازعرق پیشانی و نیروی کار ارزان کارگران آن کشور به قد و قامت جوانان کورد می دوزد، اما  سرمایەداران و فرزندان همین “ملت” ، شیک ترین و گران قیمت ترین کت و شلوار فرانسە و ایتالیا را می پوشند و کراوات انگلستان و ماشین آخرین سیستم آمریکا و آلمان و ژاپن می رانند و فرزندان مردم تحت ستم را به “لباس من هویت من است” ترخیب و به تقابل غیرانسانی در برابر چند جوان نادان و فریب خوردە  کە جمهوری اسلامی و افکار عقب ماندە، مغز آنان را دچاراختلال روانی نمودە ، تشویق می نمایند؟!

” لباس من هویت من است” ارزانی مبلغین آن باد. جوانان کورد باید و شایستە است در صف واحد و همبستە با دیگر جوانان ایران و مردم کارگر و زحمتکش این کشور ، متحد و متشکل ، همراه با روح بزرگ انساندوستی و انترناسیونالیستی به رزم مشترک با جمهوری اسلامی و کل ارتجاع محلی و منطقەای برخیزند و پیروزی خود را در هم سرنوشتی با مردم ایران و بشریت آزادیخواه جستجو کنند. جوانان کورد شایستە هستند از رویدادهای منطقە و جهان درس گرفتە و نقاط مثبت و منفی آنرا به منظور درس آموزی و بکار بردن در پراتیک روزانه مورد نظر و دقت قرار دهند و از هویت های کاذب و دروغین کە محصول منافع و مصالح مادی و طبقاتی مشخص هستند دوری جستە و هویت انسانی را سرمشق و الگوی زندگی مبارزاتی خود قرار دهند . هویتی کە در آن احترام به انسان نه به خاطر ” ملیت، نژاد، مذهب، جنسیت، ثروت، و…” ارج گذاشتە شود ، بلکە نفس وجود انسان بعنوان موجودی طبیعی و قابل احترام ، شایستە همکاری ، احترام ، هم سرنوشتی و ارزش گذاری باشد. باید از تبدیل ایران ، به عراق ، سوریە ، یمن ، لیبی ، افغانستان و دیگر کشورهای جنگ زدە و مصیبت زدە بر اساس “هویت” های ” ملی ، مذهبی، نژادی، و …”  جلوگیری کرد.

نه هویت ملی ، نە تفاوت مذهبی، زندە باد هویت انسانی.

٢۴ اکتبر ٢٠١۵