حال زار خامنه ای در مقابل بیحجابی

رضا غلامی، دبیر شورای فرهنگی دفتر خامنه‌ای، گفته است در صورتی که پلیس با بدحجابی مقابله نکند، نیرو‌های حزب‌الله وارد عمل شده و جلوی این «فساد» را خواهند گرفت.

ناتوانی از این بیشتر! فعلا باید با هم مشغول کشتی گرفتن باشند. قبلا همه با هم تیغ میکشیدند و علیه زنان رجزخوانی میکردند و چماقداران «امت اسلامی» را علیه زنان تحریک میکردند، حالا باید نماینده خامنه ای به جای تهدید زنان، دولت را مورد تهدید قرار بدهد و با زبان بی زبانی از پلیس بخواهد که کاری بکند! اما همین تهدید هم آبکی است. نیروی جدی ای پشتش نیست. حتی رجزخوانی قابل توجهی هم نیست. فقط حال زارشان را بیان میکند. حال زار لشگر شکست خورده ای که در حال عقب نشینی است و گاهی تیری شلیک میکند، اما باز هم عقب مینشیند.

هر سال با شروع تابستان بحث مبارزه با بی حجابی داغتر میشود اما مدام بی رونق تر و بی رونق تر میشود. سرکوب زنان و فشار برای تحمیل حجاب در عین حال چماقی علیه کل جامعه است. اما کسی چماق قابل توجهی هم نمیبیند. نیروهای گشت ارشادشان را در خیابانها به حداقل رسانده اند. آخر معاون سیاسی استانداری تهران همین اواخر گفته بود: «۹۰ درصد جوانان ما از اسلام فاصله گرفته اند». در یکی از تحقیقات رسمی حکومت نیز که سال قبل منتشر شد رسما اعلام شد که نود و یک و نیم درصد جوانان با جنس مخالف یا همجنس خود رابطه «نامشروع» دارند یعنی ججاب و مقررات اسلامی را جر داده اند. محمدرضا زائری یکی از روحانیون و استاد حوزه و دانشگاه هم گفته است: «مقامات جمهوری اسلامی باید با شجاعت اعتراف کنند که حجاب اجباری در ایران سیاستی اشتباه و ناکار‌آمد است». و نماینده خامنه ای در مقابل او گفته است: «من تعجب می‌کنم برخی با لباس روحانی می‌گویند چرا در جمهوری اسلامی حجاب اجباری شده است». «عده ای امروز نسبت به ضروری بودن حجاب در جامعه ایجاد تردید میکنند در حالی که حجاب از ضروریات اسلام است». اندر اهمیت حجاب همیشه گفته اند اما اینبار فرقش این است که این تردیدها از جامعه نیست. جامعه تردیدی در اینکه باید حجاب را کنار زد ندارد. این تردیدها از جانب روحانیون و مقامات و حزب الله سابق است که در رسانه ها و مساجد بیان میشود. مشکل جمهوری اسلامی این است که چنان جنبش بی حجابی و خلاصی فرهنگی پیشروی کرده که تعداد کسانی که مشغول اعترافاتی از جنس صحبت زائری و معاون استاندار تهران هستند وسعت گرفته و به یک نیروی قابل توجه در دوائر دولتی و حتی حوزه ای که درس اولشان حجاب و پوشاندن موی زنان است، تبدیل شده است. در چنین شرایطی است که روحانی هم به پلیس گفته کار شما اجرای اسلام نیست. واقعا در چنین وضعیتی و با یک نیروی آب رفته و بی روحیه در مقابل این نود درصد متعرض چه میتوانند بکنند!‌ این همان نیرویی است که چند ماه قبل در مقابل اسیدپاشی ها درس جانانه ای به امام جمعه ها و حزب الله داده است. و اینبار هم اگر قصد دور دیگری از گستاخی علیه زنان داشته باشند جامعه بر سرشان خواهد ریخت و شکست سخت تری به آنها خواهد داد. عاقل ترین هایشان اینرا فهمیده اند و میگویند به شکست اعتراف کنید، حجاب اجباری سیاستی ناکارآمد است. و این امروز یک گرایش در دم و دستگاه حکومت است که گفتمان «آزادی حجاب» را شروع کرده است.

اما خود غلامی نماینده آقا هم ندانسته دارد شکست حکومت را بیان میکند: «با برداشته شدن حجاب قانونی در جمهوری اسلامی، وضع حجاب بهتر نمی‌شود و حداقل تجربه دنیا این را تأیید نمی‌کند». یعنی اگر اجبار و تیغ و اسید و زندان را برداریم اثری از حجاب نمیماند. اینرا بیست سال قبل و حتی ده سال قبل نمیگفتند. حالا با شکست هایی که از زنان و بطور کلی از نسل جوان خورده اند، حتی نماینده خامنه ای هم در حالت دفاعی می افتد و میگوید نمیتوانیم دست از اجبار برداریم. یعنی زنان حجاب نمیخواهند، خود را امت مسلمان تعریف نمیکنند، عفت و عصمت اسلامی نمیخواهند و میخواهند مثل آدم زندگی کنند! یعنی جامعه اسلامی نیست. باید به زور اسلامی اش کرد. اما ۳۶ سال است زورشان را زده اند و علاوه بر اسیدپاشی و تیغ و پونز چسباندن به صورت زنان، بطور متوسط طبق آمارهای خودشان سالانه به دو تا سه میلیون زن تذکر داده اند یا عده ای را جریمه کرده یا بازداشت کرده اند. ۲۶ ارگان را هم برای تحمیل حجاب سازمان دادند اما همه اینها به جایی نرسیده است. این منتهی الیه زور آنها بوده است. در مقابل همه اینها حجاب ها کنار رفته، ازدواج سفید رایج شده، نود درصد از اسلام دور شده و چیزی از حجاب باقی نمانده است. این یک جنبش عظیم و میلیونی است که حکومت را فلج کرده است و میرود که درس های بزرگتری به خامنه ای و کل اوباش اسلامی بدهد.