دونکته در باره برخی مباحث “ایجاد تشکل سراسری”

دونکته در باره برخی مباحث “ایجاد تشکل سراسری”

نکته اول :

تاریخ مکتوب و شفاهی جنبش کارگری  شاهد این ادعا است که ضرورت ایجاد تشکل سراسری کارگران، همواره امری جدا نشدنی از پروسه مبارزه طبقاتی  کارگران  در ایران بوده است.

بحث تشکل های سراسری کارگران در ایران، نه تنهابرای  بخش پیشرو جنبش کارگری امری ناشناختهنیست ،بلکه با رجوع به مبارزات کارگران از بعد از سال ۱۳۲۰ و همچنین قیام۱۳۵۷ مشاهده میکنیم که  ایجاد اینگونه تشکل ها هموارهمد نظر کارگران بوده وبخش تفکیک ناپذیری ازمبارزه طبقه کارگر ایران را تشکیل می دادهاست، که در تند پیچ های  پیش آمده و بر اساس توازن قوا  و شرایط عینی و ذهنی طبقه کارگر  در دستور کار فعالان و پیشروان این جنبش، قرار می گرفته است.

 پس بحث بر سر درک یا عدم درک ضرورت تشکیل این قبیل تشکل ها ( تشکل های سراسری کارگران ) نیست. چون همان گونه که گفته ام لااقل فعالین و پیشروان کارگری به این امر واقفند. متاسفانه برخی از اشخاص، اگر چه با نیتی خیر و مثبت، طوری بحث های آشکار و پنهان خود را ارائه می دهند که گویا منتقدین طرح تشکل سراسری،کوهستانی *- ثقفی – اسانلو ** از سر بی اطلاعی و عدم درک این قبیل مطالب و قضایا است که چنین بحث ها و نقدهایی را در مقابل بحث ایجاد تشکل های سراسری کارگری مطرح می کنند؟!

قطعا منتقدین این طرح از زوایای گوناگون و بر اساس باور  و درک خود از جنبش کارگری و منافع طبقه کارگر، به ارزیابی از این مسئله پرداخته و خواهند پرداخت . من هم بعنوان  یک کارگر سعی و تلا ش دارم که بر اساس درک خود از این مسئله به آن بپردازم . باور من بر این است  که باید ماهیت مدعیان اصلی  این طرح را نشان داد  و مشخص کرد که کانون مدافعان و رئیس آن آقای ثقفی، واقعا هدفش ایجاد  تشکل سراسری کارگران به معنای واقعی آننیست. من در دومین نوشته خود در ارتباط با  بحث های مطرح شده از جانب “کانون مدافعان”، در ارتباط با “تشکل سراسری کارگری”، با طرح چند سوال خواستم نشان بدهم که این تشکل و شخص آقای ثقفی نه تنها تمایلی به ایجاد وحدت اصولی و طبقاتی میان تشکل های موجود  ندارند، بلکه در تلاشند تا از طریق همکاری با مهدی کوهستانی نژاد * دست به ایجاد تشکلی بزنند که بتواند منافع خاصی را در تشکل مورد نظرش هدایت و رهبری کند .

باید مدعیان  این طرح را شناخت  تا به ماهیت تشکل مورد نظرپی برد. البته اگر در این میان افرادی باشند کهبدون درک شرایط عینی و ذهنی ایجاد تشکل های سراسری کارگران و پیش شرط ها، مکانیزم ها و ملزومات تشکیل آن، به دنبال ایجاد تشکل سراسری  کارگران باشند ؛ در این صورت  باید تمامی فعالین  و دلسوزان طبقه کارگر، در تبادل نظر و همفکری با آنان نشان دهند که راه کارها و شیوه های ایجاد و دست یابی  به تشکل های سراسری کارگران چگونه می تواند باشد و این مهم چگونه و تحت چه شرایطی حاصل خواهد شد. اما از این قبیل اشخاص که بگذریم، هستند کسانی که نه تنها  به دنبال منافع آنی و آتی طبقه کارگر نیستند، بلکه در تلاش اند تا در کنار رفیق گرمابه و گلستان خود آقای کوهستانی نژاد ، برای میلیون ها کارگر در ایران تشکل سراسری درست کنند!!

آقای ثقفی در نوشته اخیر خود تحت عنوان ” ضرورت ایجاد تشکل سراسری ” *** به تاریخ  ۱۹ نوامبر ۲۰۱۴ مندرج در سایت کانون مدافعان حقوق کارگر، مباحثی را بصورت کلی مطرح کرده است . قصد من وارسی تمام نکات انحرافی مطرح شده در آن مباحث نیست، بلکه قصد دارم تنها به چند مورد آن ها اشاره کنم تا معلوم شود که جناب ثقفی آشکارا دست به تحریف واقعیات می زند. ایشان می نویسد:

“در تشکل‌های اولیه کارگری که به دنبال مفاهمه‌نامه دولت اصلاحات با سازمان جهانی کار به وجود آمد، تمام خواسته‌ها حول ایجاد تشکل‌های مستقل کارگری دور می‌زد . . . در آن زمان صحبت کردن  یا تصویب ماده‌ای در اساسنامه  یا منشور این تشکل‌ها در باره وحدت یا اتحاد میان تشکل‌های مختلف به نوعی یا مطرح نمی‌شد یا اگر می‌شد، با مخالفت دیگران مواجه می‌گشت . . . زیرا در آن زمان اساسا بحث تشکل سراسری ووحدت تشکل‌ها هنوز زود بود و حتی بحثی از تشکیل فدراسیون کارگری نمی‌توانست به عمل آید . . . مهم آن است که در آن زمان بحث اتحاد یا وحدت و همکاری نزدیک و تنگاتنگ تشکل‌ها زودتر از موقع بود و حتی پیشنهاد دهندگان این مساله نیز، خودشان هم این امر را مربو ط به آینده می‌دانستند.”

شاید آقای ثقفی  به دلیل  مشغولیات فراوان فراموش کرده باشد که یکی از مباحث مطرح شده در اساسنامه اولیه ی “کمیته هماهنگی  برای ایجاد تشکل کارگری ”  که منجر به جدایی تعدای از این کمیته شد ، بحث و جدل بر اساس بند  ” دال ” اساسنامه بود که کاسبکارانه و قیم مابانهبه بحث ایجاد تشکل سراسری اشاره داشت.

برخلاف تصور آقای ثقفی، بحث اتحاد عمل سراسری و ایجاد ارتباط و هماهنگی میان تشکل های موجود، جهت یاری رساندن به یکپارچگی و وحدت در جنبش کارگری در کمیته هماهنگی که بعدا  با نام ” کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ” فعالیت خود را ادامه داد وجود داشته و تا به امروز نیز یکی از بحث های جدی این کمیته بوده و هست.

 در اساسنامه فعلی کمیته هماهنگی آمده است که : ” در همین رابطه ودر راستای اصل پایه ای آزادی ایجاد هر گونه تشکل مستقل و طبقاتی  کارگران ، ما نیز به عنوان  جمعی از کارگران و فعالان کارگری ” کمیته  ی هماهنگی  برای کمک به ایجاد  تشکل های کارگری ”  را ایجاد کرده ایم  تاضمن یاری رساندن به شکل گیری انواع تشکل های آزاد ، مستقل و طبقاتی  کارگران ، از راه های گوناگون واستقبال از تشکل یابی آنان ، به سهم خویش ، در ایجاد ارتباط و هماهنگی های لازم میان تشکل های موجود ، جهت یکپارچگی و وحدت جنبش کارگریو دستیابی  به اهداف  مندرج در ماده ی  ۴ این اساسنامه تلاش و فعالیت  نماییم .” ( تاکید از من است ).

لازم به توضیح نیست که کمیته هماهنگیهمواره پایبندی خودرا به این بخش مهم از اساسنامه نشان داده و درمقاطع مختلف جهت ایجاد همدلی در جنبش کارگری واتحادعمل پیشقدم بوده است.

آقای ثقفی در ادامه می نویسد :”فعالان کارگری به تدریج خواسته‌های آزادی‌های سیاسی و آزادی اجتماعی را نیز در قطعنامه‌ها و بیاینه‌های خود خواستار می‌شدند . . . اما هنوز گروه‌ها همگی دارای منشور یا آن چیزی نبودند که بتوان آن را اهداف جامع نامید. بلکه گروه‌هائی که در سال‌های بعد همانند کانون تشکیل شدند، علاوه بر حق تشکل برای کارگران حقوق دیگری را از جمله آزادی‌های اندیشه و بیان را وارد اهداف خود نیز کردند.”

ایشان سعی دارد نشان دهد که فعالین  و پیشروان کارگری در گذشته بین مبارزه جاری کارگران و خواست های دموکراتیک آنان فاصله میانداختند. تا آن زمان که کانون مدافعان پا به عرصه وجود و فعالیت گذاشت و از آن زمان همه چیز درست شد و بر سر جای خود قرار گرفت. اول این که به گواه اساسنامه کمیته هماهنگی، این کمیته ، لااقل به عنوان یکی از کمیته های موجود خواست ها و مطالبات اقتصادی را خارج از مدار فضای سیاسی جامعه نمی دید. ثانیاً ایشان می توانند حتی بسیار جلو تر از تاریخ تشکیل این قبیل کمیته ها و تشکل ها، به اطلاعیه های کارگران  در دهه ۶۰ که به مناسبت های مختلف از جمله  روز جهانی زن ، و روز جهانی کارگر  صادر شده است نگاهی بیندازند  تا ببیند که کارگران  در سخت ترین شرایط حتی، نسبت به مسائل سیاسی و خواست های دموکراتیک بی توجه نبوده و در حد توان و بضاعت خویش به آن ها پرداخته اند. برای نمونه می توان به ” اتحادیه صنعتگران کردستان ” اشاره کرد که نه تنها به حق تشکل و آزادی بیان و… اشاره داشته و برای آن مبارزه می کردند، بلکه در آن دوران که جنگ ارتجاعی ایران و عراق ادامه داشت ،کارگران متشکل دراین اتحادیه ،خواستار پایان دادن به این جنگ ارتجاعی بودند. من اطلاع ندارم که آن دوران آقای ثقفی مشغول به چه کاری بوده و چه نقشی در ایجاد تحولات در جامعه داشتند؛ اما من در کنارهزاران انسان دیگر در شهر سنندج بعنوان یک کارگر، برای رسیدن به خواست ها و مطالبات اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی تلاش می کردیم .

اما همچنان که اشاره کردم ادعای ایشان در خصوص بی توجهی اولیه کمیته هماهنگی به مسائل و موضوعات اقتصادی در کنار مسائل و موضوعات سیاسی و تشکل یابی کارگران هم صحت ندارد. یک نگاه گذرا به این قسمت از اساسنامه کمیته هماهنگی صحت گفته های ما و نادرستی ادعای ایشان را بر ملا می سازد. اساسنامه کمیته هماهنگی در فصل دوم خود می گوید : فصل دوم- اهداف

ماده ۴- کمیته ی هماهنگی، همراه با جنبش کارگری ایران، و در کنار بخش های مختلف این جنبش و تشکل های ذیربط  و فعال در آن، برای حفظ حقوق و منافع کارگران و مزدبگیران تحت ستم، بهبود وضعیت زندگی و معیشت آنان،کسب آزادی های دمکراتیک ، برابری حقوق زنان و مردان، لغو کار کودکان و به رسمیت شناختن حقوق انسانی آنان و سرانجام از میان برداشتن همه‌ی نابرابری‌های بشری و استثمار انسان از انسان که به نوبه خود رهایی از مصائب و مشقات زندگی بشری از قبیل بیکاری، فقر، بی حقوقی، اعتیاد، فساد و تن فروشی، سرکوب آزادی های مدنی و اجتماعی و… را به دنبال می آورد، فعالیت و مبارزه می کند، و اساساً به همین منظور تشکیل گردیده است. کمیته ی هماهنگی، به سهم خویش، در شرایط  موجود این اهداف را از راه های زیر پیگیری می کند : : ۱- ارتبا ط با  سایر جنشهای اجتماعی مانند جنبش زنان و دانشجویان، در جهت کمک به ایجاد تشکل‌های مستقل و مرتبط با این جنبش‌ها و حمایت موثر از آنان.۲- . . .

آقای ثقفی همچنین مدعی شده اند که ” ما امروز شاهد ایجاد تشکل‌های کارگری زیادی در موسسات مختلف توسط خود کارگران و زحمتکشان هستیم که از آن جمله می‌توان به تلاش معلمان و روزنامه نگاران و پرستاران  برای ایجاد تشکل خود اشاره کرد و همچنین تشکل کارگران در پتروشیمی‌های ماهشهر، لوله سازی اهواز، پتروشیمی تبریز، کارگران معدن بافق، کارگران مخابرات روستائی، کارگران ساختمانی دماوند، کارگران خبازی‌های سنندج و سقز و اتحادیه کارگران پروژه ای…”

این هم یکی دیگر از ادعاهای بی اساس آقای ثقفی است که گویا طبقه کارگر در ایران ده ها تشکل اعلام شده دارد و ایشان بر این اساس میخواهد وحدت سراسری بین آنها راایجاد نماید.

واقعیت این است که استراتژی جنبش کارگری براییاری رساندن به ایجاد تشکل های مستقل کارگری ( مستقل از دولت و کارفرما ) هنوزاز دستور کار این جنبش خارج نشده است و همچنان باید باشعار کمک به ایجا د تشکل های مستقل کارگری در محیط های کار و زندگی کارگران ، این خواست را بعنوان  یکی از مطالبات طبقه کارگر ایران مطرح نموده و در این راه تلاش و فعالیت نمود . تا آن جا که به ما و فعالیت های گذشته و حال حاضر مان برمی گردد قطعا هیچ تقدم و تآخری در امر مبارزه کارگری به صورت کلیشه ای نمی تواند وجود داشته باشد ،چرا که  شرایط  عینی و واقعی جامعه  برای امر مبارزه می تواند تعیین کننده باشد . همچنان که به عنوان مثال کارگران شرکت نفت در سال ۱۳۵۷ راه را نشان دادند.

نکته دوم :

اخیراً رفیق صلاح مازوجی ، دبیر اجرایی حزب کمونیست ایران در برنامه ی  حزب و فعالین ، از طریق  تلویزیون این حزب ، بصورت کلی، مباحثی را در ارتباط با ایجاد تشکل سراسری کارگران مطرح کردند.اما ایشان مشخص نکردند که مدعیان این طرح چه کسانی هستند ، ایشان به درست این نکته را یاد آور شدند که این تشکل نمی تواند ظرف تشکل سراسری کارگران باشد ، چون مکانیزم ایجاد تشکل سراسری از این کانال نمی گذرد .اما درادامه مصاحبه به موضوعی اشاره داشتند  که برای من و شاید برای دیگر کارگران  جای سوال باشد. ایشان گفتند که نیت اعضای این نشست ها “خیر خواهانه “است و در نهایت میتواند منجر به ایجاد تشکل فعالین شود.  برای اثبات این نظریه و تطبیق آن  به  “شورای همکاری تشکل ها و فعالین کارگری” در ایران اشاره کرد ، که این اشاره هیچ سنخیتی با تشکل مورد نظر نمی تواند داشته باشد.  شورای همکاری تشکل ها و فعالین کارگری یک ظرف اتحاد عمل  برای کار مشترک بین تشکل های موجود بود . در صورتی که بر اساس گفته آقای محمود صالحی در مصاحبه با تلویزیون  برابری ، افراد شرکت کننده در این نشست ها صرفاً به صورت فردی و گزینشی حضور داشته و دارند .

جهت اطلاع باید گفته شود  که کانون مدافعان در دوران فعالیت شورای همکاری فعالین و تشکل ها ، هیچ گونه همکاری با این شورا نداشت. سوال از رفیق صلاح این است آیا شما سیاست های مسلط بر کانون مدافعان را نمی شناسید ؟ آیا به باور شما کسی که دوست و همکار مهدی کوهستانی نژاد بوده و در صدد باز کردن پای چنین اشخاصی به درون جنبش کارگری ایران و معدود تشکل ها و کمیته های موجود در آن است می تواند با “نیت خیرخواهانه”  به منافع کارگران بپردازد؟این راز پوشیده ای نیست و نیاز به تحلیل ندارد  که منافع ضد کارگری در کانون باز تولید می شود . از استغفای آقای فریبرز رئیس دانا مسئول مالی کانون ( که البته دلیل استعفای خود را علنی نکرده است) تا سکوت این کانون در مقابل عملکرد شرم آور و ضد کارگری اسانلو، سکوت در برابرعملکرد مرکز همبستگی آمریکایی      ( سولیداریتی سنتر ) در جنبش کارگری، می تواند به سهم خود نمونه های قابل توجهی باشند که می توانددوست و دشمن را از هم تشخیص دهد.

شاید رفیق صلاح درموارد ذکر شده با من هم نظر نباشند، اما من معتقدم بدون مرزبندی با این قبیل نهادهای سرمایه سالار، ضد کارگری و امپریالیستی مثل سولیداریتی سنتر که در بسیاری از نقاط دنیا ماهیت ضد کارگری خود را نشان داده اند نمی توان انتظار داشت که افراد مدعی ، نیت خیری را برای کارگران دنبال کنند. برای  فعالینی که باور به منافع طبقاتی کارگران دارند  کار دشواری  نیست که بدون هیچ  ملاحظه ای مواضع خود را در ارتباط  با نهاد های سرمایه سالار بیان کنند. اگر کانون مدافعان  و شرکای این پروژه توانستند در گام اول، مرز خود را با سولیداریتی سنتر مشخص کنند ، آنگاه باید وارد بحث شد که مکانیزم انتخابی آنان بر اساس سنت ها و تجارب جنبش کارگری ، برای ایجاد تشکل سراسری کارگران می تواند  درست باشد  یا نه.

بهزاد سهرابی .

سوم آذر ماه ۱۳۹۳

زیر نویس

*

*  کامنت آقای  محسین ثقفی و در صفحه فیس بوک آقای محمود صالحی MahmodSalehi

Mohsen Saghafi حضرات محترم
بازهم که دارید بر بیهودگی خود اصرار میکنید.
نه من و نه علیرضا ثقفی هیچوقت منکر رابطه خود با مهدی کوهستانی نشده ایم. مهدی رفیق ماست و این را همه عالم و آدم میدانند
اصلا چرا باید منکر رابطه ای شد که رفیقانه و بدور از هرگونه لجانت است؟

………………………

**

لینک برنامه تلویزیون صدای آمریکا ” جامعه مدنی ” جهت معرفی آقای ثقفی و کانون مدافعان

http://ir.voanews.com/media/all/civil-society1/latest.html?z=4086

…………………….

***       http://www.kanoonm.com/1555