“عضو عجیب حزب کمونیست کارگری ایران” و آقای شباهنگام و “مدالهایش”!

مقدمه:

پیروی انتشار دو مقاله اخیر من (۱و ۲) در موضوع برابری طلبی، فردی بنام شباهنگام مقاله ای در سایت آزادی بیان گذاشت و بعد از “عضو عجیب خواندن سعید صالحی نیا” به مواردی در مقاله من استناد جست. این پاسخ کوتاه را من نه برای اقناع ایشان، بلکه برای خوانندگان که همیشه بحثهای منرا دنبال کرده اند و بسیاری هم با آنها موافق بوده اند، ارائه می دهم.

همیشه گفته ام و تکرار می کنم که فرهنگ دیالوگ و مناظره در چپ ایران بدجوری لنگ است. کینه ها و دشمنی های حزبی و سیاسی کانالهای درست نمی یابند.اساسا کینه و تنفر کارش اینست که توان دیالوگ و مناظره سالم را از آدم می گیرد و تلاشهای آدم را به هیچ و پوچ و مضحکه تبدیل می کند. از این مشکل بگذریم تازه می رسیم به مرحله نفهمیدن همدیگر و از همدیگر چیز دیگری ساختن و به جنگش رفتن و طبعا باز مضحکه درست کردن. لذا کوشش ها و تلاشهای بسیاری در هر نسل، فقط شده حرفهای قهوه خانه ای که قبل نوشته شدن ارزشش را از دست می دهد.چپی می بینیم که در جا می زند و درونش غل غل می کند و جامعه و تاریخ را نمی تواند تغییر دهد.

ادعای من اینست که آقای شباهنگام متاسفانه این مسیر را رفته و این سطح برخوردها را نمایندگی می کند. در این پاسخ کوتاه برای بالا بردن آگاهی خواننده ، به چند مورد نوشته ایشان اشاره خواهم کرد:

(۱)ادعاهای جناب شباهنگام چیست؟

جناب شباهنگام در مقاله اش (۳)مدعی است که “سعید صالحی نیا می گوید که برابری و انسندوستی برای انسانها مضر است”، “سعید صالحی نیا کشف کرده که میمون خودخواه است”، “سعید صالحی نیا به خود مدال می دهد”و “سعید صالحی نیا گفته های فریدمن را تکرار می کند”. در انتها هم ایشان تصمیم خود مبنی به “پس گرفتن مدالهای حزب کمونیست کارگری ایران” بخاطر “این عضو” را اعلام نموده! از خواننده عزیز خواهش دارم مقاله بسیار پر محتوی ایشانرا بخواند تا مبادا من اشتباهی کرده باشم که اگر اشتباهی کردم ابتدا از ایشان عذر می خواهم.

(۲) عضو “عجیب حزب کمونیست کارگری ایران”!

طبعا برای خوانندگان مقاله من لازم نیست که توضیح دهم مقالات من فقط در سایت روزنه جدید، به ۱۹۰ رسیده و در روزنه قدیم هم شاید بیش از ۱۰۰ مقاله داشته ام.نزدیک ۱۰ سالیست با این حزب پر افتخار همکاری داشته ام و به دلیل سیاستهای درست و انسانیش تصمیم دارم تا آخر عمر هم برای این اهداف یعنی آزادی برابری و سوسیالیزم مبارزه کنم.در عرصه های مختلف نوشتاری و فعالیتهای کمپینی و مالی افتخاز حضور داشته ام و فعالین زیادی را به این حزب پر افتخار جذب کرده ام و خواهم کرد.

در حزب ما، ارائه نظرات سیاسی رو به جامعه آزاد است. این سنت منصور حکمت است. من همیشه نظراتم را رو به جامعه ارائه داده ام و فعالین این حزب هم در جائی که لازم دانسته اند نظر داده اند. این هم سنتی است جا افتاده در این حزب. اینکه من شاید بیشتر از دیگر فعالین نظرات مخالفم را داده ام یا دنبال ارائه نظرات جدید بوده ام از سوی جناب شباهنگام ظاهرا کفریست نابخشودنی که باعث شده ایشان “مدال از این حزب بگیرد”! از دید من اتفاقا باید به این حزب مدال داد که حق آزادی بیان عضوش را رعایت می کند. حزبی که پرچمدار آزادی قید و شرط بیانست دقیقا همین انتظار هم ازش هست.

لذا فکر می کنم ، کلمه عجیب برای جناب شباهنگام دقیقا ذهنیت ایشان و انتظارش از تحزب است و ایشانست که باید این مشکل را برای خودش حل کند! برای خوانندگان عزی البته امیدوارم این بحث بتواند بیشتر قدرت این حزب ما را نشان دهد چرا که بیان نظرات سیاسی رو به جامعه همیشه امکان پیدا کردن نظرات بهتر را بالا می برد. تضارب افکار در محیط آزاد، راه جلو کشیدن حزب سیاسی است.

(۳) متد جناب شباهنگام در ارائه تصویر من در آوردی و “نقد آن”!

مقاله کوتاه جناب شباهنگام، فاقد یک بررسی تحلیلی جدی است. ایشان به موضوع بحث از دید من وارد هم نشده. بلکه کلماتی را یا خودش ساخته و به من نصبت داده یا آنچه تکرار می کند از کانتکس بحث خارج است. لذا تلاشش اینست که یک “هوادار فریدمن” در این حزب پیدا کند که البته واقعا مضحک است! قبل از ایشان البته بعضی پاسدار و آدم فروش و بچه مسلمان و ملی مذهبی و لیبرال پیدا کردند بجائی نرسیدند و این جناب شباهنگام فکر می کنم باید در صف بایستد! اجازه بدهید چند مورد را ذکر کنم:

(۱) آیا من جائی گفته ام “برابری و انساندوستی برای انسانها مضر است”؟! بد نبود جناب شباهنگام این تکه را از بحث من کد می کرد! اما او لازم ندارد! خودش را محق دانسته از خودش در بیاورد!

بحث من اینست و این بود که سه گرایش در رفتارهای زیستمندان مشخص شده. دانشمندان رفتارشناس تکاملی (و نه فقط سعید صالحی نیا) یافته اند که گرایش خودخواه مشروط بالاترین گرایش است و دو گرایش آلتریستیک و خودخواه مطلق گرایشات اقلیت هستند. آنها با مدلهای ریاضی ثابت کرده اند که گرایش آلتریستیک نمی تواند به اکثریت تبدیل شود همانطور که گرایش خودخواه مطلق. چرا؟ چ.ن طی چند نسل، اون موجود زسیتمند نابود می شود و از هم می پاشد. این مطلب نقل است از کتاب ریچارد داوکین و کارهای بسیار مهم ویلیامز رفتار شناس تکاملی دیگر.

آیا این به این معنی است که آلتریزم مضر است؟ اصلا اینطور نیست. اتفاقا آلتریزم بسیار ضروریست برای بقای ریستمندان و من خودم را چون کمونیست کارگری می دانم و نزدیک به ۳۵ سال از زندگیم را روی پروژه سوسیالیزم گذاشته ام و مثل بسیاری سختی ها کشیده ام یک آلتریست می دانم و بهش افتخار می کنم. اما اونها که در این راه قدم زده اند دیده اند که اکثریت جامعه اینگونه نیستند و اتفاقا منصور حکمت هم کمونیزمش روی آدمهای اقلیت استوار نیست که “فدائی” باشند و شب و روزشان رویای سوسیالیزم! بلکه جنبش منصور حکمت برای درگیر کردن مردم عادی است که آلتریزم عموما مدل زندگیشان نیست و این واقعیت بسیار مهمی است.

(۲) این بحث بالا چه ربطی به فریدمن دارد؟ از خواننده عزیز و نه از جناب شباهنگام می پرسم که ربطش را روشن کند! جناب شباهنگام دارد فریدمن را بلند می کند . این شانتاژ است در سیاست. چسباندن مخالف به “دشمن” تا مخالف را منزوی و سرکوب کنند! ایشان زحمت بکشد توی زمین بازی واقعی با من مواجه شود!

(۳) ایشان فرمودند من “به خودم مدال دادم”! خوب کجای نوشته های من مدل دادن به خود است؟ آیا وقتی بگویم که بحثها را می گذارم تا بقیه نظر بدهند ، این می شود مدال دادن به خود؟! فکر می کنم اتفاقا جناب شباهنگامست که بطور ناخودآگاه دارد به من مدال می دهد تا بعدش مدال را از من و حزبم بگیرد! اساسا این ماجرا مثل بقیه موارد دق دلی را نشان می دهد که از حزب کمونیست کارگری ایران داشته و حالا “بهانه” پیدا کرده! تا مدال بگیرد! خلاصه باید به این مدال دادنها و گرفتنهای ارزان و نخ نما خندید!

(۴)جناب شباهنگام ، گناهی از من پیدا کرده اند که گفته ام عمل اون میمون در کلیپ مورد بحث خودخواهانه بوده و نه برابری طلبانه. صرف نظر از اینکه من درست بگویم یا ایشان، چرا ایشان اینقدر نارحت است؟ این یک بحث تکنیکی و علمی است. طرف مقابل من یعی دکتر دوال دارد بحثی می کند و من با ادله اون بحث را رد می کنم. هیچکدام از این دو طرف، دیگری را گافر نمی داند. این بحثی است علمی و افتادن جناب شباهنگام در این بحث بدون داشتن مقدمات فکریش متاسفانه ایشانرا بیشتر مضحکه نشان می دهد!

من توضیح دادم که برابری طلبی سه شرط دارد (۱و ۲) و کاری که اون میمون می کند مستقیما درخواست انگور است و تفسیر رفتار اون میمون به برابری طلبی کاری بسیار نادرست است. تقلیل دادن خصلتهای انسان به حیوانات عموما از اشتباهات علم آنتولوژیست و این در جامعه علمی کاملا شناخته شده است. اما جناب شباهنگام آمده تا مدال بگیرد. کاری به موضوع بحث ندارد!

خلاصه کنم:

جناب شباهنگام، آمدند تا نقد کنند تا مدال بگیرند. من فکر می کنم این صحنه دیگری بود تا ثابت شود چقدر مخالف حزب کمونیست کارگری ایران از سطح نازلی از فرهنگ سیاسی و فکری برخوردار است. نشان دیگری از اینکه تنفر فقط عامل لغزشهای بزرگتر است. دلیلی دیگری که چپی که بیرون این حزب نشسته تا چه اندازه ناتوان است از دیدن واقعیت و چقدر ناراضی است از اینکه آدمهائی مثل من پیدا شوند و دنبال حرفهای نو باشند. این کفر ستیزی بی درمان چپی است که کاری ازش بر نمی آید جز نشستن و مدال دادن و مدال گرفتن! مدالها را ارزانی خود ایشان می دانیم! هدف من و حزب کمونیست کارگری ایران بزرگتر از این مدال گرفتنها ست!

منابع دیگر:

(۱)سعید صالحی نیا:توضیحی بیشتر در مورد مقوله برابری طلبی(بخش دوم)

http://www.azadi-b.com/J/2012/10/post_388.html

(۲)سعید صالحی نیا: آیا درک نابرابری و اعتراض بر علیه نابرابری در حیوانات هم هست؟

http://rowzane.com/index.php/articles-archiev/80-saeed-salehi/11291-b.html

(۳)زشید شباهنگام:عضو عجیب حزب کمونیست کارگری

http://www.azadi-b.com/J/2012/10/post_387.html

(۴) آرشیو مقالات سعید صالحی نیا در روزنه

http://rowzane.com/index.php/articles-archiev/80-saeed-salehi.html