اول مه قدرتمند و با شکوه در خیابانها

مصاحبه ایسکرا با عبدل گلپریان

ایسکرا: کمتر از دو هفته به اول مه ۱۲ اردیبهشت روز جهانی کارگر باقی است. اهمیت و ویژگیهای اول مه امسال را چگونه توضیح می دهید و تفاوت آن با سالهای قبل در چیست؟

عبدل گلپریان: اول مه ۹۱ امسال از هر نظر که نگاه بکنید اهمیت ویژه ای دارد. حتی اگر به رسانه های بورژوایی هم نظری بیاندازید حضور قوی و گسترده کارگران و توده میلیونی مردم در این روز را تخمین زده اند. پیش زمینه ویژگیهای آن در تحولات بیش از یکسال گذشته نهفته است.
جنبش ضد سرمایه داری در سراسر جهان اکنون به جنبشی عمومی تبدیل شده است. جامعه ایران نیز متاثر از اوضاع جهانی است. جمهوری اسلامی هر سال از فرا رسیدن اول مه وحشت دارد وگرنه احتیاجی به ممنوع کردن آن نبود. نگران از تحرک کارگران و توده های میلیونی مردم علیه وضع فلاکتبار موجود است.
اخیرا علی اکبر عیوضی عضو هیات مدیره کانون شوراهای اسلامی کار استان تهران در گفتگو با ایلنا برگزاری راهپیمایی را جزء خواستهای صنفی کارگران در سال جاری اعلام کرده و می گوید: “وزارت کشور به منظور تحقق شعار رهبری در خصوص حمایت از کار و تولید باید مجوز برگزاری راهپیمایی را به کارگران سراسر کشور بدهد”. پرداختن به اظهارات عضو شورای اسلامی کار در خصوص دادن مجوز راهپیمایی آنهم “بخاطر حمایت از کار و تولید” را باید به فرصت دیگری موکول کرد اما نفس اعلام آن از زبان یک عضو شورای اسلامی کار که نهادی منفور و دست ساز حکومت است گویای این حقیقت می باشد که فضای عمومی در میان کارگران برای برگزاری روز جهانی کارگر و طرح خواست و مطالبات شان گسترده تر از سالهای قبل به میدان خواهد آمد. حضور کارگران و دیگر بخشهای مختلف مردم برای شرکت در روز جهانی کارگر هیچگاه نیازی به مجوز دولتی نداشته است جمهوری اسلامی با به قهقرا کشاندن جامعه و در صورت دادن مجوز رسمی در سراسر کشور برای اول مه، گور خود را خواهد کند.
از سوی دیگر شوراهای اسلامی کار با طرح چنین درخواستی می کوشند تا بلکه در مناطقی از تهران و یا دیگر شهرستانها با گرفتن مجوز از دولت این روز را از محتوای اصلی خالی کنند. تلاش می کنند که با مجوز دولتی و با طرح همان شعارهایی که عیوضی از رهبرش نقل می کند را تحت کنترل خود درآورند. اما ماهیت ضد کارگری حکومت و شوراهای اسلامی کار بر توده های میلیونی کارگران پوشیده نیست. کارگران و مردمی که به زیر خط فقر کشیده شده اند نیازی به مجوز دولت و پا درمیانی شوراهای اسلامی کار حکومت اسلامی ندارند. هر جا هم که امکان حضور وسیع کارگران با چنین مجوزهایی فراهم شود کارگران قطعا با استفاده از موقعیت می توانند با طرح خواست و شعارهای خود آنرا علیه حاکمان و مفتخوران سرمایه تبدیل کنند. اول مه روز اعتراض جهانی کارگر به لاشخورهای سرمایه در همه جا است. در اول مه های گذشته نیز تشکلهای کارگری متحدانه، با خواست و مطالبات طبقاتی، انسانی و رادیکال، این روز را گرامی داشته و کیفرخواست خود علیه گندیدگی نظام سرمایه داری را در بیانیه و قطعنامه هایشان بیان کرده اند.
تفاوت اول مه امسال با سالهای قبل این است که جنبش اعتراض جهانی ۹۹ درصدیها علیه سرمایه و نظم جهنمی دنیای امروز قدرتمند پا به عرصه وجود گذاشته است و خواهان قدرت بدست اکثریت ۹۹ درصد جامعه است. بن بست و بحران جهانی نظام سرمایه داری و انقلابات یکی دو سال اخیر در منطقه که منجر به سقوط دیکتاتورهای مادام العمر و حافظ نظام سرمایه داری شد، کارگران و جنبش ۹۹ درصدی ها را در موقعیت برتری برای تعرض به اوضاع فلاکتباری که سرمایه داری و دولت های حامی آن برای اکثریت عظیم مردم خلق کرده اند قرار داده است. در ایران تحت حاکمیت جانیان اسلامی نیز، جمهوری اسلامی به قدمت عمر کثیف و ضد انسانی اش زندگی کارگران و میلیونها مردمی که به زیر خط فقر رانده شده اند را به ورطه نابودی کشانیده است. کارگران بخشهای مختلف تولیدی در سراسر کشور و برای کسب حقوق و مطالبات پایمال شده خود دمی ساکت ننشسته اند. شدت و حدت اعتراض و تجمع کارگران برای کسب خواست و مطالبات خود در یک ماه گذشته، فقر، بیکاری و گرانی غیر قابل تصور، انزجار و تنفر عمیق اکثریت مردم علیه حاکمان اسلامی سرمایه، بهم ریختگی صفوف سران فاسد، دزد و جنایتکار جمهوری اسلامی، زمینه را برای یک اول مه قدرتمند و با شکوه در خیابانها و اعلام کیفر خواست فعالین، تشکلها و رهبران کارگری بعنوان نماینده گان کل جامعه علیه اقلیت یک درصدی مفتخور فراهم کرده است.

ایسکرا: با توجه به نکاتی که در مورد اهمیت و تفاوت روز جهانی کارگر در روز ۱۲ اردیبهشت در مقایسه با سالهای قبل اشاره کردید، اکنون چه موانعی بر سر راه برگزاری یک اول مه متحد می تواند وجود داشته باشد؟

عبدل گلپریان: اولین مانع در مقابل یک اول مه قدرتمند و باشکوه قبل از هر چیز خود رژیم اسلامی، نهادهای سرکوبگر، شوراهای اسلامی کار و خانه کارگر می باشند. بعد از سالها تجربه اکنون دیگر ماهیت نهادهای حکومت نظیر شوراهای اسلامی و خانه کارگر و غیره برای کارگران روشن شده است. در پاسخ به سئوال قبلی اشاره کردم که نهادی چون شورای اسلامی رژیم تلاش می کند که تحرک و خشم اعتراضی کارگران را با گرفتن پز مجوز و غیره عقیم سازد. فعالین، رهبران و تشکلهای کارگری مواردی در گذشته با چنین طرفندهایی مواجه شده اند که با بدست گرفتن ابتکار عمل تریبون را از آن خود کرده و چنین مراسمی را از دست این نهادها خارج و آنرا به افشای سیاستهای ضد کارگری مفتخوران سرمایه و طرح خواست و مطالبات واقعی خود تبدیل کرده اند. همانطور که اشاره کردم کارگران با اتکا به تجارب خود و آگاه بودن به این مسئله می توانند در بدست گرفتن ابتکار عمل موقعیت و فضا را به نفع خود تغییر دهند. در هر حال این ترفندها و کارتهای سوخته دیگر دردی از دردهای بی درمان شوراهای اسلامی کار، خانه کارگر و رژیم را دوا نمی کند.
مانع دیگر به نظر من گرایشی حاشیه ای، غیر کارگری و غیر اجتماعی در درون و بیرون از صفوف خود کارگران است که با برگزاری اول مه در زیر سقف سالنی یا در کوه و کمر و نقاطی بدور از چشم توده های وسیع کارگران و مردم رضایت می دهد. چنین درکی هر چند ضعیف اما وجود دارد. نهادهای سرکوبگر رژیم با چنین حرکتهایی بدور از انظار و در خفا مشکل چندانی ندارند. اما خوشبختانه شور و شوق و رفتن به پیشواز اول مه در خیابانها، فضا را بر چنین درکها و نگرشهای حاشیه ای بسته است. باید به اینها گفت از کوه پایین بیایید و به صف کارگران در خیابانها بپیوندید. در هر حال سالهاست که دوره اینگونه مراسمها بسر رسیده است. جامعه ایران متاثر از اوضاع جهانی و حتی قبل از انقلاب ۸۸ بشدت متحول شده است در یکماه اخیر دهها تجمع اعتراضی کارگری در محل کارخانه و در مقابل نهادهای رژیم برگزار شده و همچنان ادامه دارد. اول مه خیابانها و مراکز پرجمعیت از آن کارگران، خانواده های کارگری و توده های مردم ستمدیده است. با حضور وسیع، گسترده و متحدانه همه تشکلهای کارگری و توده کارگران و مردم در میادین بزرگ و اصلی شهرها است که کارگران به قدرت واقعی خود بیشتر از هر زمانی پی می برند. برگزاری مراسمهای اول مه آنهم در اوضاع و شرایط پر تحول امروز که جنبش ۹۹ درصدی مهر خود را به آن زده است، یک نیاز و ضرورت واقعی و پاسخ به اوضاع نابرابر امروز است. پاسخ به این نیاز و قرار گرفتن در صف مقدم این اعتراض امر و وظیفه فعالین، رهبران، تشکلهای کارگری و فعالین چپ و کمونیست است.

ایسکرا: با توجه به مدت زمان کوتاهی که به روز جهانی کارگر مانده است فعالین کارگری، فعالین چپ و کمونیست چه خواستها و مطالباتی و یا اقدامات دیگری را می توانند در دستور خود قرار دهند؟

عبدل گلپریان: اکنون بعد از گذشت سالها از برگزاری این روز، فعالین کارگری تشکلهایشان و فعالین چپ و کمونیست تجارب با ارزشی را برای هر چه باشکوهتر برگزار کردن اول مه ها کسب کرده اند. صدور بیانیه و طرح خواست و مطالباتی که بتواند خواست اکثریت مردم را منعکس کند کاری بوده که فعالین و تشکلهای کارگری به اندازه کافی بر آن اشراف داشته و دارند. جنبش کارگری در اول مه ها یا در تجمعات اعتراضی، هیچگاه از صدور بیانیه، قطعنامه و طرح خواست و مطالبات خود کم نیاورده است. آنچه که به نظر من باید مدام روی آن انگشت گذاشت تاکید بر اوضاع سیاسی و اقتصادی شرایط امروز است که زندگی میلیونها انسان را با خطر جدی مواجه ساخته. ایستادگی و تعرض علیه چنین وضعی در تاریخ زندگی بشر تا به امروز و تا به این حد علیه سرمایه داری سابقه نداشته است. این اوضاع را باید بیشتر از این دریافت و نه تنها در اول مه بلکه بعد از آن نیز با آمادگی و بشکلی سازمانیافته بتوان اعتصابات وسیع و گسترده کارگری را در افق و چشم انداز خود قرار دهد. با توجه به درک و ضرورت این مسئله است که می توان به استقبال، تدارک و سازماندهی توده ای اول مه رفت. اهمیت جنبش اعتراض ۹۹ درصدی ها علیه نظم گندیده ۱ درصدی ها دنیا را متوجه خود ساخته و زمینه بسیار مساعدی را برای به میدان آوردن کل جامعه در روز جهانی کارگر فراهم کرده است. برگزاری اول مه متحد توسط تشکلهای مختلف کارگری وظیفه فعالین و رهبران کارگری این تشکلها است که متحدانه در کنار هم نه تنها کارگران و خانواده های کارگری بلکه کل جامعه را به شرکت در اول مه فراخوان دهند. نکات جانبی دیگری هست که جزو فرضیات است نظیر سازماندهی امر تبلیغات و پر کردن شهر از فراخوان به شرکت در روز جهانی کارگر، شعار نویسی به همین مناسبت و مطلع کردن همه مردم در تمامی محلات همچون گذشته و دعوت به شرکت در مراسم اول مه که باید آنرابه موضوع داغ روز در محیط کار، خیابان، دانشگاه و محلات تبدیل کرد.
***